چون کمی سرم شلوغه و نتونستم اینجا رو به سرعت مناسب آپدیت کنم، گفتم فعلاً از زغال عصبانی سوء استفاده کنم و یک مطلب منتشر کنم (درست شبیه اینهایی که حرف ندارن بزنن، توی اینستا عکس غذاشون رو میذارن که به هر حال عرصه رو خالی رها نکرده باشن). وقتهایی که کمتر فرصت میشه بهش سر بزنم عصبانیتش رو به این شکل بروز میده. البته این بار به خاطر اینکه عصبانی بشه مجبور شدم یه مدت بهش سر نزنم. به هر حال برای تولید این لحظه نگار، زغال هم دچار زحمت و دردسر شده. با متمم:زندگی در کشورهای کمونیستی | گاوی که شیر ندهد در خدمت امپریالیسم است چشمتان را ببندید و فکر کنید | چند جمله از کتاب فیزیکدانان مطرح جهان یک دانشمند به چه سطحی از هوش نیاز دارد؟ کتاب مردگان | افراد […]
مطالب مرتبط با زغال
زغالچه: مرز بین آنتروپومورفیسم و آنتی آنتروپومورفیسم
پیش نیاز مطالعهی این لحظه نگار: آنتروپومورفیسم 😉 این همون زغالچهی دوست داشتنی منه که قبلاً به بهانههای مختلف ازش صحبت کردم. الان دیگه هشت یا نه ماهه شده. از روزی که توی کوچه پیداش کردم و هفتههای اول زندگیش بود و پنیر میخورد، با همدیگه دوست هستیم و الان چند وقته که بیشتر توی حیاط خونهی من زندگی میکنه. البته حتی توی برف و سرما هم بیرون میمونه که پادشکننده بشه. صبح ها که میخوام از خونه بیرون بیام، هر ساعتی باشه بیدار میشه، دنبال خودم و ماشین تا توی کوچه میاد و قبل از اینکه درب اتوماتیک بسته بشه، دوباره میدوه و میره تو. شبها هم در پارک ماشین کمک میکنه. باید چند بار عقب و جلو کنم و به تعداد دفعات جابجایی، اون هم جابجا میشه و نزدیک شدن به دیوار رو […]
آخرین دیدگاه