چرا هنوز برای یادداشت برداری از کاغذ استفاده میکنم؟
آموزش مدیریت کسب و کار (MBA)
دوره های توسعه فردی
۶۰ نکته در مذاکره (صوتی)
برندسازی شخصی (صوتی)
تفکر سیستمی (صوتی)
آشنایی با پیتر دراکر (صوتی)
مدیریت توجه (صوتی)
حرفه ای گری (صوتی)
هدف گذاری (صوتی)
راهنمای کتابخوانی (صوتی)
آداب معاشرت (صوتی)
کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی
کتاب های روانشناسی
کتاب های مدیریت
سلام محمدرضا! من قبلا در زیر یکی از مطالب وبلاگن مربوط به چت GPT این کامنت رو گذاشتم و جواب نگرفتم. گفتم شاید اگر زیر یکی از پست های مربوط به یادگیری مطرحش کنم جوابم رو بگیرم. دیگه اینکه تکرارش کردم:
یه سوالی داشتم که خب متاسفانه بی ربط به این پسته. یادمه جایی گفته بودی که در دوران ارشد خوندنت با خودکار ها و ماژیک های رنگی سر کلاس ها حاضر میشدی. خیلی برام سواله که با چه استراتژی ای از این خودکار ها و ماژیک ها استفاده میکردی؟ در کل برای رفرنس یا text خوندن چه نکاتی رو رعایت میکردی و میکنی؟ text رو پیشنهاد میکنی یا رفرنس رو؟
و اینکه مشاورهای تحصیلی ای رو دیدم که برای مرور بازه های زمانی ابینگهاوس رو پیشنهاد میکنن (مرور بعد از یک روز، یک هفته، یک ماه و چهار ماه). اما این روش خیلی عملی نمیشه مخصوصا وقتی حجم مطالب زیاد میشه. چه نکاتی رو برای مرور درس های دانشگاهی پیشنهاد میکنی؟
و یه سوال یه کم جزئی تر. شب های امتحان رو چطور سپری باید کرد؟ آیا یادداشت هامون رو بخونیم؟ یا هایلایت هامون؟
در کل برای من که دانشجوی طب هستم چه پیشنهادی داری در مسیر درس خوندن؟ (پیشنهادی که همیشه سر لوحه ی کارم باشه یا هر نکته مهم دیگه ای که بهش فکر میکنی).
ببخشید بابت این همه سوال. خیلی وقته که از لابهلای نوشته هات دنبال کشف جوابامم. اما انگار موفق نبودم. دیگه گفتم واضح در غالب یک کامنت بپرسم ازت.
ممنونم ازت.
با سلام و وقت بخیر
مخاطب این سوال، من نیستم
فقط به عنوان یک عضو از این خانه دیجیتال به شما ریپلای میزنم
اگر هم نخواستید که کلا همینجا مطالعه دیدگاهم را متوقف کنید که بیشتر از این، وقتتان هدر نرود.
در زمینه استفاده از هایلایتها و حاشیهنویسی
محمدرضا عزیز در دوره راهنمای خواندن و خریدن کتاب در بخش دهم این دوره
به این مطلب میپردازند.
در مورد مطالعه کنکوری و امتحانی هم در نوشته چند نکته برای موفقیت در کنکور کارشناسی ارشد مطالب آموزندهای را بیان میکنند.
در مورد عدم فراموشی و سایر نکاتی که بیان کردید
به نظرم، دروس مهارت یادگیری، تکنیکها و روشهای یادگیری بهتر و دیدگاههای مطرح شده در آن، پر ازجوابهایی برای این سوالها هستند.
بیشتر از این هم توضیح بدهم و وارد ریز به ریز دروس یادگیری بشوم
به نظرم به یادگیری دروس یادگیری، آسیب میزنم!
روز و روزگار خوش
[…] پیش از این برای ثبت موفقیت یا عدم موفقیت در انجام این وظایف (task) از نرم افزار Loop Habit در اندروید استفاده می کردم. اما در این یک ماهه ی اخیر از تقویم کوچک جیبی برای ثبت استفاده می کردم. به این شکل که هر روزی که موفق به انجام یک کار می شدم، یک علامت ضربدر × برای آن روز می زدم. برای هر کدام از وظایف (task) هم رنگ بخصوصی را انتخاب کرده بودم. مثلا برای همین نوشیدن آب رنگ آبی، یک آیه رنگ صورتی، راه رفتن رنگ نارنجی و نماز قضا نیز رنگ خاکستری مداد در نظر گرفته بودم. هر چند که پیگیری عادات از طریق روش های دیجیتال ساده تر می باشد، اما استفاده از تقویم باعث می شد که روند پیشرفت موارد را به صورت فیزیکی لمس کنم. علاوه بر آن هنگام نوشتن دست و ماهیچه ها و نورون های مرتبط با آن درگی…. […]
سلام
ببخشيد شايد حرفم بي ربط به موضوع باشه يا حتي حرف خوبي نباشه اما در واقع قصد جسارت و بي ادبي ندارم. راستش با خوندن نوشته هاي شما مخصوصا اين مجموعه قوانين يادگيري كه به خاطر تذكرتون در فايل هاي راديو مذاكره بهشون رسيدم، خيلي كيف و دفترچه هاي شما رو تصور و تجسم مي كنم. تعداد ليست ها و موضوعات رو، اينكه همه در يك دفترچه هستتد يا به تفكيك موضوع در دفترهاي جداگانه اند، اينكه چگونه تعدد موضوعات رو هندل مي كنيد و …. همه و همه باعث شده بارها اين كيف جادويي رو تصويرسازي كنم حتي شكل و رنگ و جنس و ابعادش رو.
البته فكر مي كنم به اين دليل است كه خودم به شدت با اين مسئله درگيرم و از زماني كه يك دفتر ٢٠٠ برگ تقسيم بندي شده رو براي دوره MBA متمم در نظر گرفتم و از طريق هر درس و لينك ها به منابع ديگر ارجاع داده مي شوم كه هم مرتبط اند هم قابليت پيگيري مستقل دارند اين سردرگمي چند برابر شده. تازه اگر سر رسيد روزانه و دفتر فكرهام رو در نظر نگيرم. علت جذابيت كيف شما هم اين است…
من وقتی با دستخط خودم مینویسم و به سلیقه خودم،یادداشت چون شخصی تر میشه ارتباطش با شخص من بیشتر میشه و به کل گذشته و خاطراتم با کاغذ و قلم وصل میشه برام دوست داشتنی تر و خاص تره
من نوشتن بخصوص با مداد رو خیلی دوست دارم، زیبا نویسی و خوشخطی بهم آرامش میده، خطاطی بلد نیستم ولی حین تلاش برای زیبا و مرتب نوشتن، به مرور متن و مطلب پرداخته و به تذهیب مغز نوشته ها منعطف میشم، نوشتن با کیبوردها، علاوه بر اینکه ژست بالیدن و اشاره به “قلم” رو در نوشته ها از بین می برند! هرگز “لحن” افکارم رو با نگاه به دستخطم برای خودم مشخص نمیکنه.
همیشه فکر میکنم نوشته های من با باقی خلق خدا از صورت و ظاهر چه فرقی خواهد داشت وقتی سرکشها، قوسها و دندانه های همه حروف یک مسیر مشترک رو میرن، این موضوع آرامشم رو از نقطه نظر چالش زیادی خواهانه مبنی بر نوع خاص خودم در زمان نگارش از بین میبره.
تنها چیزی که هست اینه که بعد از مدتی، مطالبی که دوست دارم سالیان سال برام باقی بمونند، به مرور بر اثر اصطحکاک محو میشن، تنها ردی از مداد که بر ورق دارم و طبق عادت خیلی به قلم فشارمیارم باقی میمونه!
خیلی خوب بود!
من برنامه ی روزانه ام رو هم رو استیکر مینویسم، چند مدت دیجیتالیش کردم اما اثر بخشیش بشدت کم شد…
در ضمن توجه ات به لوکس بودن بعضی چیزا (راستای خطای تایید خود) خیلی دوست داشتنیه! 🙂
خیلی وقته که بین یادداشت برداری دیجیتال و قلم کاغذ هنوز به یک انتخاب نهایی دست پیدا نکردم . زمانی از قلم کاغذ استفاده کردم و زمانی از دیجیتال واین تغییر ابزار دایم در حال تکراربوده و هیچکدام مرا قانع نکرده . قلم و کاغذ راه اندازی خاصی نداره و دائم در منظر شماست و اعمال سلیقه سریع صورت میگیرد وزن خاصی ندارد ، منتها چیزی که هست وقتی بودن دیجیتال برای هر فردی ضرورت شده و دست همه یافت میشه ضرورتی نداره هم تبلت و موبایل داشه باشی و هم از برگه استفاده کنی و خیلی سعی کردم از تبلت و موبایل استفاده کنم اما محدودیتهای موبایل (مثلا برای نوشتنش تایپ سریع نمیشه کرد چون مستلزم صفحه کلیدهستش و تک انگشتی هم که حال نمیده و سرعت نوشتن خیلی پایین میاد ،مسئله شارژهم میشه عنوان کردو …) باعث شده هنوز در کنار موبایل و تبلت از برگه هم استفاده کنم و احساس راحتی کنم ، ولی کاش روزی بتونم سه ابزار رو یکی کنم …
البته بسیاری از این موارد که گفتی با قلم نوری هم قابل دستیابیه. مسئله شارژ هم به زودی با باطری های جدید حل میشه.
فکر میکنم مسئله اصلی اینه که ما با قلم و کاغذ بزرگ شدیم و تجربه ای که با قلم و کاغذ داریم رو نمیتونیم به سادگی با تایپ کردن عوض کنیم. اتفاقا چندی قبل یه متن کوتاهی در این باره نوشتم که به نظر خودم بیشتر به واقعیت چسبیدن ما به قلم و کاغذ نزدیکه و بعضی از چیزهایی که نوشتی رو من توجیه میدونم.
از آدرس اینستاگرام https://instagram.com/p/1dH4svusFO/?taken-by=golshekar
دلم خودنویس میخواهد. هدف نوشتن نیست، نگارش است. هدف با خودنویس نوشتن است. با رنگ سبز جوهرش که کلی دنباش گشتم تا پیدا شد در این شرایط تحریم لابد! نوشتن با کیبورد عالی است. متن به شکل تایپ شده، بی خط خوردگی، با غلط یاب اتوماتیک، آماده ذخیره سازی در هزار نقطه ابری و غیر ابری، صدهزار کپی، به اشتراک گذاشتن و ویرایش پشت ویرایش. اما تکلیف دلت چه میشود که گاهی میخواهد وسط حرف «ی» کرشمهای بیاید و دمش را بگیرد و بکشد زیر حرف ماقبل؟ تکلیف دست چه میشود که هوس میکند حرف آخر را به شادی پایان نوشته یا جشن به دام انداختن ایدهای ناب پرتاب کند میان سپیدی کاغذ که تا هرکجا دلش میخواهد کش بیاید؟ سه نقطههای «ش»، «ژ» و «پ» چطور باید به هم به هم بچسبند و دایره شوند و خیالت راحت باشد که دبستانی نیستی که مجبورت کنند یکی یکی همه نقطه ها را جدا جدا کنار هم و زیر و روی حروف بچینی؟ این طور است که دل کندن سخت میشود. اینطور است انگار که علاقهها ترمزت را میکشند و از همراهیِ حرکتِ زمان جا میمانی. آدمی انگار با دلبستگیهایش پیر می شود.
سلام
علاوه بر اینها که گفتید، لذت رنگی رنگی کردن، تغییر خط و سایز دادن دستی و نه فونتی! شکل کشیدن حتی در حد 😀 خیلی جذاب تره!
ضمن اینکه خط آدم هم بهتر میشه 🙂
مریم جان. یک مدته که دیدم خبری ازت نیست، نه در اینجا و نه در متمم.
گفتم اعلام کنم که نمیشه فقط وقتی بحث رنگ هست بیای و نظر بدی. متمم هم در چند ماه اخیر توی بحث جشنوارههای رنگی و بحث رنگ در استعدادیابی صحبت کردی.
یا تو وقت بیشتر برای ما بذار یا من یه چیز دیگه راجع به رنگ بنویسم!
هاهاهااااا خیلی خندیدم به کامنتتون، خوش گذشت، ممنون.
الحق که با اتیکت هستید (خواستم بگم اتیکت رو گوش دادم؛ یکی از نکاتش سعی بر خوشحال کردن آدم ها بود. و البته میدونم شما این موضوع رو یکی از بزرگترین رسالت های خودتون می دونید) : )
مایلم که “یا” های کامنتتون رو به “و” تبدیل کنیم.
“هم” من وقت بیشتر بذارم (به عنوان تفریح کنار پایان نامه نویسی)،
“هم” شما از “رنگ” بنویسید.
تازه، اگه توی “سمینار” هم مطلب ازش بگید که دیگه خیلی اتیکت مدار میشه.
موفق باشید
و لحظاتتون رنگی
@mrshabanali
سلام
خوده من هم با نوشتن خیلی راحترم و با تایپ سخت کنار میام
چک لیست کارم ، احساسم ، یاداشت یرداری ، مخصوصا مخصوصا یادگیری …
الان همین تصویری که شما گذاشتین با نوشتن خیلی زیبا شده حتی میشه حس شما رو توی واژه لمس کرد
حتی مرورش برای خودتون هم همین حس رو داره
مثلا در نوشتن چک لیست کارا اونی تیکی که خودت میزنی و وقتی که یه کار سخت و قورباغه برزگی رو قورت داده باشی
میشه یه تیک بزرگ و محکم
اما توی استفاده ار نرم افزارها همه تیک ها شبیه هم هستند
یا توی جزوه نوشتن درسی
یا توی نوشتن یه شعر عاشقانه مثلا وقتی که میخوای کلمه لیخند رو بنویسی دقیقا لبخندش برات تداعی میشه
و و و
اما چقدر جزو نوشتن تون زیباست از اون افرادی هستید که جزو هاشون میشه گرفت خوند و فهمید:))))
موافقم.
من اهل نوشتن و یادداشت برداری نبودم اما این رو از محمدرضا شعبانعلی یاد گرفتم امروز وان نوت ابزار مهم در دسترسمه و نوت برداری روی کاغذ درموقع مطالعه هم از ترفندهای خیلی عالیه که از آقای شعبانعلی یاد گرفتم و تاثیر فوق العاده اون رو در یادگیری مشاهده کردم و لذت بردم .. امروز کاغذ و قلم ابزار مهمی در زندگی من شدند و از این بابت خوشحالم.
ممنونم از انتشار عادتهای زیباتون.
با سلام و احترام.
اینکه فرمودید نوشتن تاثیر بیشتری نسبت به تایپ داره کاملا قابل لمسه. یکجا می خوندم انسان با نگاه به دست خط خودش بیشتر یاد میگیره و حس بهتری داره تا نوشته تایپی. شاید میل به جزوه نویسی هم یکیش همین باشه. اگر استاد یک جزوه ۸۰ صفحه ای بگه بیشتر راحتیم تا خوندن یک کتاب ۴۰ صفحه ای همان درس!!
البته در این مورد که خیلی از تکنولوژی های جدید مثل گالگسی نوت اجازه نوشتن با قلم دیجیتال رو فراهم کردن که شما اشاره ای به این نوع نت برداری با خط خود ولی در صفحات دیجیتالی نفرمودید!
آقای شعبانعلی , من نمیدونم چرا انقدر شمارو دوست دارم !
با اشتیاق این روزا مطالب با ارزش و پادکست هاتون رو دنبال میکنم !
چه تاثیر خوبی دارید .
سلام، محمدرضا شعبانعلی!
نوشته های خیلی سریع آپدیت میشه(البته نسبت به سرعت من در مطالعه). البته این خیلی خوبه : )
هنوز نرسیدم همشون رو مطالعه کنم، براشون وقت بزارم و کامنت و …
————————————-
سه سال پیش سعی کردم دل نوشته هامو به جای ثبت در دفتر، در کامپیوتر بنویسم. اوایلش خیلی خیلی سخت بود، اما ممکن شد. الان توشون راحت جستجو هم میکنم.
اما هنوز گاهی دلم کاغذ میخواد و روش مینویسم، به خصوص ویژی بی قاعده بودن و حاشیه نویسیش رو خیلی دوست دارم.
عالی بود. منم دقیقا همین نظر رو دارم. البته گاهی به شک می افتادم که نکنه زمان بیهوده ای دارم صرف می کنم. ولی الان خیالم راحت شد.
مرسی استاد
بر اساس تجربياتم از كار كردن با امكانات مهم اكثر مهمترين برنامه هاي يادداشت تا به امروز notes plus آيپد و one note ويندوز بهترين برنامه هاي يادداشت براي كاربردهاي عمومي هستند
با توجه به واژه های «انواع برنامه های یادداشت برداری»، «موبایل ها»، «تبلت ها»، لپتاپ ها»، «Evernote»، «Todolist»، «wunderlist» و «onenote» یک سوال برای من ایجاد شد: آیا این تعدد و کثرت، با آموزه های مدیریت صحیح منابع، هم-سو است؟
مدیریت صحیح منابع از قلت یا کثرت صحبت نمیکند دوست من. از مدیریت صحبت میکند.
وقتی نه شغل کسی را میدانیم و نه شرایطش را میدانیم و نه فعالیتهای روزانهاش را میدانیم و نه هیچ چیز دیگر، به نظرم نمیرسد که به سادگی بتوانیم در این موارد پیش داوری کنیم! مگر اینکه نیت دیگری در کار باشد!
منتظرم نیتتان را بشنوم 😉
محمدرضا این بحثتون با دوستمون من رو یاد یک چالش خودم انداخت.
چند سال پیش یه مجموعه آموزشی ویدیویی از سایت لیندا دیدم در مورد مدیریت زمان، که توی اون تاکید زیادی روی این موضوع داشت که به قول خودش gathering pointهامون رو کم کنیم. مثلا تمام ایمیل ها رو توی یک اکانت outlook متمرکز کنیم.
دوست داشتم نظر شما رو هم در این مورد بدونم.
پیشاپیش اگر این موضوع در جایی از سایت مطرح شده از پرسش دوبارش عذر می خوام
سلام. من کتاب بنویس تا آشکار شود رو خوندم. خیلی اثر گذاره که باور کنیم کاغذ یه چیز دیگه هست.
سلام!
من به شخصه نوشتنو ترجیح میدم انگار ادم داره تو مغزش مینویسه!
فقط اگه میشه راجب نوشتن مقاله که باید چجوری باشه یا نامه یا یک متن طولانی که یک چارچوب خاصی باید داشته باشه هم توضیح بدین!
منظورم نوع نوشتن نامه نیست منظورم کلی تر و جامع تره یعنی چجوری میشه که ادم از نوشتن این نوع نوشته ها نترسه و برعکس علاقه پیدا کنه!
مثل گزارش نویسی که در نوشته های خودتون توضیح دادین!
آقا خیلی به من ربطی نداره ها ولی قرار نیست که هرکی هر مشکلی تو هر زمینه ای داشنه باشه از قبیل اینکه ماشینش استارت میخوره ولی روشن نمیشه تا چطور میتونه از فلان میوه ی استوایی کمپوت درست کنه رو اینجا بنویسه و از محمدرضا بخواد درموردش بنوسیه و توضیح بده ، یه مقدار هم (فقط یه مقدار) وقتی چیزی رو نمیدونید برید کتابی پیدا کنید بخونید یادبگیرید یا اگه خیلی خیلی سخت میشه یرید حداقل از فرد متخصصش بخواید براتون توضیح بده
…
(…حداقل از فرد متخصصش بخواید براتون توضیح بده) منظور منم همین بود!
خیلی جالب بود محمدرضا، سطح توقعمون رو بالا بردی با این سیستمای آموزشی و تولید محتوات ! واقعا ایده جالبی بود دست نویس کردن این مطلب ….
دقیقا این موضوع یکی از چالش های چند ساله ی من بود و با توجه به این که یه آی تی من بودم از خودم انتظار داشتم که بیشتر با این ابزار دیجیتال کار کنم، ولی با اینکه خطم افتضاحه و خودمم به زور می خونمش !! ولی همیشه با کاغذ و قلم راحت تر بودم و هستم .
به نظرم بزرگترین دلیلش هم همون قالب دار بودن این نرم افزارا باشه . اون آزادی رو که روی کاغذ میشه داشت توی نرم افزار آدم تجربه نمی کنه، یه دلیلش محدودیت ابزاره، ولی به نظر من یه موضوع مهم کمبود فضای فیزیکیه… مثلا من برای برین استورم معمولا حداقل از A3 استفاده می کنم، حالا چه جوری بیام بشینم پای لپتاپ و برین استورم کنم.
و صد البته که عادت هم نقش مهمی توی این قضیه داره.
در کل به نظر من بستگی به این داره که چه چیزی رو داریم یادداشت می کنیم ! مسلما نوشتن یه لینک روی کاغذ خیلی منطقی نیست!
به شخصه در حال حاضر:
اطلاعاتی که پای لپ تاپ بهشون احتیاج دارم رو توی نوت های لپ تاپ می نویسم،
لیست های کم اهمیتی که لازمه همیشه همراهت باشن مثل لیست خرید رو معمولا توی موبایل ( بعضی وقت ها هم رو کاغذ ) همراه دارم
و موضوعاتی که بیشتر ذهن رو درگیر می کنه و اهمیت بیشتری داره رو روی کاغذ می نویسم.
به نظر من فقط یه عادته. چون ما دوره طولانی از زندگیمونو نوشتیم. هنوز یادمه کلاس سوم با چه شوقی اول مهر رفتم مدرسه چون قرار بود دیگه با خودکار بنویسم. قبلش فقط اجازه داشتیم با مداد بنویسیم. یه جور حس بزرگ شدن . به هرحال این حس و حال تو وجودمون رخنه کرده و ما برای نوشتن هزار دلیل می تراشیم.
مستقل از اینکه موافق کدام روش باشیم، بحث در این زمینه کمی فراتر از اینه که «با نظر شخصی» بتونیم تحلیلش کنیم. روانشناسان تکاملی از یک طرف و نورولوژیستها از طرف دیگر با استفاده از تکنیک fMRI و سایر تکنیکها سالهاست شبانه روزی در حال ارزیابی و مقایسه هستند تا بتونند در این زمینه قضاوت بهتری داشته باشند.
اگر فرصت مطالعه علمی داشتید من دو مقاله رو معرفی کردم که میتونه مفید باشه:
http://www.motamem.org/?p=8597#comment-17146
در لینک زیر هم میتونید آدرس مقالات دیگری رو پیدا کنید که میتونه مکمل باشه:
http://www.motamem.org/?p=3619
کلاً لغت «عادت» چون دقت علمی نداره و بیشتر یک واژهی ادبی محسوب میشه، استفاده از این واژه میتونه گمراه کننده باشه. وقتی از عادت حرف میزنیم باید مشخص کنیم که منظورمون صرفاً یک رفتار تکراری بدون تغییرات پایهای در ساختار مغز ماست یا اینکه از تغییر ساختارهای شناختی ذهن و همینطور توسعه یا تغییر یا تضعیف المانهای سنسوری یا موتوری حرف میزنیم.
من تمام ابزار های نوشتن به صورت الکترونیکی رو امتحان کردم. چه آنها که درجه آزادی بالایی دارند و چه کمتر ها.
اگرچه ازشون خیلی استفاده میکنم.
اما به طور قطع میدونم که وقتی دارم مینویسم و میخوام متناسب با نوشته یه تصویر فضایی(غیر موجود) برای خودم بسازم، تفکرم با قلم بسیار راحت تره از ابزار الکترونیکی ، همچنین تصویر ذهنم به شکل الکترونیکی بسیار با آنچه در ذهنم هست تفاوت داره. درجه ازادی بی قید و شرط در قلم و کاغذ ب نظرم تا به حال جایگزینی -حداقل برای من- نداشته.
با نوشتن اونقد به مطلب تسلط پیدا میکنی که میتونی مطالب مرتبط رو با خط بهم وصل کنی!
چه خط چشم نوازی….
نوشتن روی کاغذ بدلیل سیر حرکت دست بروی حروف ها و کلماتی که در قالب جمله یا متن می نویسیم ارتباط تنگاتنگی بین متنی که می نویسیم و قسمت درک مغزمان ایجاد می کند که این قابلیت در تایپ وجود ندارد.
من گاهی اوقات کتاب که میخونم ….در کنارش با مداد نظرم رو و یا حتی طرحی رو که تو ذهنم ساخته نقاشی میکنم…آدم با قلم و کاغذ بیشتر عجین….گویی از جنس خودت هستن:)
آرامشی که نوشتن روی کاغذ به آدم دست میده رو با تایپ گردن نمیشه احساسش کرد
سلام. اقای شعبانعلی به نظر شما چه کتاب هایی هست که یک فرد ۱۸ ساله حتما باید خونده باشه تو ایران؟
سلام. خسته نباشید . بله برای من هم همینطور است . گرچه خوش خط نیستم ولی با مداد راحت تر از کیبورد فکر میکنم همیشه یاد استادم خانم مظفری می افتم که جزوه می گفت و من سر امتحان نوشته های خودم را جلوی چشمم می دیدم.
سلام استاد
این لذت دو برابر میشه وقتی با مداد بنویسی
مخصوصا مدادش فشاری باشه و ۰٫۷ دهم …..
زیبا بود، انصافا اینقدر خوب قانع نشده بودم
خوبی تفکرت به اینه که تعادل استفاده از مدیرنیته و سنت رو رعایت می کنی
دقیقا با این حرفت که کاغذ محدودیت نداره ارتباط برقرار کردم؛ می دونی! گاهی لذت بخرج دادن ابتکار تو صفحه آرایی ها خیلی چشیدنیه.
به نظر من در عصر حاضر همه شبيه به هم شديم ، همه مثل هم لباس مي پوشيم
همه مثل هم غذا مي خوريم و همه مثل هم كتاب مي خونيم و يا حتي فكر مي كنيم.
در حالي كه فرهنگ هاي مختلف مربوط به اعصار مختلف در ذهن ما جريان داره.
با فرهنگ عصر شكار وكشاورزي و صنعتي زير يك سقف كار و زندگي ميكنيم .
خط و نامه و حتي نوع لبخند و اشك هامون هم شبيه به هم
و وابسته به نوع نرم افزاري هست كه استفاده ميكنيم .
در دنياي مجازي هيچ خصوصيت منحصر به فردي آدمها رو از هم متمايز نميكنه .
نوشتن روي كاغذ به عنوان يك شناسه فردي براي من ارزشمنده .
محمدرضاي عزيز
شما جزو معدود افرادي هستيد كه با وجود آشنايي مجازي ، دست نوشته هاتون براي بيشتر افرادي كه شما رو ميشناسند ، آشناست.
شايد تنها موردي كه بجاي استفاده از ابزارهاي مختلف ، دست نوشته هاتون رو تو اينستاگرام به اشتراك ميذاريد .
دست خط آدمها جزو يكي از خصوصيات منحصر به فرد اونهاست .
من در اين دوره ي همسان سازي به تمام وجوه تمايز احترام ميگذارم .
نوشتن روی کاغذ و گرفتن قلم در دست به ادم ارامش میده…من عاشق نوشتن هستم….
تفاوت حس بین خوندن یک دست نوشته با متن تایپی برای من مثل تفاوت حس شنیدن صدای یک فرده که روبروم ایستاده با فردی که داره از پشت تلفن باهام حرف میزنه
البته جدای از بحث حس و احساسی که ادم نسبت به دست نوشته داره مزیت تایپ کردن واسه موارد خاص خودش ، هم انکار ناپذیره
نوشتن کار زیباییست وقتی ادم فکر میکنه راحت میتونه اون فکر را با احساسش روی کاغد بیاره، حتی اگه ناراحت باشه او فکر بد (کاغذ) را پاره میکنه و حس آرامش بهش دست میده.افکار خوب را هم با کشیدن یک شکلک کنارش میشه نشون داد که چه حس خوبی اون لحظه ی نوشتن داشتیم…
به نظر من نوشتن حس اعتماد به نفس آدم را بالا می بره.یعنی من میتونم افکارم را اونجور که دوست دارم با هر رنگ و خطی بنویسم…
همیشه نوشتن روی کاغذ حس خوبی شبیه تجربه حس اصالت به من میده. انگار نوشتن جزو هویت ما آدمهاست. شاید حال خوب بعد از خواندن دست نوشته بازتاب همین احساسه.
با سلام، مطلب خیلی خوبی بوذ من وقتی خیلی ناراحت می شم یا مشکلی دارم اونها رو روی کاغذ می نویسم مثل اینکه خودبه خود حل می شه البته از فایل گفتگوهای دشوار به بعد خیلی بیشتر این کارو انجام می دهم
)
نوشتن خیلی فرایند خوبیه اما بعضی اوقات شاید نوشتن برای بعضی ها کمتر مفید باشه (البته برای من که خیلی مفید بوده)
چند مشکلی که با وجود فواید بسیار زیاد داره می شه به طبقه بندی، محدودیت دراضافه کردن و ادیت آن، به علت جاگیری نتوان هرجایی از اون استفاده کرد، گم شدن، محدودیت در دسترسی دیگران، مجدودیت در نگهداری، ضمناً بعضی ها وسواس در نوشتن دارند
بسیار ممنون ار مطالب تامل بر انگیزتان
من چون امتحان دارم همه چی رو در همین راستا میبینم فعلن! 😐 من یکبار چیزی رو روی کاغذ بنویسم یادم نمیره، ولی در حالتای دیگه به ندرت در ذهنم میمونه!
با سلام و عرض ادب،
می خواستم دیدگاهم را به شرح زیر اضافه کنم که :
– نوشته و دست خط ،انگار که اصالت دارد ،حس می کنی اثر از خودت هست و مالک آن هستی در مقایسه با نوشته ی تایپی .همانطور که نقاشی یک اثر هست و نقاش حس میکنه که اون نقاشی از وی ناشی شده و بخشی از احساس ، افکار و تخیلات او بر روی صفحه است ، دست خط هم، اون حس مالکیت و اثر را به طور ناخودآگاه با دیدن نوشته ایجاد میکنه،که مثلا من این نوشته مربوط و مال من است که نوشته ام ،با تمام معانی پشت کلماتش.
باید اضافه کنم که درمورد گوشی و تبلبت های که قلم دارند و با دست خط خودمون می نویسیم ، در آنجا، نوشتن با قلم دیجیتال حس بهتری نسبت به تایپ نوشته دارد .همچنین ، نوشتن با برخی نرم افزار ها مثل وان نوت که اون آزادی هرجای صحفه نوشتن را داراست و از طرفی ضخامت خطوط نوشته یکنواخت نیست و بسته به فشار قلم روی صفحه درهنگام نوشتن ،خطوط نوشته یا دست خط ضخیمتر یا نازکتر میشوند و بیشتر شبیه دست خط خودمان خواهد بود و بازهم حس بهتری نسبت به نوشتن در مثلا Ever note دارد که ضخامت خط در دست نوشته با قلم دیچیتال آن ،کاملا یکسان هست .
یک ایراد دیگه هم در حال حاضر در دست خط های با قلم دیجیتال وجود داره این هست که بخاطر ظاهر شدن خطوط یا نوشته با تاخیر بعد از حرکت نوک قلم بر روی صفحه ، حس نوشت روی کاغذ را ایجاد نمیکند ، از طرفی کم بودن اصطکاک روی صفحه موبایل یا تبلت برا ی نوشتن اون حس نوشتن با خودکار یا مداد را القاء نمی کند که سالها به آن عادت کرده ایم ،در واقع مثل همون روان نویس می مونه که من حس خوبی نداشتم وقتی باهاش می نویسم، هم دست خط را کمی تغییر شکل می دهد وهم نقطه حروف را(تک نقطه ) را کشیده می کند و حس تعلق و مالکیت بخاطر کمتر شبیه بودن به دست خط خودمان،کمرنگ تر می کند.
-با همه اینها، در نا خودآگاهم حس و اعتمادم به یادداشت های دیجیتال که می نویسم اینطور است که نوشته های دیچیتال پایدار نیستند یا نگهداری آنها نزد خودم،ماندگار نیست ولی رو کاغذ باشن بهتر وبیشتر می مانند( هر چند در عمل خلاف واقعیت علمی از نظر ماندگاری باشد)
یاد آیه قرآن افتادم.
سوگند به قلم و آنچه مینویسند
سلام
اونجا که نوشتین پاک کردن و بازگشت نداره منو به فکری انداخت.
من عادت دارم چک نویس پاکنویس می کنم (وقتی که زمان دارم، و عملا تفاوت چشمگیری در خرج زمان نداره)، اما همیشه به نظرم می اومد که وقتایی که مستقیم پاک نویس می کنم چقد ذهنم متمرکزتره و بهتر می نویسم. البته اینو متوجه بودم و نمی فهمیدم. به قولی چش می بینه دل باور نمی کنه. الان، با این نوشته شما، که دارم بهش فکر می کنم، می بینم که گویا داستان جدیه. یا شاید جوگیر و دچار خطا شدم…!
سلام،
فرمایش شما برای امور شخصی را درک می کنم
اما پرهیز از تایپ در سازمانها و اتلاف زمان و کاغذ را درک نمی کنم
آن را اقدامی از سر ترس از تکنولوژی و مقداری هم غرور شخصی و عادت مدیران می پندارم
با دیدن دست خط شما یاد یک نوشته پائولوکوئیلو افتادم که خط یک جور رقص کلمات است…و فاصله میان دو کلمه مثل حالت خلصه در رقص سماع .
فکر کنم از کتاب ساحره پورتوبلو
ایده نوشتن با قلم و کاغذ برای صحبت در مورد مزایای این روش و سپس آپلود کردنش خیلی عالی بود. ممنونم
وقتی این نوشته رو خوندم شروع به تایپ کردم و بعد که نوشتنم تموم شد موقع ویرایش به اشتباه دستم روی دکمه back موبایل خورد و تمام متن پرید! متوجه شدم یکی از مزایای نوشتن روی کاغذ حداقل برای من این بوده که احتمال از دست رفتن نوشته هام در اثر آتش گرفتن و خیس شدن و مفقود شدن و پاره شدن خیلی کم بوده نسبت به دفعاتی که بعد از کلی تایپ کردن در اثر بی دقتی خودم یا نقص سیستم کل تلاش چندین ساعته ام نابود شده. البته قدیما این اتفاق بیشتر برام میوفتاد الان کمتر شده ولی دیگران رو هنوز گرفتار این مشکل می بینم! از یه طرف دیگه بخوایم نگاه کنیم نابود کردن نوشته ها روی کاغذ نسبت به فضای دیجیتال خیلی راحت تره! مثلا توی فیلما نشون میده که یه اسنادی رو می خوان نابود کنن تا دست کسی نیوفته اگر رو کاغذ باشه سریع با یه فندک آتیش می زنن یا منفجر می کنن ولی اگه رو لپ تاپ یا سی دی باشه باز دیتا رو ریکاوری می کنن!
علاوه بر مواردی که استاد عزیزم گفتن من فکر می کنم وقتی روی کاغذ می نویسم اصلا اهل صرفه جویی نیستم. خیلی زیاد و طولانی تر می نویسم اما وقتی می خوام تایپ کنم خیلی ساده سازی و خلاصه نویسی می کنم. خصوصا اگه قرار باشه برای کس دیگری بنویسم حتما حوصله اون نفر رو مد نظر قرار میدم.{البته احتمالا این متن هم فقط در حد حوصله شماست استاد(;}
خودم هم موقع خوندن؛ به خط دیگران هرچند طولانی علاقه بیشتری دارم تا متن وبلاگشون. شاید یکی از دلایلش حضور احساس و شخصیت نویسنده در خط او باشه ولی شاید یکی از دلایلش هم تورق باشه! فکر کنم صدای ورق های کاغذ و لمس اونها اثر روانی روی خواننده داشته باشه!
یک اثر روانی هم که در مورد خودم کشف کردم اینه که نسبت به خط خوردگی روی کاغذ یا کاغذ های مچاله شده چرک نویس یا خودکاری که جوهرش تموم شده احساس خاصی دارم. به راحتی از کنارشون نمی گذرم. اینارو به دید زحماتی می بینم که باعث میشه از متن پاک نویس شده لذت بیشتری ببرم و قدرشو بدونم! در فضای دیجیتال زحمات انسان پاک می شن و ۱۰۰٪ قابل دیدن نیستن.
یه حرف اضافی: من همیشه احساساتم رو می نویسم. از همون بچگی این عادت رو داشتم. کمد من پر از نامه هایی ست که هیچ وقت به مقصد نرسیدن! اولین نامه رسمی و جدی رو وقتی اول راهنمایی بودم برای مدیر مسؤل یک مجله بزرگسالان نوشتم و ازش انتقاد کردم بابت سرمقاله ایی که نوشته بودند و تذکر دادم که نباید به آقای خاتمی بی احترامی کنند و با ذکر چند دلیل اشتباهش رو گوشزد کردم! تا امروز اون نامه رو به کسی نشون ندادم و حتی ارسالش نکردم ولی وقتی الان می خونمش احساس محبت شدیدم نسبت به ریٔس جمهور اون موقع ایران رو با تمام وجود به خاطر میارم. یادم میاد که چطور به مسایل نگاه می کردم. درک سیاسی اون موقع خودم رو می فهمم. اون موقع فکر می کردم نامه ای که در مورد آقای خاتمی نوشته میشه باید خیلی زیبا باشه و من چندین برگه سفید حروم کردم تا رضایت بدم که خطم به اندازه کافی خوب هست و این نامه جدی گرفته میشه! با خط کش و با دقت خیلی خیلی بالا کادر و حاشیه رسم کردم و با بهترین روان نویس پدرم نامه رو نوشتم صفحات نامه رو با ایجاد یک سوراخ در حاشیه نامه و یک روبان زیبا بهم متصل کردم و در پاکتی بزرگ گذاشتم تا نامه تا نشه.(تا اون موقع هنوز نامه اداری ندیده بودم !) شاید اگر به جای این کارها به دفتر مجله ایمیل می فرستادم(البته اون موقع ایمیل متداول نبود) هرگز الان یادم نبود متن نامه و حتی با خوندنش احساس خاصی نداشتم و شایدم خودم رو بابت این کار سرزنش می کردم.
بعد از پاک شدن کامنتم بیخیال دوباره کامنت گذاشتن شدم ولی بهانه خوبی بود بیام و دفتر شعر زمان راهنمایی رو ورق بزنم و کلی لذت ببرم. مدتها بود بهش نگاهم نکرده بودم. این شعر زیبای سهراب رو دوست داشتم یه بخش کوچکش رو (این بار با لپ تاپD:) نوشتم براتون:
بام ایوان فرو میریزد
و ساقه نیلوفر برگرد همه ستونها میپیچد.
کدامین باد بیپروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
نیلوفر رویید،
ساقه اش از ته خواب شفافم سر کشید.
من به رویا بودم،
سیلاب بیداری رسید.
چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم:
نیلوفر به همه زندگیام پیچیده بود.
در رگهایش، من بودم که میدویدم.
هستیاش در من ریشه داشت،
همه من بود.
کدامین باد بیپروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
یادداشت برداری با نرم افزارهای کامپیوتری به من کمکی برای یادگیری آن مطلب نکرده است!
من چند سالی در مرورگرم هر مطلب جالبی میدیدم copy to note میکردم و مطالب زیادی دارم که بدون اینکه دربارهاش فکر کرده باشم چون جالب بودند به notes مرورگرم فرستادهام! اما از وقتی آنچه از مطلب میفهمم را به زبان خودم روی کاغذ مینویسم بهتر آنرا متوجه میشوم و مهارت نوشتنام بهتر شده است
خط و خطاطی هم یک نوع هنر است ،
شاید امروزه کمتر به آن اهمیت داده میشود ولی فکر میکنم این هنر در سالهای آینده بازهم اهمیت خودشو پیدا خواهد کرد (حتی ممکنه با کمک تکنولوژی های جدید این اهمیت بهش بازگردانده بشه! )
من هم هنوز کاغذ رو به اکثر ابزار های دیگه ترجیح میدم ( از نوشتن روی کاغذ خیلی لذت میبرم)
حس میکنم با نوشتن روی کاغذ حسم رو هم ساده تر و عمیقتر میتونم منتقل کنم
اتفاقاً من هم میخواستم بنویسم که خط و خطاطی خودش یک هنره. اما به دستخط خودم که نگاه کردم گفتم ممکنه اشتباهاً فکر کنند که در مورد خط خودم حرف میزنم و متوجه نشوند که منظور من خطاطی به صورت عمومی و به عنوان یک هنر است.
اما نکته دیگری که شاید باید به فهرست بالا اضافه کرد، احساسی است که با دستنوشته منتقل میشود و با نوشتههای تایپی این انتقال احساس بسیار ضعیفتر است.
خط اصالت بیشتری دارد. شاید – اگر چه کمی نامربوط است – چیزی شبیه فرش دستباف در مقابل فرش ماشینی.
وقتی ماشینها فرش میبافند از نگاه منطقی بافتن فرش با دست ضرورت ندارد اما کسی نیست که گرانبها بودن آن را انکار کند.
اولی نفت و گاز و برق است که به فرش تبدیل شده و دومی روح و جان و چشم که شکل یک فرش را به خود گرفته است.
ممنون محمدرضا جان از دست نوشته ی جالب و جمله های خیلی خوبش که با ما هم به اشتراک گذاشتی.
برای من هم واقعا همینطوره … از نرم افزارها و اپلیکیشین های زیادی استفاده می کنم اما آخرش، آخر شب و اول صبح هر روز، و حتی در طول روز، یار همیشگی من برای ثبت افکارم و برنامه ها م و …. همون کاغذه و دفترچه یادداشت های دوست داشتنیم.
و در کنارش … لذتی که از نوشتن با مداد، می برم خیلی خیلی بیشتر از خودکاره. اونم از نوع اتود. و جالب بود برام وقتی دیدم یکی دو تا از دوستان هم همینو گفتن:) … نمی دونم چه جوریه، ولی حس می کنم با نوشتن با مداد و صدای خفیف و خاصی که با نوشتنش بر روی کاغذ به گوشم میرسه، بیشتر، تن ِکاغذ رو حس می کنم و تمرکزم بیشتر میشه… کلا حس لذتبخشیه.
فقط یه چیز جالب اینه که حس می کنم قبلنا خطم خیلی قشنگ تر بود! نمی دونم… فکر می کنم اینکه خیلی وقتها، بخاطر ثبت متن هایی (از کتاب ها یا متمم یا جاهای دیگه) به خاطر کمبود زمان مجبورم خیلی تند تند بنویسم، این موضوع خطم رو یه کم تغییر داده… برای همین دارم سعی می کنم هر وقت می خوام چیزی بنویسم، به کمبود وقت و اینجور چیزها فکر نکنم و آروم و با آرامش بنویسم. اونطوری بعداً، بیشتر از خوندن خط و دست نوشته خودم لذت می برم.:)
سلام.
از اول خواندن پست شما تا خواندن تمام کامنتها ، منتظر بودم زمان نوشتنم برسد تا از تفاوت احساس نوشتن با دست در مقایسه با تایپ بگویم، که دیدم اینجا دقیقا با مثالی که در ذهنم بود (فرش ماشینی و دست باف) حس با دست نوشتن را توضیح داده اید.
ولی اعتراف می کنم که امکان نداشت آخرین خط نوشته ی شما، به ذهنم برسد.
« اولی نفت و گاز و برق است که به فرش تبدیل شده و دومی روح و جان و چشم که شکل یک فرش را به خود گرفته است.»
به نظرم، در سایر هنرها هم همین است: عکس روی کاغذ کجا و عکس روی حافظه دوربین! خط نستلیق خوشنویسان کجا و فونت نستعلیق کامپیوتر!
ممنونم.
اون بخشش که گفتی حواس آدمو جمع تر ه و احساس آرامش به آدم میده را خیلی قبول دارم و همزاد پنداری زیادی باهات حس کردم….بخصوص من که به قول داداشم اگه فکر عرفان رو زنجیر کنی بازهم به اون زنجیر فک میکنه(منظورش اینه که خیلی فکرم مشغوله و اصن تمرکز ندارم…با نوشتن آروم میشمو به قول خودمون یه خلصه روحانی بهم دست میده…که البته منم با هاش دست میدم….