پای شکسته و وقت آزاد، فرصتی شد تا یک فیلم خوب ببینم. فیلم Extremely Loud, Incredibly Close فیلم در پس زمینه خود داستان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر را دارد اما زیبایی فیلم در چیز دیگری است. فیلم به زیبایی هر چه تمام تر، یک پدر خوب و یک مادر خوب را تصویر میکند اما خارج از مفاهیم و تصاویر کلیشه ای که از مادر و پدر میشناسیم و می بینیم. حیفم می آید که حرفی بزنم و از داستان فیلم بیشتر بنویسم. حتماً فرصت دیدن آن را از دست ندهید. شاید مدتی دیگر – که همه فیلم را دیدیم – در مورد آن بیشتر بنویسم. فعلاً یکی دو هفته صبر میکنم… یکی از جملات زیبای فیلم: I’m even glad to have my disappointment. Which is much better than having nothing. با متمم:ترجمه ماشینی از […]
دسته بندی: معرفی کتاب
ماکیاولی در جهنم…
اخیراً کتاب Machiavelli in Hell را میخوانم. هوشمندی نویسنده کتاب را می ستایم. ماکیاولی در جایی از کتاب میگوید: Heaven for the climate, Hell for the company بهشت را به خاطر هوای خوب میخواهم، جهنم را به خاطر همنشین خوب… با متمم:ترجمه ماشینی از روسی به انگلیسی | یکی از انگیزه های سرمایه گذاری بر روی هوش مصنوعی در جنگ سرد زندگی در کشورهای کمونیستی | گاوی که شیر ندهد در خدمت امپریالیسم است چشمتان را ببندید و فکر کنید | چند جمله از کتاب فیزیکدانان مطرح جهان یک دانشمند به چه سطحی از هوش نیاز دارد؟ کتاب مردگان | افراد تأثیرگذاری که در زمان زندگیشان دیده نشدند کتاب ریویو برای محصولات آمازون | تجربه شانزده سال کامنتگذاری در سایت آمازون آينده هوش مصنوعی از زبان پیتر تیل +۱۵۴ آموزش مدیریت کسب و کار […]
دنیای آدم بزرگها را دوست ندارم…
آدم بزرگها اعداد را دوست دارند. وقتی با آنها از دوست تازه ای صحبت میکنی، هیچوقت از تو راجع به آنچه اصل است نمیپرسند. هیچوقت به شما نمیگویند که مثلاً آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازیهایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع میکند؟ بلکه از شما میپرسند: “چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟” و تنها در آن وقت است که خیال میکنند او را می شناسند! اگر شما به آدم بزرگها بگویید: “من خانه زیبایی دیدم که روی پشت بامش کبوتران…” نمیتوانند آن خانه را مجسم کنند. باید به آنها بگویید: “یک خانه صدهزار دلاری دیدم!” آنوقت بلند فریاد می زنند: به به! چه خانه قشنگی! ( کتاب شازده کوچولو – اگزوپری) با متمم:ترجمه ماشینی از روسی به انگلیسی | یکی از انگیزه های سرمایه گذاری […]
وقتی در برابر مشکلات کم می آورم…
وقتی احساس میکنم مشکلات به حدی بزرگ شده اند که به راحتی نمیتوانم از کنارشان عبور کنم شعری از Portia Nelson را می خوانم. نام شعر «زندگینامه من در پنج فصل» است. این شعر یکی از نیایشهای اختصاصی من است. امیدوارم خواندن آن برای شما هم منبع الهام باشد. فصل اول – در خیابان قدم می زدم، چاهی در مسیر من قرار گرفت، درون چاه سقوط کردم. در چاه گم شدم. خسته و نومید. می دانستم که سقوط، به خاطر اشتباه من نبود. مدتها طول کشید تا راهی به بیرون یافتم. فصل دوم – در خیابان قدم می زدم، چاهی در مسیر من قرار گرفت، سعی کردم وانمود کنم چاه را نمی بینم. دوباره در چاه افتادم! باور نمیکردم دوباره گرفتار همان چاه شوم و سقوط کنم. سقوطی که به خاطر اشتباه من […]
آخرین دیدگاه