صورت مسئله: یکی از بحثهای رایج اقتصادی در سالهای اخیر، عرضهٔ سهام شرکتهای استارتاپی در بورس است. بعضی شرکتها در این مسیر پیشرو بودهاند و بسیاری از شرکتهای دیگر هم در مسیر عرضهٔ اولیه سهم خود (IPO) هستند.
همزمان با بحث حضور شرکتهای استارتاپی در بورس، بحث دربارهٔ موضوع دیگری هم داغ شده است: ارزشگذاری این شرکتها.
از آنجا که یکی از معیارهای ارزشگذاری شرکتها در بورس، میزان خلق سود آنهاست، با بالا گرفتن بحث حضور در بورس، میزان سود شرکتهای استارتاپی هم بیش از پیش زیر ذرهبین قرار گرفته است.
همانطور که در خبرها و تحلیلها خوانده و شنیدهاید، سود خالص اغلب شرکتهای بزرگ استارتاپی در حد چندصد میلیارد تومان برآورد (یا گزارش) شده است. این عددها، به چشم بخشی از فعالان بازار سرمایه و نیز علاقهمندان به اقتصاد کسبوکار بسیار ناچیز آمده و در گوشه و کنار میشنویم که این اعداد و ارقام را با قیمت برخی پنتهاوسها در تهران یا ویلاها در شمال یا جنوب کشور مقایسه میکنند و نتیجه میگیرند که این شرکتها سر و صدای زیادی دارند بی آنکه خلق سود چندانی داشته باشند.
عکسالعملها: در پاسخ به این انتقادات، تعدادی از مدیران ارشد و بنیانگذاران شرکتهای بزرگ استارتاپی کشور، مواضعی تقریباً مشابه داشتهاند که در رسانههای مختلف منعکس شده است.
حرفی که این مدیران مطرح میکنند این است که نگاه تحلیلگران در بازارهای مالی ایران سنتی است و الگوهای ارزشگذاری هم اغلب گذشتهنگر هستند. در حالی که برای ارزشگذاری استارتاپها و قضاوت دربارهٔ ارزشآفرینی آنها باید نگاهی آیندهنگر داشت و نه فقط سودآوری امروز، بلکه ظرفیت سودآوری آتی آنها را مد نظر قرار داد.
یکی از نمونههایی هم که بهعنوان شاهد مطرح میشود شرکت آمازون است که سالها در بورس حضور داشت اما زیانده هم بود و امروز، چنانکه همه میدانیم، به یکی از غولهای تجارت الکترونیک جهان تبدیل شده است.
میدانید که معمولاً من از این نوع بحثها، بهعنوان فرصتی برای گپ زدن و مرور مباحث مدیریت و اقتصاد اقتصاد میکنم. حیفم آمد حالا که این بحثها مطرح شده، از فرصت ارزشمندی که ایجاد کردهاند استفاده نکنم.
در ادامهٔ این نوشته به چند موضوع – بهشکل مختصر – اشاره خواهم کرد:
- تفاوت خلق ارزش (value creation) و ارزش افزوده (value added)
- مسیر استارتاپ بهعنوان یک «تکنولوژی»
- تفاوت اقتصاد ایران و اقتصاد کشورهای توسعهیافته
- توضیح معنای اصطلاح «محدودیتهای برونزاد»
- پیشبینی دو سناریو برای آيندهٔ شرکتهای استارتاپی ایرانی در بورس و بازار سرمایه
ادامه دارد…
.
بحث بسیار بهجایی را مطرح کردید جناب مهندس شعبانعلی. به نظر میرسد این گفتوگو در واقع برخورد دو پارادایم متفاوت است:
۱) نگاه سنتی به ارزشگذاری که بر سودآوری کوتاهمدت و داراییهای ملموس تمرکز دارد.
۲) نگاه استارتاپی که بر رشد، مقیاسپذیری و ارزش آتی تأکید میکند.
من یک سؤال جدی برایم پیش آمد: آیا به نظر شما بازار سرمایه ایران از نظر بلوغ نهادی و حضور سرمایهگذاران نهادی (مثل صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر) آماده پذیرش این نگاه آیندهنگر هست؟ یا اینکه ممکن است این شکاف دیدگاهها به نوسانات غیرمنطقی در قیمتگذاری سهام این شرکتها منجر شود؟