در اینجا میخواهم برای شما ریشهی شکلگیری طرح متمم را بگویم.
برای اینکه علت شکلگیری متمم را – از نگاه من – بهتر درک کنید، مجبورم کمی حرفهای شخصی بزنم.
برای کسانی که از گذشتهی من کمتر اطلاع دارند، باید بگویم که از حدود ۱۴ سالگی مطالعه بسیار جدی و منظم را شروع کردم (نخستین کتاب جدی که در دوم راهنمایی خواندم برنامه ریزی اسمبلی برای ریزپردازنده ۶۵۱۰ بود که برای من اولین کتاب علمی انگلیسی هم محسوب میشد).
در دوران دبیرستان و دانشگاه، به حوزههای مختلف سر میزدم و پراکنده مطالعه میکردم.
یادگیری چند زبان برنامهنویسی، مطالعه در زمینه هوش مصنوعی و الگوریتم ژنتیک، مطالعه تاریخ و فلسفه، خواندن تاریخ تمدن ویل دورانت، کار در حوزه هایی مثل اتوماسیون صنعتی، مطالعه در زمینه مدیریت صنعتی (برای اینکه در کمک به راه اندازی کارخانجات که شغل اصلی من بود توانمندتر شوم)، پیگیری مباحث مدیریت و مذاکره، همه و همه، مطالبی بود که به صورت کتاب و جزوه و پرسوجو از دیگران انجام شد.
این برنامه را میتوانم چنین خلاصه کنم که طی حدود پانزده سال، کار میکردم و کم میخوابیدم و وقتم به مطالعهی روزانه دهها صفحه کتاب و مقاله میگذشت.
آنها که من را بهتر میشناسند میدانند که به علت وضعیت خانوادگی و نیز نوع صنایعی که در آنها کار کردم، و همینطور کار در ضمن تحصیل که فرصت حضور منظم در دانشگاه را از من گرفت، عملاً ناگزیر بودهام که بسیاری از چیزها را به صورت خودآموز یاد بگیرم و امکان استفاده از «آموزش و یادگیری ساختاریافته» تا حد زیادی برایم فراهم نبوده است.
امروز وقتی به گذشته بر میگردم و به آن حجم از مطالعه و تلاش و کمخوابی و بیخوابی و آوارگی در اینسو و آنسو فکر میکنم، میبینم که برای قرار گرفتن در اینجایی که امروز هستم – مستقل از اینکه وضعیت فعلی را چقدر مطلوب بدانیم – میشد کمتر از این هم کار کرد.
میشد به جای هر ده کتابی که خواندم، تنها یکی را خواند؛ به شرطی که کسی بود که راهنماییام کند.
میشد بسیاری از تجربهها را بدون «تلخی تجربه کردن» از «مدیران مجرب» شنید و بهکار گرفت.
و خلاصه اینکه این مسیر پانزده تا بیست ساله را شاید میشد در چهار یا پنج سال طی کرد.
اخیراً که تصمیم گرفتم فعالیتهای آموزشی در فضای «حقیقی» را محدودتر کنم و به کارهای شخصی بپردازم، فرصتی دست داد تا آموزش در فضای مجازی را پر رنگ تر از قبل پیگیری کنم.
این بود که تصمیم گرفتم متمم را راه بیندازم. متمم به دو معنا:
- متمم به معنای تمام کنندهی آموزشهای دانشگاهی، برای ما که میدانیم آموزشهای تخصصی دانشگاهی به تنهایی برای رشد و پیشرفت کافی نیست (به فرض که بپذیریم که در حوزهی تخصصی، مفید است)
- متمم به عنوان مخفف عبارت «محلی برای توسعه مهارتهای من».
امیدم این است که متمم به دیگران کمک کند تا بر خلاف آنچه بر من گذشت، مسیر رشد و یادگیری را با راندمان بیشتر و اثربخشی بالاتر طی کنند و با صرف منابع کمتر، به دستاوردهای بیشتری دست پیدا کنند.
من و همکارانم در متمم، ادعا نداریم که آنچه میگوییم و آنچه انجام میدهیم، بهترین روش یا تنها روش توسعهی مهارتها است. اما به هر حال، گامی کوچک است که در حد درک و توان خود، برداشتهایم و تا جایی که بتوانیم، ادامه میدهیم.
پی نوشت اول: اگر میخواهید معرفی مختصری از متمم را بخوانید، فایل PDF زیر را دانلود کنید و بخوانید:
پی نوشت دوم: یک بار نوشتهام که چرا دوست ندارم اصطلاح سایت متمم و وب سایت متمم را بهکار ببرم و متمم را ترجیح میدهم. اگر وقت و حوصله داشتید آن را بخوانید: این یک پست نیست؛ شما هم بازدیدکننده نیستید
پینوشت سوم: برخی از درسهای مطرح شده در متمم را در ادامه آوردهام.
بسیار کار بجا ونیکویی است اتفاقا یک دلیل عمده بازدید روزانه من از سایت شما همین کسب اگاهی در اموری است که من هیچ زمینه اشنایی ندارم یقین دارم که سایت پربار تر خواهد شد
این یعنی فراشناخت. یعنی مدیریت اجرایی. چیزی که من خیلی جای کمبودش را احساس میکنم تو زندگی شخصی و به جز یک دوست کسی دیگر درکم نمی کند. خبر این اتفاق را به دوستم میدهم. بی صبرانه منتظرم.
استاد اينقدر مى گى ميل بزنيد ، جواب بده ، من منتظرتم
سلام
من سپاس گذار معلمی هستم که اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه ها را (دکتر شریعتی)
الان که که این پیام دارم بهتون میدم حدود ۵ ساعت چشم از روی سایتتون بر نداشتم.فکر میکنم معدود کسانی هستید که عاشقانه می اموزید.بدون اینکه مثل اکثر سایت ها که تا یه مطلب بدرد بخوری دیدی باید به درگاه بانک بری.واقعا نوشته هاتون یه حالو هوای دیگه به خواننده میده.لازم دیدم تشکر کنم و آرزوی سلامثی دارم واستون و همیشه پایدار باشید.
و روز به روز بهتر و قویتر شید.
سلام
این روندی که دارین شروع می کنید عالیه و این که با روش های مطالعه و یادداشت برداری باشه عالی تر،اینکه چیکار کنیم که کتابهایی که الان میخونیم و شاید ۳ سال بعد به ندرت چیزی ازش به یادمون باشه رو بشه به این روش باز خوانی کرد،من خودم با مقوله خلاصه برداری مشکل دارم چون با توجه به اسمش که باید حجمش از مطلب اصلی کمتر باشه ولی خیلی تغییری نمیکنه! اگرراهنماییمون کنید که چطور عمقی تر میشه خوند و رو مطالعه تمرکز بیشتری داشت ممنون میشم.
خسته نباشید واقعا.
محمدرضا دوستت داریم!
خیلی ازت ممنونم به خاطر این کاربزرگ
تازه خواننده هاهم میتونن هرچی که در زمینه ای که شما معرفی میکنی از کتاب و سایت تو کامنت بگن و شما مهرتایید یا تکذیب بهش بزنی(درجهت افزایش بهره وری)
ایده خیلی خوبیه. چند وقت پیش داشتم با خودم میگفتم عمر من تا حالا همش به تجربه کردن گذشت، در مورد همه چیز! اگه راهنمایی داشتم خیلی مسیرها رو کوتاهتر، تو زمان کمتر، با هزینه کمتر طی میکردم. الان دیگه این سیستم راهنما رو کاملتر از قبل روی کامپیوتر ذهن خودم نصب کردم. یکی از شکایتهام همیشه این بود که الگو درست حسابی ندارم . . .
“..خلاصه اینکه این مسیر ۲۰ ساله را میشد در سه یا چهار سال هم طی کرد…”
اینو جدی گفتید ؟؟ باورش یه کم سخته .
اگه اینطوری باشه خیلی آزمون و خطا کردید .
البته در بقیه زمینه ها کاملاً برعکسه . در این سن کم ، دهها هزار دانشجو ، صدها میلیون دلار قرارداد..
آدم افسرده و دلسرد میشه وقتی میزان فاصله ش رو با آدمی مثل شما اندازه میگیره .
در این جور مواقع والدم به کودکم میگه :”جمع کن بساط بلندپروازی و فکرهای بزرگ رو با این کارنامه ت، خاک بر سرت …بییپ” ، بالغم کمی مودب تره .
به هرحال
برنامه فوق العاده ایه. امیدوارم (لطفاً)فرصت کافی برای این متمم داشته باشید .
یه نکته بی ربط: کاش چندتا عکس از کتابخونه تون میذاشتید تو سایت . طوریکه عنوان کتابها قابل خوندن باشه.
هر چی خوبی تو دنیاست مال تو ….
بهترینی به خدا 🙂
محمد رضا یه چیزی میگم نگو نه که دلخور میشم 🙂
((موفقیتهای شما به خاطر همین متفاوت بودنتونه))
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست ////رهروی باید جهان سوزی نه خامی بیغمی
پیر……مرشد…راهنما ……چیزایی هستن که گاه فراموش و گاهی زیادی بزرگ میشن.
شما هم پیر راه ما باش 🙂
?How can I ever repay you
Iَve said it , and so have you
How can I ever in all this world
?Repay the things you do
Perhaps I never can repay
,To you….or you to me
But we can pass that kindness on
.To others we may see
…And though you never need my help
I pray you never do
By helping other, Iَ ll repay
.My heartfell dept to you
به قول یکی راه جبرانش اینه که همین کارا رو واسه یکی دیگه انجام بدی..
درود
کمی هم در مورد Information Overload و مصیبتی که واسه فرد درست میکنه بنویسی خوبه ها.
درود بر شما، درود…
با سلام و احترام
تمام ایده های شما احساس شعف در مخاطبین را بر می انگیزاند، امیدوارم زمینه های ذیل نیز در برنامه تان باشد:
۱- بهبود وضعیت تندخوانی با توجه به اینکه بطور متوسط تعداد کلمات در دقیقه در کشور ۱۵۰ الی ۲۰۰ کلمه است ولی در کشورهای اروپایی و ژاپن بین ۹۰۰ الی ۱۲۰۰ کلمه است .(اگر میانگین زمان مطالعه را نیز محاسبه کنیم تفاوت فاحشی وجود خواهد داشت )
۲- معرفی کتاب توسط جنابعالی و مطالعه همزمان مخاطبین و ارائه نظر توسط آنها .
۳- درصورت امکان رسالت تراست زون ( حداقل نیمه دوم کتاب رقابت ارائه گردد) نیز دنبال گردد.
۴- رادیو مذاکره که از بهترین های سایت جنابعالی می باشد فراموش نگردد .
به هر حال تمام مطالب فوق خواسته زیاد ما مخاطبین می باشد که به دلیل وابستگی به جنابعالی و مطالب سایت می باشد زیرا اثر بخشی آنها در زندگی کاری و اجتماعی به وضوخ لمس می گردد.
خيلي خيلي خوبه . من كه به شدت موافقم . . .
یاد هدیه شب یلداتون افتادم
تو اون مصاحبه ازتون پرسیدن: افضل اعمال چیه؟
و شما گفتید:خوشحال کردن دیگران
این حس چیزی فراتر از خوشحال کردنه
خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی ممنون
منم میتونم نظر بدم؟ 😀
درودی بر شما ….
با سپاس قراوان
محمد رضای عزیز ،کار گرانقدرت رو اگر امکان داشته باشه که با یکی از نوشته های تحلیلی ات در زمینه “مهارت های مطالعه” و یادداشت بردای شروع کنی ، عالی میشه
ممنون که هستی و مینویسی …
مسعود جان.
پیشنهادت خیلی منطقیه و به نظرم میتونه بهترین شروع باشه.
چشم.
این کار رو انجام میدم و با توجه به اینکه این نوع کار رو فرد دیگری هم تا حالا به این شکل انجام نداده، از تو، و از بقیه دوستانی که این کامنت رو میخونند، خواهش میکنم راجع به بقیه مسیر هم، هر جا نظری به ذهنشون رسید حتماً بنویسند.
اولین نوشته در مورد مطالعه خواهد بود…
سلام محمدرضای عزیز.
خیلی ممنون از این کارِت. واقعاً عالیه.
من همونطور که قبلاً هم گفته بودم تو بحث “رویدادهای جدید برای روزنوشته ها” به نظرم این کار باید تو یه طبقه بندی خیلی خیلی خوب صورت بگیره (مثلاً زمینه های اصلی و زیر شاخه ها، مدیریت > مدیریت استراتژيک > [کتاب ها و سایت ها و مقالات بنیادین]) که مطمئناً شما بهتر از ما میدونی این موضوع رو و سازماندهیش رو و واقعاً این خدمتت روزها و کاهش هزینه ها و آرامش زیادی به ماها می بخشه. ممنوم ازت
آقا محمد رضا
با توجه به فرهنگ “شفاهی” غلیظ ما در اقشار مختلف جامعه و در سنین متفاوت ،خوب میشه برای متمم توصیه های “مطالعه بهتر و بیشتر” که مرقوم میکنی ، راهکارهایت را در زمینه رقیق سازی این رویه و تقویت فرهنگ” مکتوب و الکترونیک” در مطالعات و گزارشات شخصی و شغلی خود ، ارائه دهی.
از مکمل ” رادیو مذاکره + آرشیو مقاله” هایت به توصیه هایت اعتقاد دارم و اعتماد…
چونکه میدانم قلمت هم جزئی از بدنت شده ، خوشحال میشم که در به کار گیری هر چه “موثرتر” آن پیشنهادهایت را بنویسی ، کاری که برای خانم/ آقا رها می کنی…
ممنون که هستی و ممنون که مینویسی .
منم ممنونم از این همه وقت و انرژی که بی چشمداشت میذاری برای دیگران
اما موضوعاتشو نگفتین که تو چه حوزه های قراره این مسائل رو مطرح کنین. یعنی برای کسایی هست که تو رشته و تخصص شما فعالیت میکنن یا نه همه میتونن استفاده کنن ؟
سلام استاد
حدود دو هفته پیش میلی داده بودم که متاسفانه به دلیل مشغله فراوان شما پاسخی دریافت نکردم…ولی همچنان بسیار مشتاقم در دریافت راهنمایی های شما…
الان نزدیک به ۴ ساعته که مطالبی زیادی در سایت شما دارم میخونم و با خوندن این مطلب(طرح متمم) خیلی خوشحال شدم که میتونم از تجربییات کسی که سالها در مجامع علمی و عملی فعالییت مستمر داشته٬ بهره مند بشم
یکی از دلنوشته های من در این طرح شما محقق شده٬ البته به صورت عمومی که این خیلی بهتره
خواستم تشکر کنم بابت این لطف…
بی صبرانه منتظر ادامه این راه زیبا هستم
موفق باشید
ازونجایی که حرفات همش به حقیقت میپیونده بیصبرانه منتظریم..فقط ی جیزی ما اون سری سایتتونو ب یکی معرفی کردیم و طرف وقتی چندتا مطلبتونو خوند گفت خوشم نیومد..گفتم چرا؟.گفت مطالبش خوبه ولی با یکی از کسایی که کامنت گداشته بود بد رفتار کرده..منم چون همه کامنتایی که به اسم خودتون رو هم حتی میخونم دیدم این قضیه رو..نمیشه بعضی وقتا اینطوری فک طرفو نیاری پایین..؟.
سلام محمدرضا جان! من فکر می کنم همان طور که هزینه های مسیر ۲۰ ساله و مسیر ۳یا ۴ساله با هم اختلاف زیادی دارند،ثمره و ماحصل هر دو راه هم می تونه خیلی متفاوت باشه… اما می دونم من به عنوان یه مخاطب کم تجربه در این مورد بیشتر از این نباید قضاوت کنم 🙂
چیزی که برای من قابل ستایش هست پویایی ذهن تو ست و در آخر محمدرضا ازت ممنونم به خاطر همه برنامه ها و ایده های خوبت…
سلام و خسته نباشید….
وافعا طرح بی نظیریه برای ما خواننده های سایت، عالی و باور نکردنی…به هر حال یه طرف این جریان که ما هستیم خیـــــلی سود می بریم ولی نمی دونم چه جوری میتونیم به شما هم سود برسونیم، جز تشکر و سپاس و طلب بهترین و کامل ترین خیرها برای شما کاری از دستمون بر نمیاد….من این رو از صمیم قلبم می گم که براتون همین الان دعا کردم و همیشه دعا می کنم که شاد و سلامت و رضایتمند باشید که تا این اندازه خیرخواه دیگران هستید، شما مصداق واقعی مفهوم معلم بودن، هستید.
انشاءالله از افراد ثابت طرح متمم باشم.
**پی نوشت: طرح متمم؛ یاد طرح آقای ولایتی افتادم، تشابه اسمی 🙂
واااااااااااااای استاد لطف بزرگی می کنید …. من یکی که بسیاااااااار سپاس گذار میشم … همینجوری کلی چیز ازین جا یاد میگرفتیم
شما واقعا اینجایی فکر نمیکنید
گاهی ادم دلش از بعضی ها میگیره حاضرن دانششون گوشه قفسه های کتاباشون خاک بخوره ولی به من دانشجو ندن
من واسه پایان نامه ارشدم به چند تا پایان نامه احتیاج داشتم که مجبور نشم برم تهران اما متاسفانه دریغ کردند
یا حتی بعضی جاها رفتم که من حتی حاضر بودم هزینه کنم واسه یادگیری یه نرم افزار خاص فقط بخاطر اینکه دست زیاد نشه براش تو بازار کار کمکم نکرد
البته شاید اینها حق دارند و من هیچ حرفی نمی تونم بزنم
اما میتونم که از کار شما یه عالمه تشکر کنم
میخامت بدجور D: (خیلی عامیانه شد)
حقایق شگفت انگیزهستی:
آیا میدانستید خیلیها هستند که در این کره خاکی دوستتان میدارند؟! 🙂 😉 😉
کارتون خیلی قابل تقدیره.. ممنون از وقت و انرژی ای که میذارید.. امیدوارم لیاقت حداکثر بهره وری رو داشته باشیم:)
ارزشمند است.
اینم یه ایده است:
“کتابهایی برای خواندن، سایتهایی برای دیدن، تحقیقاتی برای انجام دادن” و امثال این ها رو اگر بشه یه کم اختصاصی تر کرد بهتره، مثلا جداسازی کتابها سایتها و مخصوصا “تحقیقات” برای علوم فنی مهندسی، علوم انسانی و …
اینجوری برنامه برای افراد مختلف نتیجه بهتری داره. البته این ایده رو شاید به دلیل مشغله فراوونتون به تنهایی نشه انجامش داد و نیاز به چند نفر دیگه هم باشه…