خانه » جایی برای گفتگوهای نوروزی…

جایی برای گفتگوهای نوروزی…

توسط محمدرضا شعبانعلی

سایت من این روزها نخستین سال عمر خود را سپری میکند. با دوستانی که برخی آمدند و گروهی گفتند و عده ای ماندند و قلیلی رفتند و خلاصه امروز، مانده در اینجا جمع دوستان خوب من که روزانه به این خانه مجازی سر می زنند و حال و سراغی از یکدیگر میگیرند.

گفتم این پست را بگذارم برای دید و بازدیدهای مجازی نوروز. اگر کسی پیغامی دارد، حرفی برای بقیه، یا برای فردی خاص، گفتگویی، توصیه ای برای سال جدید، آرزویی، جمله زیبایی که ارزش اندیشیدن دارد و هر چیز دیگری که دل تنگمان در این روزها می خواهد و با خود می خواند، اینجا جایی برای این پیامها باشد…

من هم حرف های خودم را لا به لای کامنت ها می نویسم تا میهمان و میزبان در یک مقام باشند و تبعیضی در کار نباشد…

با آرزوی سالی خوش برای همه کسانی که در هر جای جهان، آغاز سالشان را با بهار همزمان می دانند…

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

354 دیدگاه

بهنام ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۶

محمد جان.یکی از بهترین اتفاقات امسال آشنایی با تو بود.دیگه احساس میکنم تنها نیستم.کسی هست که با منطق باشه و حرف دل آدمو گوش کنه.خیلی چیزام ازت یاد گرفتم.عیدت مبارک.میدونم مسافرتی.زوووووووووووووووود برگرد خونت(نت)

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۱

ممنونم بهنام جان. من خوش شانس تر از همه مخاطبان این سایت هستم. اونا چند دوست پیدا کردند و من چند صد دوست خوب 🙂

پاسخ
محسن رضایی ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۵

خب ظاهرا باید فامیلمونو هم بنویسیم که اشتباه نشه با آقا محسنی که دغدغه سربازی دارنو ما دغدغه سربستگی!!مرسی آی شعبانعلی.چیزی که خودم دارم بهش فکر می کنم اینه که مهم رفتن تو مسیر حقیقته که اگه این دین همون بود ادم بهش می رسه منتها اینجوری رسیدن قشنگتره و با یقین بیشتری زندگی می کنی.چرا که حرفی که منسوبه به یکی از اماما اینه که: کمترین چیزی که در این دنیا تقسیم شده یقینه.بهرحال باید درگیر شد تا به حقیقت رسید.درگیر با خودت و دیگراندرگیری به معنای به اشتراک گذاشتن و همپوشانی داشته های خودت با دیگران.خوشحالم و سرشار از انرژی از اینکه گفتگو می کنم با شما و بی ملاحظه اینکه :گفتگو آیین درویشی نبود! به جان خودم که گفتگو آیین درویشیه و با “تو” ماجراها داریم…

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۰

محسن جان. منم مثل تو فکر میکنم و احساسم اینه که مهم در مسیر بودنه و نه به مقصد رسیدن. خوشحالم که اینجا با هم حرف میزنیم…

پاسخ
مسعود نصیری ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۳

سلام جناب شعبانعلی…
عیدتون مبارک.(البته قبل از تحویل سال،به موبایلتون sms زده ام و عید رو تبریک گفته ام).چون در بهترین لحظه ها و اوقاتم به یادتون هستم.
ایشالا امسال هم مثل سال پیش،سالی پر برکت و پر مشغله و تماما موفقیت براتون باشه.با اجازتون یه دعای خصوصی هم براتون دارم:ایشالا یک یار و همراه و همسر مهربان و دلسوز و وفادار در مسیرتون قرار بگیره و از تنهایی و بی همزبانی دربیایید.
سال 91 برای من مقدمه ای برای سال 92 و شروع فعالیتهای جهت دار در زمینه کارم بود.ایشالا امسال می خوام یه ذره منظم تر و مصمم تر باشم و کتابی رو که در حال تالیفش هستم(در مورد چرایی و چگونگی عاشق شدن و عشق ورزیدن)به اتمام برسونم و تاسیس موسسه و تناسب اندام و شرکت در یکی از کلاس های شما و کار بر روی زبان انگلیسی و چند تا کار دیگه که با کمک خدا می خوام انجامشون بدم.
راستی یه سوال:امکانش هست یه کتاب خوب درباره مکانیزم عشق ورزیدن معرفی کنید؟
و عرض بعدی اینکه:خیلی خوشحالم که شما رو پیدا کردم و امیدوارم که هیچ وقت گمتون نکنم.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲۱:۰۴

سلام مسعود جان.
ممنونم از لطف و محبتت.
من دو تا نوشته رو خیلی دوست دارم. یکی «هنر عشق ورزیدن» اریک فروم که یک کتاب قدیمی کلاسیکه
و دیگری نوشته های «اشترنبرگ» در خصوص رابطه عاطفی که به نظر من روشنگرانه هست.
در مورد هر دو هم کتاب زیاده هم مطالب آنلاین

پاسخ
سمانه ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۶

آقا رضا سلام
ممنون به خاطر پیشنهاد شما ولطفی که به نوشته های این حقیر داشتید.
من هم تلاش میکنم که بیشتر وبهتر در مورد تاریخ کشورم مطالعه کنم .مدتی هست که احساس نیاز میکنم تا بیشتر بدونم ،اگه بگم در مورد تاریخ ایران چیز زیادی نمیدونم هم شاید دروغ نگفته باشم!
پیشنهادی که به محمدرضا دادید هم عالی بود ، من که بی صبرانه منتظرم فرصتی فراهم بشه تا هم محمدرضای عزیز وهم شما دوستان خوبی که در این خانه مجازی باهم آشنا شدیم رو ملاقات کنم .

پاسخ
محسن ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۰

سلام استاد گرامی
بابت اون کارت تبریک و دی وی دی ها که جلسه آخر دادید خیلی ممنونم امیدوارم سال خوبی داشته باشید و همواره بدرخشید
مهمترین اتفاق سال 92 برای من خدمت سربازی خواهد بود چون اگه معاف نشوم داغون می شوم کارم را از دست می دهم و 2 سال به عقب می افتم اما احتمال اینکه معاف بشوم هم وجود دارد چون یک چشم من نمیبیند اما چون مدرک ارشد دارم احتمالش پایین میاد که همه چیز بستگی به نحوه مذاکره من در اون چند دقیقه جلسه کمیسیون پزشکی نظام وظیفه دارد لطفا راهنمایی کنید که چطور میتونم در چند لحظه روبرویی خودم رو متقاعد کنم.
ممنون

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۴

چه سوال سختی محسن جان. واقعاً ایده ای ندارم. اما اگه چیزی به ذهنم برسه حتماً بهت میگم…

پاسخ
رضا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۲

اقا امیدوارم ک معاف شی ولی خیلی هم بد نیست سربازی…به قول حافظ شاید که چو وا بینی خیر تو درین باشد..منم با ارشد رفتم سربازی..بنیاد نخبگان کسری خدمت از پایان نامه ارشد میده پروژه هم انجام بدی کسری میدن..من خودم سربازی رفتم اینطوری نیست که بگی داغون میشم خیلی چیزا یاد میگیری که بدرد زندگیت میخوره…

پاسخ
محسن ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۶

عرض ادب و تبریک سال نو به اقای شعبانعلی عزیز و همه سرزنندگان(ایهام) به این خانه زیبا.سال نود و یک بدترین سال زندگیم بود.ولی خوبیش این بود که تمام آنچه که بهش معتقد بودم رو کنار گذاشتم.از آنچه که ارث بودوبدون تلاش و فکر قبلی بهش عمل می کردم.”دین”.بهرحال بقول یکی از دوستان گفت بعضی وقتا یه سوال بهت میدن می گن درستی یا نادرستیشو اثبات کن و گاهی یه سوال می دن و می گن درسته و تو درستیشو اثبات کن.برخورد با دین از نگاه اول رو انتخاب کردم و امیدوارم هر کسی که توان داره این کارو بکنه.خوشحال می شم کسی بتونه خطی بده حرفی بزنه که بتونم راهمو خوب پیدا کنم و همین چرخه بچرخه تا زندگیمون بهتر بشه.انسانها رو دوست می دارم و شیفته خدمت به خلایقم.خلایق هرچه لایق محبت!قصد دارم در سال جدید پاک باشم و پاک کنم جسم و روان خودمو .ورزش کنم،تافل بصورت جدی کارکنم،ارشد باید شرکت کنم احتمالا ام بی ای.روی ارادم کار کنم منظم باشم و ذهنم رو رها تر کنم نسبت به مواردی که انسان رو اسیر می کنه.خیلی حرف زدم مدتهاست چیزی ننوشتم.بقول شاعر(سنایی فکنم):به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا.موفق باشید همتون خاصه جناب شعبانعلی.روزی با هم دوست می شیم انگار جناب شعبانعلی…

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۳

محسن جان ممنونم که حرفهات رو اینجا برای ما نوشتی

پاسخ
محسن ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۲

رسم ادب نبود که نگم”:از بهترین اتفاقات سال نود و یک بودید بدون شک.خدا اون خانمیو به سلامت بداره که بصورت گذرا تو نت شمارو معرفی کرده بود.سلامتی و طول عمر شمارو می خوام.

پاسخ
faeze ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۸

سلام!
امیدوارم سال نونوباشه براتون!خیلی خوشحالم که باکسی اشنا شدم که حرفای خوبش به دلم میشینه که تلخی ته نوشته هاش ارومم میکنه مصمم میکنه برا ادامه راه و نیرو محرکم میشه گاهی!با بهترین ارزو ها برای شما استاد عزیز!

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۲

خوشحالی من از داشتن دوستان خوبی مثل تو خیلی بیشتره فائزه جان.

پاسخ
سمانه ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۹

سلام
من برگشتم
کسی خونه نیست؟
دلم واسه خونه م تنگ شده بود ،یه دو روز نبودما !راست میگن هیج جا خونه ی خود آدم نمیشه ….
نیستی محمدرضا؟
من منتظرم تا اگه امشب مهمون داشتیم ،پذیرایی کنم .

پاسخ
حسین ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۷

سلام
سال نوتون مبارک،
چند وقتی هست که خواننده وبلاگ شما هستم، اما بی سر و صدا!!! تشکر بابت بخش زیادی از نوشته هاتون، به خصوص لحظاتی که خوندن اونها من رو به فکر فرو برد…
امیدوارم سال جدید باز هم فرصت خوندن نوشته های شما رو داشته باشم

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۲

تشکر از اینکه قابل دونستی و تو هم با من حرف زدی حسین جان. امیدوارم امسال تو هم مثل من حضور منظم و پر رنگ تری داشته باشی

پاسخ
سینا ثابتی ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۴

محمدرضای عزیز،امسال یکی از بهترین اتفاق های زندگی من تو بودی،اتفاقی فراموش نشدنی،اتفاقی که باعث شد خیلی چیزا ازت یاد بگیرم،از این بابت تا آخر عمر مدیونتم.
عید رو هم تبریک میگم،آرزو دارم امسال سال شادی و پر از بهترین ها برات باشه.
با بچه ها که صحبت می کنم روزی نیست که یادی از تو نکنیم،ما که همواره به یادتیم و البته بسیار دلتنگ،روزشماری می کنم هرچه زودتر کلاس ها شروع بشه بتونم ببینمت و عیدیمو با دیدن روی ماهت ازت بگیرم…
از اینکه میتونم از نزدیک ببینمت و شاگردت باشم،به خودم افتخار می کنم.
به امید دیدار هرچه زودتر…

پ.ن: خیلی خیلی ارادت مندیم.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۱

همیشه دیدن تو سر کلاس آرومم میکنه سینا جان.

پاسخ
سارا.ر ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۸

این و از ته دل میگم وقتی هستید سایت حال و هوای خیلی خوب و متفاوتی داره

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۰

سارا جان. من تلاشم اینه که امسال بیشتر و منظم تر باشم.

پاسخ
سارا.ر ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۲

من و مطمئنا بقیه دوستان ، همیشه تو این سایت منتظر مطالب مفیدتون هستیم. خوبه که با وجود فاصله ها همه زیر یک سقفیم
سایتون همیشه برقرار

پاسخ
محبوبه ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۳

اگر به یاد کسی هستم این هنر اوست نه من…
این جمله واقعا در مورد شما صدق می کنه محمدرضای عزیز.
امیدوارم همگی سال پرباری پیش رو داشته باشیم.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۱

محبوبه جان. برات آرزوی یک سال خیلی خوب دارم. امیدوارم مثل همیشه و بیشتر از همیشه با هم در ارتباط باشیم.

پاسخ
رضا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۳

اینم ی مطلب به سبک نوشته های اقای شعبانعلی دوست داشتنی:
کمي زحمت دارد فقط. ….
ژنرال گوزمان انگليسي که براي فتح نيوزلاند فعلي به وسط اقيانوس رفت، سال ها ماند و با مائوري هاي محلي جنگيد. در زماني وي دستور داده بود که وقتي مائوري ها را اسير مي گرفتند در قفس هائی مي گذاشتند وسط محوطه زندگي انگليسي ها، به طوري که اسيران بتوانند انگليسي ها را تماشا کنند و نحوه زندگي و رفتارشان را ببينند. فرضش بر اين بود که شناخت ما به ايجاد صلح کمک مي کند. حتي اگر راه جنگيدن با ما را هم يادشان بدهد. اما عجب آن است که نوشته اند اسيران اين فرصت را نمي خواستند و پشتشان را به زندانبانان مي کردند. به نوشته گوزمان اصلا آن ها با “شناخت” مشکل داشتند چون باعث مي شد عادت هائي را ترک کنند که بدان خو داشتند. اما روزي شد که مائوري ها رويشان را برگرداندند. از همان زمان بود که استقلالشان را گرفتند. سرزمينشان را که زيباترين و پاک ترين هاست نگهبان شدند.
کمي زحمت دارد فقط.

پاسخ
نسیم ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۸

سلام عیدتون مبارک
اولین باری که شما را دیدم در برنامه ی ماه عسل بود.شما را به عنوان یک انسان موفق اورده بودند در برنامه شان.یادتان می اید اولین سوالی که پرسیدم این بود که اگر شما زن بودید ایا مثل الان زندگی می کردید.شما هم جوابی دادید.اما من هیچ وقت قانع نمی شوم و نخواهم شد .به نظر شما واقعا جهان خداوند واقعا بر اساس مساوات وبرابری است؟ این چه مساوت وبرابری است که همیشه زن ها مورد ظلم واقع اند؟
هیچ وقت زن ها به قدرت نمی رسند اگر هم برسند تعدادشان خیلی کم است؟چرا وقتی پسری در خانواده ای به دنیا می اید همه خوش حالند اما اگر دختر داشته باشند این طور نیست؟شما که این که همیشه فاصله ی تان از مبدا مهم است .مطمن ام که شما هم اگر یک بار دیگر به دنیا می امدید هیچ وقت حاضر نبودید یک زن شوید.راستی امسال سال مهمی است سال 93 کنکور دارم برام دعا کنید. کاش بشه یک روز شما را ببینم سل خوبی را براتون ارزومندم.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۴

نسیم جان. قطعاً زندگی کردن برای زن ها در دنیای ما خیلی سخت تره تا مردها.
من هم حس میکنم که دنیا یک دنیای مردانه است.
اما به نظرم میرسه که مسیر تکامل داره به شکل دیگری آینده جنس و جنسیت رو رقم میزنه..
یک کتاب خیلی جالب دیده ام به اسم Female Brain خیلی حرفهای جدید و خوبی داره.
کامل که خوندمش برای تو و بچه های توی سایت تعریفش میکنم.
ضمناً دیدن من سخت نیست من همیشه هستم. میتونی هماهنگ کنی به یکی از جلسات کلاسهام سر بزنی.
امیدوارم کنکورت رو خوب بدی. از ته قلب برات آرزوی سالی خوب و سرشار از موفقیت دارم.

پاسخ
پگاه ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۷:۳۸

نسیم عزیز
به عنوان یه زن و خواهر بزرگتر و با اجازه صاحب خونه تجربیاتم و میگم چون اصلا دوست ندارم این تبعیضها باعث دلسردی نسیم های زیبا و باهوش بشه که تازه اول راه هستن…واقعیت هم همینه خیلی خیلی فراتر از اینی که اینجا گفتی زمانی که وارد بازار کار بشی این تبعیضها و نابرابریها رو خیلی خیلی پررنگ تر میبینی… مخصوصا اگر محیط کارت محیط فنی و مردونه باشه که در این صورت پیشرفت تو اون محیط خیلی سخت تره و اگر هم پیشرفتی باشه شاید بشنوی درگوشیهایی که مثلا فلان خانم به خاطر ظاهرش این پیشرفت رو داشته یا به خاطر رابطه خاصی که با مثلا مدیر ارشد ش که یک آقا هم هست کسی به هوش و تحصیلات اون خانم کار نداره خیلی از زنهای ما تو شهرستانها تا اسم مردی روشون نیاشه کاملا بی هویت هستن و تو هیچ جمعی به رسمیت شناخته نمیشن …دنیای خدا رو ما آدمها می سازیم…و این دنیای مردونه رو یا حتی برعکسش زنونه به نفع هیچ جنسیتی نیست..من تو این موارد با قبول تمام تبعیضها انگشتمو میگیرم به سمت خودمون ما زنها..ما زنهای جهان سوم که بیشترمون بین سنت و مدرنیته داریم دست و پا می زنیم…ما زنها نقشمون در ساختن این جامعه خیلی خیلی زیاده زن بافت اخلاقی جامعه رو میسازه.. فکر کردی مردای این دنیای مردونه رو کی تربیت میکنه…ما زنا به عنوان مادر به عنوان خواهر همکار دوست همسروووو…و سطح شعور مردان اوج میگیرد و بالا میرود همسطح زنانی که با آنها معاشرت دارند…پس از جنسیتت لذت ببر چرا که زن بودن در عین سختی بسیار زیباست و سعی کن با اخلاق و منشت نشون بدی که لایق خیلی از برابریها هستی…مطمینا کنکور 93بهترین نتیجه رو میگیری:)

پاسخ
على ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۴

محمد رضا جان عيدت مبارك … سالى سرشار از آرامش را برات آرزومندم . خوشحالم از اينكه روزى با تو آشنا شدم .
به اميد ديدار

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۱

علی جان. من همیشه از اینکه تو رو میبینم و کنارت هستم حس خوبی داشتم و دارم. امیدوارم امسال بیشتر همدیگر رو ببینیم. این رو با تمام وجود میگم.

پاسخ
محمود ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۱

سلام الان تقریبا 9 ماهه follow up نداشتین ولی درک میکنم حجم کاراتون زیاد شده امسال منتظر باشیم

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۷

خیلی دلم میخواد در اردیبهشت یک Followup داشته باشیم. باید دنبال یک جای رایگان یا ارزون بگردم که حداقل 700 نفر آدم توش جا بشه. منم میگردم تو هم اگه ایده ای داشتی بهم بگو

پاسخ
آرزو ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۶

سلام به استادي كه از جنس خودم

ميخوام حرف بزنم
تو سال جديد بيشتر از قبل مي خوام كه راهي رو كه ميدونم درست دنبال كنم.بيراهه نرم. من 1 بار شكست عاطفي بدي داشتم وقتي كه داشتم بلند مي شدم احساس كردم كسي كه در كنارم هست در كنارم خواهد موند كه اون هم رفت. پس ازش خواهش كردم كه ديگه در زنگيم نباشه. سال جديد شروع سال استقلال عاطفي من.ديگه دم به ديقه موبايلمو چك نميكنم چون منتظر نيستم.احساس رهايي خوبي دارم نميدونم انگار سقوط آزاد كردم. هنوز شايد احساس دلتنگي كنم اما دوس نداشتم اينقدر راحت اين اتفاقات برام پيش بياد تا بشم تجربه دوستام. بزرگ شدم 28 سالم اما انگار يه كوه تجربه دارم. كلاس پرسنال پاور استاد علوي كمكم كرد دارم خوب بلند ميشم. كلاس مذاكره شما يا همايش تحول فردي واقعاً بكر بود.استادم تصميم گرفتم فقط مسير درست رو برم فقط با آرامش و بدون هياهو در سكوت و پيله خودم.
استادم دنبال خوندن كتابهاي جديد نيستم فقط به اون چيزهايي كه ايمان دارم درست مي خوام عمل كنم
استادم فهميدم زندگي خلي كوتاه هتر از اون چيزي هست كه بخوام با ناراحتي سپريش كنم
سهم شاديم در سال جديد بايد چند برابر بشه

خرداد كنكورم اميدوارم ارشد رو قبول بشم
استادم دنبال يه سرمايه گذاري خوبي هستم كه انشا… به كمك خداي يكتا و خانوادم درست ميشه

استادم خيلي دوس دارم به افكارم نظم بدم بايد زندگيم رو خوب بسازم راستش تا 30 سالگيم همه چي رو بايد داشته باشم اما امسال با كمك خدا به خيلي چيزا بايد برسم…
دعا مي كنم خدا به همه قدرت بده تا به منافعشون برسن
دعا مي كنم تن سالم.دل خوش.آرامش خاطر داشته باشيم
دعا مي كنم امسال شاد باشيم و شادي رو به هم هديه بديم…

ازتون ممنوم تو اين جامعه اي كه كسي گوش شنواي كسي نيست فرصتي رو فراهم كرديد براي با هم بودن. شنيده شدن

استاد شما پيشرو هستيد در با هم بودن. در با هم ساختن

از طرف همه ازتون تشكر مي كنم

اميدوارم امسال بهترين سال زندگي هممون باشه

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳

من برات روزهای خوب آرزو میکنم و سالهای خوب تر.
در جامعه ما متأسفانه زیاد نیستند کسانی که به بهتر شدن و توسعه توانمندیها و تفکرشون فکر میکنن و خوشحالم که تو جزو اونها هستی.
طی کردن مسیر پیشرفت و آرامش ظاهراً کار دشواری نیست. به شرط اینکه رو به انتهای مسیر ایستاده باشی و راه بری و رو به گذشته و ابتدای مسیر.
این چیزیه که من اخیراً خیلی خوب در مورد خودم حس میکنم.

پاسخ
رضا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۹:۵۹

من تنگه واشی نظرمه…مخصوصا تو اردیبهشت ماه یخچال های طبیعی شم یخ داره پیاده روی از تو اب هم داره وابشارو … بنظرم فرصت خوبیه که به دور از هیاهوی کسب و کار و دانشگاه و…فرصتیه که یخورده کار دستی و بدنی انجام داد در عین حال ی محیط دوست داشتنی واسه هممونه که همدیگرو ملاقات کنیم..چون محل خودمونه میتونم هماهنگی هارو انجام بدم…

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۹

رضا جان اگه میتونی یک اس ام اسی چیزی به من بزن که بتونیم با هم در تماس باشیم.
شماره من رو که داری:
09121254217

پاسخ
میترا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۹:۳۳

سلام
آخرای فروردین 91 بود که از طریق یکی از دوستانم با شما و فعالیتهاتون آشنا شدم. با اینکه اسمتون رو تو پوسترهای دوره مذاکره حرفه ای (یا موفق، درست یادم نیست) انجمن فارغ التحصیلان دانشکده زیاد خوانده بودم ولی آشنا نبودم. اولین باره اینو میگم، معتقدم قبل از اینکه بخوام فعالیتهامو زیادتر و پیچیده تر کنم و با آدمهای بیشتری ارتباط داشته باشم باید مهارتهای خاصی رو یاد بگیرم، مثلاً تشخیص مرز اختیار+تأثیرات من. 12 ماه رو این وقت گذاشتم چیزای خوبی بدست آوردم که از من محافظت میکنه و یه جاهایی کرد.
خوشحالم در زمانی که میخواستم رو حوزه های مدیریت حرفه ای متمرکز بشم، شما و فعالیتهاتون رو کمابیش میشناختم.
سال نوتون مبارک آقای شعبانعلی

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۵

میترا جان. خوشحالم که در سال گذشته دوست خوبی مثل تو پیدا کردم. همیشه حواسم بهت هست. به هر بار که با سایت یا فیس بوک سر میزنی و جمله ای مینویسی یا اثری از خودت باقی میگذاری…

پاسخ
صفورا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۹:۰۳

سلام
سال نو مبارک
خوشحالم که تونستم بیام عید دیدنی پیش شما
(هر چند از نظر سنی من بزرگترم)
6ماه تقریبا هرشب اومدم به این قسمت سر زدم مطالبو خوندم
استفاده کردم
امیدوارم مهمان خوبی بوده باشم شما که میزبانیت عالی بود
موفق و پیروز باشی

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۵

صفورا جان. بودن تو همیشه باعث دلگرمی منه. امیدوارم سال جدید هم بتونیم کنار هم باشیم و با هم حرف بزنیم…

پاسخ
صفورا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۸

ممنون
انشالله لایق این دوستی باشم

پاسخ
سهیل ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۸:۴۴

سلام قرار بود
مثلا سایت تو یه سرو سامونی بدما ! مارو فراموش کردی و جواب اس ام اس مارو هم ندادی ! حالا نمیدونم منو به خاطر داری یا نه

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۶

سلام سهیل جان. سال پیش که سال تراکم کاری و شلوغی من بود. امسال دارم تلاش میکنم زندگیم رو بهتر مدیریت کنم. اگه این اتفاق بیفته میشه کارهای مشترک زیادی کرد…

پاسخ
سهیل ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۹

من مثل سرباز امادم
هروقت شما امر کنی هرکاری باشه ما در خدمتیم 🙂

پاسخ
esmaeil ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۷:۲۲

سلام محمدرضا
اسماعیل هستم
سایت خوبی داری – چنتا سوال برام پیش اومده که همیشه دوس داشتم از آدمهای موفق بپرسم ( این سوالها جنرال هستن)
1. به فکر یک لغب نیستی که حتی اسم سایت اون لغب باشه؟
2. اگه بچه هات ناامیدت کنن چه برخوردی رو با اونا میکنی؟ (مثلا وقتی میبینی شاگردات از بچه هات بیشتر درسهات رو یاد میگیرن)
3. فلسفه ای برای حفظ تعادل در زندگی دنبال میکنی؟
4. اگه دختر دم بخت داشته باشی دوست داری اونو به چه تیپ آدمی بدی؟

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۹

چون در مورد بسیاری از سوال ها در شرایطش نبودم ایده ای ندارم.
اما در مورد تعادل، حداقل تا سال گذشته حسم این بوده که تعادل تقدیر انسانهای عادیه و تمرکز تدبیر انسانهای خاص.
برای سال جدید هنوز نمیدونم که اون باور رو باید حفظ کنم یا نه.
در روزهای آینده راجع بهش بیشتر فکر میکنم.

پاسخ
مهدی ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶

سلام محمدرضا،

“تعادل تقدیر انسانهای عادیه و تمرکز تدبیر انسانهای خاص.”
واقعا به شنیدن چنین جمله ای احتیاج داشتم. دمت گرم!

امیدوارم امسال هم برات سال خوب و سرشار از توفیقی باشه و یه خورده بیشتر از اون امیدوارم که امسال بتونی اون مدیریت بهتری که گفتی رو داشته باشی تا بتونم و بتونیم بیشتر تو شریف ببینیمت..
🙂

پاسخ
شیوا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۷:۰۴

محمدرضا جان من یه پیغام از طرف مامانم برات دارم. اول این که وقتی عکس یو گاییتو مامان دید کلی استقبال کردند از این کارت. آخه خودشون چند سالی هست یوگا کار می کنند. دوم این که وقتی از تصمیم و برنامه های آیندت گفتم دقیق جمله ای گفت و برات می نویسم ” آدم کیف می کنه وقتی چنین جوونایی رو می بینه، امیدوارم همیشه موفق باشه” در ضمن همچنان از همایش توقف اضطراری صحبت و تعریف می کنن…

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۶

سلام خیلی زیاد من رو به مامانت برسون و از طرف من یک سال خیلی خیلی خوب براشون آرزو کن. امیدوارم از نزدیک ببینمشون دوباره

پاسخ
شیوا ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۱

حتما،ممنونم محمدرضا جان. انشا.. درآینده ی نزدیک ، در برنامه ها و همایش های مفید و جذابت

پاسخ
محمدحسین ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۶:۵۲

سلامی به تازگی بهار
من برای شما و همه کسانی که توی این محفل مجازی شرکت کردند سلام و در سال 92 آرزوهای نیک دارم…
محمدرضا یه حسی منو به سمتت میاره که دست خودم نیست این هم از عجایبه دیگه…مراقب خودت باش…شاید این همه دوست خوب یه جا نمیشد پیدا کرد که من اینجا پیدا کردم….ممنون
تقدیم به دوستان خودم:
در مقابل فراسوی آنچه خود میخواهی به دیگری آزادی بده،تنها می توانیم چیزی را بگیریم که می دهیم.(جبران خلیل)
و چیزی بالاتر از دوست داشتن و دوست داشته شدن نمی شناسم که روح آدمی را سیراب کند و چه زیباست دوست داشتن کسانی که نمی شناسیمشان و ندیدیمشان اما دوستشان داریم چون دوست داشتن را دوست دارند…

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۵

محمدحسین جان. دوست داشتنی که در این فضا وجود داره، حداقل برای من خیلی شیرینه. چون دوستی جسمها نیست. دوستی روح ها و کلماته.

پاسخ
گیتی ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۶:۴۴

چه عالی! ظاهراً این پست از سری کافه آنلاین نبوده!

چه ایده های جالبی رو اجرا می کنید!

ممنون!

پاسخ
گیتی ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۶:۴۱

سلام من واقعاً فکر می کردم که نیستید اگه می دونستم که این جایید حتماً حتماً می اومدم!!! حیف فرصت را از دست دادم!

سال نو مبارک! می خواستم این اول سالی به خاطر به روز بودن سایتتون تشکر کنم! اینکه برای خواننده های مجازیتون احترام قائلید از نظرم اینکار فوق العاده ارزشمنده!

به خاطر این تلاشتون خشته نباشید می گم و امیدوارم امسال هم با این ساییتون با شما باشم….

شاد باشید!

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۴

گیتی جان. دوست های مجازی من بهترین دوستان من هستند. تمام تلاشم اینه که از اونها دور نباشم.
امیدوارم سال جدید سال خوبی برات باشه و آرزو میکنم که امسال خواننده خاموش نداشته باشیم!

پاسخ
فرشاد ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۴

سلام استاد شش ماه شغل رسمی ندارم، انگیزمو برای مطالعه و اموزش از دست دادم. کمکم کنین لطفا

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲:۴۸

فرشاد جان. راستش نمی دونم از راه دور چه کمکی می شه کرد.
اما یک چیز رو میدونم. احتمالاً خودت هم تجربه اش رو داری.
این دوره ها عموماً طولانی نیست. اما آدم به دلیل اضطراب و نگرانی نمیتونه ازشون استفاده کنه و صرفاً منتظر می مونیم که این مقطع زمانی بگذره و وارد مقطع جدید بشیم.
دوباره که کار رسمی بعدی رو شروع کنی، زمانی که حجم و فشار کار زیاد میشه، حسرت تک تک این روزها رو می خوری.
راستی مواظب باش که نگرانی و بی انگیزه بودن، باعث نشه که هر کاری رو قبول کنی.
دیرتر شروع کردن اما یک شغل زیبا و دوست داشتنی رو انتخاب کردن خیلی بهتره.
امیدوارم اوضاع مالی تو در این مدت در حدی نباشه که نگرانی های اضافه برات درست کنه.

پاسخ
فرشاد ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۸:۰۴

همین حضور شما بهترین کمک هست.

پاسخ
حسین ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۹:۵۶

سلام
سلامی به وسعت اندیشه های زیبای استادم شعبانعلی
از شما به خاطر وسیعترکردن دیدم به زندگی سپاسگذارم
کاش مثل شما زیاد بودن تو عمر ما تو سرزمین ما .

پاسخ
کمال ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۹:۵۵

سلام محمدرضای عزیز
می خواستم بدونم چرا اینقدر موقع صحبت کردن صورتتون سرد و بی روحه (البته شاید من اشتباه می کنم )
خیلی دوست دارم همیشه برام یه الگو بودی سال نو خوبی داشته باشی

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲:۵۰

نمیدونم. این رو تو و دیگرانی که پای صحبت من بودند باید نظر بدند.
اما به هر حال، سال جدید رو دارم با روحیات و حال و هوای جدید شروع می کنم. امیدوارم در فضای کلاس ها و جلسات من هم منعکس بشه

پاسخ
Alpha ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۹:۲۳

استاديم
عيدت مبارك

پاسخ
آذر ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۸

سلام محمد رضای عزیز
چقد جمع گرم و دوستانه ای ! بازم ابتکار! آفرین !
منم سال نو رو به همه تبریک میگم
امیدوارم همه سال خوبی همراه با شادی و موفقیت در پیش داشته باشن هرچند پارسال سال بدی داشتم و اتفاق های بدی برام افتاد …خیلی بد …انقد که انتظار نداشتم این سختی های زندگیو با این سن تجربه کنم و بدجوری خرد شدم اما هنوزم رو پاهام ایستادم و مقاومت کردم و بازم با همه تلخی های زندگیم دارم ادامش میدم !
محمد رضا میتونم بگم تو سالی که گذشت آشنایی خیلی اتفاقیم با سایتت و خودت چقد تاثیر خوبی رو زندگیم داشت و کلی انتظار کشیدم تا تونستم تو کلاس های مذاکرت شرکت کنم و از نزدیک باهات آشنا بشم واقعا افتخار میکنم از دانشجوهات هستم ، چقد کلاسات حرفات و کتابات و .. بهم کمک کرد که با قدرت بیشتر به زندگیم ادامه بدم ازت ممنونم و همیشه دعات میکنم !
محمدرضا هرچند الانم حال خوبی ندارم و قرار هست اتفاق بزرگی برام بیفته از نظر احساسی که کل زندگیمو میتونه عوض کنه بدجوری استرس دارم و منتظر حکمت خدا هستم که کاش همونی بشه که منم میخوام ! اگه این اتفاق بد باشه و اونی نشه که میخوام انقد درد آور که باز باید با تمام قدرتم رو پام وایسم و اما قلبم تیکه بشه و دم نزنم !
میدونم حرفام زیاد بود اما دیدم کجا بهتر از اینجا که منم کمی از حرفای دلمو بگم ، حرفای دلی که خریدار نداره !!
برای همه آرزو میکنم به آرزوهاشون برسن و خوب زندگی کنن و هیچ وقت از پا نیفتن و سلامت و شاد و موفق باشن
” هیچ دلی تنها نمونه “

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲:۵۵

آذر جان.
با وجودی که نوشته ات در مورد سختی ها و مشکلات بود،
اما روح امید و انگیزه در تک تک کلماتت موجود بود.
آرزو نمیکنم که سال جدید سال خوب و شیرینی باشه.
اما با تمام وجود آرزو می کنم در سال جدید تو بزرگتر و قوی تر از مشکلات پیش روی خودت باشی،
اونقدر بزرگ و قوی، که مشکلات رو نبینی و مانع رشد و پیشرفت و زندگیت نشن.

پاسخ
آذر ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۲

محمدرضای عزیز
ازت ممنونم ، حرفامو خوندی و جواب خیلی خوبی برام داشتی
اینکه تونستم حداقل کمی باهات حرف زده باشم با تو که بزرگترین استاد در زندگیم هستی مایه افتخار و خوشحالی منه!
از آرزوی قشنگت ممنونم بهم امید و انگیزه زیادی داد !
ممنونم ازت …
برات آرزوی بهترین ها رو دارم ! و برای همه آدما !

پاسخ
محمد جعفری ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۱

سال 91 که همزمان با افتخار آشنایی باشما بود و امسال پیش بینی سال خوبی رو برای زندگیم دارم.ایشالا هم که شما به آرمان هاتون بیشتر نزدیک بشین و بچه های گل سایت هم سال خوبی داشته باشن.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۲:۵۶

منم خیلی خوشحالم که امسال تو رو دیدم. روحیه و انگیزه و پیگیری شما، همیشه برای من الگو بوده
راستش من گاهی اوقات با دیدن بعضی رفتارهای نسل های بعد از خودم، انگیزه و انرزیم کم میشه.
اما دیدن دوستان خوبی مثل تو، بهم یادآوری میکنه که در هر عصری و نسلی، کسانی هستند که به بهتر شدن شرایط محیطی فکر میکنند.

پاسخ
رادین ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۲

با سلام
سالن نو مبارک .
لطف می کنی چند تا کتاب مفید در زمینه موفقیت و یا زندگینامه افراد موفق برای خواندن در تعطیلات معرفی کنی؟

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۳:۰۶

سلام رادین جان. سال نو تو هم مبارک باشه.
متأسفانه ما یکی از مشکلاتی که در فرهنگمون وجود داره اینه که زندگی انسانهای موفقی که در این فضای سیاسی و اقتصادی زندگی کرده و رشد کردند، خیلی در دسترس نیست و اگر هم هست کتابهای تجاری محسوب میشن تا آموزشی.
به همین دلیل من فکر میکنم مطالعه زندگی انسانهای موفق در شرق و غرب دنیا میتونه خیلی کمک باشه به شرطی که اونها رو در ذهنمون به فضای ایران امروز، ترجمه و تفسیر و تعبیر کنیم.
راستش با وجودی که ما رو شرقی میدونن، من احساسم این بوده که فضای ذهنی حاکم بر آسیای جنوب شرق، نوع زندگی و فرهنگشون، باعث میشه که مدل ذهنی اونها خیلی از ما دورتر باشه و من اگر بخوان انتخاب کنم ترجیح میدم مدل های اروپایی و آمریکایی رو ببینم و نکات مثبت اونها رو برداشت کنم و به نکاتی قابل استفاده در فرهنگ ایرانی ترجمه کنم.
اینکه زندگی چه کسانی رو بخونی بستگی داره که دنبال چی باشی.
اگر ذهن اقتصادی فعال تری لازم داری و خصوصاً اگر این روزها، نیم نگاهی به بازار طلا و بورس و ارز داری و به این جور سرمایه گذاری ها فکر میکنی، خوندن کتابهای مربوط به وارن بافت و مصاحبه هایی که با اون انجام شده می تونه مفید باشه
اگر به راه اندازی یک کسب و کار کوچک و بزرگ کردن یک مجموعه فکر میکنی، با وجودی که جامعه ما این روزها «اپل زده» شده، هنوز فکر میکنم در خوندن زندگی نامه های استیو جابز میشه نکات جالبی رو پیدا کرد. من سخنرانی Connecting the dots رو که توی دانشگاه استنفورد کرده خیلی الهام بخش می دونم. متن انگلیسی و ترجمه اش روی نت هست…
آدمهای موفق دیگه ای هم وجود دارند که می تونن الهام بخش باشن اما من نمیدونم که زندگی نامه های اونها به فارسی ترجمه شده یا نه. تحقیق میکنم همینجا بهت خبر میدم.

پاسخ
نیلوفر ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۸

به حباب نگران لب یک رود، قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم، خواهد رفت
آن چنانی که فقط، خاطره ای خواهد ماند
لحظه‏ها عریانند
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز

فقط خواستم سلامی عرض کنم و سال نو رو تبریک بگم. برای شما و همه‏ی انسانها بدون هیچ مرز و تقسیم بندی و محدودیتی از صمیم قلب شادی آرزو می‏کنم چون فکر می‏کنم آدمها هر جای دنیا که باشند یه جورایی به هم مربوطند و غمها و شادیهاشون روی هم تاثیر می‏ذاره و طبیعیه که با دیدن غم دیگران نمی‏شه شادی واقعی رو تجربه کرد و به معنای واقعی از زندگی لذت برد. اگر کار بزرگی نمی‏تونم انجام بدم آرزوهای خوب که می‏تونم داشته باشم. از میون همه‏ی حرفهای قشنگی که از تو وبلاگ‏های شما خوندم حتی اگه فقط یکیش هم روم تاثیر گذاشته باشه، شادم کرده باشه، به فکرم فرو برده باشه و کمک کرده باشه تا تغییر مثبتی داشته باشم، فکر می‏کنم اکه فقط یکی هم باشه(که بی‏نهایت بوده) وظیفه دارم به خاطر اون یک درس از شما تشکر کنم.
پس ممنونم استاد عزیز خیلی هم زیاد ممنونم.

پاسخ
shabanali ۱ فروردین، ۱۳۹۲ - ۳:۰۷

نیلوفر جان. ممنونم به خاطر شعر زیبایی که نقل کردی.
امیدوارم سال جدید، سال رشد همراه با آرامش برای تو باشه.
سالی سرشار از تلاش برای پیشرفت در عین لذت از وضعیت موجود.

پاسخ
هلن ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۷

سلام
سال نو رو به شما و همه دوستانتون تبریک میگم امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشین.
من چند ماهه که با وبسایتتون آشنا شدم ولی همیشه خواننده خاموش بودم و از فایل ها و نوشته تون استفاده کردم
میخوام که تو سال جدید دیگه خاموش نباشم و حرف بزنم البته اگه قابل باشم.
می خوام که ازتون تشکر کنم که باعث شدین اتفاقای قشنگی تو زندگیم بیفته و من مسیر فراموش کرده ی زندگیم رو دوباره پیدا کنم.
ممنونم که کلی نویسنده خوب بهمون معرفی کردین و باعث شدین بیشتر مطالعه کنیم.
ممنونم که باعث شدین برم و گردوخاک کتابهای شریعتی رو پاک کنم و دوباره بخونمشون ایندفعه با یه دید دیگه.
ممنونم که باعث شدین تلاش کنم که خودم رو بیشتر بشناسم.
ممنونم که هستین که بودنتون به ما انرژی مضاعف میده.
خوشحالم چون ازتون یاد گرفتم برای آنچه باور دارم باید ایستادگی کنم حتی اگه به معنای تنها ایستادن باشه. یاد گرفتم قوی ترین آدمها کسانی نیستند که همیشه پیروز میشوند، بلکه آنهایی هستند که وقتی می بازند، تسلیم نمیشوند. یاد گرفتم که گذشته را نمیتوان تغییر داد، نه فراموش کرد، نه اصلاح کرد و نه پاک کرد. فقط میتوان آن را پذیرفت و درس گرفت. و خیلی چیزای دیگه یاد گرفتم و خوشحالم از این بابت.
خوشحالم که هستین خوشحالم که شما رو میشناسم و خوشحال میشم که منو به عنوان شاگردی که دیر کرده قبول کنید.
براتون سالی پر از اتفاقای قشنگ آرزو دارم. امیدوارم همیشه شاد و سلامت و سرزنده باشین.

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۷:۳۶

هلن جان. بهترین خبری که میشه به آدمی مثل من داد اینه که خواننده های خاموشم با من حرف بزنن.
باور کن اگر حرفهای تو و بقیه دوستانم نباشه، برای باز کردن در و پنجره های این خانه مجازی، هیچ انگیزه ای نمی مونه.
ممنون که هستی…

پاسخ
fahimeh ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۶:۵۲

عمق نگرانی های ما فاصله ما را از خدا نشان می دهد.
سالی سرشار از آرامش و معرفت برای شما دوست و معلم مهربان آرزومندم.

پاسخ
احسان ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۳

سلام محمدرضای عزیز
سال نو مبارک
من امسال این خوش شانسی رو داشتم که در دانشگاه صنعت نفن با شما آشنا شدم .
امیدوارم سال خوبی داشته باشید .
در ضمن من این اوخر ایمیلی به شما فرستادم و لی شما هنوز جواب اون رو نداین .

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۶

سلام احسان جان. این اواخر حجم کار من بسیار زیاد بود و نتونستم اونطور که باید در خدمت دوستانم باشم. اما حتماً در عید تمام ایمیل ها رو می خونم و جبران مافات می کنم..

پاسخ
احسان ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۶

ممنون
موفق باشی .
منتظر می مونم

پاسخ
مسعود سمیعی نیا ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۶

سلام محمد رضا جان
من هم سال نو را خدمت شما و همه مخاطبان و دوستداران شما تبریک می گویم
سال گذشته سال بسیار خوبی برای اینجانب بود زیرا افتخار آشنایی با شما رو داشتم و توانستم ذره ای از تجربیات شما یاد بگیرم و از آنها استفاده کنم.
امیدوارم سال جدید سال سلامتی و موفقیت برای همه ایرانیان صادق باشد

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۰

ممنونم. امیدوارم امسال رابطه من با شما و بقیه دوستانم بیشتر از پیش دو طرفه و تعاملی بشه

پاسخ
الف ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۳

سلام

سال نو مبارک

پاسخ
سارا.ر ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۶

سلام، سال نو رو هم به شما مهندس محمد رضای عزیز و هم به همه خواننده های سایتتون تبریک میگم و از صمیم قلبم آرزو میکنم در سال جدید موفقیت، خوشبختی و از همه مهم تر سلامتی چشم انتظار لحظات قشنگ زندگیتون باشه
دلم میخواد سال جدید کم اشتباه باشه برام، توقعم از اطرافیانم کمتر باشه و از همه مهم تر همه رو اونجوری که هستن ببینم نه اونجوری که من دلم میخواد چون گاهی با واقعیت فاصله داره و مجبورم بتی که از بعضیا تو ذهنمون ساختم با دست خودم خراب کنم
پرحرفیم و ببخش
بهارت پر رنگ تر از همیشه

پاسخ
رامسر ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۰

سلام استاد کوزه گر سال خوبی داشته باشید

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۹

تعبیر جالبی بود از مشکلی که من بهش اشاره کرده بودم…

پاسخ
اسماعيل ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۹

بازم سلام
محمدرضا چند تا كتاب خوب و كاربردي در خصوص برنامه ريزي برام معرفي ميكني

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۰

یک کتاب خوب مدیریت زمان دیدم به اسم Leave the office earlier
یه جوری رو سایت یا خودش یا خلاصه اش رو به دست شما و سایر بچه ها می رسونم

پاسخ
اسماعيل راهگان ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۶

سلام و درود
محمدرضاي عزيز و دوستان خوب من
روزاي بد من تموم شد با فشار و رنجهاي فراوان
تجربه هاي نابي داشتم ميگن ادم تو روزاي بد قدر زندگي رو
ميفهمه و درساشو ياد ميگيره دوس دارم بنويسيد چگونه بدون رنج ميشه درساشو ياد گرفت

پاسخ
فائزه ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۱

سلام محمد رضای عزیز
الان که دارم کامنت میزارم دو ساعتی میشه که از تحویل سال گذشته. دعا میکنم سال جدید سال خوب , سال تحقق بخشیدن به ارزوهایی باشه که سالها به عشقشون از خواب بیدار می شدیم.میبینم اکثر کسایی که کامنت گذاشتن فارغ التحصیل و جویای کار هستند.خود من هم بعد از تعطیلات مصاحبه ای دارم که تعیین کننده رسیدن من به شغل مورد نظرمه.ممنون میشیم بیشتر در این مورد مطلبی ,بحثی , کتابی بنویسی یا معرفی بکنی.

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۴

حتماً فائزه جان. کاش جزئیات بیشتری رو به من ایمیل بزنی که من بتونم بیشتر کمک کنم.
Info@shabanali.com

پاسخ
رها(اسفند) ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۰

میتوانی هر چه میخواهی داشته باشی، اما نمیتوانی همه چیزهایی را که میخواهی داشته باشی.

You can have anything you want,but you can’t have everything you want
سلام زیباترین وموثرترین جمله ای که امسال ازتون یاد گرفتم این بود که بیشتر اوقات درذهنم تداعی میشه و تکرار میکنم.
با آرزوی سالی سرشار از لحظه های ناب برای شما و همه دوستانم در اینجا

پاسخ
محمدرضا نعمتی ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۴

سلام.عیدتون مبارک.دوستان بیایین تو این سال نو آرزو کنیم و یادمون باشه که هیچوقت به آرزوهامون شک نکنیم.

پاسخ
ش ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۱

سلام
عیدتون مبارک
من یه خواسته دارم.اگر دوست نداشتید خیلی ریلکس بهش توجه نکنید! 😉
شما شخصیت شناس خوبی هستید و میدونم همه دوستاتونو میشناسید.پس حتما تو این هشت ماه با روحیات و خلقیات من هم آشنا شدید.همه اینارو گفتم که ازتون خواهش کنم اگر امکانش هست یه کتابی بهم معرفی کنید که حرفهای زیادی برام داشته باشه.بتونم چیزای خوب ازش یادبگیرم که به درد زندگیم بخوره.البته متناسب با روحیات من.متشکرم
سال خیلی خوبی داشته باشید

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۲

دوست خوب من. یک فرصت کوتاه بهم بده امشب خونه که برم یک سر به کتاب خونه ام می زنم حتماً یک کتاب خوب پیدا میکنم برات.

پاسخ
ش ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۱

ممنونم استاد خوبم

پاسخ
ش ۵ فروردین، ۱۳۹۲ - ۸:۳۵

استاد جونم.
خیلی منتظرم…
یعنی اینقدر وحشتناکم که هیچ کتابی برام پیدا نشد؟! : )))))
چشام به در خشک شد 😉 🙂

پاسخ
Setareh ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۳

نه پیشاپیش
نه پساپس
همین حالا، درست تو لحظه ی تحویل سال فقط میخواستم یه چیز بگم :
استادم
سال، لحظه و تقویم جدیدتون مباااااااااااااااااااااااااااااارک

پاسخ
مرتضی ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۱

سلام؛
محمد رضای عزیز…
متخصصان تغذیه میگن صبح هاشیرینی خامه ای نخورید، چون ابتدا انرژی زیادی بهتون میده، ولی یک ساعت بعد انرژیش تموم میشه و ضعف میکنید. بجای اون چیزی مثل عدس بخورید که انرژی زیادی نمیده، ولی حداقل تا ظهر انرژی کم و مداومی بهتون تزریق میکنه.
در اصل فرقشون مثل شعله بنزین و گازوئیل میمونه که بنزین پر از هیاهوست ولی سریعاً فروکش میکنه و در عوض گازوئیل ملایم ولی مداوم و پرحرارت شعله میده.
بیشتر مواقع ما هم اینطوری هستیم، تو شرایطی قرار میگیرم که الهام زیادی میگیریم و تا چند روز پر از انرژی هستیم.
من فهمیده ام که چیزی که نیاز داریم، الهام نیست، بلکه انگیزه است، انگیزه ای که حتی اگر مثل الهام پر حرارت نیست، حداقل مداوم ما رو گرم کنه.
دریافته ام که الهام زود گذر ما رو از مسیر خارج میکنه. و پس از فروکش، درگیر الهام بعدی میشیم و مجدداً تا چند روز در رویای بیهوده سپری میکنیم.
چیکار کنیم که بسیر الهام ها نشیم و قدرت خودمون رو صرف انگیزه هامون کنیم؟ چیکار کنیم که درونمون یه انرژی دائمی داشته باشیم که تضمین کنه تا انتهای مسیر کنارمونه، و میان راه تنها نمیمونیم؟

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۹

مرتضی جان. این سوال من هم هست. دارم راجع بهش فکر میکنم و کتاب میخونم. تو همین چند روزه زیر همین پست راجع بهش با هم حرف میزنیم. خیلی زود…

پاسخ
sheyda ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۹:۰۹

سلام آقای شعبانعلی
این اولین باری هست که دارم اینجا کامنت میذارم.با این که تقریبا هشت ماهه که با شما و وبسایتتون آشنا شدم و هر روز به اینجا سر میزنم و هم از پست های شما هم از نظرات دوستان لذت میبرم.
یکی از بهترین اتفاقات زندگی من در این سال آشنایی با شما بود.خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم و میگیرم.
امیدوارم سال 92 براتون ساال خوب و پربرکتی باشه.امیدوارم خودمم دیگه مخاطب خاموش نباشم.
در ضمن من همراه 74ی وبسایت شما هستم.

پاسخ
shabanali ۳۰ اسفند، ۱۳۹۱ - ۹:۵۷

خوشحالم که شیدا جان برام حرف زدی. من ارتباط یک طرفه رو دوست ندارم. دوست دارم که دوستانم رو بشناسم و حرفشون رو بشنوم و در این خانه مجازی کنارشون زندگی کنم.
باز هم برای من و بچه ها، حرف بزن…

پاسخ
1 2 3 4 5

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.