معمولاً فرصت نمیکنم توی حیاط برم (شاید در هر دو ماه یک بار).
نمیدونستم بهار اومده و درختها شکوفه دادن.
صاحبخانهی گرامی، تماس گرفتند و اعلام کردند که درختها سبز شدهاند!
به دعوت ایشون، رفتم توی حیاط و این عکس رو هم انداختن.
بر اساس توضیحات تجربی – تخصصی ایشان، هوا امسال دیگر سرد نمیشود و شکوفهها نمیریزند.
چون کلاغها لانهسازی را آغاز کردهاند و کلاغها با با توجه به سابقهی چند میلیون سالهی زندگی، قطعاً بهتر از ادارههای هواشناسی (که هنوز یکی دو قرن بیشتر از تاسیسشان نگذشته است) روند تغییرات هوا را میفهمند و درک میکنند.
چه حیات با صفایی دارین آقای شعبانعلی
این عکس ها حس بسیار خوبی رو بهم منتقل کرد. ممنون از اشتراک گذاری.
متاسفانه با وجود داشتن کد فعال قادر به ارسال کامنت نیستم:( امیدوارم برای چند دهمین بار که امتحان میکنم موفق بشم 🙂
واقعا مگه میشه مگه داریم؟
این اندازه فضا زیبا و دل انگیز باشه و فقط ماهی یکبار بهش سر بزنیم؟
خودم جواب میدم: بله میشه و داریم.
والا در جغرافیایی که من دارم زندگی میکنم حسرت چهار تا شکوفه تا یوم الحسره به دل آدم میمونه.
امیدوارم دوستان با بهار و بی بهار خودشون همیشه بهاری باشن.
بهار برای من طعمی عجین از دو حس سرزندگی و غمی خاصه!
مثل شعر زنده و زیبای” آمد نوبهار، طی شد هجر یار . .” در صدای بانو دلکش و اون غمی که در صداشونه.
چه کار خوبی کردین عکسای بهاریتون رو گذاشتین دلمون برا عکساتون تنگ شده بود. هر چند گرما رو دوست ندارم و دلم میخواد هوا سرد بمونه اما چون بهار داره میاد به استقبالش میرم بخصوص چون شما خبرشو دادین.
جدا از این عکس های خیلی قشنگ، که روح آدم رو باز میکنه، و بهار دلنشین و زودرسی رو به یاد آدم میاره که این روزها در هر کوی و برزن، میشه نشانه های زیباش رو دید و نسیم نوبهار رو در هواش حس کرد و از خود بیخود شد؛ می خواستم بگم دوست دارم آدم هایی رو که نسبت به تغییرات و زیبایی طبیعت حساس هستند و از کنارش بی تفاوت رد نمیشن و اراده می کنن که ازش لذت میبرن .. و مهمتر از اون، دلشون میخواد دیگران رو هم در این لذت بردن از زیبایی های وصف ناپذیر طبیعت سهیم کنن. مثل همین صاحبخانه ی گرامی…
خوشحال شدم که چنین صاحبخانه ای داری. و البته ایشون هم حتما خوشحال تر، که چنین همسایه ی خوبی دارن.:)
به قول مولانا:«درختان بین که چون مستان، همه گیجند و سرجنبان».
شکوفه زدن درختان، جوانه زدن گلها و گیاهان و سرسبز شدن طبیعت، همه و همه نوید آمدن بهار رو میده.
بهار آمد بهار آمد، بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر، که پرنقش و نگار آمد
گل از نسرین همیپرسد که چون بودی در این غربت
همیگوید خوشم زیرا خوشیها زان دیار آمد
شاعر: مولانا
.:. همیشه شاد و پر انرژی باشید .:.
امروز قبل از دیدن این لحظه نگار داشتم این آهنگ رو گوش میدادم
http://dvdplanet.ir/files/Musics/Kourosh_Yaghmai_-_Norouz_(FarsV.Com).mp3
واييييي خداي من خيلييييي قشنگه…واقعا حظ كردم از ديدن اين شكوفه هاي زود هنگام. مرسي كه با ما سهيم شدي اين عكسهاي روح انگيز رو.
سلام دوستان عزیزم
به نظرم درختان هم همانند ما انسانها هستند، کاملا مشابه ما با این تفاوت که اونها هر سال دورۀ کودکی، جوانی، میانسالی و سالمندی رو طی می کنند.
من هم متاسفانه چند وقتی هست که دیر به دیر به حیاط خونمون سر می زنم ولی چند روز پیش به خاطر هدیه یک دوست به باغچه خونمون رفتم و درختچه گل رز رو کنار درختان سر به آسمان ساییده حیاطمون کاشتم. کاشت این درختچه درست در روز ۱۵ اسفند روز درختکاری بود به خاطر همین تولد این درختچه و ورودش رو به خونه اش و مادرش زمین، یادم خواهد ماند.
کاشتن و سپردن یک گیاه به مادرش ، لذتی وصف نشدنی داشت. لطفا این حس رو به خودتون هدیه بدید.
راستی، چرا من فکر کردم چند روز از کاشتن اون درختچه گل رز سرخ گذشته!
درحالیکه همین دیروز اونو کاشتم!
امروز ۱۶ اسفنده و من ۱۵ اسفند این کار رو انجام دادم…
چقدر حس خوب تو این شکوفه ها و لبخند شما هست
سلامت باشید معلم جان
قصد جان ما مکن 😉
سلام محمد رضا عزیز
واقعا زیباست.
بهار بی اندازه دوست داشتنیست.
اميدوارم شكوفه هاي درخت متمم هم كه براي سال۹۵ خبرهاي خوش اون رو قبلا در پيام اختصاصي به ما دادي به همين زيبايي و شادابي باشند و به بهترين ميوه ممكن تبديل بشن .
شاداب باشي و پر از انرژي مثل شكوفه هاي توي عكسها .
زنده باشی و بهاری استاد . بازم از این عکسها برامون بزار
يه دونه باشي محمدرضا.. عكست خيلي قشنگ شده مرد دوست داشتني:-)
عکساتون زیبا و عالی اند. دیروز تو مسیر رفتن به سمت خونه، کلی فکر و حرف رو تو ذهنم مرور می کردم. نگاهم به زمین بود و راه می رفتم که یکسری گلبرگ سفید تو پیاده رو توجهم رو جلب کرد داشتم فکر می کردم که اینا دیگه چی هستن؟! چقدر شبیه گلبرگ های شکوفه اند و همزمان سرم رو بالا آوردم که یک درخت پرشکوفه دیدم. سورپرایز و شاد شدم و بی نهایت از دیدنش لذت بردم.