صورت مسئله: یکی از بحثهای رایج اقتصادی در سالهای اخیر، عرضهٔ سهام شرکتهای استارتاپی در بورس است. بعضی شرکتها در این مسیر پیشرو بودهاند و بسیاری از شرکتهای دیگر هم در مسیر عرضهٔ اولیه سهم خود (IPO) هستند. همزمان با بحث حضور شرکتهای استارتاپی در بورس، بحث دربارهٔ موضوع دیگری هم داغ شده است: ارزشگذاری این شرکتها. از آنجا که یکی از معیارهای ارزشگذاری شرکتها در بورس، میزان خلق سود آنهاست، با بالا گرفتن بحث حضور در بورس، میزان سود شرکتهای استارتاپی هم بیشازپیش زیر ذرهبین قرار گرفته است. همانطور که در خبرها و تحلیلها خوانده و شنیدهاید، سود خالص اغلب شرکتهای بزرگ استارتاپی در حد چندصد میلیارد تومان برآورد (یا گزارش) شده است. این عددها، به چشم بخشی از فعالان بازار سرمایه و نیز علاقهمندان به اقتصاد کسبوکار بسیار ناچیز آمده و در گوشه و کنار میشنویم که این اعداد …
اقتصاد و مدیریت
چرا با دوره های آموزشی و کتابهای آموزش کسب و کار برای کودکان مخالفم
در سالهای اخیر، بازار آموزش کارآفرینی و کسب و کار به کودکان رونق پیدا کرده است؛ هم در جهان و هم در کشور خودمان. هم دورههای آموزشی در این زمینه زیاد شده و هم کتابهای فراوانی در این زمینه عرضه شده است. تشخیص علت و انگیزهٔ رونق این بازار هم چندان دشوار نیست. والدین برای فرزندانشان راحتتر از خودشان هزینه میکنند. اگر ثروتمند باشند، بهسادگی هزینه میکنند و اگر وضع مالیشان خوب نباشد، حاضرند از نان شبشان بزنند و خرج آموزش فرزندانشان کنند. طبیعی است عرضهکنندگان خدمات آموزشی و فرهنگی، یعنی موسسات آموزشی، نویسندگان و ناشران هم وقتی چنین بازار درآمدزایی را میبینند، نمیتوانند چشمشان را به روی پولی که در این حوزه است ببندند. تقاضا هست. پس عرضه هم به وجود میآید. طبیعتاً میدانید که من طرفدار کنترل در سمت عرضه نیستم. یعنی در عین اینکه – خواهم گفت …
درباره معنا و تعریف چپ و راست در سیاست و اقتصاد
پیشنوشت یک بعد از کامنت محمد منصوری زیر نوشتهٔ مذاکره ایران و آمریکا همونطور که به محمد قول دادم، میخواهم کمی دربارهٔ چپ و راست بنویسم. چند سال است که دوست دارم در اینباره بنویسم، اما بهعلت وسواس همیشگیام در شرح جزئيات و استناد دقیق، این کار تا امروز عقب افتاده است. الان هم قصد ندارم یک مطلب دقیق و مستند و مستدل بنویسم. اما چون حس کردم نیاز این روزهای ماست، با خودم گفتم نوشتن مطلبی ساده، ناقص و با دقت کم، بهتر از این است که هیچ چیزی ننویسم. پیشنوشت دو با توجه به توضیحاتی که دادم، امیدوارم کسانی که این مباحث را دقیق میشناسند، بهخاطر سادهسازیها بر من خرده نگیرند. و دقت کنند که هدفم بیشتر این است که «چندبُعدی بودن فضای سیاسی – اقتصادی» را یادآوری کنم. بدون آن مقدمهٔ تکراری (تاریخچه چپ و راست) رسم …
پیشنوشت: این مطلب زیرمجموعهٔ گفتگو با دوستان محسوب میشود. حرفهایی که در پاسخ به صحبتها، نظرات، سوالها و تحلیلهای دوستانم مینویسم. میلاد زیر مطلبی که دربارهٔ ایلان ماسک و کاهش کارآمدی دولت نوشته بودم، کامنتی نوشته بود که میشد همانجا جواب داد. اما دیدم فرصت خوبی است که آن کامنت را به بهانه کنم دربارهٔ چند نکته حرف بزنیم. هم میلاد مخاطب خوبی است و هم صورتبندی مسئله را جوری انجام داده که به اندازهٔ کافی جا برای حرف زدن من باز کرده است (میلاد. ممنونم). این بحث در نهایت قرار است به حرفهایی دربارهٔ نسیم طالب برسد. به همین علت، عنوان «نسیم طالب؛ شام خوب، صبحانهٔ بد» را برایش انتخاب کردهام. اما آنچه در ادامه میگویم به نسیم طالب محدود نیست. ترتیب موضوعاتی که مینویسم به این صورت خواهد بود: اختلافنظر میان اقتصاددانها ظرفیت اقتصاددانها در پیشبینی اقتصاد (و متغیرهای …
درباره مسئولیت جدید ایلان ماسک | کاهش ناکارآمدیهای دولت
در رسانههای ما رسم شده که هر کاری ایلان ماسک انجام میدهد، به سرعت به تیتر خبری تبدیل شود. حتی اگر این کار در حد یک شوخی توییتری باشد. به همین خاطر، وقتی مشخص شد ایلان ماسک و ویوک راماسوامی مسئولیت دفتر افزایش کارآمدی دولت را بر عهده خواهند داشت، فکر میکردم دربارهٔ این موضوع حرفها، خبرها و تحلیلهای بسیاری منتشر شود. اما ظاهراً رسانههای ما صرفاً به نقل اصل خبر اکتفا کردند. علاقهمندان تکنولوژی در شبکههای اجتماعی هم بیشتر به پیروزی مدیران حوزهٔ فناوری بر سلبریتیهایی مانند اپرا وینفری، تیلور سوئيفت و لیدی گاگا پرداختند و خبر را از این زاویه بررسی کردند. به همین خاطر، تصمیم گرفتم گزارشی کوتاه از این تصمیم ترامپ بنویسم و چند جمله هم دربارهٔ رابطهٔ این کار با چالشهای سیستم بروکراتیک کشور خودمان توضیح دهم. حرفهایی که مینویسم، چندان جدید و عجیب نیست …
زوال امپراطوری روم | طرح جلد زیبای کتاب ادوارد گیبون
حدود یک سال قبل – یا دقیقتر بگوییم ۲ اکتبر ۲۰۲۳ – بود که کمی دربارهٔ مفهوم زوال نوشتم و آن را با اصطلاحاتی مثل سقوط و فروپاشی مقایسه کردم. آن نوشته هم – حداقل تا این لحظه – سرنوشت بسیاری دیگر از نوشتههای من را پیدا کرده: بخشی از حرفها را نوشتهام، بخشی را در کامنتها ادامه دادهام و بقیه هم فعلاً معطل مانده است. چند شب پیش، تصادفا عکس عطف کتاب «انحطاط و سقوط امپراطوری روم» را دیدم؛ اثر معروف ادوارد گیبون. انحطاط که در ترجمهٔ عنوان به فارسی به کار میبریم، معادل لغت decay انتخاب شده و با توضیحاتی که پیش از این دربارهٔ مفهوم زوال دادم، میشد عنوان فارسی کتاب «زوال و سقوط امپراطوری روم» هم باشد. اصل کتاب را نداشتم و حتی ندیده بودم. تا همین چند شب پیش، هر وقت لازم بوده چیزی در …
داستان استارباکس | از تحریم استارباکس و تغییر مدیرعامل استارباکس چه میآموزیم؟
سهامداران و کارکنان استارباکس در روزهای اخیر شاهد تغییر مدیرعامل این شرکت بودند. لکسمن ناراسیمهان (Lexman Narasimhan) مدیرعامل استارباکس که سابقهٔ دو دهه همکاری با شرکت مشاوره مدیریت مکنزی و نیز تجربه مدیریت ارشد شرکتهای بزرگی مانند پپسی و رکیت (مالک برندهای دورکس و دتول) را در کارنامه خود داشت، تنها حدود یک سال توانست در جایگاه مدیرعامل استارباکس دوام بیاورد. صندلیای که پیش از آن هوارد شولتز (Howard Sschultz) بیستوسه سال بر آن تکیه زده بود (یک دورهٔ ۱۴ ساله و یک دورهٔ ۹ ساله). از آنجا که در یک سال اخیر شاهد تلاش و تقلای گروه کویتی الشایع برای حفظ استارباکس بودم، داستان تغییر مدیرعامل برایم جذابیت مضاعف داشت. الشایع علاوه بر فرنچایز استارباکس در خاورمیانه و شمال آفریقا، بازار فرنچایزر برندهای دیگری مانند H&M و Bath&Body و Debenhams و Estee Lauder و mothercare و MAC و Victoria’s …
میخواستم مطلبی با عنوان «شکست بروکراسی از شبهبروکراسی» در ادامهٔ داستان واویلوف بنویسم. هنوز نخستین جمله به پایان نرسیده بود که دیدم آن مطلب و بسیاری از مطالبی که پیش از این نوشتهام، در بنمایه مشترکند: همهٔ آنها از فروپاشی و زوال حرف میزنند. به جای اینکه این نکته را در پیشنوشت بگویم، تصمیم گرفتم آن را در قالب یک نوشتهٔ مستقل منتشر کنم تا هم جدیتر گرفته شود و هم ارجاعات آتی به این مفهوم سادهتر باشد. تعریف زوال چیست؟ من در این نوشته زوال را معادل Decay به کار میبرم و منظورم از زوال چیزهایی از این جنس است: افت تدریجی حرکت در مسیر فروپاشی در طول زمان از بین رفتن کارایی یک محصول یا سیستم یا مدل ذهنی ضعیف شدن تدریجی انسجام داخلی در یک ساختار کاهش تدریجی خروجی یک مجموعه موارد بالا با وجود همهٔ تفاوتها …
سیستم بسته | «در سیستم بسته، امروز تابع فردا است» یعنی چه؟
مصطفی خودمانی زیر مطلبی که مدتها پیش با عنوان «از کلمهٔ سیستمی نترسیم» نوشته بودم، دربارهٔ یکی از جملههای برتالانفی پرسیده بود. مضمون جمله این است که در سیستم بسته، وضعیت حال سیستم تابع آیندهٔ سیستم است. حرف مصطفی – و احتمالاً بسیاری از کسانی که این جملهٔ برتالانفی را میشنوند – این است که ما میدانیم وضعیت هر لحظه از سیستم میتواند تابع گذشته باشد. حالا گاهی صرفاً تابع گذشتهٔ نزدیک (معمولاً در سیستمهای مکانیکی) و گاهی تابع تمام مسیر گذشته، از دور تا نزدیک (معمولاً در مورد سیستمهای پیچیدهتر مثل انسان، سازمانها یا جامعه). اما این که وضعیت این لحظه تابع آینده باشد، کمی عجیب به نظر میرسد. مدتهاست صبر کردهام تا حدود یک ساعت وقت آزاد (و فکر آزاد) پیدا کنم و جواب مصطفی را بنویسم، که هر دو، خصوصاً دومی، به دست نیامد. امروز این مطلب …
آنچه در ادامه میآید، مطلبی است که برای عصر ایران نوشتهام (لینک نوشته در عصر ایران) و در آن کوشیدهام معنای کلمهی «سیستمی» را که در اصطلاحاتی مانند «فساد سیستمی» و «مشکلات سیستمی» به کار میرود توضیح دهم. سالهاست استفاده از این تعبیرها تصریحاً یا تلویحاً ممنوع بوده و رسانههای رسمی کوشیدهاند آنها را به کار نبرده یا بهکارگیری آنها را نقد کنند. این در حالی است که به گمان من، چنین برخوردی صرفاً ناشی از درک نادرست از واژهی «سیستمی» بوده است. بیتردید اگر چنین مطلبی را از ابتدا برای مخاطبان روزنوشته مینوشتم، ساختاری محکمتر را به کار برده و جزئياتی بیشتر را مطرح میکردم. اما مخاطبان این نوشته، گروه دیگری هستند و برایم مهم بوده که پیامِ کلام، ولو به قیمت قربانی شدن برخی از ظرافتهای علمی و فنی، به گروه هدف منتقل شود. ممنون میشوم اگر هنگام …
