2
در مواجهه با شرایط محیطی که آن را نمی پسندیم، سه راه داریم:
یا اینکه مطیع کامل شرایط موجود شویم،
یا بخشی از شرایط موجود را بپذیریم تا بتوانیم بخشی دیگر را مدیریت کرده و تغییر دهیم،
یا وضعیت موجود را به کلی رها کنیم و مسیر زندگی شخصی خود را پی بگیریم…
بر این باورم: کسانی که مسیر تاریخ را ساخته اند، کاملاً مطیع یا کاملاً مخالف نبوده اند. بلکه مصلح بوده اند…
لینک مرتبط :وقتی در برابر مشکلات کم می آورم؟


7 نظرات
اره دیگه 2 ترم مشروط شدم بعد دیدم هر کار میکبنم نمیتونم با این سیستم کنار بیام تمام زورم رو زدم در حداقل ممکن 8 ترم تموم کنم امروز تموم شد هر چی فکر میکنم تنها راه این بود از این سیستم معیوب بیام بیرون نه من با شرایط کنار اومدم و اونو پذیرفتم نه شرایط کنار اومد
تصمیم اخرم هم که برگرفته از متنی از سایت برای فراموش کردن مصالح با دنیا در بعد رسمی و پی گیری ارزوهای شخصی در بعد دیگر زندگی است
سلام استاد
آیا درست متوجه شدم؟ مصلح بودن در شرایط، به این مفهوم که تفاوت ها را ندیدن و با توجه به تشابهات و وجه مشترک تطابق با شرایط داشتن؛ و یا به این مفهوم که تلاش نمود تا شرایط را درک کرد؟!
یکی از این جایگاه ها که مدتی است در ذهن من باز شده و بر حقانیت آن شواهدی شخصی- و نه چندان مستدل دارم- ذکر یک حقیقت در مورد عادات و پرورش توده ی مردم است، سعی میکنم خلاصه بگویم تا بلکه این “خشت ِ پر” قدری رنگ و بوی “دُر “بگیرد
خوب نگاه کنید : تنها مستمع و مطاع و مکلف بودن آموختندمان!!
در عوض متکلم و مُحق و متفکر بودن
و اما واکنش به این خیانت عظیم،…. گاه اطاعت و حماقت ابدی …..گاه طغیان و فرو ریختن اصالتها و اصول ظریف و سوزاندن تر و خشک در تنور یاغیگری و بی قیدی است. ویا به شکلی به عناد برخاستن با این خواستگاه اجتماعی به مددبنگ و افیون و خمر و هرزگی. و بدتر از همه گاه یک روح لطیف را به مجموعه ای الوان از گره های شخصیتی و سوالات هولناک و بی پاسخ بدل میکند. مسائلی حتی بدون صورت مسئله ای واضح، باورهایی مقدس اما سست ، تعصباتی که حتی از تلنگر یک بحث منطقی لرزان و گریزان است……….
بیست و سوم خرداد هشتادونه
: very like to”کسانی که مسیر تاریخ را ساخته اند، کاملاً مطیع یا کاملاً مخالف نبوده اند. بلکه مصلح بوده اند…”
سلام .
سوالی داشتم .
اینکه هستند ادمهایی که با خوندن یک جمله اندیشمندانه یا خوندن مطالبی مثله مطالبه شما. زندگیشون بکلی تغییر میکنه. و راه بهتر رو پیدا میکنه .
ولی سوالم اینکه چی میشه که خوندن این مطالب هیچ گونه تاثیر و واکنشی رو برای بعضی دیگه بوجود نمیاره .
خوندن و نخوندنشون خنثی است
سومی رو ترجیح میدم…
من یه بار تو رادیو شنیدم که میگفت افراد موفق اصولا نه به طور کامل مطیع قوانین هستند و نه کاملا نسبت به اونها بی تفاوتن ،شاید این تعریف رو هم بشه مترادف با مصلح دونست