خانه » متمم = محل توسعه مهارتهای فردی من

متمم = محل توسعه مهارتهای فردی من

توسط محمدرضا شعبانعلی
توسعه مهارتهای فردی

در اینجا می‌خواهم برای شما ریشه‌ی شکل‌گیری طرح متمم را بگویم.

برای اینکه علت شکل‌گیری متمم را – از نگاه من – بهتر درک کنید، مجبورم کمی حرف‌های شخصی بزنم.

برای کسانی که از گذشته‌ی من کمتر اطلاع دارند، باید بگویم که از حدود ۱۴ سالگی مطالعه بسیار جدی و منظم را شروع کردم (نخستین کتاب جدی که در دوم راهنمایی خواندم برنامه ریزی اسمبلی برای ریزپردازنده 6510 بود که برای من اولین کتاب علمی انگلیسی هم محسوب میشد).

در دوران دبیرستان و دانشگاه، به حوزه‌های مختلف سر می‌زدم و پراکنده مطالعه می‌کردم.

یادگیری چند زبان برنامه‌نویسی، مطالعه در زمینه هوش مصنوعی و الگوریتم ژنتیک، مطالعه تاریخ و فلسفه، خواندن تاریخ تمدن ویل دورانت، کار در حوزه هایی مثل اتوماسیون صنعتی، مطالعه در زمینه مدیریت صنعتی (برای اینکه در کمک به راه اندازی کارخانجات که شغل اصلی من بود توانمندتر شوم)، پیگیری مباحث مدیریت و مذاکره، همه و همه، مطالبی بود که به صورت کتاب و جزوه و پرس‌و‌جو از دیگران انجام شد.

این برنامه را می‌توانم چنین خلاصه کنم که طی حدود پانزده سال، کار می‌کردم و کم می‌خوابیدم و وقتم به مطالعه‌ی روزانه ده‌ها صفحه کتاب و مقاله می‌گذشت.

آنها که من را بهتر می‌شناسند میدانند که به علت وضعیت خانوادگی و نیز نوع صنایعی که در آنها کار کردم، و همین‌طور کار در ضمن تحصیل که فرصت حضور منظم در دانشگاه را از من گرفت، عملاً ناگزیر بوده‌ام که بسیاری از چیزها را به صورت خودآموز یاد بگیرم و امکان استفاده از «آموزش و یادگیری ساختاریافته» تا حد زیادی برایم فراهم نبوده است.

امروز وقتی به گذشته بر میگردم و به آن حجم از مطالعه و تلاش و کم‌خوابی و بی‌خوابی و آوارگی در این‌سو و آن‌سو فکر می‌کنم، می‌بینم که برای قرار گرفتن در این‌جایی که امروز هستم – مستقل از این‌که وضعیت فعلی را چقدر مطلوب بدانیم – می‌شد کمتر از این هم کار کرد.

می‌شد به جای هر ده کتابی که خواندم، تنها یکی را خواند؛ به شرطی که کسی بود که راهنمایی‌ام کند.

می‌شد بسیاری از تجربه‌ها را بدون «تلخی تجربه کردن» از «مدیران مجرب» شنید و به‌کار گرفت.

و خلاصه اینکه این مسیر پانزده تا بیست ساله را شاید می‌شد در چهار یا پنج سال طی کرد.

اخیراً که تصمیم گرفتم فعالیتهای آموزشی در فضای «حقیقی» را محدودتر کنم و به کارهای شخصی بپردازم، فرصتی دست داد تا آموزش در فضای مجازی را پر رنگ تر از قبل پیگیری کنم.

این بود که تصمیم گرفتم متمم را راه بیندازم. متمم به دو معنا:

  • متمم به معنای تمام کننده‌ی آموزش‌های دانشگاهی، برای ما که می‌دانیم آموزش‌های تخصصی دانشگاهی به تنهایی برای رشد و پیشرفت کافی نیست (به فرض که بپذیریم که در حوزه‌ی تخصصی، مفید است)
  • متمم به عنوان مخفف عبارت «محلی برای توسعه مهارتهای من».

امیدم این است که متمم به دیگران کمک کند تا بر خلاف آن‌چه بر من گذشت، مسیر رشد و یادگیری را با راندمان بیشتر و اثربخشی بالاتر طی کنند و با صرف منابع کمتر، به دستاوردهای بیشتری دست پیدا کنند.

من و همکارانم در متمم، ادعا نداریم که آنچه می‌گوییم و آن‌چه انجام می‌دهیم، بهترین روش یا تنها روش توسعه‌ی مهارتها است. اما به هر حال، گامی کوچک است که در حد درک و توان خود، برداشته‌ایم و تا جایی که بتوانیم، ادامه می‌دهیم.

پی نوشت اول: اگر می‌خواهید معرفی مختصری از متمم را بخوانید، فایل PDF زیر را دانلود کنید و بخوانید:

[icon name=”file-pdf-o” class=”” unprefixed_class=””] دانلود فایل PDF معرفی متمم

پی نوشت دوم: یک بار نوشته‌ام که چرا دوست ندارم اصطلاح سایت متمم و وب سایت متمم را به‌کار ببرم و متمم را ترجیح می‌دهم. اگر وقت و حوصله داشتید آن را بخوانید: این یک پست نیست؛ شما هم بازدیدکننده نیستید

پی‌نوشت سوم: برخی از درس‌های مطرح شده در متمم را در ادامه آورده‌ام.

آموزش زبان انگلیسی

آموزش ارتباطات و مذاکره

خودشناسی

دوره MBA

کارآفرینی

کسب و کار دیجیتال

فایل‌های صوتی آموزش مذاکره

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

91 دیدگاه

منصوری ۱۵ مهر، ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۴

سلام و عرض ادب استاد عزیز خدا قوت
بخاطر ضعیف بودن اینترنت و وقت گیر بودن، اگه ترتیبی اتخاذ فرمائید یکجا
به فایلهای صوتی دسترسی داشته باشیم بسیار لطف بزرگی می کنید چون بنده
بخاطر شرایط و موقعیت نامساعد متاسفانه امکان دانلود همه فایلهای مورد
نیاز رو ندارم و از محتوای بسیار غنی این فایل ها توسط استاد محروم میشم.
امیدوارم راهنمائی فرمائید تا زودتر به فایلهای مورد نیازم دسترسی داشته
باشم.
هرچند این خواسته را به تیم متمم ارسال کردم و جوابشون متاسفانه منفی بود ولی امیدوارم خود استاد با درایت و لطف بی مثالشون این خواسته ما را محقق کنند.
منتظر پاسخ استاد گرامی هستیم.
سپاس بیکران.

پاسخ
Monir ۲۱ مرداد، ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۵

سلام
آشنا شدن با شما و سایتتون از جمله اتفاقهای خوب زندگی من بود. از اون اتفاقها که نور میشه تو زندگیت و تا مدتها راه و مسیر رو برات روشن میکنه. به خاطر همه تلاشهاتون ممنون و سپاسگزارم.

پاسخ
سمیه ۱۲ اردیبهشت، ۱۳۹۳ - ۷:۴۵

سلام. با تشکر از احساس مسولیت شما. امیدوارم در دستیابی به هدفتان پیروز وسربلند باشید

پاسخ
لیلی ۱۱ اسفند، ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۹

با سلام و ادب خدمت محمدرضا استاد عزیزم

استاد ازتون خواهشی دارم که کتابها یا سایتهایی که در زمینه هوش اجتماعی هستند بهم معرفی کنید.

من تو این زمینه مشکل دارم که تو جمع نمیتونم فضا رو به نفع خودم عوض کنم.کسی حرفی میزنه که واقعا قصد ناراحت

کردنموداره نمیدونم چه عکس العملی نشون بدم بیشتر سکوت میکنم.لطفا پیشنهادتونو به ایمیلم بفرستید.

پیشاپیش ازتون ممنونم.

پاسخ
moeen ۹ بهمن، ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۸

با سلام
بنده هم حاضرم در این طرح خوب و ارزشمند شما مشارکت داشته باشم

پاسخ
علیرضا ۲۸ دی، ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۷

با سلام
شاید یه نفری نتونید به همه چیز برسید ، کارها رو بین بچه ها تقیم کنید ، من از همین الان برای همکاری حاضرم

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی ۲۸ دی، ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۷

علیرضا جان. یک نفری منظورت چیه؟
تیم ما ۲۳ نفر آدمه با چند ده میلیون تومن هزینه‌ی ماهیانه!

پاسخ
علیرضا ۴ بهمن، ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۹

پس کارتون حساب شدست ، موفق باشید .

پاسخ
لیلی فراهانی ۱۱ دی، ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۷

دقیقا با حرف شما موافقم.
من فرزند اول خونه بودم و توی خیلی از کارام یه بزرگتری که سنش از من دور نباشه نداشتم همه چیز و خودمم تجربه کردم و یاد گرفتم ولی برای خواهر و برادر کوچیکم راهنمای خیلی خوبی بودم خیلی راحتتر مسیرشون رو پیدا میکردند و خیلی به روز تر بودند. خیلی جاها اشتباه تصمیم گرفتم و راهمو دور کردم که اگه یه راهنمای خوب داشتم این اتفاق نمی افتاد.
این طرحتون عالیه

پاسخ
شیلا ۳۰ مهر، ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۸

روز وقتی به گذشته بر میگردم و به انبوه مطالعه ها و تلاشها و سالها کم خوابی و بیخوابی و آوارگی در فرودگاههای مختلف در نقاط مختلف جهان و هزاران کتابی که هنوز با من از محلی به محل دیگر جابجا میشود نگاه میکنم، میبینم که برای قرار گرفتن در اینجا که هم اکنون هستم، میشد کمتر از این هم کار کرد. میشد به جای هر ده کتابی که خوانده ام، تنها یکی را خواند به شرطی که کسی بود که راهنماییم کند. میشد بسیاری از تجربه ها را بدون «تلخی تجربه کردن» از «مدیران مجرب» شنید و خلاصه اینکه این مسیر ۲۰ ساله را میشد در سه یا چهار سال هم طی کرد.

فقط میگم تمام حرف دل منو زدید و ایکاش کسی بود راهنمایی کنه حتی همین الان

پاسخ
فراز سیفی ۲۷ شهریور، ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۱

سلام آقای مهندس شعبانعلی
چقدر نیاز داشتم تو این طرح قشنگت شرکت کنم ولی افسوس که بارها و بارها ثبت نام کردم ولی دریغ از یک خبر…

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی ۲۷ شهریور، ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۳

فراز جان خودم پیگیری میکنم.

پاسخ
آرزو ۱۶ آبان، ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۸

سلام
دنیا به اشخاصی مثل شما نیاز داره.سپاسگزارم بخاطر این کار خیرتون. متاسفانه منم ثبت نام کردم ولی مطلبی برام ارسال نشد.باید چکار کنم؟

پاسخ
فراز سیفی ۹ شهریور، ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۵

محمد رضا شعبانعلی آشنایی با تو زندگی منو تغییر داد…
ازت ممنونم و بهت افتخار میکنم.

پاسخ
ملیحه خمر ۷ شهریور، ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۱

سلام.من22سالمه و دانشجوی سال آخر مهندسی مکانیک هستم
آقای مهندس من به زمینه طراحی موتور خودرو خیلی علاقه دارم اما از طرفی بهpiping علاقه دارم(البته کمتر) و هم بازاز کار بهتری داره به نظر شما در کدوم زمینه به یادگیری بیشتر(و همچنین انجام پروژه)اقدام کنم؟
باتشکر.

پاسخ
ندا ۱۸ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۶

خیلی ازتون ممنونم این همه توجه برای کسانی که حتی شاید یکبار هم آنها رانبینید بینظیره شما واقعا استاد فوق العاده و قابل تقدیری هستید امیدوارم با پیگیری مطالب شما گوشه ای از زحماتتان را جبران کنیم استاد عزیز منتظریم

پاسخ
مهسیما ۱۷ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۱

در کمال افتخار حاضر به همکاری با در اختیار گذاشتن تجارب شخصی و اطلاعات مرتب هستم .
ارادتمند شما

پاسخ
عسگری-پوریا ۱۷ تیر، ۱۳۹۲ - ۰:۴۷

من همیشه نظرم می دم و همیشه نظرهایی برای گفتن دارم.
اما این بار چنان در وجد به سر می برم و چنان مبهوتم که ترجیح می دهم چیزی نگم.
فقط منتظرم.
البته همراه خواهم شد.

پاسخ
ارش محبوبی ۱۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۸

واقعا ممنون محمدرضا جان ممنون از این همه روشن فکری ممنون از این همه تلاش ممنون از تمام کارهایی که میکنی ممنون از این که هستی . فقط همچین انسان سخت کوش و با ارزشی مثل تو میتونه به فکر باشه . ممنون محمد جان ……ممنون

پاسخ
ز.احمدی ۱۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۷

بی نهایت سپاس برای کمک های بزرگ و بی دریغتون.

پاسخ
azam ۱۳ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۴

سلام.مشتاقانه این طرح را دنبال میکنم.عالیه.
فقط پیشنهادی که دارم علاوه بر طبقه بندی که انجام میدید به نام طرح متمم شماره گذاری هم انجام بشه که دنبال کردنش راحتتر باشه و هیچکدوم از قلم نیفته.
بسیار سپاسگزارم.

پاسخ
محمدرضا ۱۲ تیر، ۱۳۹۲ - ۰:۵۲

سلام استاد
منم یه محمدرضا هستم البته در آستانه 27 سالگی، که ممکنه بتونید درکش کنید. با یه کوله بار تجربیات تلخ، با دنیایی امید و آرزو و خیرخواهی، با یه عالمه تلاشی که با دوستی و خوشی شروع میشه به پیش میره و نهایتن از دستش خارج میشه. چند ساله که در زمینه فروش و بازاریابی کار میکنم با یه عالمه دستاورد از صنفهای محتلف البته دستاوردهایی که قبل از رسوندنشون به اوج از دستم در میاد! مثل مادری شدم که یه بچه رو با همه سختی و شیرینیش به دنیا میاره اما موقعی که اون بچه میخواد زبون وا کنه و برای مادرش شیرین زبونی کنه با زور اونو ازش جدا میکنن! آقای دکتر اگر یه نفر از تجربه کردن خسته شده باشه و یاس و دلسردی کم کم شروع کنه به خوردن روحش باید چه کار کنه؟

پاسخ
شادی ۱۰ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۷:۱۹

خیلی ممنون از وقت و انرژی که برای این کار میزارید…

پاسخ
حمید ۹ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۲

سلام. امروز اولین باره که اینجا اومدم (از راه سایت دکتر شیری) فکر کنم زمان خوبی رسیدم. از دیدن این طرح متمم انقدر خوشحال شدم که دیگه حسرت دیر اومدن به اینجا رو نخورم. میخوام همراهتون بشم البته تا جایی که مطالعات شخصیم اجازه بده.

پاسخ
آوا ۹ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۱

سلام جناب آقای شعبانعلی
من دانشجوی رشته ی mba هستم و در مرحله شروع پایان نامه. به نظرتون با برنامه های توسعه مهارتهای فردی همراه بشم یا به اولویت پایان نامه برسم ؟ به نظر شما این فعالیت به جلو رفتن پایان نامه م لطمه نمیزنه؟ لطفا راهنماییم کنید.خیلی ممنون

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی ۹ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۶

من در ذهنم اینه که هر فرد، هفته ای 3 تا 4 ساعت رو به این برنامه اختصاص بده. احساس نمیکنم این چهار ساعت در هفته مانع جدی در مسیر کارهای دیگه باشه. ضمن اینکه – امیدوارم – احساس خوب و انرژی که بهمون میده بتونه اون زمان رو جبران بکنه

پاسخ
فاطمه ۹ تیر، ۱۳۹۲ - ۹:۳۳

نقشه‌های جهان به چه درد می‌خورند
نقشه‌های تو را دوست دارم
که برای من می‌کشی
خطوط مرزی و رودخانه‌ها … متروها … خانه‌ها
نقشه‌ی کوچک‌ات را دوست دارم
که دیده‌بانان چهار سویش
از برج مراقبه با صدای بلند با هم صحبت می‌کنند
و من این‌سو تا آن‌سویش را
با غلتی طی می‌کنم .

“شمس لنگرودی”

پاسخ
محسن ۸ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۰

واقعا عالیه استاد . شما اولین کسی هستید که درد دل منرو گفت .
یادمه وقتی سال اول دانشگاهم اینقدر شور شوق داشتم که هر کسی میدیدم که حتی یک ترم از خودم بالاتره ازش میپرسیدم . من چیکارکنم .شما چیکار میکنی. چیکارکنم موفق بشم ….
البته . راهنمایی که نمیگرفتم .هیچ. حتی استادایی بودن که الان که نگاه میکنم. میبینم راهنمایی غلطشون زندگیمو تغییر داد. یا دست کم نزاشت جهش خواصی یکنه.

پاسخ
فاطمه ۸ تیر، ۱۳۹۲ - ۹:۰۲

واقعا ممنونم كه انقدر صادقانه تمام تجربياتتون رو در اختيارمون قرار ميديد
من مهارت خاصي تو اين سن و سال ندارم 🙁 ولي اميدوارم همپاي طرح شما پيش برم باشد كه ما هم مهارتي در زندگي پيدا كنيم

پاسخ
آرشام ۷ تیر، ۱۳۹۲ - ۴:۰۱

امیدوارم کتابهایی برای خواندن، سایتهایی برای دیدن، تحقیقاتی برای انجام دادن، تمرینهایی برای افزایش توانمندیها به گونه ای همیشگی و کامل باشند طوری که مسیر رو نشون بدهند.آمین

پاسخ
فرامرز ۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۲

من کمی از این طرح خبر داشتم – اگر اشتباه نکرده باشم-امیدوارم هدفمند باشه و از الان نقشه راه در نظرت باشه .

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی ۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۵

این طرح در واقع قراره که سر و سامانی بده به حرکت های موردی من:
رادیو مذاکره، نقشه راه موفقیت، نقل قول ها، معرفی کتاب ها و … همگی تا به حال به صورت پراکنده جلو رفته اند. حالا که احساس میکنم مخاطب ها مشخص شده اند و میشود سازمان یافته تر جلو رفت، در واقع دارم چارچوبی تعریف میکنم که فعالیتها به تدریج همه در آن بگنجند.
اما بدیهی است که چارچوبی که من و چند تن از دوستانم طراحی کرده ایم، کامل نیست. بازخوردها باعث خواهد شد که این چارچوب بهتر و کاملتر شود…

پاسخ
پرویز ۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۲

سلام،
این جا خیلی تغییر کرده به خصوص برای من که بیشتر از طریق فید ریدر می‌خونم یه جورایی گیج کننده بود.
خیلی ممنون بابت این دوره‌ و تمام فایلهای رادیو مذاکره، خیلی از آدم‌ها شاید این قدر متواضع نباشن که راه خوبی رو که می شناسن به سادگی در اختیار افراد قرار بدهند، از این به بعد منتظر این هستم که هر هفته یه راه از پیشنهادات رو بخونم.

روز خوبی داشته باشی

پاسخ
NAJMEH ۶ تیر، ۱۳۹۲ - ۰:۵۹

ممنون از لطف شما
میخواستم اگر کتاب ” موج سوم ” الوین تافلر را مطالعه نموده اید نظرتان را در موردش بدانم .

پاسخ
آزاد ۵ تیر، ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۰

چند سطری رو نوشتین که هزاران سطر رو به خودش چذب میکنه. چند سالی بود که به دنبال سوالاتم ده‌ها کتاب خوندم و از ده‌ها نفر مشورت گرفتم و اونچه نصیبم شد، چیزی جز تردید بیشتر نبود.
در اوایل امسال شروع به نوشتن کتابی کردم به نام “there is no secret in the darkness” و در اون توضیح دادم که تا چه حد افرادی در سنین من، درگیر تجربیات دیگران میشوند و مزه ی بعضی میوه ها را قبل از چشیدنشان درک میکنند… در واقع چیزی که نتیجه گرفتم آن بود که تجربه کردن جزو لاینفک زندگانی ماست. ممکنه من در اثر مشورت از مراحلی از زندگیم باسرعت بیشتری عبور کنم، اما قطعن مراحلی مراحلی خواهد بود که هیچ کس در موردش چیزی به من نگفته.

پاسخ
1 2

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.