پیش نوشت: در ایران سنت است که ما روز دوازدهم اردیبهشت را به یاد دکتر ابوالحسن خانعلی و استاد مرتضی مطهری به نام روز معلم میخوانیم و آن را بهانه میکنیم تا از کسانی که شغل معلم یا نقش معلم یا صفت معلم را بر خود و در خود دارند، قدردانی کنیم.
خوشبختانه در زمانهای مختلف و به بهانههای متفاوت، از معلمانی که در خدمتشان بودهام قدردانی کردهام و در آینده هم – اگر نعمت و فرصتش باشد – این کار را خواهم کرد.
بنابراین، حس کردم شاید بتوانم از فرصت این روز استفاده کنم و به سوالی که سالهاست ذهنم را مشغول کرده، بپردازم.
البته دوستان عزیزی که حرفهای من را در اینجا و متمم و سایر نشریات و رسانهها و کلاسها شنیدهاند، هم با صورت این پرسش آشنا هستند و هم کمابیش فضای ذهنی و تلاشهای منظم من را در جستجوی پاسخ آن میدانند و میشناسند.
با این حال، احساس کردم که شاید هنوز ارزش داشته باشد مطلبی را در روزنوشتهها به آن اختصاص دهم.
اصل بحث: آیا شغل معلمی منقرض میشود؟
اگر بخواهیم این سوال را به شکلی دقیق و علمی بررسی کنیم، باید بین معلم و شغل معلمی تفکیک قائل شویم.
