5
شهری هزاران سال، اسیر فرهنگ بت پرستی بود. مردی آمد. بالا رفت و بر سکو ایستاد و به تنهایی همه بت ها را شکست. مردم که دیگر از بندگی بت ها رها شده بودند، به پاس زحماتش، مجسمه ای از آن مرد ساختند و بر روی سکو قرار دادند و در پای آن به تعظیم نشستند…

10 نظرات
بت پرستی هست فقط نوع بت عوض میشه
قشنگ بود!
ممنون به خاطر تلنگرهایی که همیشه به آدمای اطرافت میزنی
حدیث تلخ جامعه ماست
مثل انتخاب کرامول است توسط مردم جهت یادشاهی بعد از اعدام یادشاه قبلی.یه مثل قدیمی است که میگه خود کرده را تدبیر نیست
جامعه ما سالهاست که اين داستان را زندگي مي کند…
سلام
بت ها شکستنی بودند باورها اما سخت ماندگار
چه ساده دل بود ابراهیم
هیچ خوشم نیومد ازین “چه ساده دل بود ابراهیم”
بت ها در ذهن انسانها ساخته ميشوند و به صورتهاي مختلفي در عالم واقعيت تجسم پيدا ميكند شايد بيراه نباشه اگر بگيم :
خود شكن ، بت شكستن خطاست!!
1. شاید مردم تنوع طلب از بت های قبلی خسته شده بودند
2. شاید مشکل اینجا بوده که به تنهایی فهمید چرا باید همه بت ها را شکست
3. شاید مردم نادان، تنبل تر از اونی بودند که دنبال چیز جدیدتری به جز بت بگردند
4. و شاید خیلی موارد دیگر
ممنون به خاطر تمام ظرافت در کلام