در سنین جوانی و نوجوانی، در مهمانیهای خانوادگی، زیاد میشنیدم که پس از جدایی یک زوج میگفتند: فلانی زیبارو بود و راست میگویند که بخت خوش کمتر در زندگی به زیبارویان رو میکند! یا میشنیدم که وقتی یکی از دختران خویشاوند، با شکلی سخت و دردناک از همسرش جدا شد، مادربزرگم میگفت: انگار هیچوقت زندگی همهی نعمتها را بر یک نفر تمام نمیکند. لاله زیبا بود، اما زندگی برایش زیبا نشد.
حرفهایی که در دوران کودکی میشنویم، در پیچ و خم ذهن ما و در میان انبوه خاطرات، کمرنگ میشوند، اما فراموش نمیشوند. دیر یا زود، به بهایی یا به بهانهای، از جای دیگری در ذهن، سر بر میآورند و پیش چشمت مجسم میشوند.
سالها بعد، در محیط کار، میدیدم که زیبارویان سادهتر از دیگران رشد و ارتقا پیدا میکنند. در زندگی و ازدواج میدیدم که آنها، گزینهی مطلوبتری برای قدرتمندان و ثروتمندان هستند. آنچه اینجا میدیدم با شنیدههای دوران کودکی متفاوت و یا بهتر بگویم متعارض بود.
سالها گذشت و دوستان دور و نزدیک زیادی را دیدم که به قول مادربزرگم، انگار زندگی همه چیز را بر آنها تمام نکرده بود. زیبایی را داده بود و رضایت را گرفته بود. مشکلات متعدد در رابطه و شغل و زندگی.
آنچه اینجا میگویم یک تحقیق آماری نیست. احتمالاً من هم مانند هر فرد دیگری، میکوشم شواهد بیشتری برای آموختههای قدیمی خود بیابم تا با تقویت و تایید آنها، احساس امنیت کنم. اما یک چیز را به تجربهی تمام این سالها، به اتکای شنیدهها و خواندههای این سالها، خوب فهمیدهام. زیبایی و جذابیت، به همان اندازه که فرصت است، میتواند تهدید باشد.
وقتی که فرد زیبایی را میبینیم و جذب او میشویم، هنگام شکل گیری رابطه، تفاوتها را کمرنگتر میبینیم. زیبایی، مخاطب بخش احساسی مغز است و تفاهم، دغدغهی بخش منطقی. و از آنجا که ظاهراً در مسیر تکامل، احساس صدها هزار سال زودتر از منطق، رشد و تکامل و توسعه را تجربه کرده است و ترس و ناراحتی و شوق و برانگیختگی – بر خلاف اندیشیدن و تحلیل – قدمتی به اندازهی قدمت موجودات زنده روی این کرهی خاکی دارد، نهایتاً در این نبرد، عموماً پیروزی از آن احساس است.
چنین میشود که منطق هم رام احساس میگردد: «تفاوتها زیاد نیست. اختلاف نظرها جزیی است. سلیقهها تغییر میکند. در آینده بیشتر به هم شبیه میشویم. اصلاً همین تفاوتهاست که زندگی را جذاب میکند! حتی میگویند قطبهای مخالف جذب هم میشوند و …».
من برای اینکه شانس خودم را در رابطه با تو افزایش دهم، از مواضعم عقب نشینی میکنم. سلیقهام را پنهان میکنم. مخالفتم را در لباسی از ترس و تردید پنهان میکنم و بسیار نرم و آرام، شاید در حد شوخی یا لطیفه، برای تو بیان میکنم. و چنین است که رابطه آغاز میشود.
چه کنیم که به قول آن دوست نازنینم – در پاسخ به من که میگفتم زیبایی در ازدواج خیلی هم مهم نیست میگفت – واقعیت این است که: «درست میگویی. زیبایی عادی میشود. اما زشتی، هرگز عادی نمیشود!»، اگر چه زشتی عادی نمیشود، اما زیبایی به سرعت عادی میشود و در نگاه ما رنگ میبازد.
چنین میشود که تفاوتها به تدریج پررنگ و پررنگتر میشوند. خشونت کلامی و رفتاری در رابطه جدیتر میشود. تنشها هر روز یکی از پس دیگری پدیدار میشوند و فرسایش شکل میگیرد و در نهایت، دو طرف یا رسماً از رابطه بیرون میروند، یا به کمک ابزارها و تکنولوژی یا به مدد دنیای شگفت انگیز خیال، هر یک زندگی دومی را – در پس رابطه و زندگی رسمی – آغاز میکنند.
دوستانی که دانشجویان قدیم من در کلاس مذاکره با شیطان بودند، به خاطر دارند که همیشه تاکید داشتم: «دروغ با فریب فرق دارد. دروغ را میگویند. فریب را میخورند. به عبارتی، در دروغ نقش خطیب پررنگتر است و در فریب، نقش مخاطب». من همانروز که تو را میبینم و میکوشم خودم را برای پذیرش تمام تعارضها و تفاوتها ترغیب کنم، فریب خوردهام. بله. تو فریبا بودی اما فریبنده نبودی. فریبا بودی چون زیبایی و جذابیت تو، این فرصت را فراهم میکرد که من، به فریفتن خودم ترغیب شوم!
در محیط کار هم شبیه همین را میشود دید. زیبارویان کمتر مورد انتقاد قرار میگیرند. به شوخیهای بیمزهی آنها در جلسات کاری، میخندند و اشتباهات آنها، سهوی فرض میشود. کم نیستند کسانی که وقتی به توسعه توانمندیهای اطرافیان فکر میکنند، زیبارویان را در اولویت قرار میدهند تا هم خیر دنیا در آن باشد و هم آخرت!
این نوع رشد، رشد شکننده است. دیر یا زود، جایی میشکند و آنجاست که هزینهها آغاز میشود.
این موضوع به شکلهای مختلف همیشه در ذهنم بوده. حتی وقتی مقاله Business Insider را راجع به مزیت های زیبایی میخواندم و یا میدیدم که گاهی خنگ بودن را هم در ادبیات خیابانی انگلیسی با بلوند بودن (که برای موهای طلایی زیبا هم به کار میٰرود) بیان میکنند. مستقل از اینکه خنگ بودن یا خنگ جلوه کردن را شیوهای برای جلب توجه بدانیم یا واقعیتی از توانایی پایین سیستم شناختی مغز، یک واقعیت مشخص است آنها که از زیبایی و جذابیت بهره بردهاند، بیشتر در خطر «بازخورد نگرفتن و یادنگرفتن» قرار میگیرند. چون اطرافیان آنها را آنچنانکه هستند، تحمل میکنند و میپذیرند و به این شیوه، اگر چه در کوتاه مدت رضایت و شادی را به آنها هدیه میدهند اما در بلندمدت، فرصت رشد و توسعه را از آنها میگیرند.
مثل همهی بحثهای دیگری که میگویم، اینجا هم باید «قوانین یادگیری» را لحاظ کرد. خود من هم هنگام نوشتن این متن، مثالهای نقض در ذهن داشتم. البته امیدوارم خوانندهی متن، آنقدر سادهاندیش نباشد که با خواندنش، صرفاً دختر کارمند شرکت همسایه را به خاطر بیاورد که لندکرویزرش را نمیتواند در محل کامیونهای شرکت هم پارک کند!
ماجرای فریبایی و فریبندگی، فراتر از جنسیت و حتی فراتر از زیبایی فیزیکی است. شرکتهای فریبا هم زیاد هستند. آنها که برندهای بزرگ دارند و همین زیبایی و جذابیت، ضمن ایجاد فرصتهای جدید، دردسرهای جدی را هم برای آنها ایجاد میکند. صنایع فریبا هم زیاد هستند. همینطور رشتههای دانشگاهی فریبا. همچون دوست من که به سراغ پزشکی رفت و میگفت ترس از خون، مسئلهی مهمی نیست و به سرعت درمان میشود و امروز، در یک آژانس مسافرتی، مشغول کار است…
زیبایی، فریبا است اما فریبنده نیست. فریبی اگر هست، من و تو «خودمان» خوردهایم…
امروز یکی از دوستان این لینک رو برای من فرستاد و گفت این متن محمدرضا رو بخون. به نظرش اومده بود که مفهوم این متن به زندگی من شباهت داره.
لینک رو که باز کردم و سطرهای اول رو خوندم مخصوصا حرف مادربزرگ رو، غم عجیبی دلم رو گرفت. اول فکر کردم آره انگار این متن خوندنش برای من مناسبه.
جلوتر رفتم و بقیه متن رو خوندم. ذهنم دوست داشت دنبال مثالهای نقض بگرده مثلا تو هیچوقت نخواستی از چهره ت برای پیشبرد اهدافت استفاده کنی. نخواستی متکی به ظاهرت باشی ،تو همیشه خواستی توانمندیهات رو فارغ از ظاهرت بالا ببری و ارزش های دیگه ای غیر از ظاهر که انتخاب اولیه هیچکس نبوده داشته باشی… و ازین حرفا. رسیدم به قوانین یادگیری افتاد که توی متن بهش اشاره شد و ازین که دنبال مثال نقض گشتم ناخودآگاه تا غم اولیه م کمرنگ بشه یکم از خودم خجالت کشیدم. واقعیت اینه که من هم فکر میکنم زیبا بودن باعث میشه دیگران قبل از دیدن درونت دچار هیجان کاذب بشن و ت رو هم تو بازی جذابشون غرق کنن. اما خود این بازی هم میتونه چیزهای ارزشمندی بهت آموزش بده.
من یه اعتقادی دارم و اونم اینه که میگم هر چی چهره یا قیافه یه فرد عادی تر و معمولی تر باشه زندگیش راحت تره و حتی هرچی که ما خودمون هم در زندگی عادی تر و معمولی تر باشیم عزت نفس بیشتری داریم و راحت تر زندگی میکنیم.اونهایی که خیلی خوشکل زیبا هستن شاید به همون میزان اعتماد به نفس بیشتر دارن و حتی موقعیتهای بهتری دارن اما واقعیت اینه که به همون میزان نگاههای دیگران به آنها و این معیار زیبا بودنشون در نظر طرف مقابل میتونه گهگاهی از درون اونها رو دچار بهم ریختگی کنه………
سلام به استاد گرام و عزیز
بنطرم زیبایی یه موضوع مفهومی است تا یه چیز مصداقی، چرا که در مورد های مصداقی موضوع از فرد به فرد از جامعه به جامعه دیگر از دین و مذهب به دین و مذهب دیگر از کشور به کشور دیگر از فرهنگ به فرهنگ دیگر می تواند نظرها و سلایق و انجام فعلها در خصوص مصداق زیبا بودن متفاوت باشد.البته ذات انسات زیبا دوست است و این یک صفت خدادادی است که در وجود انسانها نهفته است ، شرط منطق و احساس هم چیزی است که باز در واقعیت وجود دارد ولی اگر آگاهانه بسمت زیبایی در مفهوم کل نقشها و مسولیتهای زندگی چه انفرادی چه اجتماعی و … برویم میبینم که باید پلی بین این دو ایجاد کرد تا به انسان کامل رسید. اما معنی اینکه زیبایی یه موضوع مفهومی است یعنی چه ؟ استاد بسیار عزیزی داشتم در سال ۷۶ درس معارف میداد بنام آقای بیک محمدی ایشان این بحث را در کلاس مطرح کرد ، نظر دانشجویان را در باره زیبایی جویا شد و کل کلاس در خصوص مصداقها مطلب مطرح میکردند و هیچکس از مفهوم حرفی نزد و در آخر خودشان اینطور توضیح دادند زیبایی میتونه طی راه یک مسیر موفقیت آمیز در جهت یک هدف و یک برنامه خوب باشه و همه چیزهای زیبای دیگه میتونه در آن وجود داشته باشه ، زیبایی رسیدن به تکامل و …….
Thumb up 0 Thumb down
باز هم سپاس از اینکه با نگاه عمیقت یک موضوع به ظاهر ساده را به این زیبایی مطرح کردین. بخصوص اشاره به اینکه این درمورد شرکتها و مسایل دیگرهم مطرح است، نکته جالبی بود.
بنظر من انسان ذاتا زیبایی را دوست دارد و ازش لذت می بره ولی نکته مهم اینه که شما گفتین: باید مواظب باشه خودشو فریب نده.
مثلا در مثال خانمهای زیبایی که به راحتی مزایای کاری و غیره می گیرند و یکجایی با مشکل مواجه می شوند، بنظر من خود اون خانم هم خودشو فریب داده که فکر کرده لیاقتشو داشته یا اینکه همیشه میتونه با زیباییش کار را جلو ببره. اگر فریب نده حتی اگه موقعیت خاصی نصیبش شود سعی می کند با کسب مهارت و دانش لازم خودش را به حد مطلوب برساند.
همونی که گفتین: ما خودمون فریب را میخوریم.
خيلي خوب بود وبسيار ظريف. حيفم اومد تنها با يك لايك تشكر كنم.
البته ديدن اين نكته هم خالي از لطف نيست كه مقبوليت اوليه براي فرد و يا شركت زيبا، سبب حس موفقيت(چه واقعي و چه كاذب) او مي شود. و اين حس منجر به افزايش اعتماد به نفس او مي شود و اعتماد به نفس بيشتر و بهتر انگيزه ي موفقيت هاي بعدي رو به دنبال داره
سلام روح اله هستم فکر کنم کامنت من ناقص گذاشته شده چون من نظر استادم در رابطه با تعریف مفهومی زیبایی را در داخل گیومه شرح داده بودم و چاپ نشده است می خواستم بدانم من در ارسال اشتباه کردم و مطلب بدست شما نرسیده و یا شما آن را حذف کردید که چنانچه اینطور است مایلم علت را جویا شوم. با تشکر
سلام
آقای روح اله
کامنت شما همانطور که بدست ما رسیده است تایید شده و ویرایشی از سوی ما انجام نگرفته است.
لطفا مجددا کامنتتان را ارسال نمایید تا تایید شود.
بسيار زيبا ومتفاوت
سلام به استاد گرام و عزیز
بنطرم زیبایی یه موضوع مفهومی است تا یه چیز مصداقی، چرا که در مورد های مصداقی موضوع از فرد به فرد از جامعه به جامعه دیگر از دین و مذهب به دین و مذهب دیگر از کشور به کشور دیگر از فرهنگ به فرهنگ دیگر می تواند نظرها و سلایق و انجام فعلها در خصوص مصداق زیبا بودن متفاوت باشد.البته اینکه ذات انسات زیبا دوست است هم یک صفت خدادادی است که در وجود انسانها نهفته است ، شرط منطق و احساس هم چیزی است که باز در واقعیت وجود دارد ولی اگر آگاهانه بسمت زیبایی در مفهوم کل نقشها و مسولیتهای زندگی چه انفرادی چه اجتماعی و … برویم میبینم که باید پلی بین این دو ایجاد کرد تا به انسان کامل رسید. اما معنی اینکه زیبایی یه موضوع مفهومی است یعنی چه ؟ استاد بسیار عزیزی داشتم در سال ۷۶ درس معارف میداد بنام آقای بیک محمدی ایشان این بحث را در کلاس مطرح کرد ، نظر دانشجویان را در باره زیبایی جویا شد و کل کلاس در خصوص مصداقها مطلب مطرح میکردند و هیچکس از مفهوم حرفی نزد و در آخر خودشان اینطور توضیح دادند <> زیبایی میتونه طی راه یک مسیر موفقیت آمیز در جهت یک هدف و یک برنامه خوب باشه و همه چیزهای زیبای دیگه میتونه در آن وجود داشته باشه ، زیبایی رسیدن به تکامل و …….
سلام به شما محمدرضای عزیز و دوستان عزیز.
وقتی داشتم این مطلب رو می خوندم یاد این شعر زیبای استاد حمیدی شیرازی افتادم( شاید هیچ ربطی یا ارتباط خاصی هم به موضوع نداشته باشه و فقط چند تا اشتراک کلمه داشته باشه با موضوع). ولی خب خوندن یا شنیدنش خالی از لطف نیست امیدوارم خوشتون بیاد.
قوی زیبا یا مرگ قو
شنيدم که چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجي
رود گوشهاي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آنشب
که خود در ميان غزلها بميرد
گروهي بر آنند که اين مرغ شيدا
کجا عاشقي کرد آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نکته گيرم که باور نکردم
نديدم که قويي به صحرا بميرد
چو روزي از آغوش دريا برآيد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو درياي من بودي آغوش وا کن
که ميخواهد اين قوي زيبا بميرد
شعر از مهدی حمیدی شیرازی
خوانندگان: عباس مهر پویا- حبیب محبیان
۲۷مهر ۱۳۳۳
با صدای مهدی حمیدی شیرازی(سراینده شعر)
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/327881/%D8%B5%D9%88%D8%AA%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%82%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1
با صدای عباس مهر پویا
http://parsseh.com/wp-content/uploads/2014/04/06___MARGE_GHOO_.mp3
با صدای حبیب
http://nostalgiham.persiangig.com/audio/Habib%20-%20Marg-e-Ghoo%20%28hamedh.com%29.mp3/download?7a92
استاد عزيز متشكرم به خاطر متفاوت فكر كردنت ارزوى ملاقات شما را دارم متاسفانه موفق نيستم
خوب بود وعالی به نظرم غرور ،ایمان، اعتماد به نفس ،عاقل بودن وهمه خصلتهای خوب ومثبت تنها در مقابل عشق و احساس هست که کم میاره و بی گدار به آب میزنه امیدوارم حداقل ارزش عشق خودمونو بدونیم
بسیار فریبنده قلم به نوشتن بردید.
ولی بازهم همیشه بدین گونه نیست..
من دختری زیبا هستم و در محیط کار و اجتماع جدی. و تا کنون بر من همه کس سخت گرفته اند و از سر کوچکترین و بی اهمیت ترین خطاهایم به آسانی گذر نکرده اند…گویا لوندی و عشوه گری و طنازی و نوازش احساسات طرف مقابل با اهمیت تر از زیبا بودن هست…
* فریبا بودی چون زیبایی و جذابیت تو، این فرصت را فراهم میکرد که من، به فریفتن خودم ترغیب شوم!
* این نوع رشد، رشد شکننده است. دیر یا زود، جایی میشکند و آنجاست که هزینهها آغاز میشود.
این نوشته فریبایی یا فریبندگی بد جوری من و درگیر کرده محمد رضا شعبانعلی استاد عزیز و بزرگوارم دو روزه ذهنم با خودش درگیر سوال و جوابه ؟؟؟؟؟؟ زیبایی و فریبایی … از این صفات خیلی برداشت ها میشود کرد هر کسی هم از ظن خود شد یار من…… این صفات رو میشه در مورد انسان و جنسیت برداشت کرد …. میشه در مورد اشیاء ، منظره وطبیعت ، و در مورد شعر، موزیک ، رنگ ، سخنرانی ، یک سری شعارهای زیبا و فریبا ، فیلم ، خواننده ،یک کالا ، یک برند ، یک تبلیغ و یک برنامه و شو تلویزیونی و مصاحبه ، هنرپیشه ، و …….. !!! تعمیمش داد.
بسیاری از اوقات خیلی از ما چنان راحت و سریع عنان اختیار از دست می دهیم و فریب می خوریم وبه قولی جو گیر می شویم و بعد مدتها هزینه اش رو می دهیم و خودمون هم نمی دونیم فریب خوردیم ؟ هزینه چی رو داریم می دیم ؟ یا اینکه از کجا داریم می خوریم ؟ چون همه چی فست فودی شده ما لقمه هامون رو هم سریع قورت می دیم اصلا حالیمون نمی شه چی خوردیم چه برسه به اینکه فکر کنیم الان دوره دوره بازیه بازی با رنگ های زیبا، با کلمات و جملات فریبا ، با وعده وعید های امیدوار کننده توک زبونی و کالاهایی که اشانتیون ها و تستر هاشون درجه یکه و فریبنده است ولی وقتی می خریم خود اصلیش به درد نمی خوره و و و ….. که همه تون بهتر از من می دونین … فریب اگر خوردیم گناه ماست که دقت نکردیم چی داریم می خوریم یا چی دارن به خوردمون میدن برنامه از پیش ریخته شده و متاسفانه مردم را هم تقلیدشا ن بر باد داد …. ولی ای کاش هر کس تاوان نادانی خودش را پس می داد و تر و خشک با هم یک جا نمی سوختند.
امید وارم بتوانیم از این به بعد دلامون رو بزرگ تر کنیم کمی سرعت جوگیری رو کم کنیم و سطح اطلاعاتمون رو وسیع کنیم وعمق انتخاب ها و تصمیم گیری هامون رو عمیق تر کنیم . مردیم اینقدر هزینه فکر نکردن هامون و زود قضاوت کردن هامون رو دادیم !!!
استاد گرامی
درود بر شما که هنرمندانه مسائل بظاهر پیش پاافتاده،لیکن اساسی را بررسی میکنید.راستش در مورد آن قسمت از
سوابق تاریخی بخشهای مختلف مغز را که فرمودید،کمی ابهام دارم.بنابه فرموده شما :قسمت احساسی مغز با وجودیکه
مثلا از بخش بقائ ان کمتر توسعه یافته است لیکن جاه طلب تر و سرکش تر است؟
مرا یا نورومارکتینگ میاندازید که مدتی است یافته های شگفت انگیزش همه را متحیر کرده است!
آیا شاکله مغز را که سه قسمت:مغز جدید(احساس و…)-مغز میانی(منطق و…)مغز قدیم(حفظ بقا و…) و کار کرد این قسمتها را بر شمردید؟..در هر حال بنظرم بررسی این موضوع(نورومارکتینگ)میتواند به درک بهتر موضوع کمک شایان کند.ا رادتمند
باسلام
در مورد بخش اول، همونطور که در کامنت های بالا هم اشاره شد نوع خطرناک تر این فریبندگی برای خود فرد زیبارو اتفاق می افته!افراد زیادی رو میشناسم که فکر میکردند با زیبایی میتونن بخش زیادی از خلا های دیگه ای که تو زندگی و شخصیتشون وجود داره رو پرکنن.
مثلا تو ازدواج اصول اخلاقی و رفتاری دیگه رو نادیده گرفتن با این تصور که به خاطر جذابیت و زیبائی ظاهریشون همسرشون همیشه از این زندگی راضی میمونه!البته افراد زیادی هم هستند که به این درک و بلوغ رسیدن و اینطوری به قضیه نگاه نمیکنن.
یاد اون شعر حافظ افتادم…………..بس نکته غیر حسن بباید که تاکسی مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
ممنون استاد-خیلی زیبا بود!
سلام محمدرضای عزیز چقد خوب حقایقو بیان میکنی سرباز مذاکره ;)) اسب چموش سخن رو رام کردی…..
مدل ذهنیت ایده میده، فقط حیف که این ایده دادن بیشتر تو دکتری خوندن فقط مشهودتره… ؛((
سلام
خیلی فوق العاده بود
خیلی خوشحالم آن چیزی را که بارها به شکلی دیگر به اطرافیانم میگفتم و خیلی زود و ساده از کنارش میگذشتند،اکنون به گونه ای و با بیانی میبینم که تاثیرش بر آنان که مخاطبان من بودند همانطور است که انتظار داشتم.
البته به ” فراتر از جنسیت و حتی فراتر از زیبایی فیزیکی …” بودنش نیاندیشیده بودم.
بسیار آموختم.
سپاس.
گاهی نمیشه فهمید که زیبا کیه تویک لحظه به خودت میای و میبینی که کارت تمومه
مصداق نظرات دوستان برای من هم اتفاق افتاد.
با اینکه تحصیلات و موقعیت مالی وشغلی و ظاهری خوبی دارم اما هر بار با صحبت اطرافیان و تعریف و تمجید از موقعیت و ظاهرم امروز به جایی رسیدم که بخاطر یه مشت تعریف الکی از تصمیم های خوبی که باید میگرفتم و نگرفتم، به شدت اظهار پشیمونی میکنم.
نتیجه این همه تعریف و تمجید فقط نقابی از دروغ و غرور برام به جا گذاشت…
با سلام ، ميخواستم بگم شما محشريد استاد ، سالها به اين موضوع فكر ميكردم و نظرم همين بود.دقيقا زيبايي در اكثر موارد دردسر ساز هست .
البته زیبایی تنها داشتن یک چهره زیبا نیست . زیبایی داشتن یک ذهن زیبا ، یک قلب زیبا و مهمتر از همه یک روح زیبا ست….. باید توجه کنیم که هیچ مطلقی وجود ندارد وبه هیچ چیز تک بعدی نگاه نکنیم این که آمار نشان میدهد زیبا رویان معمولا شانس خوبی در بخت و اقبال ندارند درست !!!! ولی چرا؟ یک سر ماجرا خود شخص زیباست …. باد غرور زیبایی ، خود شیفتگی ، تک بعدی نگاه کردن شخص به زیبایی خود، سواستفاده اززیبایی و نداشتن اراده واستحکام برای مراقبت از خود …… خیلی دلایل دیگه که ممکنه باعث بشه که بعضی اشخاص زیبا از بقیه جوانب وابعاد وجودی خود استفاده نکرده و رشد شخصیتی مناسبی پیدا نکنند و دچار توهم جذب واعتماد به نفس کاذب بشوند که هویت و معنای زندگی شون رو گم کرده ومتاسفانه نتوانند به خوشبختی و رضایت مندی دست پیدا کنند و منجر به انتخابهای غلط در کار و زندگی می گردد ….. که باید بدانند که زیبایی ظاهری به تنهایی برای هیچ چیز کافی نیست و فقط یک آپشن است و خوشبختی و موفقیت به آپشن های متعددی نیاز مند است
یک سر ماجرا هم بر می گرده به طرف دیگر رابطه …… چه کاری ، اجتماعی ، خانوادگی و عشقی ….. که چقدر ظرفیت و توانمندی در برخورد با یک شخص زیبا را داشته باشند که معمولا طبق روال ضعیف عمل می شود … واکنش بعضی ها حسادت و جبهه گرفتنه یا به دام انداختن و قصد سو استفاده ست یا خیلی مثبت فکر کنیم سریع تو فکر ازدواج ویا تملکه و یا فرافکنی های موجود و یا قضاوت های ناجور و زیر ذره بین گذاشتن طرف به صرف زیبا بودن و …… و این توهمات به خاطر ذات زیبا پرست انسان همه سریع رخ میدهد وقدرت تجزیه و تحلیل درست را از انسان می گیرد و معمولا به تصمیم گیری غلط منجر می شود که برای دو سر ماجرا درد سر درست می کند پس سرانجام خوبی هم مسلما ندارد .
باید توجه داشته باشیم که زیبایی یک نعمت و مسئولیت خدادادی است هم برای شخص زیبا هم برای دیگران . اگر آگاهی و ظرفیت لازم ونعمت های بالاترانسانی و معنوی هم در کنارش و کمکش باشد …..لیاقت همه ماست که زیبا باشیم و زیبا ببینیم و زیبا بشنویم و زیبا فکر کنیم جهانی پر از زیبایی داشته باشیم و بدون نیت بد از زیبایی ها لذت ببریم و خالق و صاحب زیبایی را تحسین کنیم….
من فکر میکنم این موضوع فقط در مورد زیبایی نیست در مورد هر ویژگی غیر اکتسابی دیگه مثل هوش زیاد، خانواده ثروتنمد یا هر چیز دیگه ای که باعث بشه خود ادم برای خودش حقی قایل باشه و فکر کنه به خاطر داشتن اون ویژگی مستحق چیزی هست ، این اتفاق میتونه بیفته و از فرص تبدیل به تهدید بشه . انگار وقتی اون حس استحقاق رو نداری راحت تر تلاش میکنی و به دنبال راه حلی که کار کنه هستی و بیشتر و بهتر یاد میگیری .
سلام و خسته نباشید جناب شعبانعلی
در اینستا در خدمتتون بودیم اینجا هم گفتم عرض ارادتی کنم
از تلنگر های شما ممنونم نحوه نگریستنتون به موضوع برام جالبه و نحوه استفاده از یک مثال خوب و ساده و رسوندنش به نیتی بالاتر و ارائه تلنگری به جا …
سپاسگذارم
.Besiar por mohtava va sazande bud.besiar mamnun ostade geranghadr
جمله آخر بسیار زیبا بود.
زیبایی، فریبا است اما فریبنده نیست. فریبی اگر هست، من و تو «خودمان» خوردهایم…
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار
شاعر()
البته به نظرم هیچ نیستم درست نیست اگه بخوام خودم شعر بگم :
زیبایی ظاهر ،همه چیز نیست
سیرت زیبا، بباید باشدش
هههههههههههه
محمد رضای عزیز ! سلام
” زیبایی همیشه خوب نیست ولی خوبی همیشه زیباست” جبران خلیل جبران
چند سال پیش متنی رو یادداشت کرده بودم که الان یادم نیست از کی بود ولی در خصوص زیبایی و انواع آن بود که گقته بود زیبایی دو نوعه :
*زیبایی قابل مشاهده یا عینی مثل چهره زیبا، گل ، طبیعت ،دریا و… که با دیدنش لذتی در انسان به وجود می آیدکه باعث ایجاد شور وشعفی کم دوام وزود گذر می شود .
*زیبایی غیر قابل مشاهده یا ذهنی مثل صداقت ، محبت ، ایثار،خیر بودن و… که با احساسش لذتی در انسان به وجود می آید که باعث ایجاد شور وشعفی با دوام و ماندگار می گردد.
و اینکه ” انسان از فعلش زیبایی را کسب میکند ” چون زیبایی برآمده از روح زیبا و فطرت پاکش می باشد.
افراد سود جو هم با علم به این موضوع فطری خیلی راحت توانسته اند با تیلیغات فریبنده انسانهای سطحی نگر و یا حتی تحصیلکرده را دام خود بیاندازند.
شرکتهای هرمی با رویای شیرین پولدار شدن ، کلینیک های غیر مجاز لاغری با رویای زیبایی اندام ، شرکتهای لوازم آرایشی با رویای جذابیت و چهره زیبا و… کم وبیش بسیاری از مارا فر یفته اند.
همه ما لباس زیبا ، خانه زیبا ، ماشین زیبا، چهره زیبا ، سفره رنگین را دوست داریم . اگر کمی غافل شویم و آنجه که شما بیان کردید را در نظر نگیریم باید هزینه گزافی را بابت آن پرداخت کنیم.
در آخر به خاطر شور وشعفی که با فصاحت و زیبایی کلامتون در ما ایجاد می کنید و با بیان مطالب علمیتون هر روز حقیقتی جدید را برامون آشکار می کند تشکر کنم.
زیبایی دانستن تغاوت ها و احترام به انهاست
مثل همیشه زیبا بود
عجب! همین امروز کتاب آنا کارنینا رو تموم کردم خیلی جالبه که وقتی این پست و خوندم مثالی که به ذهنم رسید شخصیت آنا بود یک زن زیبای روسی که نه تنها زیبا بود بلکه جذاب هم بود جذاب به تمام معنا اما نهایتا چیکار کرد؟! خودکشی؟ چرا؟ تالستوی انقدر این رمان رو زیبا نوشته که همه ی رویدادها و شخصیت ها برام زنده و قابل لمسند انا زیبا و فریبنده بود اما خوشبخت نبود شاید زیادی مغرور و مجذوب زیبایی خودش بود که حتی لحظه ای نمیتونست تصور کنه آلکسی مرد مورد علاقه اش به اون بی توجه باشه با اینکه مردهای دیگه به اون توجه نشون میدادن این پست و که خوندم به نظرم شخصیت خیالی آنا میتونه مثال جالبی باشه.شاید هم زیادی توی این رمان غرق شدم و نمیتونم خودم و رها کنم
خوشبختانه از جمله کسانی هستم که زیبایی برایم همیشه در اولویت دوم قرار داشته است. در انتخاب رشته دانشگاهی هم هیچ وقت زیبایی را مدنظر نداشتم و «رضایت مندی» همواره مهم ترین گزینه من بوده است، به طوری که بازارکار ضعیفش را هم به جان خریده ام.
من از درون این مطلب به علل فروپاشی بسیاری از شرکتهای خوشنام پی بردم و آن غرور کاذب در دنیای متغیر کنونی است جایی که هر روز سلیقه ها و خواسته های مشتریان تغییر می کند .
سلام …یه مسیله دیگه هم از نوشتتون میومد این بود که انگار زیبایی و هوش هیچوقت با هم جمع نمیشه و وجود هردو اینها برای یک زن مسیله غریبیه …این قضیه شاید تو خارج از ایاران حل شده باشه ولی تو ایاران نه حداقل من زیاد دیدم…مسیله دیگه جدا کردن زیبایی و جذابیت از همه…جذابیت جدا از زیبایی هست و جذابیت به نظر من برای یک زن اون حس زنانکی هست که القا میکنه.با طرز برخوردش با طرز لباش پوشیدنش منظورم اصلا و ابدا ادا و عشوه نیست..مسیله دیگه که خیلی خیلی مهمه تر زیبایی ستیزی که تو کشور ما هست…. ما درک درستی از زیبایی نداریم یا حداقل درک درستی از لذت بردن از زیبایی بدون لطمه به اون فرد زیبا و خودمون نداریم …….از طرف دیگه حسادتی که زنهای دیگه نسبت به یه زن جذاب یا زیبا دارن خب ازاردهنده است ……. نمونه دیگش الانه تو ایارن اکثر زنهای سطحی و فاقد قدرت برای دنبال کردن نظرات خودشون سعی میکنن خوشون رو زیر تیغ جراحی ببرن تا طبق معیارهای مثلا زیبایی زیباتر بشن…در آخر که بله زیبایی برای یک زن هم تهدید هم فرصت ….خیلی وقتها خود اون زن هم میمونه این موقعیت یا موفقیت به خاطر جذابیتش بهش عظا شده یا واقعا تواناییهاش دیده شده???…مهم فرهنگ استفاده از زیبایی…اینکه یه فرد زیبا رو ببینیم برای یک لحظه زیبایی خالق رو تجسم کنیم و حتی به شخص هم نظرمون رو بگیم خارج از ایران و تو کشورهای اروپایی مردها خیلی مودبانه و به جا از زیبایی یک زن تعریف میکنن نه اینکه بخوان خیلی وارد جزییات بشن و تک تک اعصا اون زن رو تجزیه تحلیل کنن خیلی به جا و مناسب تعریف میکنن و به خود اون زن هم میگن….طوری که حس بدی به اون زن هم القا نمیشه …..شاید اولین قدم برا ی اینکه درک درستی از زیبایی پیدا کنیم این باشه که حداقل سعی کنیم هیز نباشیم و بد نگاه نگنیم و اون زیبایی رو عنوان کنیم اگر جاش هست و بعد به زیبایی والاتر فکر کنیم زیبایی خالق…
محمد رضا شايد اين عجيب ترين چيزي بود كه شايد فكر ميكردم تو هيچ وقت بهش فكر نكني
اما من هم هميشه اين موضوع رو ديدم
حالا كه از زيبائي صحبت كردي كاش از عدم زيبائي هم صحبت ميكردي
يا اينكه اين مسئله رو توي مذاكره مطرح ميكردي
من هميشه اين سوال دارم ايا واقعا شركت هايي كه مذاكره هاي موفق تري انجام ميدن از مهره هاي زيبا تري استفاده ميكنن؟
شايد اين تعارض زيبا اين جا هم مطرح باشه تناسب بين زيبايي و منطق؟
هميشه فكر ميكردم فقط نظر منه اما مثل اينكه به هر نسبت هر كدوم قوي تر باشه اون يكي ضعيف تر ميشه
من از بين ۰ تا ۱۰۰ موقعيت هاي شغلي همه جا كمتر ديدم ۱۰ درصد كه زيبا رويان باشند
و خوب اون طرف قضيه محمد رضا همه ي دكتر ها و مهندس ها و …. زياد از زيبا رو بودن بهره اي نبردن
ولي خوب همزيستي جالبي اون كه از اين موقعيت ها بهره مند ميشه ممكنه خودش زيبا رو نباشه اما سعي ميكنه با ازدواج كردن با يه زيبا رو چيزي رو كه نداشته جبران كنه
محمد رضا اگه اين رو يه انشقاق زيستي بدونيم پس شايد به طور طبيعي هنر مند ها و بازيگر ها … به اين سمت بيان
و مهندس ها دكتر ها و بيزينس من ها به سمت ديگه
ولي خيلي درد ناكه محمد رضا كاش اين جوري نبود
كاش لا اقل ۵۰ به ۵۰ بود
جدايي عقل از زيبايي اصلا جالب نيست
يادم يه بار نميدونم از افلاطون بو يا سقراط كه وقتي ميخواست از منطق صحبت كنه كليات اون مبحث رو تحت عنوان بارباريزم مطرح كرد كه معشو قه ي پسر خودش بود
و اين جالب ترين مثال نقضي بود كه در تمام عمرم شنيده بود
و گاهي وقت ها محمد رضا خود اين زيبايي هاي صرف هم براي پيدا كردن سر پناهي براي حفظ موقعيتشون به دنبال موقعيت ها و ادم هايي هستند كه بتونه اين موقعيت رو براشون حفظ كنه
كاش از جنبه ي تكاملي اين قضيه رو ببينيم
يه مثال جالب تر قضيه ي همزيستي بين مورچه و شپش هست توي بعضي درخت ها
مورچه نميتونه به شهد درخت ها دسترسي داشته باشه در نتيجه اون ها رو روي خودشون سوار ميكنن و اين ورو اون ور ميبرن
و شپش توي اين همزيستي به شهد بيشتري دسترسي پيدا ميكنه
و مورچه هم از مدفوع شيرين شپش استفاده ميكنه
ولي خوب اين دوتا به دنبال ازدواج با هم نيستن در حد يه همكار معمولي و ساده خوبه
يه مثال ديگه هم دارم
بين بهش ميگن گلسنگ
يه قارچ با يه كپك همزيستي ميكنه
قارچ مواد عالي رو از گياه ميگيره به كپك ميده و در عوض كپك محصولات فتو سنتزي رو كه قارچ نميتونه انجام بده در اختيار قارچ ميگذاره
پس به نظر خود من اين نوع از انتخاب هاي انسان زيبا و متوسط در كنار هم بودن نوعي از تكامل زيستي هست و خيلي هم زيباست
سلام آقای شعبانعلی من تمام فایل های صوتی شما رو گوش میکنم و خیلی شما رو دوست دارم خیلی و مخصوصا سایت تراست زون رو امیدوارم هر چی میخواین بدست بیارید موفق باشید که میدونم هستید استاد عزیز
سلام آقاي اكبري
چقدر ساده و باحال نوشتي.
……………………………..
ما،تمامان خراب گریه شبانه ایم
ماهمیشه عاشق دروغ عاشقانه ایم
مابه لرزشی که از دل است شک نمیکنیم
اعتیادواعتمادگنگ یک نشانه ایم
بروچودمان،حضورعقل پرسه می زند
درخیال خودجنون این زمانه ایم
نغمه های قلب ما،به مادروغ گفته اند
ادعای عشق های ناب جاودانه ایم
عمق روح من،نگاه تو،کجای ماجراست؟
ماغریق سطح قصه های عامیانه ایم………………………..نغمه رضایی
شعرشون واقعا زیباست
خیلی منو به فکر فرو برد مرسی محمد رضا
مطلب خیلی جالبی بود. و نکته ی ظریف فرق بین فریبایی و فریبندگی خیلی عالی بود …ممنون محمدرضاجان.
ولی زیبایی …
راستش من اگه بخوام نظرمو در این مورد بدم … نظرم اینه که واقعا زیبایی، چیزی نیست که هیچ آدمی بخواد بهش بیتفاوت باشه …
هر انسانی به طور طبیعی جذب زیبایی و زیبایی ها میشه و بهش حس خوب و آرامش میبخشه …
اما به نظر من، موضوع مهم اینه که تعریف هرکدام از ما از زیبایی چی هست؟ و با چه عینکی می بینمش؟ ..
و باز فکر میکنم زیبایی، تاحد زیادی سلیقه ایه …
بارها شده کسی از دید دوستی زیبا بوده و به من گفته این چقدر زیباست و به نظر من اصلا زیبا نبوده!
و یا برعکس، کسی به نظر من واقعا، زیبا بوده و وقتی به دوستی گفتم که این چقدر زیباست، گفته اصلا هم نیست!! …:)
باز هم به نظر من، «زیبایی» و «جذابیت»، دو عامل جدانشدنی هستن … زیبایی بدون جذابیت، نمی تونه انسان رو جذب کنه …
حالا این جذابیت هم باز برای آدمهای مختلف تعریفهای مختلفی داره. جذابیت برای منِ نوعی مثلا طرز حرف زدن، لحن صحبت کردن، مدل ارتباط برقرار کردن و … شاید چیزهای دیگری هست که زیبایی طرف مقابل رو در نگاه من چند برابر میکنه یا درحالت عکسش زیبایی اون آدم رو چندبرابر از چشم من می اندازه …
به نظر من زیبایی یک پکیج هستش … چند یا چندین عامل باید دست به دست هم بدن تا شخصی رو در نظر ما زیبا کنن…
و یک موضوع پایانی اینکه: عشق، یک زیباکننده ی فوق العاده در نگاه ما است …
خداوند زیباست وزیبایی را دوست دارد
واین زیبایی صرفا زیبایی ظاهر نیست بکوشیم درونمان رازیبا کنیم
سلام استاد گرانقدر/ معلم جاودانم
چونان همیشه بی آنکه حضور فیزیکی کنارتان داشته باشم حضور همیشگی ام را احساس میکنم. احساس با خویشتن یگانه ترین ،حقیقی ترین حس دنیاست. حال با خواندن و عمل به این آموخته اعتماد به نفس،عزت نفسم را درتصویری ازآب و آینه قرارمیدهم و برای زیبا زیستن فریباشدن نه فربینده شدن بیشتراز پیش مصمم و با اراده خواهم شد.
چنین مباد که فریباهای زندگی در افتان خیزان به مرداب فوبیا بریزند. شادی و کامروایی دوستان تمنای ماست.که روشنایی چراغ همسایه حتماٌ ایوان خانه ی ما را نیز روشن خواهد کرد.
زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند………ابتهاج
من فکر می کنم که یک خاصیت غریزی انسان ها حرکت به سوی زیبایی هست. برای همین به نظرم خیلی امکان پذیر نیست که بر خلاف این غریزه حرکت کرد. اگر تکامل انسان رو بپذیریم می شه گفت که طبق معیار های امروز، انسان نئاندرتال خیلی زشت تر از انسان امروزی بوده است. شاید، اگر فریبندگی فریبایان نبود الان ما نسل گوریل های مدرن بودیم تا انسان های مدرن :))
من اینطور دوست دارم نتیجه بگیرم که انسان زیباتر (زیباتر در ظاهر در درجات پایین تر و زیباتر در رفتار و اخلاق در درجات بالاتر) انسانی تکامل یافته تر هست (مثل انسان باهوش تر) و خوب این زیبایی یکی از برترین نعمت هایی هست که می تواند در اختیار یک انسان قرار بگیرد. پس، شاید قرار گرفتن زیبارویان در درجات بالاتر خیلی هم غیر منصفانه به نظر نرسد!
به قول الهی قمشه ای سعی کنید همیشه راهی رو انتخاب کنید که به سمت دانایی بیشتر، زیبایی بیشتر و نیکویی بیشتر نزدیک تر باشه.
سپاس از برای این نوشتار زیبا و درست
هنر سرور ارجمند محمدرضا شعبانعلی در این است که اندیشه های درست را در قالب واژه های درست میریزد و به کام تشنه دوستدارانش می ریزد.( شاید بهتر باشد بگویم یکی از هنرهای ایشان).من این نوشته را بسیار دوست داشتم و آن را پذیرفتنی یافتم. این چند واژه را هم به نشانه سپاس از ایشان نوشتم.
چشم و دل سیر بودن به دارا بودن نیست همانطور که درمان دلگی و حرص و طمع با وصال و رسیدن به مقصود حاصل نمیشود. حریص همیشه فریب میخورد چه از زیبارویان وچه ازغیر آن درواقع او از خود فریب میخورد و همیشه اسیر و بازیچه حرص و طمع خویش است. ” زدست دیده و دل هردو فریاد هر آنچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد” البته اینقدر هم خشونت لازم نیست فقط باید چشم ودل سیر بود که البته سخت است.
بحث جالبی اگه بسطش بدیم
تجربه ای که من گاها خودتجربه کردم ویادر نزدیکان دیده ام که کم نیستند افرادی که نسخه ای روبرای خود آماده کرده اند مثل قدورنگ پوست و…این نسخه روبه دستان مادر وخواهرشان داده اند تادرمحیط های عمومی بدنبال چنین دخترانی باشن وقدم اولشان را برای پسران خود بردارند جالب در این نسخه اگر دخترخانم شاغل باشه نوع استخدام رسمی،پیمانی،قراردای هم مطرح میشه،بنظرم هنوز هم روند انتخاب همسر برای خیلی ازخانواده ها وفرزندانشون بخاطر ضعف در آموزش هایی که باید ازطریق افراد حاذق در رسانه ها وحتی آموزش وپرورش انجام بشود دچارضعف،چه بسا که عادت داریم هزینه برای درمان آن هم نه صددرصد بجای پیشگیری پرداخت کنیم.
به نظر من در مورد زیبا رویان چون جذبه بیشتری دارند در سنین کمتر معمولا ازدواج میکنند(در گذشته مخصوصا) و چون در سنین کمتر احساس نیز غالبتر است و معمولا معیارهای سنین کمتر نیز بسیار متفاوت با سنین بالاتر است و با بالارفتن سن معیارها تغییر میکند تفاهم با گزینه ی انتخابی کمتر میشود٬ البته از سوی دیگر قابلیت سازش و تفاهم در سنین کمتر بیشتر است.
با پذیرش تفاوت فریبایی و فریبندگی و قوانین یادگیری! آنچه این روزها کم مشاهده نمی شود(فراتر از مثال نقض بودن) کم نیستن افراد فریبنده ای که با تمام مقاومت در برابرشان فریب میخوری!!!
البته در راستای نظر شما فکر میکنم این نطریه هم میشه داشت که کسانی که زیبا هستن اگر به زیبایی و جذابیت خودشون اگاه باشن میدونن فرصت برای ازدواج و دوست یو هرچیزی زیاد دارن برای همین د رامر ازدواج هول نیستن این نظریه شما قدیمها بیشتر رایح بود چ.ن قدیم در واقع پدر و مادر برای ازدواح دخترشون تصمیم میگرفتن…زنهایی که میدونن زیبایی چندانی ندارن معمولا از فرصتهایی ازدواجی بهتر استفاده میکنن چون میدونن جذابیت خاصی ندارن و فرصتها براشون مجدوده….یه مسیله دیگه همونقدر که زیبایی یگ زن برای یک مرد جذابه ولی تهدید کننده هم هست …اینکه با زنی زیباتر از خودش ازدواج کنه همیشه این تهدید رو حس میکنه و در صورت بد ترش عدم اعتماد بنفس در مقابل اون زن که خب معمولا یا اون زن رو بسیار محدود میکنه یا کوچیکش میکنه….البته هردو این فرضیان نیاز به تست کردن داره 🙂
سلام
تجربه شخصیم و بازخوردی که از افراد داشتم این طور بوده که
زیبایی خیلی وقت ها باعث می شه افراد به خودشون اجازه ندن که بخوان با تو رابطه برقرار کنن
و این طوری ممکن موقعیت های ازدواج خوبی و از دست بدی .
و ممکن آدم هایی تو رو با حسرت ببینن و تو همیشه نگرانی از نگاه های مختلف
مخصوصا اگر این زیبایی همراه باشه با موفقیت تحصیلی و کاری و زندگی شخصی ….
و تو ترجیح میدی با افراد کمتری در رابطه باشی .
و گاهی دوست داری چهره معمولی تر داشته باشی که شاد تر زندگی کنی .
یک پاراگراف از کتاب جاودانگی (میلان کندرا):
فقط زندگی در دنیایی را تصور کن که در آن آیینه نباشد. تو درباره صورتت خیال بافی میکنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است. و بعد وقتی که چهل سال شدی، کسی برای اولین بار آیینه ای در برابرت می گیرد. وحشت خودت را مجسم کن! تو صورت یک بیگانه را خواهی دید. و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی: “صورت تو خود تو نیست”.
عالی بود
چقدر بحث جالب و بجاییه برای این روزهای من.
یادم میاد از یک خانمی خوشم می اومد فضای داخلی دانشگاه مناسب نبود .حرفم رو عمدا تو برگه ای نوشتم.یک برگه بیشتر نه.وقتی بهش دادمش سوار ماشین بود وپیاده نشد.گفتم خب طوری نیست منو که به اون صورت نمیشناسه و الان هم عجله داره شاید!! …
خلاصه گذشت یه روز دیگه رفتم سمتش روی یه میز نشسته بود بازم دیدم هیچ واکنشی نشون نداد!…
یه بار سر کلاس بودیم نگهبان اومد گفت ماشین پژو بافلان پلاک کوچه رو بسته و همسایه میخواد بار ببره و…ماشین مال این بنده خدا بودو انگار نه انگار!! تا یه بار دیگه نیومد این بنده خدا نرفت ماشینشو جابجا کنه.بعد فهمیدم مشکل داره…
و بسیار ازین چیزا دیدم که طرف به صرف زیباییش ،هزارتا توجیه میشه کاراش.با خوش بینی تمام.
و اینجاست که میگن عاشق اینا شدن همون پرورش توهمه.توهمه ما نه الزاما چیزی که واقعیت داره.
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز ماه رویان این کار کمتر آید
ممنون از مطالب دست اولتون که بهم یادآوری میکنن ، هنوز خیلی چیزا رو نمیدونم. و هرکدوم یک دیدگاه جدید بهم میده نه اینکه دانسته های قبلیم رو در قالب جدید مطرح کنه.
خیلی جالب بود
بنوعی ستم گریست که زیبارویان بیگناه رو به دلیل غیر واقعی در یک موقعیت اولویت بدهند…وقتی آگاه بشه که بخاطر صرفا زیباییش پذیرفته شده احساس بلاهت به او دست خواهد داد. در حق دیگران هم اجحاف میشه…
ناخودآگاه جذب شدن به زیبایی انکار ناپذیره ولی …
کاش بتونیم از مرز احساسات خام گذر کنیم اونوقت جامعه و مردم سالمتر و پیشرفته تری خواهیم داشت
اینهمه رقابت بر سر زیبا جلوه کردن فیزیکی و غیر منطقی هم پیش نمیاد و زندگی لذت بخش تر، یعنی واقعیتر میشه…
از دروغها کم میشه به راستی افزوده میشه
این خیلی مهمه…
هیچ چیز زیباتر از واقعیت نیست…
و واقعیت ابعاد مختلف داره …
و دیدنش هم زحمت زیاد…
کاش دقیقتر ببینیم …
سلام به همه دوستان
فک کنم خالی از لطف نیست از یک بعد دیگه هم به قضیه نگاه کنیم .
اگه فقط از دید فیزیولوژیک به مسئله زیبایی نگاه کنیم و مثلا ” انتخاب اصلح !!!” جناب آقای داروین (خیلی جدی نگیرین ) – معمولا زیبایی یکی از نشانه های سلامت جسمی هست . فرقی هم نمیکنه – زنان یا مردان .
خب سلامتی هم مهمه . گر چه صد در صد هم که نیست .
من خودم سلامتی روح و روان را ترجیح میدم . ولی قبول دارید که … عقل سالم در بدن سالم !
خواهش میکنم زیاد جدی نگیرید .
شاد باشید .