به علتی – که خارج از حوصلهی روزنوشتههاست – گفتم در لحظه نگار امروز، یادی کنم از یک تبلیغ محیطی هوشمندانهی ارزش آفرین که در کشور امارات در یک مال تجاری دیدم.
آنها برای تامین هزینههای تمیز کردن دستشوییها، فضای داخل توالتها را برای تبلیغات به مزایده گذاشته بودند.
طبیعتاً میتوانید حدس بزنید که دیوار توالت، ارزان ترین فضای تبلیغاتی محسوب میشود و از سوی دیگر، محلی است که به شدت مورد توجه حاضرین قرار میگیرد (این همان فضایی است که ما معمولاً ناله و نفرین و مهمترین حرفهایمان را روی آن مینوشتیم و مینویسم و شکل ابتدایی شبکه های اجتماعی محسوب میشود که در کشور ما رواج داشته و نشانهی دیگری از اینکه ما مردم خلاق، حتی قبل از اختراع توییترو اینستاگرام، از ابزاری به نام توالت های اجتماعی برای تخلیه ی احساسات خود بهره مند بودهایم).
بگذریم.
میتوانید به عنوان یک سوال فکر کنید که کدام صاحب برندی، حاضر است نام محصول یا برندش را در توالت تبلیغ کند!
جوابی که در آن جا دیدم جالب بود: یک شرکت تبلیغاتی!
این شرکت نکاتی در مورد دستشویی و آمارهایی در مورد توالت رفتن را نوشته بود و زیرش، آدرس خودش را داده بود.
با زبان بی زبانی میگفت: ما انقدر خلاق هستیم که از فضای ارزان تلف شده هم، بهترین فرصت تبلیغ را خلق میکنیم.
گفتم شاید شما هم از دیدنش لذت ببرید.
سلام محمدرضا جان ببخشید که کامنتم مربوط به این پست شما نیست ولی چون یادم نمیومدش که قبلا تو چه نوشته ای این قول رو داده بودید این جا نوشتم اگر خواستید میتونید برای نمایش تاییدش نکنید.
یادم یه بار تو یکی از نوشته هاتون قول داده بودین که راجع به چرخه کار خیر برای اطرافیان برامون بنویسید که چطوری میشه که وقتی مثلا من کار یک نفر رو راه میندازم که به نظرم میرسه این کار جز وقت تلف کردن الان برای من هیچ سودی نداره ولی در چرخه کاینات در واقع دارم به خودم کمک میکنم و این به من برمیگرده. راستشو بخواهید من خودم به این موضوع اعتقاد دارم و نمونه اش رو خیلی زیاد هم در زندگی خودم و هم در زندگی اطرافیانم به چشم دیدم ولی دوست داشتم اگر یه روز وقتشو داشتید حرف های شما رو که در بیشتر موارد، حتی در تجربه های شخصیتون هم رد پایی از علم را میشه دید در این رابطه بخونم.
چیزی که باعث شده این موضوع برام مهم بشه اینه که وقتی میبینم من هدفم اون لحظه کمک به اون آدم بوده ولی بعدا توی رفتار اون آدم یه نوع فرصت طلبی یا سو استفاده رو میبینم و یا اون سپاس گذاری که اگر خودم در اون شرایط بودم و کسی برام این کار را میکرد خیلی بیشتر ابرازش میکردم رو دریافت نمیکنم و در پی اون سرزنش های اطرافیانم رو که بهم میگن نباید بیشتر از وظیفه ات کاری رو برای کسی انجام بدی، دریافت میکنم نتیجه اش این میشه که در نهایت به کار خوبی که کردم و این اعتقادم شک میکنم و این مسئله من رو آزار میده. چون اگه قرار باشه همه همیشه طبق وظیفه شون عمل کنن و عملکرد زمینه ای (کار خارج از وظیفه که در متمم به خوبی بهش اشاره شد) پس فرق ما با روبات ها در چیه و احساسات ما در واقع یه ابزار کاملا بی استفاده میشه.
جالبه که با وجود اون حجم پول و ثروت، می خوان هزینه های یک توالت رو از خودش در بیارن. کاش یه کم از اینا، دخل و خرج رو برای همه چیز یاد بگیریم. من که یاد گرفتم با همین عکس نگار 🙂
محمدرضای گرامی ، ممنون از اینکه تجربه هات رو در اختیارمون میذاری.
چه تیم خلاقی!
در رابطه با تبلیغات،یه نکته ای توجه من رو هم جلب کرد ،تو یه همچین جای مشابه ای که اشاره شد ، من هم متوجه شدم که برچسب روی خیلی ازتولیدات انگلیسی،شاید بعد از چند سال ، هنوز روشون هست و کسی اونها را نکنده، تو جاها ی متفاوت دیدم ،در حالیکه ما بیشتر عادت داریم که برچسب ها را ،بخصوص وقتی جلوی چشم هست ،جداکنیم ،تا نمای اون وسیله یا محصول ،بهتر و یکنواخت و قشنگ تر به نظر برسه، بیشتر هم روی وسایل ساخت انگلیس هم دیدم ( با خودم گفتم که انگلیس یه جورایی که میگن سیاست هاش با بقیه متفاوته،درسته ها! در حال حاضر هم به نظر می رسه ،می خواد شروع کننده یک دومینو و زمینه ساز خروج دیگر کشورها از اتحادیه اروپا بشه ، نهایتا فروپاشی اتحادیه اروپا که بیشترین ضرر هم متوجه آلمان بشه ).
http://s6.picofile.com/file/8258308418/20160701_222035.jpg
بگذریم (منم از سیاست چیزی نمیدونم) ، روی این برچسب ،ننوشته MADE IN UK ، نوشته شده MADE FOR UK . به نظرم رسید که اگر این محصول قرار فقط در انگلستان استفاده بشه ،پس چرا صادر شده و کشورهای دیگه داره استفاده میشه ،احتمالا یه بازی ای پشت این نوشته هست .
پیش خودم گفتم ببین کدوم جمله تو رو به عنوان یک خریدار یا مشتری،بیشتر ترغیب می کنه برای خرید . حس کردم که MADE IN UK یه جمله ایه که حس خاصی نداره ،یعنی فقط میگه که این محصول تو انگلستان ساخته شده،هر جای دیگه ای هم می تونه استفاده بشه ،در حالیکه MADE FOR UK، هم شامل جمله اول میشه که محصول انگلستان هست (البته واقعا شرکت سازنده ،انگلیسی هست )و هم مخصوص انگلستان و انگلیسی ها .
من هم به عنوان خریدار عادی با خودم فکر میکنم، از اونجایی که این محصول برای انگلستان هست ،حتما کیفیتش بالاتره ، متوسط استاندارد اونها نسبت به کشورهای مثل ما و در حال توسعه بیشتره ، من که تو اون کشور زندگی نمی کنم،پس لااقل ببینم کیفیت زندگی با وسایلی که یه انگلیسی داره استفاده میکنه ،چطوریه ومنم مثل یه انگلیسی زندگی کنم و با اون کیفیت. به یه نوعی شاید شبیه مثالی که آقای سهیل رضایی یه جایی در مصاحبه با رادیو مذاکره ،که مثلا برخی ها مدل موهاشون رو شبیه فلان هنرمند اصلاح میکنند که یه جوری بگن ما هم طرفدار اونیم ،احتمالا بعد از یه مدت کم کم میگن ما خود اونیم و باورشون میشه .