در برنامه فرزندپروری مضطربانه که معرفی برنامه نوجوان توانگر بود، برای پدرها و مادرها گفتم که: اگر از شما بپرسم، پنجاه سال دیگر، قرار است جشن تولدی برگزار شود و هدیههای مختلفی هم آورده شود، چند نفر از شما میتوانید چیزی را که بیشتر از موارد دیگر، هدیه میشود حدس بزنید؟ یا با قطعیت قابل قبولی به من بگویید؟ تغییرات جهان بسیار سریع شده. بسیاری از وسایلی که بخشی از زندگی روزمره ماست، ده سال پیش قابل تصور هم نبوده. امروز شغلهایی وجود دارد که تعریف کردن و تفهیم آنها برای نسل قبل – که بسیاری از آنها فوت کردهاند و نیستند – به هیچ شکل امکانپذیر نیست. پس شما که در حد یک هدیه تولد هم، شناختی از پنجاه سال بعد – که برای فرزندانتان زمان بازنشستگی و لذت بردن از دسترنج چند دهه تلاش است ندارید، چگونه می خواهید به ما در مورد انتخاب رشته و شغل و شریک زندگی و محل زندگی کمک کنید؟! در افتتاح برنامهی مدرسهی تابستانی شریف هم به شکل دیگری، حرفی متفاوت اما با همان معنای بالا را مطرح کردم. به بچهها گفتم که: در مدرسه تابستانی شریف، به دنبال جزوه برداشتن و مطلب نوشتن نباشید. ما مدرسان شما، حرفهایی میزنیم که دیر یا زود فراموش میکنید و احتمالاً به کارتان هم نمیآید. همچنانکه مدرسان ما هم چیزهایی گفتند که به کارمان نیامد و امروز فراموش کردهایم. اما به رفتار معلمهایتان نگاه کنید. به حاشیهی کلاسها فکر کنید. به گفتگوهای غیررسمی زنگ تفریح توجه کنید و در آنها مشارکت داشته باشید. ممکن است …
برچسب:
