5
11 نظرات
پست قبلی
در جستجوی قطعیت
پست بعدی
11 نظرات
” بینایی بدون بینش”
چیزی که من ماه ها ست گرفتارش شدم
جمله ی چشم گشایی ِ
موافق
سلام
موافقم .
نمیدونم این جمله از کیه ولی بهش معتقدم به شدت تقریبا تایید نوشته ی شماست مستر جان
ur eyes are blind when ur mind is useless
حالا بايد بحث كنيم ببينيم چه فرايندي منجر به بينشي ميشه كه راهنما و راهگشاست ؛)
سلام آقای نیما
امروز درحال خوندن مطالب پست های گذشته بودم چندین بار به کامنت های شما برخوردم. اخیرا منظورم طی 3 یا 4 ماه اخیر کامنتی با نام شما ندیدم اگه همچنان شما رو در جمع میهمانان shabanali dot com داریم به دلیل سابقه چند ساله شما نسبت به خودم در این خونه علیرغم تعلق خاطر م به نام نیما ( البته دخترونه اش به معنی خورشید در زبان تبتی و به معنای رحمت و نعمت در زبان عبری ) از این بعد یه * به نام کاربری م اضافه میکنم .کاش کاملا اتفاقی به این پست برگردید بعد از یک سال و اندی.
گوش دادن وشنیدن
مثل دانش و بينش
اين بينشه كه تكليف دانشو مشخص ميكنه در واقع نحوه ي استفاده از قدرت و ثروت و خيلي چيزاي ديگه…يا مثل ظرف و مظروف.ظرف بينشه و مظروف بينايي يا هر چيز ديگه
جمله با معنا و از نظر اجتماعی درست است
ولی نمی توان درد یک نابینا که از نعمت دیدن محروم است درک کرد
کاملاً درست است. من هم، همانطور که شما اشاره کردید از دید اجتماعی این مطلب را نوشتم.
شاید به زبان خودمانی تر باید بگوییم: «ما با دیدن نابیناها نگران میشویم و حس ترحم در ما بر انگیخته میشود، اما ترحم واقعی را باید نسبت به کسی داشت که چشم دارد اما چشم انداز و نگرش ندارد».
ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮﺍﻓﻘﯽ ﮐﻪ “ﺳﺆﺍﻝ ﻫﺎﯼ ﺍﺩﻣﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺑﯿﻨﺶ ﺍﻭﻧﺎﺳﺖ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎﺷﻮﻥ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻭﻧﺎ “