نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: بهروز مطیع و البته خیلی از دوستان دیگر پیش نوشت یک: این مطلب را میشد و میشود به عنوان بخشی از سلسله بحثهای مربوط به شبکه های هرمی در نظر گرفت (قسمت اول، دوم، سوم، چهارم). اما ترجیح دادم در عنوان آن از شبکه های هرمی استفاده نکنم تا به خاطر داشته باشیم که این بحث و چنین بحثهایی را در زمینههای بسیار متفاوت و متنوعی از زندگی میتوان مطرح کرد (یا لااقل به آن فکر کرد). علت اینکه از بهروز اسم بردم این است که اصل این بحث، با خواندن حرفهای بهروز در زیر قسمت چهارم بحث در مورد شبکه های هرمی به ذهنم رسید. وگرنه، بهروز در آنجا سوالی مطرح نکرده بود و ضمناً من کاملاً با حرفها و دیدگاهی که در آنجا مطرح کرد موافقم. بنابراین شاید […]
دسته بندی: گفتگو با دوستان
برای هیوا: نکاتی در مورد استراتژی (چند دیدگاه شخصی)
پیش نوشت: واقعاً پراکندهگویی در این حد را در نوشتههای دیگرم به خاطر ندارم. اما دلم میخواست یک بار برای هیوا اینها را بگویم و بنویسم. اگر خواندید و خسته شدید یا خودشیفتگی پنهان در نوشته آزارتان داد، مسئولیتش با خودتان است. نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: هیوا صحبت هیوا (زیر مطلب: درباره کتاب و کتابخوانی): محمدرضا سوالی که بارها برام پیش اومده اینه که استفاده از ایده های متمم از عکس-نوشته های لابلای متن و نحوه لینک دادن گرفته تا خروجی آزمایشات زیادی که گاهی نتایجش در کامنتها و گزارشهای مختلف، به صورت رسمی و غیر رسمی گفته میشه چقدر درست و منصفانه ست؟ اگه جایی ببینی که سایت دیگری به کاربرانش میگه کاربر آزاد یا “حامی ویژه”، اگه توی فهرستش “تقویم محتوا” و “نقشه راه” و حتی پیام اختصاصی داشته باشه، نظرت چی خواهد […]
برای علیرضا دورباش: چارچوب تصمیم گیریهای من
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: علیرضا دورباش متن صحبتهای علیرضا تقریبا همیشه و همه جا در مواجهه با افرادی که به نظرم در جستجوی یادگیری و یا محتوای فارسی ارزشمند و به روز، هستند، شما، وبلاگ تان و متمم را با افتخار و شور و شوق معرفی می کنم و حدس می زنم سایر دوستان متممی هم این کار را بکنند؛ مانده ام که چرا با این حال، هنوز پیش می آید که با افراد فرهیخته ای مواجه می شوم که هرگز اسم شما را هم نشنیده اند (کسانی که می توانند همیاری (collaboration) خوبی با ما داشته باشند). گاهی احساس می کنم شاید همین استراتژی شما سبب شده که افراد ارزنده ای از این فضا و هم افزایی مان با یکدیگر محروم بمانند و از شما شاکی می شوم اما گاهی نیز همین تفاوت […]
درباره شبکه های هرمی (۲): شبکه هایی که کالای واقعی نمیفروشند
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: تعداد زیادی از دوستانم که تا به حال در این زمینه کامنت گذاشتهاند یا ایمیل زدهاند. پیش نوشت یک: من قبلاً موضع یک خطی خودم را در مورد شبکه های هرمی و همهی نامهای زیباتری که بر روی آن میگذارند (مثلاً بازاریابی شبکه و نتورک) نوشتهام و مشخصاً گفتهام که به نظرم این حرکتها (که حتی برخی از آنها مجوز از مراکز مختلف هم دارند) برای اقتصاد کشور و زندگی فردی بازاریابان شبکه ای مخرب و فساد آفرین هستند. اما در عین حال، قرار شد که به صورت دقیقتر در مورد آنها بنویسم. این متن قسمت دوم بحث است. اگر قبلاً قسمت اول را مطالعه نکردهاید ممنون میشوم ابتدا آن را بخوانید: چهار معیار سنجش درست بودن یک فعالیت (شرع، قانون، اخلاق، مدل کسب و کار) پیش نوشت دو: آنچه در […]
برای سامان: در مورد پیچیدگی و سیستم های پیچیده
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: سامان پیش نوشت: سامان در یکی از کامنتهایش در مورد علاقه به فلسفه تکنولوژی و سیستم های پیچیده گفته بود (و البته قبلاً هم به بهانهها و شکلهای مختلف اشاره کرده بود و اگر هم نمیگفت، این علاقه را میشد حس کرد). سامان جان. راستش را بخواهی، قبلاً معادلاتی که در ذهنم حل میکردم به شکلی بود که در نهایت به نتیجه رسیدم بهتر است وقت و انرژی و فضای روزنوشتهها را به بحث سیستم های پیچیده اختصاص ندهم. البته چند موردی اشاره وار، به بهانهی موریانهها برای سجاد نوشتم که آنها را خواندهای: نمایی از خانه موریانهها و ساختارهای Headless رفتارهای توزیع شده در زندگی موریانهها آیا اقتصاد جهانی یک سیستم پیچیده است؟ سیستم های پیچیده و توانمندی استقرا راستش را بخواهی، آن مطالب را نوشتم که شاید بچهها علاقمند شوند و خودشان […]
درباره شبکه های هرمی (۱) – چهار معیار سنجش فعالیتها: شرع، قانون، استراتژی،اخلاق
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: تعداد زیادی از دوستانم که تا به حال در این زمینه کامنت گذاشتهاند یا ایمیل زدهاند پیش نوشت: برای من اینکه شبکه های هرمی کاری غیراخلاقی و غیراستراتژیک و نادرست و برپایهی حرص و طمع انسانها هستند، آنقدر واضح و بدیهی است که شاید در مورد اینکه نام خودم «محمدرضا» است، تردید کنم، اما در مورد آنچه گفتم تردید نخواهم کرد. همچنین برایم واضح است که آنچه امروز به نام بازاریابی چند لایهای یا بازاریابی شبکهای میشنویم عموماً هیچ تفاوتی با شبکه های هرمی ندارد و فقط لباس تازهای است که بر تن یک ایدهی کهنه پوشانده شده است. این بازیهایِ معروفِ «ما فرق داریم» و «نه! نه! ما یک جور دیگر هستیم» و «حالا بیا یه بار به حرفهای ما گوش بده» و «اصلاً فرق شبکه هرمی با بازاریابی […]
گفتگو با دوستان (در حال تکمیل)
این مطلب، یک مطلب یا یک حرف جدید نیست. صرفاً به علت اینکه دیدم مجبورم هر بار توضیحات ثابتی را در ابتدای بخشی از نوشتههام به عنوان پیش نوشت بیاورم، ترجیح دادم آنها را یک جا بنویسم و از تکرار بیهودهی آنها اجتناب کنم. تصمیم گرفتهام در روزنوشته ها یک دسته بندی جدید به نام گفتگو با دوستان تعریف کنم. اینها همان مطالبی است که مشخصاً خطاب به یکی از دوستانم یا در پاسخ به کامنت و صحبتها و نظرات یک فرد مشخص از دوستانم مینویسم. همیشه این نوع مطالب را داشتهام، اما تا کنون آنها را در یک دسته بندی مجزا و مشخص قرار نداده بودم. امیدوارم این دسته بندی جدید، مرا مقید کند که بیشتر از قبل، این سبک نوشتهها را در روزنوشته منتشر کنم و از سوی دیگر، توضیح در مورد ویژگی […]
برای باران: چرخ زندگی – در جستجوی عدم تعادل مطلوب (۳)
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: باران پیش نوشت یک: این مطلب قسمت سوم از یک بحث پیوسته است که به علت محدودیت های من، به چند تکه تقسیم شده و در بازه های زمانی مختلف نوشته شده است. در صورتی که قسمت های قبلی را مطالعه نکرده اید، مناسبتر خواهد بود اگر ابتدا قسمت اول و قسمت دوم بحث را بخوانید. پیش نوشت دو (خاطره): چند سال پیش، یکی از همکارانم قرار بود دستورالعمل بهره برداری از یک دستگاه را به فارسی ترجمه کرده و در قالب یک کتابچه کاغذی تمیز صحافی شده به یکی از مشتریان تحویل دهد. کار ترجمه و چاپ و صحافی و جلد کردن تمام شده بود و قبل از اینکه کتابچه ارسال شود داشتم آن را ورق میزدم. چند مورد غلط دیکتهای دیدم و احساس کردم تعداد آنها بیش از اندازهای است که […]
برای باران (۲): سبک زندگی مناسب یا سبک زندگی مناسب من؟
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: باران پیش نوشت یک: این مطلب، قسمت دوم از بحثی است که قسمت اول آن تحت عنوان جستجوی نقطه تعادل در زندگی منتشر شد. طبیعتاً کسانی که آن مطلب را مطالعه نکردهاند، پس از مطالعهی آن، بیشتر و بهتر در فضای این مطلب قرار خواهند گرفت. پیش نوشت دو: قبلاً کتاب پختستان یا Flatland نوشتهی ادوین ابوت را معرفی کرده بودم و در موردش کمی نوشته بودم. مطالعهی آن مطلب هم میتواند مقدمهی خوبی برای مطالعهی این نوشته باشد. ادامهی قسمت اول: خلاصهی ماجرا این بود که من، یک سبک زندگی جذاب را همیشه در ذهن داشتم و آن، سبک زندگی فرودگاهی بود و به تدریج یکی دو نمونه از افرادی که برایم نماد این سبک محسوب میشدند را هم دیدم و این تصویر در ذهنم شفافتر شد. برای رسیدن به آن سبک زندگی تلاش […]
برای بهداد: شهرت در میان اقلیت
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: بهداد پیش نوشت یک – در گذشته مطلبی نوشته بودم که عنوان آن چنین بود: هیچ کس از متوسط اطرافیانش چندان فراتر نمیرود. آن مطلب در شکل کوتاه در دیرآموختهها و به طول و تفصیل در روزنوشتهها، مورد اشاره و مورد بحث قرار گرفته. اگر دوستی آن مطلب و بحثها و حاشیههایش را ندیده، شاید محتوای آن بحث به اتلاف چند دقیقهای که صرف مطالعهاش میشود بیرزد. پیش نوشت دو: عنوان این مطلب را از دن پریستلی نویسندهی کتاب Oversubscribed وام گرفتهام که اصطلاح Famous for Few یا FfF را خلق کرده و مورد استفاده قرار داده است. البته دن پریستلی این مفهوم را بیشتر به عنوان نامی زیبا برای همان مفهوم کلاسیک Niche Marketing (بازاریابی برای یک گوشه یا یک زیرمجموعه خاص از بازار) به کار میبرد و من آن را اینجا […]
آخرین دیدگاه