در حوزه علوم انسانی، هر چه بیشتر مطالعه میکنی، «اما» و «اگر» و «شاید» و «ممکن است» و «احتمال میرود» و «به نظر می رسد» بیشتر میشود.
اما جالب اینجاست که «انسانها»، بر خلاف رویه غالب «علوم انسانی»، در پی قطعیت می گردند.
هیچ سربازی تا کنون برای «شاید» و «ممکن است» نجنگیده است.
رمز برانگیختن توده ها، قطعیت کلام است.
تاریخ را رهبرانی ساخته اند که به این «واقعیت انسانی»، ایمان داشته اند…
رسیدن به قطعیت درست مثل رسیدن به ایده آله . فکر نکنم به این راحتی بهش رسید 🙂
من یاد گرفته ام با قطعیت محض حرف نزنم چون جایی خودم گیر همان قطعیت ها افتاده ام که مجبور شده ام بشکنمشان
یاد یه رزمنده افتادم که می گفت بی خودی انقلاب کردیم و جنگیدیم 🙂
می گفت از کرده های احمقانه گذشتم و تفکرات اون دورانم پشیمونم
چقدر قابل تامل بود اين نكته !!
و جالب اينه كه ديگران از قطعيت ما ميترسند !! .. ولي در جايگاه ما، باز هم دنبال قطعيتند !
🙂
مرسی. همینطوری… چون هستید
🙂
سلام اقای مهندس، من خیلی خوشحالم که از طریق سایت اقای دکتر شیری با شما اشنا شدم.می تونم بگم که روزی نیست که به ویسایتتون سر نزنم و منتظر مطالب راهگشای جدیدتون نباشم. من فهمیدم که شما در دانشگاه و درس خوندنتون دنبال یه سری اهدافی بودین که شاید کمتر کسی توی دوران دانشجویی یه اون سبک فکر و برنامه ریزی و عمل کنه و احتمالا کمی از موفقیتهای الان شما مربوط به همون طرز فکره.متاسفانه الان در دانشگاهها نمره محوری و با تقلب درس خوندن و بالا رفتن و خودشیرینی های الکی و پوج واسه استادا بین دانشجوها خبلی زیاد شده.من دارم پزشکی میخونم و این رشته رو با عشق و دقت انتخاب کردم اما الان خیلی وضع روحیم خراب شده چون میبینم دانشگاه شده جای همون تفکراتی که اشاره کردم و من اگه نخوام نمره محور باشم و به جاش عمیق درسامو بخونم یا اگه الکی واسه استادا ذوق نکنم وضعم مثلا الان میشه اما من نمیخوام روال طولانی درسم اینجوری سپری بشه. ازتون خواهش میکنم واسه من و همه کسایی که دنبال اهدافی ورای اهداف و افکار متداول دانشجویی الان هستن چند تا راهنمایی بکنین و از تجریه هاتون تو دانشگاه بگین. مثلا به عنوان یه پیشنهاد میتونین طی یه مدت یه سری مطالب منظم و دنباله دار رو توی سایتتون منتشر کنین.فکر میکنم خیلی ها دوست دارن راه و روششونو تو درس خوندن و نگاه به اینده و زوش و منش دانشجوی واقعی رو از شما یاد بگیرن.
ببخشید که خیلی وقتتونو گرفتم.خیلی ازتون ممنونم.
من هم به شدت ، به شدت نیاز به یه مسیر دارم.
و از شرایط الان هم ناراضیم ( از دانشجوییم)
خیلی رفتم دنبال کار اما نمی دونم چرا همه جا تعطیله .
استاد نميشه به قطعيت رسيد،چطور با قطعيت صحبت كني وقتي روبروت انبوهي از احتمالاته.
سلام
غم فقط از نوشته بالا احساس غم کردم . چرا؟
مي فهمم چي ميگي
حتي يكي از دلايلي كه آدما به حرف هايي كه ميزنن يا برنامه ايي كه براي خودشون ميريزن عمل نميكنن به اين خاطره كه با قطعيت با خودشون صحبت نمي كنن.
با قاطعیت حرف زدن نیاز به شجاعت ودانش دارد.
قاطعیت با قطعیت خیلی فرق میکنه،خییییییلی
و در نهایت به نظرم قطعیت راحتتر هیجاناتو تحریک میکنه تا استدلالهای منطقی یا در نظر گرفتن احتمالات
هیتلر میگه استدلالهای منطقی و جملات ادیبانه نیستند که تاریخ را میسازند بلکه خطابههای تحریک کننده هیجانات مردم هستند که مسیر تاریخ را تعیین میکنند . به نظرم مردم خودشونو فدای (اگر) (شاید ),(ممکن است) ,..نمیکنند ولی قربانیه قطعیت هر چند اشتباه میکنند به نظرم علتشم اینه که همه یه تصویر درستوقطعی از آینده میخوان احتملات این تصویر نمیده به همین دلیل خیلی اوقات آدما ترجیح میدن شرایطشونو هرچند که بد باشه ولی تغییر ندن چون اون تصویر قطعی رو نگرفتن.
چقدر خفن بود!
رمز برانگیختن توده ها، قطعیت کلام است
این جا دوباره جا داره به هر دوتون تبریک عرض کنم و ارزوی سلامت دارم برای شما خوبان
میتونم بگم کلا با حرکتهای توده ای از هر نوعی مخالفم….اینجور حرکتها شک من و بیشترتر تحریک میکنه….چرا که هرچه این توده ها از هسته اصلی دورتر بشن به همون اندازه از اون قطعیت خوب یا بد فاصله میگیرن….فقط با یه جور حرکت توده ای موافقم که اونم قطعیت مفید بودنش رو علم و منطق ثابت کرده اونم….حرکتهای توده ای در قالب ورزشهای همگانی مخصوصا اگر اون ورزش همگانیش یوگا باشه :)))
اگر کشف رمز این زبان بی کلام را (قطعیت کلام) را می آموختم، می توانستم جهان را کشف رمز کنم…
خداوند راهی را که هر انسان باید بپیماید،در جهان نوشته. تنها باید آنچه را که برای تو نوشته شده،بخوانی…
کیمیاگر