همانطور که میدانید، در طرح متمم، دو نوع محتوا ارائه میشود. مطالبی که به بهبود کیفیت زندگی کمک میکنند و مطالبی که مهارتهای شغلی ما را بهبود میبخشند و کمک میکنند درک بهتری از دنیای کسب و کار داشته باشیم و موفقیت تجاری کسب کنیم.
با توجه به تعریف ماموریت متمم، گروه اول مطالب، رایگان هستند و برای استفاده از مطالب گروه دوم، که به صورت پیوسته منتشر میشوند، باید مبلغ ماهیانهای به عنوان هزینه اشتراک پرداخت شود. این هزینه برای تامین مالی پروژهی تولید محتوای متمم، صرف میشود. نمونهی برخی از عناوینی که برای بهبود و توسعه کسب و کار در متمم آمده است را در اینجا فهرست کردهایم.
داستان کسب و کار: امریکن اکسپرس و درسهایی برای ما
طراحی دفتر کار: مشکل اتاقهای بدون پنجره
وظایف یک فروشنده: دیدگاه یخچال و اسکیمو
انواع ایمیلها در ایمیل مارکتینگ
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت(۷): مسیر چشم
داستان کسب و کار: فندق، روغن پالم و مالیات نوتلا
مهارت فروش: هفت نیاز یک فروشنده موفق
تکنولوژی دیجیتال مدیر بهتر میخواهد نه تکنوکراتهای بیشتر
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت(۶): طراحی اسلاید
هزینه های غیرقابل بازگشت یا Sunk Cost
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت (۵): نمایش اعداد
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت(۴): ذهن تصویری
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت(۳):شش سوال کلیدی
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت (۲)
مهارت اسلایدسازی و پاورپوینت (۱)
ابزاری برای مقایسه عملکرد سایتهای رقیب
دوره MBA-قسمت ۱۹- بازاریابی و انگیزه انسانها (۱)
استراتژی و مفهوم دیوارهای ورود
دوره MBA- قسمت ۱۸- درباره مدل و مدلسازی(۲)
دوره MBA- قسمت ۱۷- درباره مدل و مدلسازی (۱)
دوره MBA- قسمت ۱۶- باز هم در مورد خدمات
دوره MBA- قسمت۱۵- چند نکته درباره کالا و خدمت
داستان کسب و کار – چالش استراتژیک در تاریخچه IBM
دوره MBA- قسمت۱۴- درباره محصولات و خدمات
دوره MBA- قسمت۱۲- سایرمعیارهای ارزیابی بازار
دوره MBA- قسمت ۱۱- معیارهای ارزیابی بازار
دوره MBA- قسمت ۱۰- تفاوتهای بازار و صنعت
داستان کسب و کار- نگاهی به تاریخچه ژیلت و بیک
Harvard Business Review: جولای و آگوست ۲۰۱۴
دوره MBA- قسمت ۹- «بازار» یعنی همه چیز
دوره MBA- قسمت ۸- فرصتطلبی یا ارزش آفرینی؟
دوره MBA – قسمت ۷- پرسشهایی درباره ارزش
دوره MBA – قسمت ۶- ایجاد ارزش در کسب و کارها
دوره MBA – قسمت ۵- رویداد، الگو، مدل ذهنی
روانشناسی پول و رابطه پول و قدرت
هوش هیجانی ، برداشت از خود و خودشکوفایی
استراتژیهایی که مرده به دنیا میایند (قسمت دوم)
پایلوت، ماکاپ و یادگیری از طریق اقدام
استراتژی هایی که مرده به دنیا میآیند
روانشناسی پول: نگرش پولی و ناکافی بودن پول
کندی از کجاست؟ از سایت من یا اینترنت شما؟
استفاده از ایمیل مارکتینگ در کمپین تبلیغاتی
Harvard Business Review: ژوئن ۲۰۱۴
آدریان فرنهام، روانشناسی پول و تمایل به نگهداری پول
آیا در ارتباطات و مذاکره رفتار انفعالی تهاجمی دارید؟
اشتباهات جبران ناپذیر در مصاحبه استخدامی
مصاحبه استخدامی و سه پیام پنهان در آن
کالاهای تند مصرف یا FMCG چگونه موفق میشوند؟
وسواس پولی از نگاه آدریان فرنهام و روانشناسی پول
اثر بازیها روی مغز ما: بالاخره بازی خوب کدام است؟
جسیکا لیوینگستون، کارآفرینی و کتاب «Founders At Work»
پرسشنامه MBBS آدریان فرنهام: سنجش نگرش پولی
بازاریابی و تبلیغات با استفاده از محتوا
تحلیل استراتژیک صنعت شامل چه بخشهایی است؟
سواد عددی: آمار، احتمال و نفس حافظ
مورچه و مورچه خوار: گفتگو با خود
دلیل استفاده از لغت کمپین در عبارت کمپین تبلیغاتی
آنالوژی: ابزاری برای تصمیم گیری در استراتژی
نکاتی که معمولاً در آموزش اکسل فراموش میکنیم
علائم چهره در ارتباطات و مذاکره – مدل پل اکمن
استراتژی افزایش سهم بازار یا افزایش سهم از کیف پول مشتری؟
تفکر سیستمی: فایل صوتی سمینار محمدرضا شعبانعلی
استراتژی Lock-in و نصب زنجیر به پای مشتری
هیوریستیک: میانبرها خطاساز مغز انسان
الکسا چیست؟ آیا رتبه الکسا همیشه مهم است؟
استراتژی پلتفرم Platform Strategy
استراتژی: تغییر، توسعه یا رشد؟
ارزیابی اثربخشی کمپینهای تبلیغات
Harvard Business Review: آوریل ۲۰۱۴
بورس: کوسههایخشن یا پشههایمزاحم؟
مهندسی اعداد: درسی از یک قاچاقچی
انسانهای دشوار در محیط کار و زندگی
ایمیل مارکتینگ یا هرزنامههای انبوه؟
بازار دیجیتال از کجا آغاز میشود؟
برنامه ریزی: فایلهای صوتی نقطه شروع
شستشوی مغزی و متقاعدسازی اجباری
اکونومیست: هزینهزندگیشهرهایجهان
نکاتی در بررسی مطالعههای موردی
مشتری راغب: تولید «Lead» در بازاریابی
طراحی ساختار تکنولوژیک بازاریابی
شماره مارس ۲۰۱۴: Harvard Business Review
طراحی را به خلاقیت محدود نکنیم
حتی محصول قدرتمند، بدون طراحی موفق نمیشود
زیرساختهای رایگان مدیریت پروژه برای شرکت من
«توسعه زیرساخت» یا «توسعه بازار»؟
آیا BCG برای شما هم یک ماتریس است؟
پیگمالیون: تصویر ذهنی شما از دیگران…
«رفتار سازمانی» یا «رفتار نادرست سازمانی»
ارتقای کارکنان بر اساس «توانمندی» یا «زیبایی؟»
Credit-Suisse: خطای شناختی «باخت روی کاغذ»
بورس در ایران: تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
سلام عرض كردم استاد
اينقدر اين كار شما ارزشمنده كه اصلا قابل قيمت گذاري نيست.
دعا مي كنم پروردگار مهربون وجود نازنين شما رو حفظ كنه و سايه ي پر مهرتون هميشه بالاي سر من و دانشجويانتون باشه.
با احترام
بهار جان، اگر می خواهی محمدرضا را از نزدیک ببینی ، ۴ اسفند ساعت ۱۹:۳۰ برو به این آدرس:
خ. شریعتی- نرسیده به پل سیدخندان-تقاطع خ. شهید قندی- روبروی باشگاه پیام- بوستان هلال احمر- فرهنگسرای اندیشه
استاد گرانقدرم
من مهندسی IT خوندم و کارشناسی ارشد MBA هستم . میخوام اون قدر تلاش بکنم که روزی شبیه شما بشم ولی توی این مسیر دلهره دارم . قصد خوندن کترای DBA در خارج از کشور رو هم دارم . دوست دارم شبیه شما با علم و دانش کار انجام بدم . مدرک و دانش و تخصص رو با هم داشته باشم ولی واقعا دلهره ای ته دلم هست .
سلام استاد عزیزم
مقام شما اینقدر بالاست که من به شما به عنوان معلم دلسوز سر تعظیم فرود می آورم .
حتی اگه جمله ای جدید و مفید از شما یاد بگیرم اون روز با روز قبلم متفاوت خواهد بود و این خیلی ارزشمنده.
من شما رو تا به حال از نزدیک ندیدم ولی همیشه در ذهن خودم دوست داشتم شبیه کی باشم ؟ …… واقعا نمیتونستم برای خودم الگو انتخاب بکنم تا اینکه با شما آشنا شدم . حاضرم تمام زندگیمو بدم و درس یاد بگیرم .
من شما رو تا به حال از نزدیک ندیدم فقط با نوشته ها و صدای شما همراه بوده و هستم .
شاد و موفق باشید.
صلام، هصین جان
من با این صوادم، حاضرم خیلی بیشطر خرج کنم.والله با ضندگی کارگری هم میشه این پول را دراورد . ولی طو بهطره شش ماهش را بگیری به ثرفه ((( ;
شوخی کردم به دل نگیر ولی انصافاً خیلی کمه. باور کن کارمند خدماتی شرکت ما می تونه شش بار عضو متمم بشود بعد با چه جراتی یک دانشجو، مدیر و یا کارآفرینی که ته جیبشان برای ادامه زندگیشان ۲۰ تومان ندارند، صبح از خانه بیرون می آیند. متاسفانه محمدضا مردم را عادت داد به آموزش رایگان!!!! همه برای تراست زون برایت هورا می کشند ، هیچکدام هم پول دانلودش نکردند! الان سر ۱۲۰۰۰ تومان چانه می زنند.اینها حکایت مردمی هستند که سبد کالایشان را با چنگ و دندان گرفتند و پیروز مندانه تو صندوق عقب ماشین مدل بالاشان جا دادند.
استاد…
آقا، سرور…
دست از این کارها بردار…
نرخ عضویت کاربر ویژه را بکنید ماهی ۵۰۰۰۰ تومان
هر کس که کمی ، اندکی برای خودش، افزایش توانمندیهاش و پیشرفتش ارزش قائل بود این بهای اندک را با جان و دل می پردازه.
حسین جان.
اگر مطلبی به درد یک آدم با درآمد کم بخوره یا یک کارآفرین که هنوز ناموفقه و کسی که به قول تو مدیر فروش شده اما هنوز نمیتونه حقوق کافی حتی برای خودش بگیره (چه برسه به کارکنانش) اون مطلب رو در روزنوشتهها و بخش رایگان متمم و تراست زون مینویسیم.
مطالب متمم کسب و کار (کاربر ویژه) برای مدیر فروشی که حقوق بسیار پایین میگیره مفید نیست. اون فرد فعلاً در بحثهای خیلی پایهای باید کار کنه و تقویت بشه. مطالب کاربر ویژه برای «علاقمندان حوزه مدیریت» هم به درد نمیخوره. برای «مدیران» به درد میخوره که با چالشهای جدی مواجه هستند.
فکر میکنم برای کسی که مشکل تامین مالی خودش و زندگیش رو داره و نمیتونه هزینهی بسیار جزیی اشتراک رو پرداخت کنه، پیگیری نتایج اجلاس داووس (که ما در متمم کسب و کار مطرح کردیم) اتلاف وقت و غیر منطقیه.
اون دوستانی که محدودیت مالی در حدی که تو گفتی دارند ابتدا باید با خوندن مطالب رایگان متمم و عمل به توصیههای رادیو مذاکره و فایلهای تراست زون درآمد بیشتر به دست بیاورند بعد متمم کسب و کار رو بخونند و با هزینهاش کمک کنند که مطالب رایگانی که در سایت ارايه میشود برای دیگران رایگان باقی بماند. همچنانکه امروز هم دیگران هزینه کردهاند و آنها استفاده میکنند (فکر میکنم عمل به نصف فایلهای رادیو مذاکره برای درآمد چند میلیون تومان در ماه کافی و حتی زیادی باشه. باور نمیکنم کسی بگه من دانش پایهی مذاکره دارم ولی مشکل مالی دارم. یا مذاکره نمیدونه و صرفاً مدعیه یا اینکه در مورد درآمدش صادق نیست)
من همیشه میگم کسی که با دیپلم کار پیدا نکنه، با لیسانس قطعاً بیکاره و با ارشد گرسنه میمونه و با دکترا دزد میشه! بنابراین بیشتر یادگرفتن برای کسی که به آموختههای قبلیاش عمل نکرده و هنوز ناموفقه، نه تنها مفید نیست بلکه فساد آفرینه. البته شهوتی رو که در همهی ما برای جمعآوری دانش و عمل نکردن به اون هست رو میفهمم.
از کارآفرینهایی گفتی که سر به سر نشدهاند. ما خودمان برای مجموعهی فعالیتهای آنلاین شامل این سایت و تراست زون هنوز سر به سر نیستیم و به خواننده سوبسید میدهیم. برای ما راهحلی داری؟
راه حل ما این بوده که برای عملی کردن رویایمان حاضریم کمتر هزینهی شخصی کنیم و آن را در رویایمان سرمایهگذاری کنیم. این نخستین درس کارآفرینی است.
با داشتن این اطلاعات جدید، دوست دارم نظر شخصی تو رو بدونم…
” بیشتر یادگرفتن مهم نیست. به کار گرفتن آموختههای قبلی مهمتره تا خوندن چهار تا مطلب اضافی.”
من دیگه بیشتر از این نمیخوام «بدهکار»ت بشم…
“نيكي كه از حد بگذرد
نادان خيال بد كند”
متاسفم كه ما فكر ميكنيم براي داشته هامون نبايد بهايي بپردازيم و
انواع تبعيض رو طاقت مياريم و بجاي اينكه توانمندتر بشيم فقط
پرتوقع تر ميشيم، اين مبلغي كه براي اشتراك گذاشتين براي هر
كارمندي قابل پرداخته فقط ما هزينه هاي رشدمون رو عادت نكرديم
كه بپردازيم. بهشت را به بها دهند نه بهانه! ببخشيد اگر دخالت
كردم ولي وقتي من كه فقط يك كاربر هستم انقدر بهم برخورده
طبيعيه كه نميتونم اينهمه سعه صدر شما رو در پاسخ درك كنم.
درضمن چون در مورد راه حل سوال كرديد فقط نظرم رو ميگم ،
كاش بجاي ماهي ١٢٠٠٠ تومان ، همت عالي ميذاشتين تا
كساني كه فكر ميكنند استفاده بيشتري از اين سايت دارند
كه كم هم نيستند ، بتونن كمكي به سهم خودشون براي حمايت
از آموزش رايگان در كشوري كه هيچ چيزش مجاني نيست
انجام بدهند.
محمدرضا سلام
میخواستم بگم،
هر چیزی اندازه ای داره.
بخشش خوبه اما به اندازه اش .
شما میتونی درصد مشخصی از درآمد خودت و مجموعه های تجاری تحت مدیریت خودت رو به دیگران ببخشی.
این کار هم زیباست و هم اخلاقی.
اما اینکه بیای کل زندگی و مجموعه تجاری خودت رو برای کشورت حراج کنی و اسمش رو بذاری میهن پرستی، عشق به کشور، عشق به ملت، از خودگذشتگی، ادای دین و از اینجور حرفا……. کاملا اشتباه میکنی.
محمد رضا اگه به تو اجازه بدن میخوای برای کشورت « کلیه » خودت رو هم بفروشی!
شما نسبت به پرسنل و همکاران مجموعه خودت مسئولیت داری.
درسته که همکاران شما کمترین انتظارات رو از نظر شما دارند اما شما باید به فکر رفاه آنها هم باشی.
به نظر من این سیستمی رو که راه انداختی نابودش نکن روش مدیریت این مجموعه رو تغییر بده.
مهران جان.
نمیدونم قبول داری یا نه.
اما مهمترین مشکل و محدودیت ما مدل تفکر خودمونه.
من خودم در پست خیریهها اونها رو به «گداپروری» متهم میکنم اما خودم هنوز (شاید به دلیل محدودیتهای مالی دوران نوجوانی) مدل کسب و کار درست آنلاین طراحی نمیکنم و میخوام همون سیستم خیریه رو راه اندازی کنم.
میدونم باید مدلم اصلاح شه. اما تمام استرس من اینه که محدودیت مالی کسی رو اذیت کنه.
اما این مشکل هم وجود داره که اگر ۹۰٪ اطلاعاتت رو رایگان بدی و ۱۰٪ رو پولی باز هم مخاطب به جای اینکه برای اون ۹۰٪ احساس برد بکنه برای اون ۱۰٪ احساس باخت میکنه.
خب چرا رایگان؟! مثلا میشه استفاده از طرح متمم برای همه قسمتها حتی متمم زندگی با هزینه اشتراک ماهانه ۱۰۰۰ تومان باشه (جسارت نباشه ها. چون گفتید دوست ندارید محدودیت مالی کسی رو اذیت کنه این مبلغ رو گفتم) و برای متمم کسب و کار هم میشه مثل تراست زون از دو نرخ استفاده کرد. اینطوری افرادی که واقعا دوست دارن از مطالب استفاده کنن و شرایطشو ندارن هم میتونن عضو شن. با این شرایط هم درآمد مالی متمم بیشتر میشه و هم افراد بیشتری میتونن از مزایای طرح بهره مند بشن.
البته این نظر شخصی منه به عنوان یک شاگرد.
حضرت امیر المومنین علی (ع ) میفرمایند:
مراقب افکارت باش که گفتارت می شود
مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود
مراقب رفتارت باش که عادتت می شود
مراقبت عادتت باش که شخصیتت می شود
مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.
به عقیده من:
منظور از افکار، « مدل ذهنی » افراد میباشد که شامل باورها، ارزشها و آموخته های آنها میباشد.
و منظور از شخصیت، تمامی « ویژگیها، صفات و رفتارها و … » که در وجود انسان نهادینه شده است.
و منظور از سرنوشت، « دستاوردهای مادی و معنوی » آنهاست.
به نظر من ریشه تمام موفقیتها و شکستهای بشر بخاطر « مدل ذهنی » آنهاست.
و تا اونجایینکه من مطالعه کرده ام،
تغییرات در مدل ذهنی افراد یک کار بسیار تخصصی هستش و
توسط روانشناسانی که در حوزه « N L P » فعالیت میکنند انجام میشود.
و نکته بعدی:
گاهی اوقات ما مجبور هستیم بر خلاف « میل باطنی » خودمون انتخاب کنیم.
به نظر من،
برای « رشد و توسعه » این مجموعه ای که درست کردی
باید روش « مدیریت و قیمت گذاری » رو تغییر بدی.
باید « تیمهای تخصصی » برای « تولید محصولات تخصصی » ایجاد کنی و به هر تیم لیست محصولات
استراتژیک مورد نیاز رو سفارش بدی و بعد روی تمامی تیمها نظارت کنی.
محتوایی که در قسمت روزنوشتها، متمم و تراست زون و …. ارایه میشه احتیاج به سازماندهی شدن دارن، اونها خیلی پراکنده هستند و بایستی دسته بندی شوند.
اونطور که من متوجه شدم، بیشترین سهم « تولید علم » رو خودت میخوای بر عهده بگیری و
این یک اشتباهه.
چه جالبه محمد رضا ترتیب قرارگرفتن اسامی اون لیست، و شکل ظاهری ایی اون لیست که از ترتیب اون اسامی به خودش گرفته… به جایگاه خودت دقت کن… 🙂
محمد رضا سلام
اینایی که میگم نظر شخصی منه. ( و عذر میخوام از اینکه توی کارهات دخالت میکنم. )
من اگه جای شما بودم و قرار بود محصولات آموزشی تولید و به کشورم خدمت کنم
تمرکز خودم رو میذاشتم روی تولید محصولات استراتژیک در قالب کتاب و دی وی دی و نرم افزار و….
بعد هم اونها رو به قیمت واقعی و با یک روش درست ( نه تراست زون ) به مشتری هام ارایه میکردم.
با این روش میتونستم « افراد حرفه ای » رو جذب کنم و حق واقعی شون رو پرداخت کنم.
بعدش هم اگه دوست داشتم به « طبقات محروم جامعه » کمک کنم،
« درصد مشخصی از سود شرکت » خودم رو اختصاص به چنین بخشهایی مثل متمم و تراست زون و … میدادم.
در این صورت هر چقدر شرکت من بزرگتر و قدرتمند تر میشد میتونستم
خدمات بیشتری رو به افراد بیشتری ( افرادی که محدودیت مالی دارند ) ارایه کنم.
این سیستمی رو که درست کردی احتیاج به « جراحی » داره و باید تغییرات اساسی داخلش ایجاد کنی.
بازم عذر میخوام از اینکه دایما ً اظهار نظر میکنم.
مهران جان. فعلاً ما به خاطر اینکه ۱۲۰۰۰ تومان برای متمم کسب و کار میگیریم «متهم» به نادیده گرفتن «اقشار مختلف» هستیم…
در جامعهای که نگرش ها نیاز به جراحی داره یک آدم با جراحی خودش و فکرش، در نگاه دیگران به یک «بیمار» تبدیل میشه.
ببخشيد كه من دخالت ميكنم، البته از اول هم همين يك جمله رو هي دارم تكرار ميكنم ولي نه جواب و نه ترتيب اثر ميدين!!پس به حرف دوستان گوش كنيد، شما كه بهرحال اقشار مختلف رو ناديده گرفتين
به روش جراحي هم كه اعتقادي نداريد، حداقل “ز تعارف كم كنيد و بر مبلغ افزاييد”
چون ١٢٠٠٠ تومان خيلي خيلي خيلي براي ايجاد دغدغه براي همه اقشار ناچيز است.
و دغدغه آدمها باندازه متوسط جامعه اونهاست.
صد حيف از اينكه وقتي كه صرف بهترين ايده ها ميتونه بشه اينجا داره حساب و كتاب به مردم پس ميده!!!!!
ای کاش فقط یک معلم ساده بودی….
ای کاش در هیچ فهرستی اینچنینی نامت نبود!
ای کاش مجبور نبودی برای حفظ یا ارتقای نامت
قلبت، روحت و آرامشت را فدا کنی!
می ترسم…
از روزی که مانند آن هشت نفر!!!!
دوست داشتن را فراموش کنی…
سلام محمدرضا جان 🙂 و حسین جان
من هم دوست دارم اگه بتونم چیزی به این حرف های کاملا درست و عملی محمدرضا اضافه کنم
اینکه خیلی از زمان ها هست که فرد دانشی رو داره اما یا کاربرد های بیرونیش رو نمی دونه یا کاربرد اون مسئله رو دیده اما فکر می کنه برای اون کار باید دانش بیشتری داشته باشه
مورد دوم که تا حدی به عزت نفس برمی گرده و اینکه تا چه حد اطلاعات خودمون رو قبول داشته باشیم و بهشون اعتماد کنیم
اما مورد اول واقعا چالشه ، یادمه یادم هست اولین روزی که محمدرضا رو دیدم (تو دانشکده) از شخصیت شناسی و مذاکره و روابط زن و مرد و انگیزه های مذاکره کننده و چندین مورد دیگه برامون گفت که من همش توی دلم می گفتم این رو که من ساخته بودم ، اِ این نظریه ی من بود و همینطور
خب من تا حد کمی درمورد هرکدوم از اون ها اطلاعاتی داشتم (کاملا تو ذهنم و کاملا ساخته شده توسط خودم)
اما نمی دونستم در بیرون این ها اصلا اهمیتی دارند و کسی حاضر باشه به این ها گوش بده ، تمام فضایی که دور و برم می دیدم همیشه ریاضیاتی و مهندسی بود.
پیشنهادم برای دوستمون حسین و همینطور خودم اینه که فضای بیرون رو نگاه کنه ببینه با اطلاعاتی که داره چه کار هایی می تونه انجام بده
محمدرضا جان شاید این پیشنهاد هم مناسب باشه برای سایت متمم(قسمت رایگان) که توش نمونه هایی از شغل ها و روش های کسب درآمد که وجود داره گفته بشه ، من یقین دارم که خیلی ها اصلا از وجود این شغل ها و تنوعشون خبر ندارند
دوست دارم نظرتو بدونم درمورد کامنتم ، همینطور دوستم حسین
آرشام.
من فکر میکنم شکل درست حل مشکلی که حسین مطرح کرده (که مشکل مهمی هم هست) اینه که:
در قسمت رایگان متمم با هدف اینکه: چطور فردی در محیط کاری و شغلی خودش یا کسی که هنوز شغلی نداره، میتونه توانمندیهایی رو در خودش پرورش بده و نگاه استراتژیکی رو پیدا بکنه که بتونه حداقلهای مادی رو تامین کنه.
اونوقت احتمالاً میتونه بدون دغدغه از سایر اطلاعات موجود استفاده کنه.
این قطعا برای این مشکل مناسبه
قطعا ، این باعث می شه *هر*فرد در حد تامین حداقل نیاز های مادیش بر بیاد
اون موقعست که برای گسترش توانمندی ها و دانش جدید به شکل جدی و عملی حرکت می کنه
اما یه مسئله ی مهم دیگه ای هم توی پاسخ به کامنت حسین بود، گفتی که با گوش دادن نصف این فایل های مذاکره هر فرد می تونه به درآمد حداقل چند میلیون تومان در ماه برسه
می خوام بگم که خیلی ها (چندهزار نفر) هستند که این فایل ها رو گوش دادند اما تعداد زیادی از این ها هنوز هم در داشتن درآمدی به این شکل ناتوانند
فکر می کنی راه حل چی باشه؟ به طور خاص موضوع رادیو مذاکره و در آمد و در حالت کلی تر دانش ها و داشتن درآمد به نسبت اون ها
آرشام. الان که این رو نوشتی فکر کنم میشه روی اون یک پست نوشت به اسم Knowing Doing Gap.
امروز مینویسم راجع بهش…
هم مسئله ی فاصله ی بین دانش و عمل هست هم فاصله ی بین دانش و تبدیل دانش به پول
فکر می کنم علاوه بر شباهت های زیادشون
تفاوت های مشخصی هم باهم داشته باشند
من می گم عموم آدم ها می تونن بااطلاعات و مهارت ها یی که دارند پول دربیارند و پول خوب هم دربیارند
اما مانع هایی ذهنی جلوشون رو می گیره
منتظر پست می مونم.
محمدرضا***xxx
تا پست محمدرضا در مورد شکاف بین داستن و انجام دادن بیاد، میتونید مقاله مربوط به این بخث رو از لینک زیر دانلود کنید:
The Knowing Doing Gap
Jeffrey Pfeffer and Robert I Sutton
Harvard Business School Press 2000
http://www.wenell.se/wp-content/uploads/2014/01/thinking_knowing.pdf
و کتابش
http://www.amazon.com/The-Knowing-Doing-Gap-Companies-Knowledge/dp/1578511240
ممنون هیوا!
سلام
من هنوز هم نمیفهمم که کسی برای ماهی ۱۲۰۰۰ تومان نتونه به رشدش ادامه بده.
یعنی کلا مشکلم با مبلغشه.
این آدم پول شارژ اینترنت رو چطوری میده پس؟
یا احتمالا از اینترنت مجانی محل کارش میخواد آموزش مجانی بگیره و برای همینه که نه کارش رو درست انجام میده
و نه آموزش درستی میگیره.
درضمن هنوز هم اصرار دارم یا مبلغش رو بیشتر کنید یا همت عالی بذارین
اینطوری حداقل آدم به خاطر مبلغ پایین حرص نمیخوره و عدم توانایی پرداخت باورپذیرتر میشه.
سلام کیان جان
رو کامنتی که گذاشتم چندThumb down خورده که فکر کنم نصفشون رو شما با چند تا سیستم زدی 🙂
میدونی اختلاف دیدگاه من و تو در این بحث نشات گرفته از تجربیات و محیط اطرافمون هست.
شاید در اصل هم نظر باشیم
من کارافرینی رو دیدم که سالها در اوج فقر دنبال هدفش بود و بدون هیچ آموزشی موفق شد که اگر اموزش بود خیلی موفق تر میشد
من پدرانی رو دیدم که از فقر نتونستن بچه هاشون رو به مدرسه بفرستند و اینگونه نسل بعدشون هم در فقر فرهنگی و مالی می مونن
مطمئنا همه ما این موارد رو میبینیم ولی برداشت های متفاوتی میکنیم
در مورد کامنتم که گویا ناراحتت کرده توضیحاتی رو در کامنت محمدرضا نوشتم امیدوارم برای شما قانع کننده باشد
من نظرم هنوز اینه که نمک خوردن و نمک دون شکستن کار خوبی نیست.
برای ماهی ۱۲۰۰۰ تومن آخه چطوری میشه به آقای شعبانعلی نزر داد!!!
اونهم فردی که فایل های مذاکره و تراست زون رو گوش کرده!!
در ضمن تایید منفی فقط یکیش مال من بود.باور داشته باش که حرفت برای خیلی ها برداشت متفاوت ایجاد کرده.
مهم هم نیست شاید برای همه آدمها لازمه که یه جایی ضربه واقعیت رو تجربه کنند.
اصلاً بحث ۱۲۰۰۰ هزار تومان نیست
بحث این است که آیا حاضری برای رشد خودت، برای دریافت این مطالب خاص با این سطح کیفیت
ماهی ۱-۲وعده کمتر بخوری یا نه؟ (و هزارتا مثال دیگه)
مخاطبم شخص خاصی نیست. کلی گفتم
آرشام جان اگه به کامنتم دقت کردی من سه گروه رو نوشتم که قاعدتا نمیتونم همزمان جز اون سه کروه باشم
راستش اصلا جز سه اون سه گروه نیستم:-)
فقط باتوجه به این که افرادی رو میشناسم که در اون طیف قرار میگیرند و اینکه ممکنه همون حس بد که محمدرضا گفت بهشون دست بده خواستم نادیده گرفته نشوند و در تراست زون هم فرصت استفاده داشته باشند که با پیشنهادم مخالفت شد 🙂
ممنون که توی پاسخ هاتون هم میشه یک عالمه چیز یاد گرفت.
همونطور که توی این پاسخ؛ نخستین درس کارآفرینی رو یاد گرفتم.
اینکه : “برای عملی کردن رویایمان باید کمتر هزینه ی شخصی کنیم و آن را در رویایمان سرمایهگذاری کنیم.”
و ممنون که رویایی چنین ارزشمند داری. رویایی که بوسیله اون، کمک می کنی تا دیگران هم به رویاهاشون نزدیک تر بشن…
ممنون از همه چی …
سلام مجدد
من فایلهای مذاکره شما رو گوش کردم، چندین پست از این وبلاگ رو خوندم،از تراست زون خرید کردم و از همه راضی بودم…
خب اول در مورد فعالیت شما: اگر شما بابت همه مطالبتون هزینه بگیرید و به روشهای مستقیم و غیر مستقیم تبلیغ کنید، این کاملا حق طبیعی شماست و بنظر من کسی حق اعتراض ندارد کما که خیلی از اساتید دیگر نیز همین کار را میکنند و هیچ کس نمی گوید چون فلانی بابت فایلهای صوتی هزینه میگیرد استاد خوبی نیست.
در مورد مدیر فروشی که حقوق کمی میگیرد : خب بخشی از آن بخاطر بد بودن شرایط اقتصادی و محیط کسب و کار است نه اینکه از دانش خود استفاده نمیکند. مدیر فروشی را میشناسم که فروشش بدلیل شرایط بد بازار نسبت به زمان مشابه در سال گذشته یک سوم شده است و ترجیح میدهد با گرفتن حقوق پایین انتظارات همکارانش را کاهش دهد و هرطور شده از بحران عبور کنندو سازمان را سروپا نگه دارد.
درمورد اینکه مطالب کاربر ویژه برای همه مفید نیست: این بخش هدایای تبلیغاتی حتی برای مغازه دارها هم مفید بود فکر کنم.
در مورد پیشنهادم که عرض کردم متمم کسب و کار در تراست زون هم باشد: به دو دلیل . اول اینکه تاکید شما در بخش استراتژی اموزشی این بود که کسی نادیده گرفته نشود و دوم اینکه من از مدل تراست زون خیلی خوشم اومده و فکر میکنم یکی از موفق ترین برنامه های انلاین شما هست. گفتم که نزر شخسی منه 🙂
با تشکر فراوان
حسین جان.
میگی تراست زون موفقترین برنامهی آنلاین منه. چطور به این نتیجه رسیدی؟ اگر حساب سود و زیان ما و هزینههای ما رو ببینی نظرت تغییر میکنه.
من گفتم که اکثر آدمها که دانلود میکنند پول میدهند. اما نگفتم کلاً چقدر دانلود میکنند. تبلیغ برای تراست زون هم خودکشی است. چون تعداد دانلودها ۵۰ برابر و تعداد پرداختها شاید ۵ برابر شود. و علاوه بر هزینههای قبلی هزینهی هاست هم اضافه میشود.
شاید از نظر شما تراست زون برای جامعه یک موفقیت محسوب بشه اما برای من یک پروژهی اقتصادی زیانده هست.
ما هزینهی میلیونی کردهایم برای تولید محتوای متمم کردهایم و شما به درستی میگویی زیاد است و بعضی نمیتونند بدهند. چطور انتظار داری برای فایل رادیو مذاکره پول بدهند؟
خواهش میکنم مدل تراست زون رو برای رادیو مذاکره پیشنهاد نده که بیچاره میشویم.
ضمناً حسین جان. تبیلغات اینترنتی در مدل کسب و کار مشابه ما به فروش اینترنتی خیلی بیشتر منجر نمیشه. بزرگترین شبکههای تبلیغات اینترنتی کشور دوستان من هستند و با اونها بارها مشورت شده.
ضمناً فراموش نکن که ما شغل دیگر و کسب و کار دیگری داریم و فضای آنلاین کسب و کار ما نیست و ما برایش فرصت و انرژی زیاد نداریم. استراتژی ما توسعهی درآمد آنلاینمان نیست که درگیر این بازیها شویم.
ما کسب و کار خودمان را داریم و خیلی هم راضی هستیم. فقط دوست داریم کسانی که از خدمات آنلاین ما استفاده میکنند در هزینهی آن با ما همراه باشند. به عبارتی شریک ما باشند نه مخاطب ما.
تنها خواستهی من این است که ما تزریق نداشته باشیم و این فرهنگ هم رواج پیدا کند که کسی که مشکل ۱۲۰۰۰ تومانی درآمد دارد نیازمند «توسعه مهارت» نیست. نیازمند «تغییر نگرش» است.
حتماً شغل نادرستی دارد یا تصمیمهای نادرستی گرفته و اساساً همچنانکه در تفکر سیستمی گفتهام حمایت کورکورانه از نیازمندان و فقرا تشویق آنها به ادامهی تصمیمهای نادرستشان است و به نوعی خیانت به آنها محسوب میشود.
نکتهی آموزشی رایگان متممی (بدون اشتراک ویژه): اگر خواستید ببینید یک پروژه موفق است یا نه، فقط به دستاوردها و هزینههای خودتان به عنوان کاربر پروژه نگاه نکنید. از مدیر پروژه هم اطلاعات دقیق بگیرید…
در غیر این صورت «قتل» هم برای «قاتل» یک پروژهی موفق است (اگر نظر مقتول را جویا نشویم)
سلام محمد رضا
من از ۱۰ نفری که یه برنامه ایی رو دانلود میکنند، ۶ نفرشون هزینه اون رو پرداخت کنند میگم «اکثر» کسایی که دانلود کردند پرداختی هم داشتند..
تعریف تو از «اکثر» چیه؟
مهم اینه که اینکه چقدر پرداخت میکنند اصلاً ربطی به اینکه یک پروژه از لحاظ اقتصادی موفق هست یا نه نداره.
حسین جان. میدونم یک بحث ساده نباید اینقدر ادامه پیدا کنه. اما به دلیل جذابیتش حیفم میاد رهاش کنم.
به نظر تو. کسی که دغدغهی ۱۲۰۰۰ تومان در ماه داره، «هدیهی تبلیغاتی» به کسی میده؟ فکر نکنم. این فرد بیشتر باید دنبال «سبد حمایتی» دولت بگرده که ماست و پنیرش رو به موقع دریافت کنه نه اینکه به دیگران سررسید یادگاری بده…
قصدم تحقیر کم درآمدها نیست. قصدم شناخت واقعیتهاست. من خودم زمان دبیرستان از کمک موسسهی خیریه استفاده کردهام.
اما همان زمان برای اینکه کتاب بخرم از شهدا تا آزادی پیاده میرفتم که پول بلیط رو ذخیره کنم.
فکر میکنم همان پیادهروی ها بود که باعث شد اگر با دو هفته پیاده روی یک کتاب ۱۲۰۰ ریالی میخرم، باید کلمه به کلمه آن را بخورم و هضم و جذب کنم و عمل کنم تا به امروز برسم. کمتر کسی را دیدهام که مانند خودم کتابهایی را که خریده حفظ باشد!
حالا فکر کن که یک بار با پولی که به این مصیبت جمع کردم، مانده بودم «کویر شریعتی» را بخرم یا «تئوری احتمالات سیمون لیپشوتز» را.
نهایتاً تصمیم گرفتم هبوط در کویر را بخرم.
چون لازمهی خرید آن کتاب ۱۲ روز پیاده روی بود (معادل ۲۴ ساعت پیادهروی) وقتی کتاب را با خودم خریدم گفتم:
اگر بزرگ شدم و نتوانستم به روانی و زیبایی این مرد کتاب بنویسم، تمام این پیاده روی ها و عرق ریختنها را باختهام…
کسی که هزینهی آموزش نمیدهد و آن هزینه را برای اتوبوس (نمیگویم تاکسی) صرف میکند فکر نمیکنم بتواند رشد کند…
… فکر می کنم این موضوع هم باز برمی گرده به همون «تفکر سیستمی» !
به نظرم این نوع تفکر، واقعاً میتونه حلال بسیاری از مشکلات و تضادهایی باشه که تصمیم گیری های درست رو برامون سخت کرده …
عشق به یادگیری … انگیزه برای پیشرفت و موفقیت … ۱۲۰۰۰ تومان سرمایه گذاری ناچیز ماهانه در جهت آگاهی بیشتر ( حتی مبلغی بیشتر )… داشتن بیانیه ی ماموریت و چشم انداز شخصی روشنی که ما رو به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شخصی و شغلی مون نزدیک و نزدیک تر کنه، همسو کردن فعالیت ها و هزینه های روزانه برای کارآفرینی موفق یا موفق تر بودن در حال یا آینده … صرفه جویی در هزینه های ماهانه ای که هیچ سودی رو برای آینده ی ما به ارمغان نمیاره و خرج کردن اون هزینه ها در جاهایی که منشاء اثرات خیر و مثبت بیشتری در زندگی ما میشه … و …
اینا همه در اون سیستمی قرار می گیرن که اگه میخواهیم زندگی والاتری داشته باشیم، باید همه رو با هم ببینیم و با هم در نظر بگیریم …
چقدر زیباست خاموش ماندن …
زمانی که انتظار دارند تا شما خشمگین شوید!!
نه کیان جان
دنبال این نیستم که کسی رو خشمگین کنم
ولی جمله ات زیبا بود
“كمتر كسي را ديده ام كه مانند خودم كتابهايي را كه خريده حفظ باشد”
احياناً به هوش ذاتي شما مربوط نيست ؟ به نظرم همه آدمها قطعاً اين
توانمندي وبهره هوشي رو ندارند. خاص بودن اكتسابي نيست و ذاتيه.
من هرچقدر تلاش كنم مثل شما نميشم، ولي براي خودم همين تلاشي
كه ميكنم ارزشمنده . و البته اين يكي از مواردي است كه از بدو آشنايي
با شما مدام به آن انديشيده و غبطه خورده ام كه چرا من اينگونه زاده نشدم.
ولي همونطوري كه شما براي ما عجيب هستيد ، عدم درك و تيزهوشي بعضي
از ما به فراخور حال، كم يا زياد، براي شما غير قابل درك است.
پشتكار شما را مي ستايم ولي بي اغراق ميگم كه :
“تا دگر مادر گيتي تو چو فرزند بزايد ” خيلي مونده.
از صميم قلب براتون آرزوي بهروزي ميكنم .
حسین جان.
ممنونم از لطفت. من هم بحث رو ادامه میدم به خاطر نکاتی که توش هست نه به خاطر موضوع اولیهی بحث.
فقط دو نکته:
اول اینکه MIT که OpenCourseware گذاشته حدود ۱۰٪ از مطالب دورهها رو آزاد گذاشته که اونهم عمدتاً سرفصل هست و در بعضی بخشها اسلاید.
دوم اینکه MIT گرانترین دورههای مدیریتی جهان رو برگزار میکنه و هزینهی OCW به اعلام خودشون حدود یک و نیم درصد درآمد دانشگاهه که به عنوان Social Responsibility ارايه میشه.
الان من بیش از ۱۰۰٪ درآمد رو دارم هزینه میکنم. پس خیلی قابل مقایسه نیست.
روش توسعهی OCW هم این نیست که بگویند MIT سایر درسها رو هم رایگان بده. همینه که اجازه بدهند MIT همون درسی رو که Standford میده ۳۰٪ گرونتر بفروشه. که داره این کار رو میکنه.
سلام استاد.
منم نظر شخصیمو میگم.
به نظر من همین یه جمله ی خودتون برای خاتمه این بحث کافی بوده
(اگر مطلبی به درد یک آدم با درآمد کم بخوره یا یک کارآفرین که هنوز ناموفقه و کسی که به قول تو مدیر فروش شده اما هنوز نمیتونه حقوق کافی حتی برای خودش بگیره (چه برسه به کارکنانش) اون مطلب رو در روزنوشتهها و بخش رایگان متمم و تراست زون مینویسیم.)
ماهی ۱۲۰۰۰ تومان یعنی روزی ۴۰۰ تومان. دیگه حتی اگه طرف بچه مدرسه ای هم باشه میتونه با پس انداز کردن کرایه تاکسیش و یه کم بیش تر راه رفتن پولشو در بیاره.
دو حالت داره یا این مطالب این قدر براش بی ارزشن که حال نداره یه جوری این پول کم رو که الان میشه باهاش ۱۵ تا پفک خرید رو تهیه کنه. یا اگه این مطالبم بخونه بازم نمیتونه ماهی ۱۲۰۰۰ تومان بدست بیاره.
سلام
درگاه پرداخت آنلاین بانک متصل نمی شود آیا ممکن است شماره حسابی جهت پرداخت و اشتراک کاربر ویژه اعلام کنید؟
دوست عزیزم.
امروز به دلیل مشکلات وب سرویس پارس پال که در واقع درگاه ما برای پرداخت آنلاین هست ..این مساله پیش اومده بود،الان دیگه بچه ها چک کردند و حل شده.
مرسی که وقت گذاشتی و نوشتی و به ما هم گفتی.
تو چقدر نازنيني محمدرضا جان
خوشهالم كه حركت رابين هودي را براي متم اجرايي كردي
قصد داشتم عضو ويژه متمم شوم كه رمز دوم كارتمو نداشتم
غير از پرداخت آنلاين روش ديگري است براي واريز به حساب؟
سلام.محمدرضا جان به نظرت برای من که شغل مدیریتی ندارم و تازه کارشناسی کامپیوترمو گرفتم . ولی به مباحث مدیریتی و بیزینس علاقه مندم مطالب متمم کسب و کار چقدر مفید خواهد بود؟
سلام و وقت بخير
محمد رضاي عزيز خيلي خوشحالم و البته از قبل هم مي دونستم كه تو براي مخاطبات خيلي ارزش قائلي همونطور كه اونا هم برات ارزش قائلن و اين قضيه بيشتر از هر چيز ديگه اي از روي مطالب دست اول ،علمي و مفيدي كه مي نويسي معلومه.
من عضو متممم و همينجا به همه اعلام ميكنم و به خود تو هم همينطور كه مطالبي كه توي طرح متمم گذاشته شدن هر چند كوتاه هستن ولي خيلي خيلي بيشتر از ۱۲۰۰۰تومن در ماه ارزش دارن.ما توي ماه چندتا از اين ۱۲۰۰۰تومنا رو هدر ميديم(چندتا پيتزا مي خوريم چند بار هله هوله ميخوريم و دهها چند بار ديگه).
از طرف ديگه غير از مفيد بودن براي خودمون ميتونيم توي طرح خيلي حساب شده و مفيد تو مشاركت كنيم و حامي طرح هاي ديگت باشيم.
دوست و شاگرد تو كه هرگز نمي خواست ناراحتت كنه ولي انگار ناخواسته اينكارو كرد(سامان)
جناب شعبانعلی یه سوال در مورد کتابتون که در زمینه مذاکره نوشتید داشتم
کتاب برای مذاکرات تجاری و شرکت ها و مدیران و… هست یا به کار منه دانشجو که مثلا دوست دارم با دوست و آشنا و فامیل و همکلاسی و هم اتاقی و استاد و… مهارت ارتباطیم رو تقویت کنم و بتونم بهتر باهاش ارتباط برقرار کنم هم به کار میاد؟…ممنون
کارت خیلی درسته که حتی برای تک تک کلیک های ما و حس بعد از اونا ارزش قائلی محمدرضا گیان ( گیان= جان به زبان کردی 🙂 )
استاد عزیز سلام
من هم به عنوان یکی از اعضای این خونه “صادقانه “اعتراف می کنم:
خیلی خوشحالم که با شما و دوستان پر از صفایم آشنا شده ام.
از اینکه می توانم از حاصل تجارب شما بهره مند شوم ،مسرورم.
از اینکه شما این قدر سخاوتمند هستید و به راحتی و با عشق ،بدون هیچ چشمداشتی، اطلاعات ارزشمندتان را در اختیارمان قرار می دهید ،سپاسگزارم.
پایدار و برقرار باشید.
محمدرضا، می خواهی دلمان را بسوزونی؟ ( ;
خیلی آقائی، خیلی دوستت دارم ( :
سلام
استفاده ازمحصول دانش شما از طریق رادیو مذاکره ،متمم ،رادیو اقتصاد ،برایم موثر بوده ..
بقول خودتان رشد سیستمی مسیر راه را آسانتر وسریعتر میکند برای بقاء استفاده از متمم لازم به همکاری به موقع است
شما اعلام کنید نحوه پرداخت هزینه را تا اقدام کنم متشکرم
سلام دوست عزیز
سری به آدرس http://www.motamem.org/?page_id=641 بزنید. بعد از ثبت نام میتونید هزینه اشتراک رو به صورت آنلاین پرداخت کنید.