پیشنوشت: محمدرضا محمودی زیر مطلبی که با عنوان آیندهٔ اینترنت در عصر هوش مصنوعی نوشته بودم، بحثی دربارهٔ وبلاگ نویسی مطرح کرد و در پایان صحبتهاش این رو پرسید که «…هنوز بر این عقیده هستی که میون این همه سروصدا منطقیه که یکی مثل من … وبلاگنویسی رو شروع کنه؟» الان که محمدرضا این سوال رو مطرح میکنه، دقیقاً بیست سال از اولین پست وبلاگی من میگذره و من هنوز دارم وبلاگ مینویسم. در این بیست سال، در بازههای زمانی کوتاهی حضور در پلتفرمهای دیگه مثل فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام رو تجربه کردهام و برای خودم هم جالبه که هنوز جایی که برام اصالت و اهمیت داره، نوشتههای خودم روی وبسایتهای خودمه. بهخاطر همین، سوالی که محمدرضا مطرح کرد، برای خودم هم جالبه و واقعاً ترغیب شدم جدیتر بهش فکر کنم. امروز بهتدریج لابهلای کارهام در موردش مینویسم. تذکر: حالا که …
وبلاگ نویسی
کتاب نوت بوک ساراماگو | بهانهای برای یادآوری اهمیت نوشتن
نوع مطلب: گفتگو با دوستان توضیح این مطلب: شهرزاد در زیر مطلبِ «لحظهنگار – گزارش این روزها» نکتهای نوشته و سوالی مطرح کرده بود که تصمیم گرفتم آن را در قالب یک مطلب جداگانه بنویسم. توضیحاتم نسبتاً کوتاه است و میشد به شکل کامنت نوشت. اما ترجیح دادم مطلبی مستقل باشد، تا مخاطبهای ناآشناتر هم – که عادت یا حوصلهٔ خواندن کامنتها را ندارند – آن را بخوانند. [toggle title=”بخشی از حرفهای شهرزاد (کلیک کنید)”] محمدرضا، کتاب «نوت بوک» ازژوزه ساراماگو – که توی این لیست ازش نام بردی – رو دوست داشتی خودت؟ من نخوندمش و اسمش رو هم نشنیده بودم تا حالا. اما از اونجایی که دو کتاب دیگهٔ ساراماگو یعنی «کوری» و «همهٔ نامها» – که توی سالهای پیش به واسطهٔ خودت باهاشون آشنا شدم و خوندمشون – رو دوست داشتم و از خوندنشون لذت بردم، میخواستم ببینیم این کتابش به اسم نوت بوک هم …
ایدهی معرفی وبلاگ دوستان متممی در میانههای سال پیش مطرح و اجرا شد. تقریباً زمانی که مطالب زیر را در مورد وبلاگ نویسی نوشتم و منتشر کردم: وبلاگ به عنوان رزومه و ابزاری برای هویت سازی و برندسازی هرگز فالورهای خود را فالو نکنید مفهوم استفاده منصفانه از محتوای دیگران چند پیشنهاد در مورد وبلاگ نویسی اما احساس کردم بهتر است که از شیوهی متفاوتی استفاده کنم و آخرین نوشتههای دوستانم را مستقیماً در وبلاگم نمایش بدهم. از این به بعد در ستون کناری این وبلاگ میتوانید آخرین نوشتههای دوستان متممی را هم ببینید. البته طبیعتاً بخش قابل توجهی از نوشتههای این دوستان و سایر دوستان عزیزم (و خودم) در قالب تمرینها و بحثهای متمم هست که مطمئن هستم مرتب آنها را مطالعه و بررسی میکنید (از جمله تمرینهای برتر درسهای اختصاصی و تمرینهای برتر درسهای عمومی). توضیح (و آرزو): دوست دارم …
سرویس های وبلاگ نویسی و توافق ضمنی حضور در پلتفرمها
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: یاور مشیرفر موضوع بحث: یاور عزیز در زیر مطلب توسعه قلمرو یا توسعه ظرفیت مطلبی را طرح کرد و پیشنهادش این بود که دربارهی آن مطلب بحث و گفتگو کنیم. آنچه در اینجا میخوانید، دومین نوشتهای است که در این زمینه منتشر میکنم. صحبتهای یاور را میتوانید در ابتدای نخستین نوشته (با عنوان: ارزش گذاری کسب و کارهای دیجیتال) بخوانید. البته من بخشی را که برای بحث در این نوشته مد نظر دارم، دوباره نقل میکنم. وبلاگ یاور: با وجود اینکه خوانندگانی که به اینجا سر میزنند، قاعدتاً دوستان متممی من را میشناسند، اما اجازه بدهید برای خوانندگان گذری توضیح بدهم که برای آشنایی با یاور، میتوانید وبلاگ او را تحت عنوان دستنوشتههای یک دیوانه بخوانید. [toggle title=”بخشی از صحبتهای یاور (کلیک کنید)”] سؤال دومم در مورد اینهکه من الان برای یه سرویس میکروبلاگ محتواهای متعددی تولید کردم. سرویسی که …
پیشنوشت: اگر چه مطالبی که در اینجا اشاره میکنم، در متمم تا حد خوبی رعایت شده است؛ اما در روزنوشتهها، در گذشته خودم هم کمتر آنها را رعایت کردهام و امسال قصد دارم آنها را جدیتر بگیرم و حتی نوشتههای قدیمیتر را هم بر همین اساس اصلاح کنم. بنابراین امیدوارم من را به خاطر توصیه به کاری که خودم هنوز به صورت کامل در روزنوشته پیاده سازی نکردهام ببخشید. اما چارهای نبود جز اینکه زودتر دربارهاش حرف بزنم. چون در غیر این صورت دوستانی که اخیراً #وبلاگ نویسی را آغاز کردهاند، چند سال بعد به مشکل من گرفتار خواهند شد و صدها نوشته در آرشیوشان انباشته خواهد شد که آراستن و پیراستن آنها، جز با عزمی جدی و مدیریتی جهادی ممکن نیست (توضیح: کلاً در هر کاری اگر از اول بدانیم که چه کار میکنیم و چگونه کار میکنیم و چگونه باید …
چگونه کتاب بنویسیم؟ (از وبلاگ نویسی تا کتاب نویسی)
کتاب نوشتن هم در کشور ما چیزی شبیه ادامه تحصیل و فوق لیسانس گرفتن یا دکتر شدن است. به این معنا که کلاً کار مثبتی محسوب میشود و ندیدهام تا کنون به کسی که کتابی نوشته گفته باشند: چرا کتاب نوشتی؟ یا چرا وقتت را به نوشتن و نویسندگی گذراندی؟ با این مقدمه میخواهم تاکید کنم که به نظرم، همانطور که بسیاری از تصمیم های ادامه تحصیل (نه همهی آنها) صرفاً ناشی از نادانی یا ناتوانی و نداشتن شجاعت در نه گفتن به خواست اجتماعی یا تقلا برای کسب جایگاه اجتماعی یا بیکاری یا بیسوادی است و به ندرت میتوانید کسانی را پیدا کنید که ادامه تحصیل داده باشند و در یکی از گروههای فوق نگنجند، نوشتن کتاب نیز به تدریج به همین سمت رفته است. بنابراین اگر کسی از من بپرسد: آیا خوب است که یک کتاب بنویسم؟ به سادگی حاضر نیستم به او …
لیلا زیر مطلبی که برای زینب دستاویز تحت عنوان چند پیشنهاد برای وبلاگ نویسی منتشر کرده بودم، کامنتی گذاشته بود که حس کردم شاید بهتر باشد اینجا در موردش کمی بنویسم. سلام. من یک مسئله با وبلاگ نویسی دارم، هیچ بهبودی در نوشتههام حس نمیکنم. به جزء نوشتههای داخل وبلاگم، الان دوماه هست که به صورت مستمر هر روز در دفترم مینویسم به غیر از دو روز در این مدت. سبک نوشتن خودم رو هم نمیتونم پیدا کنم، گاهی طنز مینویسم، گاهی جدی و گاهی نوشتههای احساسی. از روند خودم راضی نیستم و تا الان چندین بار خواستم کلا وبلاگم رو حذف کنم ولی اینکار رو نکردم، حس میکنم مطلب مفیدی برای ارائه ندارم. میدانم که کمالگرا هستم و البته تا اینجا خیلی با این کمالگرایی مبارزه کردم که به نوشتن ادامه دادم و مطمئن نیستم این نقصی که میبینم مربوط …
برای زینب دستاویز: چند پیشنهاد در مورد وبلاگ نویسی
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: زینب دستاویز و البته بقیهی دوستان عزیزم که وبلاگهایشان را میخوانم. پیش نوشت- تقریباً هر جا و به هر بهانهای که میشده، دوستان عزیزم را به نوشتن تشویق کردهام. مطالب متعددی را هم در زمینهی تجربههای خودم در مورد وبلاگ نویسی منتشر کردهام که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ده نکته پس از ده سال وبلاگ نویسی (قسمت اول) ده نکته پس از ده سال وبلاگ نویسی (قسمت دوم) استفادهی منصفانه از مطالب دیگران (Fair Use) نکات دیگری هم در ذهنم هست که به تدریج و در فرصت مقتضی مینویسم. اما زینب کسی بود که به ادامه ندادن آن سلسله نوشتهها، اعتراض کرد و البته اقدام عملی هم انجام داد و بیآنکه منتظر بماند، نوشتن وبلاگش را آغاز کرد. این شیوهی اعتراض (عمل کردن به جای حرف زدن) آنقدر شایستهی تقدیر و احترام …
ده نکته پس از ده سال وبلاگ نویسی (۳): استفاده منصفانه
پیش نوشت: این مطلب قسمت سوم در مورد تجربیات ده سال وبلاگ نویسی است که البته با توجه به اینکه یک سال از نوشتن دو بخش اول آن میگذرد، میتوان گفت: یازده سال وبلاگ نویسی. دو قسمت قبل را میتوانید از طریق لینکهای زیر بخوانید: قسمت اول نکاتی در مورد وبلاگ نویسی شامل: وبلاگ نویسی به عنوان یک رزومه وبلاگ نویسی با هویت مشخص دوری از فضای سیاست (نه علم سیاست، بلکه فضای سیاسی کشور) حبس نکردن ترافیک بازدیدکنندگان (شکلی دیجیتال مفهوم بخل) ارائهی اطلاعات رایگان قسمت دوم نکاتی در مورد وبلاگ نویسی که به این موضوع اختصاص داشت که دنبال دنبالهروهای خودمان راه نیفتیم. تجربه و توصیهای که میشد آن را به این صورت هم بیان کرد: Never follow your followers. در اینجا قسمت سوم بحث را خدمت شما مینویسم. استفاده منصفانه یا Fair Use برای کسانی که جنبه های حقوقی تولید محتوا را میشناسند و درگیر …
در ادامه قسمت اول این بحث که در آن سعی کردم برخی از تجربیات و آموختههای شخصی خودم را طی ده سال وبلاگ نویسی توضیح دهم، این بار میخواهم ششمین نکتهای را که طی این سالها از وبلاگ نویسی آموختم (و به نظرم در جنبههای دیگر زندگی هم – لااقل برای من – قابل تعمیم است) شرح بدهم. اگر بخواهم آن را خلاصه کنم، فکر میکنم شکل انگلیسی آن، سادهتر و به یادماندنیتر باشد: Rule #6: Never follow your followers مفاهیم راهبر و پیرو در دیدگاه شرقی ما، چنان بار معنای عمیقی پیدا کرده است که به سادگی نمیتوانیم لغتی مثل Follower را به پیرو ترجمه کنیم. وقتی در فارسی از پیروی میگوییم و من میگویم که در حال پیروی از شما هستم، معنایی که در ذهن متبادر میشود این است که پیری، مرشدی، راهبر و راهدانی در حرکت است …
