دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

با متمم تا عید نوروز – گام اول

همه‌ی ما با اثر ذهنی روزهای آغاز آشنا هستیم.

اول هر سال، تصمیم می‌گیریم که به انسانی متفاوت تبدیل شویم. سال متفاوتی داشته باشیم. زندگی دیگری را شروع کنیم. همه چیز تغییر کند. کاری کنیم که این سال، دیگر مثل سالهای قبل نباشد.

معمولاً این سرمستی هم، یک روز یا یک هفته یا یک ماه طول می‌کشد و به زودی، می‌بینیم در میانه‌ی سالی هستیم که تفاوت جدی با سالهای قبل ندارد. همچنان گرفتار روزمرگی‌ها و گذراندن امروز به امید فردایی که بهتر از امروز است یا لااقل با تلاش برای اینکه فردا بدتر از دیروز نباشد.

همین مسئله به شکل کوچکتری در ابتدای هر هفته هم وجود دارد.

و حتی به شکل ساده‌تری در ابتدای هر روز.

این همان بحثی است که دو سال پیش، در ابتدای فایل صوتی نقطه شروع هم به آن اشاره کردم.

فکر می‌کنم حدود شش یا هفت سال پیش بود که مدیر من، پیشنهاد جالبی داد و من هم آن را امتحان کردم و خیلی وقت‌ها، زمانی که با خودم خلوت می‌کنم، احساس می‌کنم شنیدن آن جمله، یکی از فرصت‌های خوب در زندگی من بوده است.

مدیر من – که بسیار هوشمند، کاریزماتیک، سخت‌گیر و دوست نداشتنی بود – می‌گفت:

خیلی زیبا است که انسان در روزهای نخستین سال، برای تمام سال خود هدف گذاری می‌کند. اما وقتی علم و تجربه اثبات کرده‌اند که اکثر انسانها، نمی‌توانند به چنین برنامه‌هایی متعهد باشند، این شکل از برنامه ریزی به نوعی اتلاف وقت تبدیل می‌شود و معمولاً بعد از چند بار برنامه ریزی، از نفس کار برنامه ریزی هم ناامید می‌شویم.

او پیشنهاد کرد: هفتاد روز به سال نو، برنامه تغییر را شروع کن. مهم نیست که هدف‌هایت چقدر کوچک و ساده باشد. مهم این است که برای محقق کردن آنها تلاش کنی و روز اول سال، زمانی که همه دارند با خوش بینی، برای سالی خوب برنامه ریزی می‌کنند، تو با “واقع بینی” برای روزهای خوبی که پشت سر گذاشته‌ای، جشن بگیری.

او معتقد بود که این شیوه رفتار، به تدریج، لذت برنامه ریزی و “باور به برنامه ریزی” را به ما بازمی‌گرداند و کم کم این عادت برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی و کنترل، تمام سال را پوشش می‌دهد.

امروز، وقتی به سالهای گذشته بازمی‌گردم، می‌بینم مدیرم – که تحصیلات رسمی روانشناسی و مدیریتی نداشت و مهندسی صنایع خوانده بود – پیشنهادی کاملاً علمی و اجرایی داشته است و اثر آن کار را، در عادتهای رفتاری امروزی‌ام می‌بینم.

تصمیم گرفتم در روزنوشته‌ها، در کنار سایر مطالبی که همیشه می‌نویسم و منتشر می‌کنم، فضایی ایجاد کنم که طی حدود ۳۰ سی گام، با دوستانی که علاقمند هستند، چنین تجربه‌ای را تکرار کنیم.

کارهای کوچکی انجام بدهیم و برنامه ریزی‌های ساده‌ای انجام دهیم و خلاصه، کارهایی بکنیم که در لحظه تحویل سال، تحولی را – هر چند کوچک – در خود و زندگیمان تجربه کنیم و در کنار امیدواری به امید آینده، شادمانه، رفتارهای خوب گذشته‌ خود را جشن بگیریم.

حالا باید توضیح بدهم که چرا عنوان این مطلب و این سلسله مطالب، “با متمم تا عید نوروز” است:

مثل همیشه، این حرف‌ها، از لحاظ “موضوعی”، می‌توانستند در متمم منتشر شوند. اما فضای متمم رسمی است و همچنانکه قبلاً هم بارها گفته‌ام، فضای نوشتن و کامنت گذاری بسیار رسمی و علمی است و آنجا نمی‌توان هر حرفی زد و حرفها باید “حسابی” باشد و بعضی از حرف‌هایی که می‌خواهم بزنم، اگر چه از نظر خودم درست است، اما آنقدر محکم و قطعی نیست که در فضای معتبر آموزشی مانند متمم مطرح شود.

طبیعتاً به دلیل نزدیکی محتوایی این بحث‌ها به نگاه متمم، بارها و بارها لازم خواهد بود به متمم ارجاع بدهم تا مجبور نشوم که برخی حرف‌ها را که در متمم به صورت زیبا و ساده مطرح شده و نظرات ارزشمند دوستان متممی هم به آن افزوده شده، در اینجا تکرار کنم.

احساس کردم بهتر است از همین ابتدا، تکلیف را مشخص کنم و فرض کنم که خوانندگان این سلسله بحث‌ها، متممی‌ هستند. به این شیوه، دیگر در انتخاب لینک مطالب و درس‌ها، وسواس نخواهم داشت که کسی که اینجا را کلیک می‌کند، آیا متممی هست یا نه. آیا حامی متمم هست یا نه. من حرفم را می‌زنم و رد می‌شوم و می‌دانم که کسی که عنوان را دیده، می‌داند که بارها و بارها، به متمم ارجاع داده خواهد شد.

اگر این را از ابتدا مشخص نمی‌کردم، در میانه‌ی بحث، بعضی خوانندگان غریبه (که اخلاق من و مقام والای متمم و متممی‌ها را نمی‌شناسند) ممکن است بگویند: پس لابد اینها را گفت که وسط بحث که درگیر ماجرا شدیم، مجبور شویم به متمم خوانی هم بپردازیم!

از آنجا که متمم را بی نیاز از تبلیغ می‌دانم و اساساً هویت متمم امروز بزرگتر از آن است که فرد کوچکی مثل من، بتواند برای آن اعتبار آفرین یا مخاطب آفرین باشد، برای جلوگیری از این شائبه – که البته احتمال بروز آن بسیار کم است – گفتم تکلیف را مشخص کنم که در آینده، با دیدن عنوان همراه با متمم، دوستانی که متممی نیستند، بتوانند به سرعت، از روی تیتر عبور کنند و به مطالعه سایر مطالبی که به جنس “روزنوشته‌ها” نزدیک‌تر است، بپردازند.

تا عید نوروز، حدود سی مطلب از این سلسله بحث‌ها منتشر خواهم کرد و امیدوارم که اگر عمر و فرصتی بود من هم بتوانم در کنار دوستان متممی خودم، با مرور گذشته، شادمانی را تجربه کنم و نوروز را جشن بگیرم.

Stage-2

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


115 نظر بر روی پست “با متمم تا عید نوروز – گام اول

  • مرتضی گفت:

    سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان گرامی
    من تازه به جمع دوست داشتنی متممی ها پیوستم
    نیم ساعت پیش لینک این نوشتار را از دوستی به عنوان هدیه دریافت کردم
    و بسیار خوشحال از اینکه میبینم افرادی هستند که در مسیر توسعه پیش میروند و دیگران را هم با خود همراه میکنند
    سوالی که در حال حاضر تو ذهنم هست اینه که:
    چطور میشه از زحمات شما تشکر کرد؟

  • جواد زاهدی گفت:

    سلام آقای شعبانعلی
    یه مطلبی رو دوست دارم براتون بنویسم.
    شما اینجا حال مارو خوب می کنید به فکر ما هستید. من اینجا ذره ای احساس نمیکنم که کسی برام فیلم بازی می کنه یا دنبال تبلیغ کردن خودش و دنیای خودشه. حس می کنم کسی اینجا به فکر ماست … به فکر کمبود های ما …. کمبود مهارت های ما…
    روایتی هست که مضمونش اینکه خدا مشکلات مردم رو به دست کسایی که دوستشون داره حل میکنه.
    پیامبر جای دیگه ای میفرمایند که حاجت مردم رو قبل از اینکه ازتون درخواست کنن برآورده کنین.
    فکر میکنن کسایی که میان اینجا یا متمم همه دارن نیازهاشون رو به نحوی برطرف میکنن… و این یه جورایی یعنی هر کلیک مساوی اینکه حاجت یک نفر برآورده میشه ، البته شاید هر چنتا کلیک یه حاجت…
    نیاز مبرم ما جوون های این دوره زمونه مهارته که اینجا به خوبی بهمون مهارت یاد میده … نه مهارت کسب و کار که مهارت زندگی…
    حالمون رو خوب میکنه اینجا… اینجا برای من مثل یه رفیق شدهبرنامه ریزی میکنم که چه تایم هایی با متمم یا این سایت باشم و فکر میکنم خیلی های دیگه هم اینجوری باشن… بیشتر از من حتی…
    من ازون تیپ آدم ها نیستم که یکی بزرگ کنم …شاید همون جور که ما شما رو دوست داریم و باهاتون از راه دور رفیق شدیم ، شما هم همین احساس ها رو راجب تک تک ما داشته باشین که حتمن دارین… الانم فقط جخواستم بگم که من قدردان هستم …
    و وظیفه دارم از شما به عنوان رفیق و استاد تشکر کنم…
    ممنون همه جوره

  • غزاله گفت:

    سلام محمد رضا
    خسته نباشی مرد
    من پارسال از فایل نقطه شروع این کارو کردم و روز اول عید کلی خوشحال بودم کلی عالی بود امسال هم این کارو میکنم
    همیشه خدا رو شکر کردم بابت این که خیلی اتفاقی با تو آشنام کرد
    متمم و روز نوشته ها سهم بزرگی تو زندگی من داشته
    مرسی ازت بابت همه مهربونیات و تلاشت برای رشد آدم ها

  • مریم گفت:

    سلام استاد شعبانعلی.ایده جالب وعملی هست.ازتون تشکر میکنم که در این سایت شخصی صادقانه تجربه هاتون رو در جهت رشد دیگران ، در اختیار قرار میدهید.من پیشنهاد میکنم اگر به اهداف شون پایبند بودند و برنامه شون رو دنبال کردند در کنار اینکه نوروز تعهد شون به برنامه یا اهداف جشن میگیرند ، برای خودشون عیدی یا هدیه هم بخرند.من معمولا این کار رو انجام میدم بعد از اینکه به یک هدف رسیدم برای خودم هدیه می خرم.خیلی لذت بخش هست.این هدیه میتونه یه کتاب خوب باشه یا مسافرت یا هر هدیه ای که شما دوست دارید و براتون تقویت کننده هست.همینکه شما برای خرید یک هدیه برای خودتون به دلیل متعهد بودن به یک برنامه ریزی یا رسیدن به هدف ، بیرون می روید خیلی لذت بخش هست.حتی من اگه قرار بوده که مثلا گوشی موبایلم یا لپ تاپ یا ماشینم رو عوض کنم این کار رو به تعویق می انداختم تا وقتی که بعد از چند ماه به یک هدف از قبل تعیین شده برسم و بعد به خودم اونها رو پاداش یا هدیه می دادم.دوستان میتونید امتحان کنید.من یکی از بزرگترین لذت های زندگیم این هست که برم خیابون انقلاب و توی کتاب فروشی ها بگردم و برای خودم یک یا چند کتاب خوب هدیه بخرم.خیلی حس خوبیه.موفق باشید

  • مرضیه گفت:

    سلام
    فوق العاده عالیه
    مثل همیشه چه زمانی که به متمم سر می زنم و چه به اینجا
    برای پیام تازه ای هست باعث گرفتن انرژی و گام برداشتن جلو می شه
    همیشه سلامت و پایدار باشید
    منتظر ۲۹ گام دیگر هستم

  • shirin گفت:

    چه کار خوب و جالبی
    ممنون آقای شعبانعلی 🙂

  • نگین گفت:

    از این تصمیم شما خیلی خوشحالم جناب شعبانعلی.
    من هیچ روزی به این موضوع فکر نکرده بودم، که از نوروز برای این قضیه استفاده کنم.
    همیشه میدونم که برنامه ریزیام تا یه مدتی عملی میشن و روزام خوب پیش میرن، و با حرفای اون استاد کاریزماتیکتون مطمئن شدم که تنها من اینجور نیستم تو برنامه ریزی
    مشتاقانه منتظر رده پای سبزه دیگه ای هستم 🙂

  • مجید امیداله گفت:

    سلام بر مرد شریف
    نامرتبط
    دوشنبه بیست یکم دی ماه بالاخره موفق به طور تصادفی نصیب من شد و محمد رضا جان شما را در برنامه شهر ایران را دیدیم و کلی ذوق کردم طوری که صدای تلویزیون را تا ۸۰ زیاد کرده بودم و اگر خانواده نبودند تا آخر.
    مرتبط
    من الان در شرایطی بحرانی قرار دارم این ایده شما و موضوع آن برایم علاوه بر شادی ، راه رسیدن به امید را هم تقویت کرد.
    مرسی که هستی محمد رضا

  • فاطمه گفت:

    چقدر جالب. من قبل از خواندن این مطلب هفتاد روز تا سال نو رو برای خودم برنامه ریزی کرده بودم. اما این هماهنگی رو به فال نیک میگیرم. به خاطر مطالب مفید و سازنده تون ممنونم

  • فواد انصاری گفت:

    سلام به همگی
    در مورد خودم اگر بگم هیچ احساسی به اول و آخر سال ندارم و ممکنه از امروز یا از بهار یا نقطه ای دیگری برنامه ریزی کنم از یک ماه پیش شروع کردم به یادگیری یک تخصص جدید درحوزه برنامه نویسی و از ۲ ماه پیش برنامه ریزی کردم برای زندگی شخصی و ارنباط عاطفی خودم از ۷ ماه پیش هم منظم ورزش میکنم بر خلاف سابق که قطع و وصل میشد و در زمینه شغلی هم ۵ ماهی میشه که یک ایده را در کنار کارهای شرکت شروع کردیم . اینجوری میخوام بگم که بعضی کارهام رو زودتر و بعضی کارها رو دیرتر و هر وقتی که لازم بوده شروع کردم و اول سال یا آخر سال یا اینکه بخوام همه کارها وبرنامه هام رو در یک پکیج برنامه ریزی کنم برام مهم نیست . ازتون ممنون بابت این کار ارزنده و منتظر پست های بعدی هستم .

  • الناز خالق خواه گفت:

    سلام و روز بخیر. متشکرم از مطلب بسیار جالبی که بسیار هم ترغیب کننده بود. من به شخصه منتظر ادامه مطالب هستم و تصمیم گرفتم برنامه ریزی برای شروع سال آینده رو شروع کنم با این امید که اهدافم امسال محقق شود و بتونم تجربه ی تحقق اهدافم رو سال آینده همین موقوع با شما در میون بذارم.

  • آرزو گفت:

    من هم در این برنامه لذت بخش حضور خواهم داشت

  • بهار امیری گفت:

    منتظر گام اولیم.

  • homa گفت:

    من هم امیدوارم تو این ۳۰ گام با شما همراه باشم. ایده بسیار عالی ایه . متشکرم از تون

  • رضا سبحاني گفت:

    سلام..
    ممنون از توجهي كه به ما داري محمدرضا..
    شادباشي

  • انصار گفت:

    همي سپاسگزارم معلم عشق وتغيير
    به شخصه نقش موثر تمامي حرفات و توصيه هات رو تو زندگيم مي بينم، از ته مانده ي سيگاري كه از خودرو نبايد بيرون بندازم كه ابتداييه تا مراقبت از سكه هاي تقلبي كه تو حساس ترين تصميمات زندگيم با صداي دلنشينت تو گوشم مرور ميشه و خيلي چيزاي ديگه كه لازم به يادآوري نيست…

  • مهدی گفت:

    سلام به همه
    اتفاقا الان یاد کاری افتادم که واسه عید سال قبلم کردم.
    از چند هفته مونده به سال تحویل، روز «سیزده به در» رو انتخاب کردم واسه روز جشنم.
    و مقدمات اون کارم، به طرز کاملا جالبی پشت سر هم چیده شد:
    – از یک ماه قبل، برنامه های تلویزیونی به صورت کاملا تصادفی درباره موضوع و مسئله من برنامه داشت!
    – حوادث زندگی، من رو به سمت برنامه‌ام نزدیک کرد و همه چیز برام شبیه یه معجزه انجام شد.
    حالا کاری که کردم چی بود:
    من از ابتدای دانشگاه با انتخاب دوست بد رفتم سراغ سیگار و تا مقطع ارشد و سال اول ازدواجم هم سیگار میکشیدم.
    اما با پررنگ شدن این مسئله در ذهنم و دریافت تاییدیه های مختلف در زمان‌های مختلف خیلی راحت و جالب دیگه سیگار نکشیدم و جشنم رو در دل طبیعت گرفتم. سیگارنکشیدنم طوری شد که هر وقت اون رفقای! قدیمی، منو میبینن با تعجب میگن واقعا تو چطوری سیگار رو گذاشتی کنار؟ کسی که روزی یک بسته دود میکرد الان لب نمیزنه؟
    منم حرفی ندارم که بگم چون فقط اولش یه مسئله شد برام و ذهنم درگیر شد باهاش و خیلی هم براش برنامه دقیق هفتگی نذاشتم. فقط چندتا توصیه یه برنامه تلویزیونی و یه کتاب که اونم نصفه خوندم و همونایی رو که خوندم اجرا کردم و خودم رو گول نزدم.
    با این کارم فهمیدم واسه انجام دادن یه کار، اول باید روز موعود خودت رو مشخص کنی سپس مرحله به مرحله شروع کنی و اون روز موعود، باید روز جشن موفقیتت باشه
    دعا کنیم واسه همدیگه تا بتونیم همه ما یه تغییر کوچیک توی زندگی خودمون بدیم.

  • مریم گفت:

    سلام من هم یکی از همانهایی هستم که نهایتا تا اردیبهشت برنامه ریزیم رو انجام میدم و بعدا فراموش میشه مثلا برای امسال سه تا هدف داشتم هر سه تا رو هم با کمیک و کاریکاتور پرینت گرفتم و رو دیوار اتاقم نصب کردم ولی اصلا تا الان موفقیت امیز نبوده. امیدوارم که حداقل این پیشنهاد شما مثمر ثمر باشه

  • پوريا گفت:

    یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
    یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

    آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
    چون يوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
    ای شاه عشق پرور مانند شير مادر
    ای شيرجوش دررو جان پدر به رقص آ
    آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
    ای شاخ تر برقص آ جان پدر برقص آ، جان پدر برقص آ
    از پا و سر بريدی بی‌پا و سر به رقص آ، ای خوش کمر برقص آ
    …..
    …..
    …..

  • زهرا گفت:

    با سلام به همه دوستان متممی عزیز

    تا امروز ما گام های زیادی رو برداشتیم درست یا نادرست، که بازگشت وجبران آنها امکانپذیر نیست اما هیچ وقت برای شروع دیر نیست.امیدوارم بتونم این تغییر را در زندگیم پیاداه کنم .پیش به سوی برداشتن این گام ها…

  • زهرا گفت:

    سلام…
    بسیار عالی…
    به پیشنهاد دوستی با پیج تون آشنا شدم…خوشحالم و موافق این ایده ی ناب…

  • محمد علي هشيار گفت:

    محمد رضا
    يك خواننده ي عادي كه بر حسب نيازهاش متمم و اين سايت شخصي تو رو دنبال ميكنه
    چند سال از خودت عقب تر هست؟

    هميشه محمد رضا
    احساس ميكنم تو مثل يك ستاره ي دنباله دار هستي كه مطالبي كه به اشتراك ميگذاري و ما دنبال ميكنيم با يك اختلاف فاز هست ، محمد رضا ميشه يك هولوگرام ذهني از محمد رضا ببينيم .

    محمد رضا اين بحث رو براي اين ميپرسم كه بدونم فضاي فكري تو تحت تاثير مثلا تحريم ها تقدم تاخر پيدا ميكنند يا نه ؟ و مثلا در حوزه ي مذاكره بعد از رد شدن ايران از تحريم ها و باز شدن پاي شركت هاي خارجي چه قدر احتمال داره اون ها به سمت فضايي برن كه با بهره برداري و شيوه هاي نو برند و گيميفيكيشن و… بتونن طيف و تفكر غالب رو به سمت خودشون و جيب خودشون عوض كنن .

    محمد رضا به نظر تو همچين اتفاقي ممكنه براي ايران رخ بده ، از جهت اينكه كمتر اقتصاد بالقوه ي خيلي قوي مثل ايران در جهان وجود داره ، مي خواهم دغدغه ي اين روز هاي تو هم اين مسائل هست ؟؟؟

  • آتوسا گفت:

    مدت ها بود که منتظر همچین چیزی بودم ولی خودم هم نمیدونستم دقیقا چی میخوام
    با خوندن این مطلب واقعا شگفت زده شدم
    من هستم.
    امیدوارم در انتهای ۳۰ گام یه فایل نهایی پی دی اف داشته باشیم
    بدرود

  • معصومه گفت:

    به شدت و با اشتیاق منتظر این سی گام هستم تا در کنار شما و سایر دوستان طی کنم.

  • مریم مکوندی گفت:

    “انسان در روزهای نخستین سال، برای تمام سال خود هدف گذاری می‌کند. اما وقتی علم و تجربه اثبات کرده‌اند که اکثر انسانها، نمی‌توانند به چنین برنامه‌هایی متعهد باشند، این شکل از برنامه ریزی به نوعی اتلاف وقت تبدیل می‌شود و معمولاً بعد از چند بار برنامه ریزی، از نفس کار برنامه ریزی هم ناامید می‌شویم.”
    با تمام وجود تجربش کردم و بدترین حسش اینه که نسبت به خودت بی اعتماد میشی.
    منتظرم و امیدوارم بتونم همراه خوبی برای برنامه ها باشم.

  • ابراهیم نکیسا گفت:

    سلام به همه ی دوستان عزیز و خصوصا محمدرضا جان
    در خصوص موضوع مطرح شده من هم در ابتدای هر سال فهرستی از برنامه های سال را تهیه می کنم و الان که به آنها نگاه می کنم می بینم بیشتر آنها را انجام داده ام اما در آن سالی که برنامه ریزی کرده ام بلکه زمان بیشتری اجرای آن طول کشیده است .
    ان شاله با پیگیری این دروس بتوانم برای این اهمال راهی پیدا کنم .
    مرسی

  • زهره اعظمی گفت:

    با سلام و احترام ویژه و خدا قوت به معلم خوبم و همکاران پرتلاش تان.
    الحمدلله که خداوند این فکر و مسیر ارزشمند را به شما هدیه داد .
    و شما هم مثل همیشه ما را در یادگیری ها و شادی های تان شریک دونستید. سپاسگزارم.
    انشااله خداوند به همه ی ما توفیق انجام کار درست را عنایت کند. و بتونیم یک قدم موثر در جهت رشد مون برداریم.
    براتون آرزوی سلامتی و بهروزی میکنم.

  • فهیمه گفت:

    منم منتظر این سلسله مباحثم

  • فرزاد قوام گفت:

    سلام
    ایده جالبیه
    من هستم
    ——————————-
    آقای شعبانعلی مثل اون صفحه ۳۰ روزه توو تلگرام ، نمیشه واسه این ایده هم یه صفحه بزنید؟
    اینطور فضا از حالت خشکی خارج میشه و مزایای زیادی داره.

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser