خانه دل نوشته هامن طلبکارم، تو طلبکاری، او طلبکار است…

من طلبکارم، تو طلبکاری، او طلبکار است…

توسط محمدرضا شعبانعلی

ما یک ملت طلبکاریم،

ما معتقدیم همه چیز در دنیا حق ماست.

ما معتقدیم آنچه داریم کمتر از لیاقتمان است و آنچه دیگران دارند با خوردن حق ما به دست آمده

ما در حسرت روزهایی هستیم که مالک جهان بوده ایم

و در رویای روزی هستیم که دوباره مالک جهان باشیم

ما وقتی تصادف می کنیم هر دو با صدای بلند فریاد میزنیم و برنده کسی خواهد بود که فحشهای بهتری میداند

ما معتقدیم آنها که کمتر از ما ثروت دارند بی لیاقتند و آنها که بیشتر از ما دارند دزدند.

ما به لحظه ای رای میدهیم و به لحظه ای به انکار آن بر می خیزیم.

به دانشمندان خود بی حرمتی می کنیم و خود را قلب دانش و تمدن جان می دانیم.

ما تنها میتوانیم ادعا کنیم که در ادعا کردن رتبه نخست را به سادگی از آن خود می کنیم

کاش روزی کسی بنویسد که: “ما چگونه ما شدیم…”

 

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

31 نظرات

پ اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۸:۴۲

سلام محمد رضا داری حرف حق میزنی و دست و بالم بسته است…
به هر حال یه چند روزی هست که یه وبلاگ زدم و توش دلنوشته می‌ذارم و از این حرفها یه پست توش هست به اسم فرهنگی غنیِ فنی که فکر کنم اگر بخونی بد نباشه…

موفق باشی

پاسخ
صفورا اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۶

متاسفانه همین جوره
همه ما اینو میدونیم اما بازم همین کارها رو ادامه میدیم
کاش یادمون باشه
” داشتم داشتم حساب نیست ، دارم دارم حسابه “

پاسخ
البرت اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۰

سلام
همیشه به خودم میگم 50 در صد زندگیت اختصاص کامل به تفکر و اعمال تو داره باقیش مهم نیست اما مهم اینه این 50 تا رو چجوری عمل میکنی چجوری فکر میکنی چه هدف و برنامهای خواهی داشت تهش وقتی میمیری از اون چیزی که واقعا دست خودت بود چیکار کردی
هر اتفاقی توی زندگیم بیفته مسولیت رو به گردن خودم میدونم و تقصیر رو به شانس و حکومت و زمونه سعی میکنم ربط ندم به خودم میگم تو یه چیزایی رو میدونی بقیه نمیدونن و اونا هم چیزایی میدونن که تو نمیدونی پس ادعای فضل کردن کار احمقانه ای است
سعی میکنم همه چیز رو با خودم بسنجم
این روزا عجیب شده داریم عادت میکنیم و حاظر نیستیم به خاطر اون چیزی که میخوایم هزینه کنیم
به دوستم میگم با اعتماد به نفس و غرور ادم میتونه 80 درصد نداشته هاشو کتمان کنه

پاسخ
رها(اسفند) اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۸:۴۲

سبک زندگی ما به شدت خودمحور است. ما بیشتر به دنبال حریم فردی خود هستیم و به آن حریم بیشتر توجه داریم.
به گونه‌ای تربیت می شویم که نگاهمان اجتماعی نیست
این هم یکی از واقعیاتی تلخ در کشورمان…

پاسخ
شیوا اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۶

این روزا دارم کتاب جامعه شناسی حسن نراقی رو می خونم.ایشون اشاره ای به کتاب “ما چگونه ما شدیم” می کنند. و معتقدند کسی ما رو ما نکرد بلکه ما خودمان ما شدیم…
واقعا حقیقت تلخیست. مرسی محمدرضا جان. مختصر اما خوب از “ما” نوشتی…

پاسخ
گیتی اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۱۹:۳۸

واقعاً! همرو درست می فرمائید! جالب این اخلاق موروثیه که از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه! و صرف این فعل رو اینطوری میکنه:

من طلبکار خواهم بود

آن ها طلبکار خواهند بود

حتــــــــــــــــــــی

ایشانی را که فعلاً نیستند و اصلاً نمی شناسیم هم طلبکار خواهند بود!

پاسخ
مهدی گروسی اسفند ۶, ۱۳۹۱ - ۲۰:۱۴

سلام. دکتر صادق زیبا کلام به زیبایی نوشته است ما چگونه ما شدیم …..

پاسخ
عباس ملکشاه اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۵:۱۴

 
کلا ما ملتی هستیم که مبتلا به رفتار تکانه ای (همون شور حسینی خودمون) هستیم

پاسخ
پگاه اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۵:۳۶

فرهنگ بد و حرومزاده …البته خیلی ملتها بودن بارها وبارها دچار تهاجم و تجاوز شدن نمی دونم اون تجاوزات یه همچین ثمره ای هم برای اونها داشته یا نه….به نظرم چرایی این قضیه زیاد مهم نیست هرچند نیچه میگه کسی که چرایی را بفهمه با هر چگونه ای خواهد ساخت…ولی ما که با این چگونگی نمی خوایم بسازیم که اگر اینطور باشه مطمینا چیزی از این مملکت و ملت نخواهد ماند…به نظرم مهمتر از چراییش ترمیمشه درست کردنشه و ساختنش نه با حرف که در عمل…ما هیچوقت به خودمون نپرداختیم بهمون یاد ندادن از بچگی به خودمون بپردازیم …..

پاسخ
لیدر اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۷:۱۰

خوب نوشتید استاد. سلامت و پایدار باشین.

پاسخ
سمانه اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۸:۰۲

ما،ما نبوده ایم تا کنون
ما،من بوده ایم از همیشه ی تاریخ
من یک طلبکارم
حق من را خورده اند
من…
من…
من…
آن وقت ،ای کاش میگویی تا کسی بنویسد “ما چگونه ما شدیم…”؟!
ما ،غرق در من بودنیم…
واین “ما “ادامه دارد…
ما درستیم ،دیگران نادرست
ما میدانیم ،بهتر از دیگران ودیگران نمیدانند
ما…
ما…
ما…
تا غرق در من بودنیم ،کسی از ما شدن نمینویسد…

پاسخ
مجتبی اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۱

سلام
استاد اتفاقا یه کتاب هست با این عنوان که ما چگونه ما شدیم اثر صادق زیبا کلام(ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران)شاید همون چیزی نباشه که مد نظر شماست ولی مفید و جالبه پیشنهاد میکنم بخونیدش.

پاسخ
مجتبی اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۶

سلام
استاد اتفاقا یه کتاب هست با این عنوان که ما چگونه ما شدیم؟ نوشته ی صادق زیبا کلام،پیشنهاد میکنم بخونیدش شاید همون چیزی نباشه که مد نظر شماست ولی جالبه.

پاسخ
shabanali اسفند ۸, ۱۳۹۱ - ۹:۳۱

من خوندمش و خیلی هم دوستش دارم مجتبی جان. به همین دلیل هم متن را با اون عنوان به پایان رسوندم…

پاسخ
مجتبی اسفند ۹, ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۶

با شناختی که تو این مدت اذت داشتم پیش خودم گفتم،یعنی نخونده؟ پس شکم بجا بوده.

پاسخ
عبادكيانفر اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۴

يكي از رفتارهاي مدني مردم ما ايستادن وسط خيابون براي سوار شدن ماشينه. همين ميدون فاطمي، بارها ديدم مردم براي سوار شدن بجاي اينكه در منتهي اليه حاشيه خيابون منتظر ماشين باشن ميان قشنگ، لاين وسط رو پر از ازدحام ميكنن. يكي هم كه بخواد مثل آدميزاد سوار ماشين بشه ديگه نميتونه ، بايد حتما بره وسط خيابونو قرق كنه. اين صحنه يه مصداق خيلي ساده ست براي بيان گوشه اي از ناهنجاريهاي دردآورمون…

پاسخ
میلاد لعل فام اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۹

سلام ای کاش بجای یاد آوری راه حلی پیشه رو بگذارید.که بجای تایید حرف شما در صدد اصلاح خودمان براییم
چقدر زیبا تر بود به جای این مطالب،در رادیو مذاکره طریقه دیدگاه مناسب را آموزش میدادید.
سپاسگزارم

پاسخ
shabanali اسفند ۸, ۱۳۹۱ - ۹:۳۱

تمام زندگی من، تصمیم های من، انتخابهای من و رفتارهای من، نشاندهنده پاسخی است که برای حل این مشکل به آن اعتقاد دارم. پرسش ها را می توان در غالب کلمات ریخت اما پاسخ ها را صرفاً باید در ظرف رفتار جستجو کرد. شما هم احتمالاً اگر از نزدیک در اطراف من بودید، پاسخ این سوال ها را می دانستید…

پاسخ
س - شادی اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۷

خیلی خوبه راجع به اینجور چیزا انقد صحبت کنیم که واقعاً به این نتیجه برسیم اگه میخوایم تغییری اتفاق بیفته باید هر کی از خودش شروع کنه به این امید که بتونیم تغییرات مثبت و سازنده ای در خود ایجاد کنیم که بلکه در جامعه هم سرایت کنه
در مورد ثروتمندان باید بگم ایکاش می فهمیدن که در قبال جامعه و مردم مسئولن

پاسخ
محسن تابش اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۷

هر روز صبح غزالی در آفریقا بیدار می شود او نیک می داند که باید سریع تر از سریع ترین شیر بدود تا شکار نشود.
و هر روز صبح شیری در آفریقا بیدار می شود او نیز نیک می داند که باید سریعتر از کند ترین غزال بدود تا از گرسنگی نمیرد.

مهم نیست شیر باشیم یا غزال ، باید با طلوع خورشید دویدن را آغاز کنیم.
………………………………………..
اما چه کنیم که پایمان لنگ است!

پاسخ
مرتضی اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۷

حالا این “ما” یی که گفته میشه، مخاطبش ما هستیم یا بقیه؟!

پاسخ
shirin اسفند ۷, ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۰

چیزی که خیلی وقته ذهن منو مشغول کرده اینه که ..آیا .واقعا همه چیز یک روز درست میشه؟ همیشه میگیم باید از خودمون شروع کنیم..این درسته ولی واقعا من چقدر می تونم تاثیر داشته باشم تو این جامعه؟ من فکر می کنم ما مردم خودخواهی هستیم
..همیشه به دنبال سود شخصی هستیم نه چیز دیگه ..واسه همینه که همیشه طلبکاریم هیچ وقت از خودمون نمی گذریم.

پاسخ
امیر اسفند ۸, ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۵

سلام این مطلبی که گفتی واقعیت داره
اما من دوست دارم بدونم که چه اتفاقی افتاده که اینقدر ناراحتی محمد رضا و دوست دارم پای درد و دلت بشینم!!!!!!!!!

پاسخ
shabanali اسفند ۸, ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۵

امیر جان. اتفاقات زیادی افتاده.
اما چیزی که در اون لحظه ناراحتم کرد ایمیل چند تن از دوستان بود مضمون عمومی آنها این بود که:
ای خودخواه، ای مردم فریب، ای کسی که ما را به شنیدن فایل عادت دادی و حالا رها کردی، به جای قدرت طلبی و جمع آوری ثروت و تعویض ماشین، به وظیفه اخلاقی ات عمل کن و برای ما فایل های صوتی را ضبط کن!

پاسخ
فرشته اسفند ۵, ۱۳۹۲ - ۹:۰۱

من فكر مي كنم آقاي شعبانعلي زيادم ناراحت نيستن چون هدفشون اينه كه به اين آدمهاي طلبكار ياد بدن كه نبايد اينطور باشن
آقاي شعبانعلي عزيز تو مطالبي كه توي اين چند مدت كه با شما آشنا شدم مطلبي خوندم كه هروز تو ذهنم تكرارش مي كنم (اينكه گفته بوديد از پليسي كه جريم مي كنه تشكر و مي كنيد…)

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی اسفند ۵, ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۰

فرشته جان. واقعیت همینه که تو می‌گی.
من کلاً «اعتراض» دارم اما «شکایت» ندارم.
کسی که «اعتراض» می‌کنه به دنبال تغییره
اما کسی که «شکایت» می‌کنه به دنبال «خسارت» گرفتنه.

پاسخ
علیرضا داداشی اسفند ۵, ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۸

سلام استاد عزیز
آن قدر پر مغز می نویسید که متوجه شده ام کم کم تمام حرفهایم و بعضی اندیشه هایم دارد می شود شبیه شما. با این تفاوت که آنقدر جلوترید و آنقدر ماشاءالله سرعتتان زیاد است که هر روز زمان بیشتری برای رسیدن به شما لازم دارم.
شما تفاوت بارز مدعیان و اهل عمل را به من نشان دادید.
برقرار باشید

Neda.sh اسفند ۸, ۱۳۹۱ - ۱۹:۰۳

سلام و شب به خير
استاد خوبم طلب كار بودن از انسانهايي چون شما توهم محضه كه بعضي ها اين روزها به اون دچار شدن ميگن “خوبي كه از حد بگذرد نادان خيال بد كند ”
من به شخصه بدهكار شمام دربست و تا آخر عمر هر روز هم كه ميگذره با اين كارهاي شما چوب خطها و بدهيام بيشتر و بيشتر ميشه موندم چه كار كنم؟؟ يقين دارم بينهايت بدهكار داري

نميتونم با واژه ها حق مطلب رو ادا كنم فقط در برابر اين همه بزرگواري سكوت ميكنم

پاسخ
نگار اسفند ۹, ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۱

استاد صحبت شما کاملا صحیح است ما مدعی زیاد داریم اما به نظر من دلسوز هم نداریم…..

پاسخ
علی رمضانی اسفند ۱۱, ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۹

سلام

این دیدگاههای جامع شما آدم رو خوب با واقعیات روبرو می کنه!

پاسخ
امینی اسفند ۲۵, ۱۳۹۱ - ۲۲:۰۹

سلام استاد .
من خیلی خوشحالم که باهاتون آشنا شدم و امیدوارم بتونم از مطالب خوبتون درست استفاده کنم .

پاسخ

پیام بگذارید