حدود هفت سال از زمانی که تصمیم گرفتم کامنتگذاری را در روزنوشته محدود کنم میگذرد. در این مدت، در مقاطع مختلف، هر جا فرصتی دست داده، دربارهٔ علت این تصمیم و نتایج آن حرف زدهام. اما بعد از اینکه نوذر صیفوری عزیز زیر بحث زندگی و کار در دنیای بی در و دربان به این نکته اشاره کرد، به نظرم رسید که فرصت خوبی است تا یک بار دیگر جمعبندی خودم را از این تصمیم بیان کنم. قاعدتاً بخشی از این تصمیم کاملاً شخصی است و به ترجیحات من برمیگردد. اما از این جهت وقتتان را با گفتن آنها میگیرم که شاید نکات ریزی لابهلای این توضیحات به کار شما هم بیاید. نکتهٔ اول | ناگزیر از نشنیدن ما ناگزیرم بخشی از حرفهایی را که با ما یا دربارهٔ ما مطرح میشود نشنویم. به نظرم […]
مطالب مرتبط با گفتگو با دوستان
گزار و گذار | دربارهٔ گزارش نویسی روزانه و چیزهای دیگر
نوع مطلب: گفتگو با دوستان توضیح اول: نوشتن این مطلب در ۲۳ آذر ماه ۱۴۰۱ شروع شده و – مثل خیلی از نوشتههای من – به تدریج کامل میشود. هر بار که چیزی به آن اضافه میکنم، تاریخش را تغییر میدهم تا بالاتر از سایر مطالب روزنوشته بیاید و راحتتر متوجه شوید که بهروز شده است. توضیح دوم: دوستان خوبم بهنام و هیوا زیر مطلبی که با عنوان استحاله کلمات نوشته بودم، موضوعاتی را مطرح کردند که در اینجا میخواهم دربارهشان کمی بیشتر بنویسم. ممکن است این موضوعات، دغدغهٔ بخشی از خوانندگان عزیز روزنوشته نباشد. با این حال، قالب «گفتگو با دوستان» طرح این حرفها را توجیهپذیر میکند. همهٔ مطالبی که تا کنون در قالب گفتگو با دوستان منتشر شدهاند (تا کنون بیش از هفتاد مطلب)، میتوانستند در یک گفتگوی رودررو یا در مکالمهای خصوصی و جمعی […]
کتاب نوت بوک ساراماگو | بهانهای برای یادآوری اهمیت نوشتن
نوع مطلب: گفتگو با دوستان توضیح این مطلب: شهرزاد در زیر مطلبِ «لحظهنگار – گزارش این روزها» نکتهای نوشته و سوالی مطرح کرده بود که تصمیم گرفتم آن را در قالب یک مطلب جداگانه بنویسم. توضیحاتم نسبتاً کوتاه است و میشد به شکل کامنت نوشت. اما ترجیح دادم مطلبی مستقل باشد، تا مخاطبهای ناآشناتر هم – که عادت یا حوصلهٔ خواندن کامنتها را ندارند – آن را بخوانند. کتاب نوت بوک ساراماگو | مجموعهای از خُردهجستارها کتاب نوت بوک ساراماگو، را به نوعی میتوان آخرین کتاب ساراماگو در نظر گرفت. البته اگر از کتاب Cain که پس از مرگ ساراماگو منتشر شد – و در ساختار فعلی، بعید است به فارسی ترجمه شود – صرفنظر کنیم. نوت بوک، بر خلاف قالب کتابهای ساراماگو، از جنس داستان نیست. بلکه مجموعهای از جستارهای ساراماگو است. البته نمونهای یادم […]
درباره ویروس کرونا و پاندمیهای بعدی
پیمان زیر نوشتهی منشاء ویروس کرونا موضوعی را مطرح کرده بود که به گمانم میتواند دغدغهی بسیاری از ما باشد: «یه سوالی که برام به وجود میاد اینه که با اجتناب از این نوع تحقیقات ویروسی، واقعا در مجموع بیشتر در امانیم؟ آیا این همهگیری و نمونههای مشابه نمیتونه آمادگی ما رو در برابر اتفاقات احتمالی بعدی بیشتر کنه؟ در واقع مواجهه بشریت با این ویروس، باعث یادگیری و سرمایهگذاری و آمادگی بیشتر ما در پاندمیهای احتمالی بعدی نمیشه؟ از دیدگاه پادشکنندگی اگر بخوایم به موضوع نگاه و تحلیل کنیم، به چه چیزهایی باید توجه کرد؟ » واضح است که پرسش و دغدغهی پیمان را باید ویروسشناسان پاسخ دهند. البته این واقعیت انکارناپذیر هم وجود دارند که ویروسشناسان نتوانستهاند در این زمینه به اتفاقنظر دست پیدا کنند. دو اردوگاه فکری کاملاً مخالف، یکی به دفاع از تحقیقات Gain-of-Function میپردازد و دیگری برای ممنوع (یا […]
گاهی باید ذهنمان را مرتب کنیم
پیشنوشت: این مطلب را در جواب کامنت خسرو زیر هفت سالگی متمم نوشته بودم. بعد فکر کردم شاید بهتر باشد آن را در قالب یک مطلب مستقل منتشر کنم. فکر میکنم میشود آن را زیرمجموعهی گفتگو با دوستان در نظر گرفت. اصل حرفهای من: خسرو جان. دارم با تأخیر بسیار زیاد، برای کامنت تو جواب مینویسم. در واقع اونقدر دیر که به تولد تو (۱۱ فروردین) نزدیکتریم تا تولد متمم (۲ بهمن). داشتم با خودم فکر میکردم که در میان متممیها در گروهی قرار میگیری که دههی سوم رو با ثبات نسبی شغلی طی کردهان. به این معنی که برای مدت نسبتاً طولانی در یک شرکت باقی موندی و قاعدتاً این باعث شده که شناخت عمیقتری از صنعت خودتون پیدا کنی. به این بهانه گفتم یه خاطره برات بگم. زمانی با یک مدیر باتجربه دوست بودم و […]
برای حمید | درباره دههی چهارم زندگی (سی تا چهل سالگی)
پیشنوشت یک: زیر مطلبی که با عنوان عکس سفارشی منتشر کردم حمید طهماسبی عزیز (پروفایل متمم | سایت حمید) پیشنهاد کرد دربارهی تجربهی دههی چهارم زندگی بنویسم. این مطلب را در شرایطی مینویسم که حمید در حوالی سیویک سالگی است و من در حوالی چهلویک سالگی هستم و حرفمان از دههای است که بر من گذشته و به خاطرهای تبدیل شده و برای حمید، پیش روست و در ابتدای آن قرار دارد. پیشنوشت دو: بدون گفتن و تأکید من هم واضح است که هر یک از ما، مسیر زندگی خودمان را طی میکنیم و تجربیات مختص و منحصربهفرد خودمان را داریم. بنابراین آنچه من برایتان مینویسم یک روایت کاملاً شخصی است و ممکن است با تجربهی زیستهی شما همخوانی چندانی نداشته باشد. ضمن اینکه سن تقویمی و سن اجتماعی دو مقولهی متفاوت هستند و قرار نیست […]
معرفی چند کتاب پیچیدگی
غزل، زیر لحظه نگاری که از سر بیموضوعی منتشر کرده بودم، پیشنهاد کرده بود چند کتاب دربارهی پیچیدگی پیشنهاد بدم. این مطلب رو در پاسخ به غزل – و البته سایر دوستانی که ممکنه چنین فهرستی براشون مفید باشه – مینویسم. البته بد نیست قبلش به سه نکته اشاره کنم: نکتهی اول اینکه برای تهیهی فهرست کتابهای پیشنهادی در یک حوزه، باید کتابهای زیادی در اون زمینه خونده باشیم. در زمینهی پیچیدگی، کتابهای بسیاری وجود دارد که من خیلیهاشون رو نخوندهام و قاعدتاً حتی از وجود بعضیهاشون هم خبر ندارم. کل کتابهایی که من توی این حوزه مطالعه کردهام، به پنجاه مورد نمیرسه. و طبیعتاً پیشنهاد من، زیرمجموعهای از همین کتابهاست. نکتهی دوم اینکه تقریباً تمام کتابهایی که در این نوشته معرفی میکنم، کتابهای مقدماتی این حوزه هستن. کتابهایی که متن نسبتاً روان دارن و وارد […]
دربارهی شایستگی کلیدی و مفهوم تمرکز
پیشنوشت: این مطلب در پاسخ به پوریا صفرپور نوشته شده و همونطور که پوریا اشاره کرده، میشه این بحث رو در ادامهی سلسله مباحث انتخاب رشته و حوزهی کاری و مطالعهی تخصصی دونست. مطالب مطرح شده در این زمینه رو میتونید روی تگِ #انتخاب شغل و رشته ببینید. برای اینکه صورت مسئله شفاف باشه، اول، صحبتهای پوریا رو که زیر عکس کتابخونه نوشته بود، نقل میکنم و بعد چند نکتهای که به ذهنم میرسه رو مینویسم. پوریا. قاعدتاً در جواب این سوال، نکات و ملاحظات و پارامترهای متعددی رو میشه مطرح کرد. من در اینجا به دو مورد – که به نظرم مهمتر از سایر موارده – اشاره میکنم. مورد اول Domain Expertise و مورد دوم Core Competency. Domain Expertise | دانش تخصصی در حوزهی فعالیت فرض کن یه نجار بخواد برای یک دفترکار میز […]
یادگیری تخصصی مذاکره و کسب درآمد از این رشته
پیش نوشت یک – طی چند وقت اخیر، سه مطلب نوشتهام که به یکدیگر مرتبط بودهاند: مراحل انتخاب رشته تخصصی سه الگو برای انتخاب رشته تخصصی (MTV) درباره کارها و فعالیتهای میان رشته ای زیر سومین مطلب (کارها و فعالیتهای میان رشتهای) اُمید آزاد موضوعی را مطرح کرده بود که به مذاکره و الگوی فعالیت تخصصی در حوزهی مذاکره مربوط میشد. این مطلب، پاسخی برای صحبتهای امید است. البته سعی کردهام نکات عمومی دیگری را هم مطرح کنم تا شاید به درد مخاطبان بیشتری بخورد. پیش نوشت دو – بحثی که در اینجا مطرح میکنم، خالی از اما و اگر نیست و قاعدتاً افراد مختلف، دیدگاههای متفاوتی دربارهی آن دارند. به گمانم تنوع دیدگاهها هم در حدی است که هیچکس نمیتواند ادعا کند که دیدگاه خود را به صورت مطلق، درست میداند. بنابراین، آن را صرفاً به عنوان تجربه […]
درباره کارها و فعالیتهای میان رشته ای
پیشنوشت: در پاسخ به امیرمحمد قربانی، بحثی را با عنوان مراحل انتخاب رشته تخصصی در روزنوشتهها شروع کردم و در ادامهی آن، به سه الگو برای انتخاب رشته تخصصی رسیدیم. یکی از الگوهایی که در آنجا مطرح شد، کار در میان دو رشته بود که من برای اینکه بهتر در یادمون بمونه، اسم الگوی V رو براش انتخاب کردم. زیر آن مطلب، حمید (پروفایل متمم | سایت خودش) بحثی رو مطرح کرد و گفت که چند مثال دیگه از استراتژی V مطرح بشه و به این موضوع هم پرداخته بشه که رشتههای مختلف، بر چه اساس و با چه معیاری با هم به تعبیر حمید «میکس» میشن. خود حمید در اونجا بحث «منابع در دسترس» رو مطرح کرده بود و بهرام رفیعی هم به «بازار موجود» اشاره کرده بود. بحثی که من در اینجا بهش […]
آخرین دیدگاه