پیشنوشت: در مطلبی با عنوان مزیت ناهمزمانی به این نکته اشاره کرده بودم که فکر میکنم بسیاری از لایوهای دونفرهی آموزشی که این روزها در اینستاگرام برگزار میشوند، از اثربخشی آموزشی بالایی برخوردار نیستند (البته استثنا همیشه وجود دارد). رسول فتحپور عزیز برایم نوشت که به هر حال، این واقعیت جدید دورهی ماست که حداقل تا زمانی که کرونا وجود دارد، با ما میماند و بهتر است به جای زیر سوال بردن کارکرد آموزشی، به این فکر کنیم که چگونه میتوان اثربخشی آموزشی این برنامههای لایو دونفره در اینستاگرام را افزایش داد.
چند نکته به ذهنم رسید که فکر کردم بهتر است در قالبِ یک مطلب مستقل (و نه یک کامنت) منتشر شوند. چون فضایی ایجاد میشود که دوستان دیگر هم ایدهها و تجربههای خود را بنویسند.
بنابراین در اینجا چند راهکار برای افزایش اثربخشی آموزشی لایوهای دو نفرهی اینستاگرامی را مینویسم و امیدوارم اگر شما ایدههای دیگری دارید یا لایوهای خوبی دیدهاید که در آنها روشهای خوبی بهکار گرفته شده، برایم بنویسید تا همهی آنها یکجا جمع شود. شاید کسی هم از اینجا رد بشود و اینها را ببیند و به دردش بخورد.
تأکید میکنم که حرفهای من، برای آن دسته از برنامههای لایو است که دو نفره هستند و با هدف آموزش (و نه صرفاً سرگرمی) برگزار میشوند.
لایوهایی که سبک آنها شبیه مجلس ترحیم است
فرض اصلی من این است که میزان درگیر شدن یا Engagement مخاطب با بسیاری از برنامههای لایو اینستاگرامی کم است. در واقع بسیاری از لایوها – به گمان من – شبیه مجلس ترحیم برگزار میشوند.
هر کس هر موقع دلش میخواهد میآید و هر موقع هم میخواهد میرود و معمولاً هم کسی احساس نمیکند چیز زیادی را از دست داده است. حتی افراد شرکتکننده در لایوها، بارها بین لایوهای مختلف جابهجا میشوند (خصوصاً اینکه بسیاری از برنامههای لایو در بازهی زمانی مشابهی اجرا میشوند).
من یکی از علتهای این Engagement پایین را در «غلظت پایین محتوایی» لایوها میدانم. به این معنا که مثلاً آنچه در ۶۰ دقیقه تحویل مخاطب میشود، میتوانست در پانزده تا بیست دقیقه هم خلاصه شود.
تقریباً تمام مواردی که بعد از این مطرح میکنم، بر این فرض هستند که اجراکنندگان برنامهی لایو، تمایل دارند غلظت محتوایی برنامههای خود را افزایش داده و میزان Engagement مخاطب را افزایش دهند.
هماهنگ کردن پرسشها (حتی شاید پاسخها) بین دو طرف
بارها در لایوها با چنین ماجرایی مواجه شدهام که یکی از طرفین مثلاً از طرف دیگر میپرسد: «میشود چند کتاب خوب در زمینهی … معرفی کنی؟» و طرف مقابل، تازه باید در مقابل چشم تعداد زیادی مخاطب فکر کند و پاسخ دهد. در چنین شرایطی، گاهی از روی سوال، بدون پاسخ عبور میکنند و گاه، یک پاسخ بسیار سطحی میدهند.
در حالی که اگر همین سوال ساده از قبل بین دو طرف هماهنگ شده بود، پاسخهای بسیار بهتری دریافت میشد.
کسی در برنامههای لایو تعهد نکرده که بداههگویی کند و همهچیز را در همان لحظه بسازد و بهیاد بیاورد و بگوید. پس چقدر بهتر است که میزبان، سوالهایی را که میخواهد بپرسد از چند روز قبل یا حداقل چند ساعت قبل به مهمان بدهد تا با پاسخهای سطحی و سرسری روبرو نشود.
البته چه بهتر خواهد بود اگر مهمان هم چارچوب کلی پاسخهایش را از قبل به میزبان بگوید تا میزبان آمادگی بیشتری برای تعامل دو طرفه داشته باشد و به یک شنوندهی منفعل تبدیل شوند (بارها این جمله را در لایوها میشنویم که: «من در خدمت شما هستم. من هم مثل بقیه در حال گوش دادن هستم. بفرمایید!» خب اگر شما شنوندهاید، چرا لایو را دو نفره برگزار کردهاید که هزار مشکل اجرایی هم به وجود بیاید؟).
استفاده از اسناد پشتیبان و کانالهای موازی ارتباطی
گاهی اوقات میتوان برای یک برنامهی لایو، اسناد پشتیبان آماده کرد. منظورم از اسناد پشتیبان مثلاً چنین چیزهایی است:
- یک پرسشنامه در قالب فایل PDF
- یک مجموعه اسلاید دربارهی موضوعات مورد بحث
- مجموعهای از عکسها یا نمودارها در قالب مثلاً یک فایل زیپ
- یک فایل متنی آماده شده به عنوان خلاصهای از نکات مورد اشاره در برنامهی لایو
- …
این اسناد را میتوان قبل از برنامهی لایو، جایی آپلود کرد و به شرکتکنندگان گفت که آنها را قبل از برنامه دانلود کنند و ببینند.
اگر هم احساس میکنیم که محتوای لایو لو میرود و جذابیت برنامه کاهش پیدا میکند، میتوان یک گروه در واتساپ درست کرد و از شرکتکنندگان خواست عضو آن شوند و موازی با برنامهی لایو، فایلها در واتساپ قرار داده شوند.
اگر تعداد شرکتکنندگان زیاد است و دغدغهی افشای اطلاعات و شمارهی تماس آنها وجود دارد، همین کار را میتوان با یک کانال تلگرام هم انجام داد.
استفاده از گروه واتساپ یا کانال تلگرام همان چیزی است که من آن را کانال ارتباطی موازی مینامم.
اسناد پشتیبان را میتوان قبل از برنامه، همزمان با برنامه و یا پس از پایان آن، روی کانال ارتباطی موازی قرار داد و انتخاب اینکه چه زمانی برای این کار مناسب است، به انتخاب طراحان برنامه و جنس بحث بستگی دارد.
به عنوان مثال، مدتی پیش، دو نفر از دوستان من یک برنامهی لایو دو نفره داشتند. آنها دقیقاً همین کار را کردند. به این معنا که یک گروه واتساپ درست کرده بودند و هر کس که میخواست در لایو شرکت کند عضو آن میشد.
در تمام مدت اجرای برنامهی لایو، هر زمان اسمی از یک مقاله یا فرد یا یک ابزار برده میشد، فایل مربوط به آن را در گروه واتساپ قرار میدادند.
این روش به آنها کمک کرده بود که یک کار جالب دیگر هم انجام دهند: کامنتها بسته بود و هر کس سوالی داشت در گروه واتساپ مطرح میکرد. این دوستان، نسخهی دسکتاپ واتساپ را کنار دست خود داشتند و به سادگی سوالها را مدیریت میکردند.
قطعاً برای اجرای برنامههای Multichannel، ایدههای خلاقانهی بسیار بیشتری وجود دارد و به گمان من، بهکارگیری این شیوهها میتواند نقش مهمی در افزایش عمق صحبتها و کیفیت یادگیری مخاطبان ایفا کند.
مقید کردن مخاطبان به پیشخوانی
پیشخوانی، یک مثال خاص از بهکارگیری اسناد پشتیبان است که پیش از این اشاره کردم.
فرض کنید قرار است فردا ساعت ۸ شب، یک برنامهی لایو ببینید و از امروز به شما بگویند که باید یک فایل PDF را از لینک موجود در بایو اینستاگرام دانلود کنید و بخوانید تا برای لایو آماده شوید. آیا این کار شما را به دیدن مصممتر نخواهد کرد؟
حدس من این است که وقتی یک برنامهی لایو، چنین تکلیفی برای Pre-reading به مخاطب میدهد، چند اتفاق میافتد:
- مجری لایو، یک فرصت اضافه در اختیار دارد تا مخاطب را به دیدن برنامهی لایو ترغیب کند
- مخاطبان برنامهی لایو، هدفمندتر انتخاب میشوند و برنامه را جدیتر میگیرند
- این برنامه از همهی برنامههای گفتگوی موازی که سَرسَری و سطحی هستند و از سر بیکاری و حوصلهسررفتن اجرا میشوند، متمایز میشود و شانس دیده شدنش بالاتر میرود
- ابزاری به دست مخاطب میدهید تا پیش از شروع لایو، دربارهی برنامهی لایو با دیگران صحبت کند (بسیار فراتر از یک Poster که طراحی شده و استوری میشود)
گردآوری دغدغهها و انتظارات مخاطبان قبل از برنامهی لایو
برای آشنایی بیشتر با نیازها و دغدغههای مخاطبان، میتوان از یکی دو روز قبل، یک پستِ موقت منتشر کرد و از مخاطبان خواست، سوالها و دغدغههای خود را در آنجا در قالب کامنت بنویسند.
با اینکار، مهمان و میزبان، با آمادگی بیشتری در برنامهی لایو حاضر میشوند. ضمن اینکه مخاطبی که سوال و دغدغهی خود را مطرح کرده از دقیقهی صفر تا دقیقهی آخر پای بحث میماند تا پاسخ دغدغه و سوال خود را بشنود.
اینجا ما از همان مزیت ناهمزمانی که پیش از این گفتم استفاده میکنیم. وقتی سوالی به صورت کامنت در میانهی لایو مطرح میشود و مهمان لایو فقط پنج یا ده ثانیه وقت دارد به آن فکر کند، نباید انتظار داشته باشید که یک پاسخ عمیق و جدی و مفید بشنوید. اما وقتی مهمان یا میزبان لایو، سوالی را از ساعتها قبل دیده و به آن فکر کرده، میتواند پاسخی بسیار بهتر و عمیقتر ارائه دهد.
برنامههای لایو سریالی
بسیاری از کسانی که این نوع برنامههای لایو را اجرا میکنند، یک آلبوم از مهمانان منتشر میکنند و مثلاً میگویند که قرار است طی پنج شب، با پنج نفر گفتگو کنند.
شاید اگر به جای پنج برنامهی گفتگو با پنج نفر در پنج شب، پنج برنامهی گفتگو با یک نفر در پنج شب داشته باشیم، اثربخشی برنامه به میزان قابلملاحظهای افزایش پیدا کند. خصوصاً اینکه از شتابزدگی مهمان و میزبان کاسته میشود.
ضمناً میتوان در روزهای متوالی، چند پست موقت منتشر کرد و اجازه داد که بینندگان لایو، سوالها و ابهامهای خود را در آنجا ثبت کنند تا در برنامههای شبهای آینده مطرح شود.
نکتهی پایانی: قطعاً میتوان این فهرست را بسیار کاملتر کرد. ضمن اینکه احتمالاً شما لایوهایی را دیدهاید که مفید بودهاند و ایدههای دیگری را برای افزایش اثربخشی به کار بردهاند.
خوشحال میشوم اگر شما هم ایدهای دارید یا اینکه جایی نمونهی موفقی از برنامههای لایو را دیدهاید، زیر همین مطلب، ایدهها یا تجربههایتان را بنویسید.
