منم به عنوان کسی که هم کتاب مذاکرتونو خوندم وبلاگ قدیمیتونو خوندم کلا ی سالیه هر روز به سایتتون سر میزنم و حتی از کتابایی که معرفی کردید خوندم بازم حس خوبی ندارم ازینکه غیر شما کسی کامنتارو بخونه یا جواب بده..من به شخصه حاضرم کانفرم شدن طول بکشه و ..من فک کنم این ی موردو تجدید نطر کنید چون من فکنم ارای عمومی خواننده های این خونه هم همین باشه..اصلا میشه رای گیری هم کردا..

هفتا شايد پنجتا ميل زدم جواب ندادى كه ندادى ، البته متوجه هستم سرت شوغه ، و اصلا ناراحت نيستم ، اما كار مهمى دارمت ، منتظر موندم سفر از جهنم ، چند دقيقه خلوت كنيم …
جواب بدى ، جواب ندى ، خلوت كنى خلوت نكنى ،
ارادت داريم به حضورتون …
شاهان

سلام…یه مطلبی هست نمیدونم تو این سایت خوندم یا نه، دنبالش می گردم..

حالا چه آقای شعبانعلی و یا هر کدوم از دوستان هم بتونن کمک کنن ممنون میشم….

قضیه در مورد یه نمایشگاهی بود که غرفه ی کانادا یه مردی رو گذاشته بود با لباسهای قدیمی و بومی منطقه، منظور اینکه با اون همه پیشرفت تکنولوژی و…اون چیزی که براشون مهم بود پیشینه و هویت بوده…

خیلی خیلی سپاسگزارم

وااااااي لوگوي اسمتون خيلي قشنگه منم كه عاشق رنگ آبي
ميدونم ربطي به مطلب نداشت 😀