دوست خوبم مهدی تقوی، برای سال جدید به من مجموعه کتابهای در جستجوی زمان از دست رفته مارست پروست را هدیه داد. جدا از اینکه به هر حال، هدیه گرفتن احساس خوبی ایجاد میکند، احساس غرور هم کردم. این روزها، به کمتر کسی میتوانی چنین مجموعهای را هدیه دهی (احتمالاً دریافت کننده فکر میکند با او شوخی کردهای!) و البته کمتر کسی هست که چنین هدیهای را بگیرد و با دقت و جدیت، کلمه به کلمه بخواند. روزی که چنین مجموعههایی را از گزینههای هدیه دادن به من حذف کنند و بگویند “احتمالاً برای خواندن چنین حجمی وقت نمیگذارد”، بزرگترین داشتهی زندگیام را باختهام: هویتم را میگویم. چند مطلب پیشنهادی:آزمون ساده تفکر نقادانهداستان جدید کشتی رافائلآخرین تعظیم | از ریچارد داوکینز (شعر طبیعت) تا شان کرول (طبیعتگرایی شاعرانه)حرفهای شریعتی با مخاطبهای آشناسوازیلندیادی از داریوش آشوری … ادامه خواندن یک هدیه غرور آفرین
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.