خوب برای اینکه هر دو این را بفهمند اولی دو راه دارد
1-خودش مثل بچه آدم از فرهنگ لغت معین استفاده کند در این لغتنامه دوستت دارم یعنی دوستت دارم – نه کلمه هایی مثل سلام – جزوه ات را به من می دهی (;
2- یک لغتنامه برای خودش بنویسد وبه نفر دوم بدهد تا نفر دوم بیچاره سر در بیاورد نفر اول وقتی می گوید سلام یعنی دوستت دارم
هم تلخیش هم شیرینیش برای یک نفر بوده … برای اونکه واقعا عاشق بوده چون:
1- از بودن در کنار کسی که دوستش داره و غشقبازی با اون اوج لذتو میبره پس براش شیرینه…
2- از اینکه میبینه معشوق به اندازه اون عاشق نیست براش تلخه..
نفر دوم هم نه شیرینی حالیشه نه تلخی…
ولی سخته از لحظه لحظه بودن در کنار کسی لذت ببری چون واقعا دوستش داری ولی اون اینطور نباشه و حس قشنگت یک طرفه باشه و خودتم اینو بدونی…. ولی دلت میخواد به روی خودت نیاری اما آخر یه روز کم میاری و همه چیز گسسته خواهد شد…
کاش بی پروا بزرگ شده بودیم کاش به ما عاشقی را آموزش میدادند کاش در زمانی بزرگ شده بودیم که عاشقی جرم نبود کاش میشد دوست داشتنها را ابراز کرد کاش وقتی از دوست داشتنت میگفتی متهم به بوالهوسی نمشدی کاش احساساتمان را میشد فرو نخوریم کاش میشد …
این روزها مدام این جمله در ذهنم تکرار میشود که خدایا کسی که روزهای دلتنگیش برای من و روزهای خوشیش برای دیگری است در سر راهم قرار نده
هم تلخی و هم شیرینیش بیشتر برای یکی از اون دوتاست ،اونی که میفهمه.در عین حال که شیرینی رو حس میکنه از نفهمیدن طرف مقابل ،شیرینیش تبدیل به تلخی میشه برای همین بار سنگین تلخی و سبکی شیرینی رو با هم به دوش میکشه.
گاهــی کسـی رو دوســت داری ، نمی فهمـــــــــــد…
گاهــی کسـی تو را دوست دارد ، نمی فهمـــــــــی…
گاهی هر دو هم را دوست دارید ، نمی فهمنــــــــد!!!
پس به سلامتی اینکه
هم بفهمه
هم بفهمی
هم بفهمند
فهمیدن اینکه یه نفر دوستش داره یه بحثه و فهموندن اینکه چقدر دوستش داری یه بحث دیگه.
این دوتا خیلی از هم جداست و مهم
یه وقتایی یه نفر میدونه که دوستش داری ولی نمیدونه چقدر ؟!؟
به خاطر همین دوست داشتن تو رو هم مثه بقیه میبینه
احساس معمای پیچیده و سردرگمی است، تمام آرزوی من اینه که یه شب بخوابم و صبح وقتی چشمام باز میشه تمام احساسم مرده باشه. آخه خدایا… چی میشد اگه احساست پاک و بی غل و غش مسیر دو طرفه داشت تا لااقل دلهای صادق خسته و پیر نمیشدن. من رک و صادقانه احساسمو گفتم که دوستش دارم. اما باز هم ندید و نشنید
یه تلخیه دردناکه………….
وقتی می دونی که دوستش داری…..وقتی میدونی که اونم می دونه…ولی …………….
به نظرم خیلی تلخ…
انتظار برای اینکه 1 روز اونم اینو بفهمه پیرت می کنه…..
ولی دوسش داری….می مونی و به همه نبودن هاش کنارت در اوج دوست داشتنش عادت می کنی…….
گفتگو فقط کلامی نیست…بعضی وقتها حتی فکر کردن به اون یکی هم یه جور گفتگو…که نه اینو می فهمه نه هیچ چیزه دیگیه……
چقدر تلخ شد….. 🙂
سلام مهندس جان به زودي نفر دوم هم ميداند و متوجه ميشود شايد گفتگوي بعدي:) اولش تلخه ولي كم كم شيرنيش فرا ميرسد به طوري كه فراموش ميكني تمام تلخي ها رو…
محمدرضا تو هم اره؟!؟
شوخی کردم اما واقعا بنظرم چندوقتیه لحن و بطن نوشته هاتون عوض شده.عنوان این بخش را میپندم “نوشته های بیمخاطب محمدرضاشعبانعلی” راستی تاحالا دقت کردی نوشتن اسم و فامیل شما بدون هیچ اسپیس{فاصله}ایه؟نوشته ی بیمخاطب همینش خوبه!برات مهم نیست مخاطب اصلیت بفهمه یا نه هرچند ته دلت میخوای بدونه!
جسارت و صداقت حداقل کاری که برام کردن این بوده که حسرت تشخیص تلخ و شیرین را از بین بردن!هرچندبه تلخی رسیدم
یک نفر یه موقعی میگفت:کار کن انگار که گویی به پول نیاز نداری عاشق باش انگونه که کسی شما را نگاه نمیکند برخص انگونه که کسی شما را تماشا نمیکند بخوان انگونه که کسی صدای شما را نمیشنود و زندگی کن انگونه که بهشت روی زمین است
يادمه در “قصه من و سايت من” گفته بوديد ” در هر لحظه از چيزي مينويسم كه برايم دغدغه شده باشد”
مدتي است دغدغه اتون شده عشق و…
خبري است استاد عزيز؟!!!!
🙂
اميدوارم اين روزها رنگ زيباي عشق جزيي از رنگهاي زندگيتون شده باشه
ای بابا چقدر تلخ ! ! ! استاد این روزا با دل نوشته هاتون غم عالمو میریزین تو دل آدم . راستی این هفته خوب مارو پیچوندیا .دیشب اومدیم منزل تشریف نداشتین! حداقل یه خبر میدادی نیستی!!
روز اول که دل من به تمنای توپرزد
چون کبوتر لب بام تونشستم
توبه من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که توصیادی و من آهوی دشتم
تابه دام تودرافتم همه جاگشتم وگشتم
حذرازعشق ندانم
سفرازپیش توهرگز نتوانم نتوانم….!
فریدون مشیری(کوچه)
سلام محمدرضا
«اِنَّ فی قتل الحُسَینِ حرارةٌ فِی قُلوبِ المُؤمِنین لَن تُبرَدُ اَبَداً»
همانا در مورد شهادت امام حسین علیه السلام حرارت و جوششی در قلب های مومنان است که هرگز سرد نمی گردد.
چرا که حسین (ع) عاشق ماست …
امید که ما هم در سمت شیرین عشق واقع شویم ….
چطور ممکنه چنین چیزی ؟!!!! معمولا طرز نگاه کردن آدمها به همدیگه خیلی چیزها رو مشخص می کنه ، اینکه طرف عاشقته یا ازت متنفره یا بی تفاوته . از برق چشمای طرف میشه همه چیز رو فهمید .
سلام استاد
به نظرم زندگی اینقدر تلخ هست که اون آدم از همین فضایی که خودش به وجود آورده و هیچ feedbackهم از طرف مقابل نمی گیره لذت ببره…نمیدونم شاید معنای عشق همین باشه.
وقتی که بود ندیدم ،وقتی که خواند نشنیدم
وقتی دیدم که نبود ،وقتی شنیدم که نخواند
و چه غم انگیز است چشمه زلال در کنارت بجوشد و بخواند و تو تشنه آتش باشی نه آب…
چشمه از آتشی که تو تشنه ان بودی بخار شود و به هوا برود…
وقتی چشمه خشکید و آسمان اتش بارید انگاه تشنه اب گردی و انگاه یک عمر گریستن در غم نبودن کسی که تا بود در غم نبودن تو میگریست…………
امروز كه دوباره ميخونمش
انگار خيلي تلخه ….
همه چيز بستگي به شرايطي داره كه در اون به سر ميبريم (هر اتفاقي )
اميدوارم اون “حال”ي كه درونش گفتگو شكل گرفته ،يك حس متفاوت ،يك تعبير ويژه از عشق وگفتگوي عاشقانه اتفاق افتاده باشه .
اما تنها يكي از آن دو ،اين را ميدانست …
اگه بخواد ادامه پيدا كنه واين ادامه براي دنياي بانويي باشه از سرزمين من خيلي………
دلم وذهنم كليد كرد
قفل قفل
طبیعت زن و مرد متفاوته، زمان اینکه یک زن حس کنه گفتگوش عاشقانست با زمان این حس از طرف مرد متفاوته. اما درنهایت ، اگه گفتگویی عاشقانه باشه هردوطرف حسش میکنند. به قول معروف دیر یا زود داره، سوخت و سوز نداره
سلام
عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کردهاید و به نظر میرسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا میشوید که میتواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.
يادمه در پست” قصه من و سايت من” نوشته بوديد” در هر لحظه از چيزي مينويسم كه برايم دغدغه شده باشد”
مدتي است دغدغه اتون شده عشق و … خبري است استاد عزيز؟!؟!؟!؟!
باشه ما كه بخيل نيستيم
:)))))
اميدوارم اين روزها رنگ زيباي عشق جزيي از رنگهاي زندگيتون شده باشه
و من ميدونم كه عشق ستاره هاي آسموني با عشق منجماي زميني فرق ميكنه
چشمام رو بستم و دوباره زير لب تكرارش كردم…
چقدر هر بار كه ميام اينجا بيشتر از شما و سميه جان(دوستى كه منو به اين خونه دعوت كرد) ممنون ميشم
اين همه حس هاى خوب و يهويى رو مديون هر دوتونم
66 نظرات
عاشقی
جسارت نمی کنی بگی
یه روزی میبینی ازش خیلی دورشدی
بعدش می مونی با یه حسرت ابدی…
بنظرم هیچ وقت دو طرفه نشه بهتره
همون یکی بدونه بسه
من هنوز با روحیاتتون آشنا نیستم
خیلی منظور تونو متوجه نمی شم مهندس حان
تجربه ی تلخی داشتم
شايد
آن يكي هم به فكر اين بوده كه به او بگويد دوستش دارد ….
گاهي
گمان ميكنيم بيخبري را !!!!!!
هر دو میدانستند!
چشم ها خمار بود…
شیرین، شیرین، شیرین، همیشه تا ابد شیرین
مطمین باش اون یکی هم میدونسته!!!
خوب برای اینکه هر دو این را بفهمند اولی دو راه دارد
1-خودش مثل بچه آدم از فرهنگ لغت معین استفاده کند در این لغتنامه دوستت دارم یعنی دوستت دارم – نه کلمه هایی مثل سلام – جزوه ات را به من می دهی (;
2- یک لغتنامه برای خودش بنویسد وبه نفر دوم بدهد تا نفر دوم بیچاره سر در بیاورد نفر اول وقتی می گوید سلام یعنی دوستت دارم
سلام
من که شخصا فکر می کنم تو این چند هفته فکرتون درگیر چنین موضوعی هست ….
منهم اطمینان دارم که مهندس ما درگیر رابطهء عاطفی شده;) البته امیدوارم یکطرفه نباشه…
خدا آخر عاقبت دنیای مذاکره رو به خیر کنه 😉
هم تلخیش هم شیرینیش برای یک نفر بوده … برای اونکه واقعا عاشق بوده چون:
1- از بودن در کنار کسی که دوستش داره و غشقبازی با اون اوج لذتو میبره پس براش شیرینه…
2- از اینکه میبینه معشوق به اندازه اون عاشق نیست براش تلخه..
نفر دوم هم نه شیرینی حالیشه نه تلخی…
ولی سخته از لحظه لحظه بودن در کنار کسی لذت ببری چون واقعا دوستش داری ولی اون اینطور نباشه و حس قشنگت یک طرفه باشه و خودتم اینو بدونی…. ولی دلت میخواد به روی خودت نیاری اما آخر یه روز کم میاری و همه چیز گسسته خواهد شد…
کاش بی پروا بزرگ شده بودیم کاش به ما عاشقی را آموزش میدادند کاش در زمانی بزرگ شده بودیم که عاشقی جرم نبود کاش میشد دوست داشتنها را ابراز کرد کاش وقتی از دوست داشتنت میگفتی متهم به بوالهوسی نمشدی کاش احساساتمان را میشد فرو نخوریم کاش میشد …
این روزها مدام این جمله در ذهنم تکرار میشود که خدایا کسی که روزهای دلتنگیش برای من و روزهای خوشیش برای دیگری است در سر راهم قرار نده
میگید گفت و گوی عاشقانه چطور میشه که یه طرفه باشه؟
مطمینا میدونست و نشون نمیداد یا دوست داشت نادیده بگیره
The principle of life is that life responds by corresponding; your life becomes the thing you have decided it shall be.
–Raymond Charles Barker
سلام
چرا خودت یک نظری نمی دهی.
به قول “الف ” این روزها یه چیزی هستا…
راستی استاد من هم به تازگی وارد شدم از مطالبتون لذت می برم
هم تلخی و هم شیرینیش بیشتر برای یکی از اون دوتاست ،اونی که میفهمه.در عین حال که شیرینی رو حس میکنه از نفهمیدن طرف مقابل ،شیرینیش تبدیل به تلخی میشه برای همین بار سنگین تلخی و سبکی شیرینی رو با هم به دوش میکشه.
حقیقت تلخ….افسانه شیرین…..!!!
شاید هم قشنگی عشق به همین باشه …
راستی این هفته کی قرارهماف آن لاین شماست؟
anahita كاملا باهات موافقم، گل گفتي.
خب اوضاع خوب بوده معمولاً هیچ کدام این موضوع را نمیفهمند…
گاهــی کسـی رو دوســت داری ، نمی فهمـــــــــــد…
گاهــی کسـی تو را دوست دارد ، نمی فهمـــــــــی…
گاهی هر دو هم را دوست دارید ، نمی فهمنــــــــد!!!
پس به سلامتی اینکه
هم بفهمه
هم بفهمی
هم بفهمند
فهمیدن اینکه یه نفر دوستش داره یه بحثه و فهموندن اینکه چقدر دوستش داری یه بحث دیگه.
این دوتا خیلی از هم جداست و مهم
یه وقتایی یه نفر میدونه که دوستش داری ولی نمیدونه چقدر ؟!؟
به خاطر همین دوست داشتن تو رو هم مثه بقیه میبینه
احساس معمای پیچیده و سردرگمی است، تمام آرزوی من اینه که یه شب بخوابم و صبح وقتی چشمام باز میشه تمام احساسم مرده باشه. آخه خدایا… چی میشد اگه احساست پاک و بی غل و غش مسیر دو طرفه داشت تا لااقل دلهای صادق خسته و پیر نمیشدن. من رک و صادقانه احساسمو گفتم که دوستش دارم. اما باز هم ندید و نشنید
گفتگو، اگه عاشقانه باشه حتما شیرینه. حتی شاید یک طرفه
اما چه شیرین تر بشود اگر دو طرفه باشه.
اگر کسی را نیافته ای که با رفتنش نابود شوی، تمام زندگیت را باخته ای.
“رضا ولی زاده”
پرسیدن نداره که تلخههههههههههه در واقع زهرماره هیج جوری هم به شیرینی راه نداره
میگن عشق دوطرفش خوشه یه طرفش عاشق کشه
آن ديگري هم ميدانست اما او تنها معشوق بود……………..
دو نفر با هم در حال گفتگوی عاشقانه بودند،
اما تنها یکی از آن دو، عاشق بود…
رنج و تلخي آن عشق اگر براي آن عاشق، آگاهي به بار آورد شيريني عاقل شدنش جبران تلخي عاشق شدنش ميشود…
be nazare man har do midoonan amma yeki be rooye khodash nemiyare. be hezaran dalil
…
اگه اونی که میدونه جنس مذکر باشه مطمئن باشه که طرفش سریع دریافت میکنه مگه اینکه خودشو به ندونستن بزنه(هنوز خانما رو نشناختید)
یه تلخیه دردناکه………….
وقتی می دونی که دوستش داری…..وقتی میدونی که اونم می دونه…ولی …………….
به نظرم خیلی تلخ…
انتظار برای اینکه 1 روز اونم اینو بفهمه پیرت می کنه…..
ولی دوسش داری….می مونی و به همه نبودن هاش کنارت در اوج دوست داشتنش عادت می کنی…….
گفتگو فقط کلامی نیست…بعضی وقتها حتی فکر کردن به اون یکی هم یه جور گفتگو…که نه اینو می فهمه نه هیچ چیزه دیگیه……
چقدر تلخ شد….. 🙂
سلام مهندس جان به زودي نفر دوم هم ميداند و متوجه ميشود شايد گفتگوي بعدي:) اولش تلخه ولي كم كم شيرنيش فرا ميرسد به طوري كه فراموش ميكني تمام تلخي ها رو…
محمدرضا تو هم اره؟!؟
شوخی کردم اما واقعا بنظرم چندوقتیه لحن و بطن نوشته هاتون عوض شده.عنوان این بخش را میپندم “نوشته های بیمخاطب محمدرضاشعبانعلی” راستی تاحالا دقت کردی نوشتن اسم و فامیل شما بدون هیچ اسپیس{فاصله}ایه؟نوشته ی بیمخاطب همینش خوبه!برات مهم نیست مخاطب اصلیت بفهمه یا نه هرچند ته دلت میخوای بدونه!
جسارت و صداقت حداقل کاری که برام کردن این بوده که حسرت تشخیص تلخ و شیرین را از بین بردن!هرچندبه تلخی رسیدم
یک نفر یه موقعی میگفت:کار کن انگار که گویی به پول نیاز نداری عاشق باش انگونه که کسی شما را نگاه نمیکند برخص انگونه که کسی شما را تماشا نمیکند بخوان انگونه که کسی صدای شما را نمیشنود و زندگی کن انگونه که بهشت روی زمین است
يادمه در “قصه من و سايت من” گفته بوديد ” در هر لحظه از چيزي مينويسم كه برايم دغدغه شده باشد”
مدتي است دغدغه اتون شده عشق و…
خبري است استاد عزيز؟!!!!
🙂
اميدوارم اين روزها رنگ زيباي عشق جزيي از رنگهاي زندگيتون شده باشه
ای بابا چقدر تلخ ! ! ! استاد این روزا با دل نوشته هاتون غم عالمو میریزین تو دل آدم . راستی این هفته خوب مارو پیچوندیا .دیشب اومدیم منزل تشریف نداشتین! حداقل یه خبر میدادی نیستی!!
حقیقتی تلخ تلخ تلخ
روز اول که دل من به تمنای توپرزد
چون کبوتر لب بام تونشستم
توبه من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که توصیادی و من آهوی دشتم
تابه دام تودرافتم همه جاگشتم وگشتم
حذرازعشق ندانم
سفرازپیش توهرگز نتوانم نتوانم….!
فریدون مشیری(کوچه)
سلام شب به خیر
محمد رضا نیستی
مشکلی که پیش نیومده؟
سلام محمدرضا
«اِنَّ فی قتل الحُسَینِ حرارةٌ فِی قُلوبِ المُؤمِنین لَن تُبرَدُ اَبَداً»
همانا در مورد شهادت امام حسین علیه السلام حرارت و جوششی در قلب های مومنان است که هرگز سرد نمی گردد.
چرا که حسین (ع) عاشق ماست …
امید که ما هم در سمت شیرین عشق واقع شویم ….
چطور ممکنه چنین چیزی ؟!!!! معمولا طرز نگاه کردن آدمها به همدیگه خیلی چیزها رو مشخص می کنه ، اینکه طرف عاشقته یا ازت متنفره یا بی تفاوته . از برق چشمای طرف میشه همه چیز رو فهمید .
شبیه تست هوش!
چون گفتگو عاشقانه بوده هر یک به تنهایی همین حس رو داشتن و شاید خیلی فراتر از تلخ یا شیرین بودن …..
سلام استاد
به نظرم زندگی اینقدر تلخ هست که اون آدم از همین فضایی که خودش به وجود آورده و هیچ feedbackهم از طرف مقابل نمی گیره لذت ببره…نمیدونم شاید معنای عشق همین باشه.
موافقم
سلام معلومه حسابی سرتون شلوغه که نیستید، کجایید دلمون براتون تنگ شد.
به 3 چیز تکیه نکن
غرور، دروغ، عشق
آدم با غرور میتازد
با دروغ می بازد
و با عشق می میرد
دکتر شریعتی
heyyyyy khodaaaa!!!!!!!!!
کجایی؟ خبری ازت نیست!
سلام
نیستید،کجایید؟
کم پیدا شدید…………بابا خونه خودتونه…………..!
معلومه که سرتون خیلی شلوغه،کمک نمی خواین؟
مثل اينكه اين هفته خيلي سرتون شلوغ بود.
امشب كافه آنلاين براه نيست؟؟
ستاره ، رصد نمیشود.به مرکز خبر دهید.
کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
محمد……خوبی؟؟؟
اگه دل سوخته ای عاشق،منو نسوزونم……..
استاد…ماها چه گناهی کردیم که میایم پشت در بسته….. 🙁
شب بخیر
معما طرح کردید……..
وقتی که بود ندیدم ،وقتی که خواند نشنیدم
وقتی دیدم که نبود ،وقتی شنیدم که نخواند
و چه غم انگیز است چشمه زلال در کنارت بجوشد و بخواند و تو تشنه آتش باشی نه آب…
چشمه از آتشی که تو تشنه ان بودی بخار شود و به هوا برود…
وقتی چشمه خشکید و آسمان اتش بارید انگاه تشنه اب گردی و انگاه یک عمر گریستن در غم نبودن کسی که تا بود در غم نبودن تو میگریست…………
امروز كه دوباره ميخونمش
انگار خيلي تلخه ….
همه چيز بستگي به شرايطي داره كه در اون به سر ميبريم (هر اتفاقي )
اميدوارم اون “حال”ي كه درونش گفتگو شكل گرفته ،يك حس متفاوت ،يك تعبير ويژه از عشق وگفتگوي عاشقانه اتفاق افتاده باشه .
اما تنها يكي از آن دو ،اين را ميدانست …
اگه بخواد ادامه پيدا كنه واين ادامه براي دنياي بانويي باشه از سرزمين من خيلي………
دلم وذهنم كليد كرد
قفل قفل
چون تو همين چند روز
اتفاق افتاد …….
طبیعت زن و مرد متفاوته، زمان اینکه یک زن حس کنه گفتگوش عاشقانست با زمان این حس از طرف مرد متفاوته. اما درنهایت ، اگه گفتگویی عاشقانه باشه هردوطرف حسش میکنند. به قول معروف دیر یا زود داره، سوخت و سوز نداره
هزار كاكلي شاد در چشمان تو
هزار قناري خاموش در گلوي من
عشق را اي كاش زبان سخن بود……………………………………………………………………………………………………………………………………………….
کجایی مهندس؟
اوضاع خوبه؟
نگران شدیم…………
میگن قشنگی عشق در نرسیدن عاشق به معشوقه.
چون تنها این زمان حس عاشقی برای همیشه تو وجود عاشق می مونه.
حس عاشقی قشنگه.یه حسه تو وجود یه نفر.چه اهمیتی داره طرف مقابل بدونه یا نه…
مهم اینه که همیشه این حس باهات باشه و تو ازش لذت ببری.
سلام
عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کردهاید و به نظر میرسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا میشوید که میتواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.
يادمه در پست” قصه من و سايت من” نوشته بوديد” در هر لحظه از چيزي مينويسم كه برايم دغدغه شده باشد”
مدتي است دغدغه اتون شده عشق و … خبري است استاد عزيز؟!؟!؟!؟!
باشه ما كه بخيل نيستيم
:)))))
اميدوارم اين روزها رنگ زيباي عشق جزيي از رنگهاي زندگيتون شده باشه
و من ميدونم كه عشق ستاره هاي آسموني با عشق منجماي زميني فرق ميكنه
چشمام رو بستم و دوباره زير لب تكرارش كردم…
چقدر هر بار كه ميام اينجا بيشتر از شما و سميه جان(دوستى كه منو به اين خونه دعوت كرد) ممنون ميشم
اين همه حس هاى خوب و يهويى رو مديون هر دوتونم
نه تلخ و نه شیرین. یا شاید هم تلخ و هم شیرین.
… دو نفر وانمود می کردند که در حال گفتگوی عادی هستند،
اما هر دو می دانستند.