صدای پیامک آمد.
شمارهات را از دفترچه موبایل پاک کردهام.
اما آن را فراموش نمیکنم.
میدانم که تو هستی.
شرط میبندم که مستی.
شرط میبندم که گیلاس شراب در دست توست.
شرط میبندم که صدای موسیقی بلند است.
شرط میبندم که پاهایت توان ایستادن ندارد و کسی نیست که تو را به خانه برساند.
شرط میبندم که در آستانهی افتادنی.
حدس میزنم که چراغها را خاموش کردهاند.
حدس میزنم که دست روی شانهات گذاشتهاند و میگویند: گیلاس دیگری در کار نیست.
شرط میبندم که مستی.چون:
من همیشه آخرین فرد در فهرست تماس تو هستم. وقتی که هیچکس پیامهای تو را پاسخگو نیست.
نوشتهای که: همیشه عاشقم بودی و همیشه عاشقم هستی.
شرط میبندم که مستی.
این پیامکی است که هنگام مستی، دوباره برایم ارسال میکنی.
آنها را فهرست وار دارم. یکی پس از دیگری. همه مثل هم. بی یک نقطه کم و کاست.
ننوشتهای. کپی کردهای. حق هم داری. چون میدانم که مستی و در آستانهی افتادن.
پیامک «دوستت دارم و داشتهام» میتوانست خوشحالم کند. حتی اگر از شمارهی ناشناسی بود.
اما چه کنم که شمارهات را هنوز به خاطر دارم و خوب میشناسمت. میدانم که مستی. و آخرین گیلاس را در دست گرفتهای.
با چراغهای خاموش و دستی روی شانهات که میگوید: از گیلاس دیگر خبری نیست.
شک ندارم که مستی و توان ایستادن برایت نمانده است که اگر بود، پیامکت برای من نبود. من آخرین شماره در فهرست دوستان تو هستم…
————————————-
این متن بازنویسی خاطرهای است که از آهنگ Last Call در خاطرم مانده. حوصله نداشتم متن را نگاه کنم. تطبیق هم برایم مهم نیست. ایده مال آنهاست و من فارسی، دوباره نوشتهام…
بيا وداع كنيم
اگر قرار باشد كسي از ما بماند
همان به كه تو بماني
كينه تو بيشتر به كار اين دنيا
ميايد تا عشق من .
محمود دولت آبادي /كليدر
آقای شعبانعلی رفتی فضا ؟ کاش می گفتی ما هم باهات بیایم .
ي مرد بدون داشتن عشق ي زن ميتونه به درجات روحي بالا برسه؟؟؟؟؟
listen @ here: https://www.youtube.com/watch?v=FEqcyLR6qR4
“مستی و راستی!” یه اصطلاح فارسیه شاید تو فرهنگهای دیگه وقتی مست هستن دروغ رایجتره
ممنون به خاطر اضافه کردن “این نوشته ها را دوست دارم…”
نوشته ای که درمورد آقای ریچارد فرای بود واقعا متاثر کننده بود. روزی که خبر فوتشون شنیدم و مختصری از زندگی نامشون رو شنیدم واقعا شگفت زده شدم. بیش تر از همه از هدیه ای که آقای احمدی نژاد به ایشون داده بود متعجب شدم. وقتی که خبر اعتراض به دفن ایشون رو توی این خاک شنیدم و دلایلی که بیشتر شبیه به جوک بودند تمام وجودم پر شد از شرمندگی به خاطر هموطنی با اسپری به دست ها.
“آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت”
امیرهوشنگ ابتهاج
بعضی وقتها با تمام وجود منتظری
انتظاری تلخ برای کسی که می خواهی پیام بدهد و بگوید دوستت دارم
حتی اگر اخرین نفر از لیست دوستانش باشی و مست باشد و قبل از تو هیچ کس جواب پیامش را نداده باشد .
حتی اگر پیامش هم تکراری و کپی شده باشد، همین که بلاخره سراغی از تو میگیرد ، بسیار خوشحال می شوی .
ای وای….
ای وای از آن روزی که به همین هم قانع باشی و هیچ پیامی دریافت نکنی…
دروود محمد رضای عزیز
شرمنده که سوالم بی ربط به این ترانه زیباست .
من می خواستم واسه گذروندن دوره های تحلیل رفتار بیام تهران ولی نمی دوونم از بین گزینه ها کدوم یکی مناسب تر هست
واسه همین خواستم یه راهنمایی بگیرم . یا اگر گزینه دیگری غیر از گزینه های مد نظر من در ذهن داری معرفی کنی ..
۱- موسسه تحلیل رفتار متقابل …. مدرس محمود رضا جوادپور
۲- انستیتو تحلیل رفتار متقابل …. مدرس ….. نمی دونم
سپاسگذارم محمد رضا
mosayyebi@gmail.com
«تو را دوست دارم در زمانهای که عشق را نمیشناسد»……..
من مست و تو ديوانه / ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم /كم خور دو سه پيمانه
در شهر يكي كس را هشيار نمبينم
هر يك بتر از ديگر شوريده و ديوانه
ربطش با موضوع به عهده مخاطب!
بخش نظرات را در نوشته : “تصمیم یارانه ای من” بسته اید یا سیستم من دچار مشکل شده است؟ رسیدگی شما مزید امتنان خواهد بود.
گفت: هان ای سخرگان گفت و گو / وعظ و گفتار زبان و گوش جو
پنبه اندر گوش حس دون کنید / بند حس از چشم خود بیرون کنید
پنبهٔ آن گوش «سر» گوش سرست / تا نگردد این «کر» آن باطن کرست
بیحس و بیگوش و بیفکرت شوید / تا خطاب «ارجعی» را بشنوید
تا به گفت و گوی بیداری دری / تو زگفت خواب بویی کی بری؟؟؟
سیر بیرونیست قول و فعل ما / سیر باطن هست بالای سما
…………………………………………………………………………………….
در سرزمین من هر چه را نمی فهمند مسخره میکنند!
جرأت اندیشیدن را داشته باش!
منم تنها این یک گوشش یادم میاد
Glass of Johnny Walker Red
With no one to take you home
دستانم نقاشی بلد نیستند اما دلم برایت پر می کشد…
امشب قرص هایم آلزایمر گرفته اند
یادشان رفته که خواب بیاورند
نه یادآور…..
love is flower that is made to bloom by two gardeners
love is like a flower which blossoms whit trust
love is afraid of losing you….
If you go away
As I know you will
You must tell the world to stop turning , turning
Tilll you return again
If you go away
I’ll be dying slowly
Till your next hello
And if you stay
I’ll make you a day
Like no day has been
Or will be again
I’ll sail on the sun
I’ll ride on the rain
I’ll talk to the trees
And I’ll worship the wind
If you go away
Leave me just enough love
To fill up my hand
If you go away …
یاد خودم افتادم،بغض کردم
وقتی کسیو دوست داری نمیتونی فراموشش کنی
هیچ منطقی جلودارت نیست
با هر تلنگری یادش میفتی
ضمیر ناخودآگاهم را دوست دارم.
ضمیر ناخود آگاه هوشیار و ناهوشیار نمی شناسد.
دروغ نمی گوید.
کسی را که دوست داشته باشد، در خواب و بیداری دوستش خواهد داشت.
گذشت زمان نیز آن را نمی تواند مغلوب کند.