
گاو ما ما میکرد. گوسفند بع بع می کرد. سگ واق واق می کرد. و همه با هم فریاد می زدند: حسنک کجایی؟ اما حسنک جواب نمی داد. حسنک چند روزی بود که به سمت شهر حرکت کرده بود. با متمم:درباره انتخاب کتاب و قضاوت دربارهٔ اعتبار آن زنده شدن الیزا | قدیمیترین چت بات جهان تعریف اعتماد چیست؟ (شکنندگی و آسیبپذیری) رزومه نویسی با هوش مصنوعی | خطری که اکوسیستم کاریابی را تهدید میکند ترجمه ماشینی از روسی به انگلیسی | یکی از انگیزه های سرمایه گذاری بر روی هوش مصنوعی در جنگ سرد زندگی در کشورهای کمونیستی | گاوی که شیر ندهد در خدمت امپریالیسم است چشمتان را ببندید و فکر کنید | چند جمله از کتاب فیزیکدانان مطرح جهان +۲۲۳ آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته […]
آخرین دیدگاه