در بین چند هزار پیام نوروزی، چند صد پیام مشابه داشتم که گفتم چند موردی از آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
حدسم این است که شما هم چنین پیامهایی، کمتر یا بیشتر از من، را دریافت کردهاید.
تاریخ روزی در وصف ما خواهد نوشت:
«در اینجا روزگاری مردمانی میزیستند که
هر سال سر بر آسمان، نیایش تحول میخواندند و در سراسر زمین تمایز را تحسین میکردند اما زندگی خود را بر تکرار و تقلید و تنبلی بنا کرده بودند.
حتی هر سال، بهانهی خنده و گریهشان هم هیچ تغییری با سالهای قبل نمیکرد.
انقراض آنها، نه با برخورد شهابسنگی از بالای سرشان بود و نه به روبرویی با یخبندانی در زیر پایشان.
آنها خود، آگاهانه، مرگ را – که سکون و تکرار و توقف است – انتخاب کرده بودند.»
پی نوشت یک: ای کاش، آسمان یک بار در جواب این التماس سالانهی تحول ما زمینیان دهان باز میکرد و میگفت:
راز تکامل طبیعت تحول است. هستی، سنت تکرار و تقلید را برای مدت طولانی تحمل نمیکند.
پی نوشت دو: برای اینکه تلخی این متن گرفته شود اجازه بدهید دو بیت از مولوی را نقل کنم.
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان، بیحد و اندازه شود
خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد
یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود
واقعا حس خوبي با پيامهاي تكراري به من منتقل نميشه، براي سال ۹۶ يه پيام خودم نوشتم و برا دوستام فوروارد كردم. اواخر سال ۹۶ افتخار داشتيم كه خدمت دكتر محمود سريع القلم باشيم. ايشون گفتن كه از چند روز قبل از كريسمس شروع به ارسال پيام تبريك براي دوستانشون كردن و چند صد پيام فرستادن. نكته جالب توجه اين بود كه گفتن همه پيامها اختصاصي بودن. يعني پيام با توجه به ويژگيهاي فرهنگي، مذهبي و اعتقادي گيرنده تهيه و فرستاده شد. نكته قابل توجه ديگه اينكه دكتر سريع القلم با اون حجم از مشغوليت و كار تونستن اين كارو كنن؛ اين بهونه كه من وقت ندارم كه اينكارو كنم، قابل تامل بود. اين شد كه تحت تاثيررفتار دكتر امسال براي هيچ كس پيام فوروارد نكردم. يه بيت از يك شعر بلند كه دوست داشتم باضافه ي نام گيرنده و آرزوهاي خوب باضافه چند مورد (بين سه تا ده مورد) از ويژگيهاي خوب و برجسته گيرنده پيام رو ذكر كردم و براشون فرستادم. البته نگفته نماند كه ارسال به حدود ۲۰۰-۳۰۰ نفر تبريك گفتم و امسال به كمتر از پنجاه نفر.
سلام
مورد دیگه این بود که بعضیها همین پیام کلیشهای رو تک تک Copy & Paste نمیکردن و فوروارد میکردن! انگار مثلا دوران انقلاب صنعتی شده و کیفیت مهم نیست و فقط تولید مهمه و یه جوری القا میکردن که: بزن بره. و من هم صرفا برای اینکه “بی ادب” شناخته نشم، پیغام تبریکی رو از داخل یکی از کانالهای تلگرام براشون فورارد میکردم.
به خیلی از پیغام ها که نگاه میکردن می دیدم که پیغام قبلی اون sms و یا هیستوری تلگرام، مربوط به تبریک عید سال ۹۶ هستش. یعنی در این یکسال، نه تماسی داشتیم و نه مکالمه ای و نه دیداری. خب این چه رابطهای هستش؟ لابد برای دو طرف، دلیلی برای پیغام دادن و … وجود نداشته. احتمالا الانم چون دیگه پیغام کیلویی داشتن و رو دستشون مونده بوده پیغام دادن و جو عید و سال نو گرفته بودتشون.
به قول کورت توخولسکی:
“از اون ساعتی که بهت پودر نوزاد میزنن تا اون ساعتی که تو قبر کرایهای میذارنت، تمام وقایع عمرت فقط و فقط بین دویست نفر آدم میمونه.”
منم امسال با اکراه جواب این پیامهای تیپ:) رو میدادم.
حالا بدتر و مسخرهتر این که بعضیها ته همون پیام، نام و نامخانوادگی خودشونم میذارن. قبلشم یه هشتگ میذارن که یعنی ما خعلی حرفهای هستیم. سوالی که برام پیش میاد اینه که خب چرا این کار رو میکنن؟ مگه جملهای در حد نیچهای کسی گفتن که آخرش تاکید میکنن که جمله از “#حضرت من” بود! یه تبریک ساده عید بود دیگه. من که شمارهش رو دارم. اونم شماره منو داره. همدیگه رو هم که میشناسیم. چرا خودشو معرفی میکنه خدایی؟
من هن بعد از دریافت چندتایی از این تبریک های گل دار، به شوخی گفتم امسال همه از این تمپلیت استفاده کردن :))
واقعا جالبه که چیزهایی مثل این پیام های گلدار در فاصله کوتاهی بین مردم رایج میشه.
کاش یک کاری رو صرفا به این خاطر که همه انجام میدن، ما هم انجام ندیم و به چرایی کارهای خودمون بیشتر فکر کنیم. اگر هدفمون برقراری و استحکام روابط بین افراد باشه، این پیام ها کمترین تاثیر رو داره و صرفا یک جور رفع تکلیفه.
یکی از دوستانم که استعداد خوبی در عکاسی داشت، خیلی ساده برایم نوشته بود که “سلام علی جان خوبی؟ سال نوت مبارک..”. من هم براش نوشتم که سال نوی تو هم مبارک باشه و انشالله همچنان دنیا رو از دریچه دوربین خودت به من و بقیه آدما نشون بدی. و بعد از دیدن پیام اختصاصی من چقدر خوشحال شد و چقدر رابطه دوستی بین ما مستحکم تر و صمیمی تر شد و دوستم چقدر در پیگیری استعداد عکاسی خودش مصمم تر شد.
اوه اوه پیشبینی ام درست دراومد . :)))
۲۹ اسفند واستون پیام تبریک فرستادم. دیشب دیدم هنوز نگاه نکردین سریع پاکش کردم. حتا پیام قبلترشو نخونده بودین . گفتم محمدرضا الان هزارتا پیام تبریک داره فقط وقتش واسه این مکررات داره هدر میره . اینا که برکت نیست اول سالی …
علیرضا جان.
اگر از همین گلها فرستاده بودی، شجاع باش و دوباره بفرست اسکرینشات بگیرم به پست اضافه کنم :)))
دیدن پیام های مشابه هم به نظرم ؛به غیر از انجام یک وظیفه ؛یک مورد روتین بدون حس و علاقه و جاذبه به انسان هیچ حسی نمی دهد .
نوشتن یک جمله ساده و بی آلایش می تواند زیباتر و دل نشین تر باشد.
یک کانال تلگرام در این ایام ؛تولید محتوای جالبی داشت اسامی مختلف را نوشته بود و برای هر کدام پیام تبریک جداگانه درست کرده بود؛ سوپرایز و ایده جالبی بود.
در این ایام که بازار پیام های تبریک داغ هست ؛تولید محتوای خلاقانه می تواند پرطرفدار باشد.
معلم بزرگوارم ؛
از شما و تیم متمم ممنونم به خاطر فایل های صوتی مفیدتون ؛واقعا استفاده می کنم از کلام گیرا و نافذتون و نکات ارزشمند آنها
یه دنیا ممنونم
من خود جوری هستم که نمیتوانم برایت زندگی آرزو کنم که بی خزان و بی زمستان باشد.نمی توانم بگویم سالی پر از فقط شادی و موفقیت داشته باشی. نمی شود بگویم برایت سالی پر از ثروت و سلامت میخواهم!
من و تو میدانیم که زندگی بسیار زیبا اما دشوار و شکننده است!میدانیم که قرار است همانطور که گاهی موفق میشویم جاهایی هم موفق نشویم یا دست کم رسیدن به برخی از خواسته ها و آرزوهایمان را مدتی به تعویق بیندازیم. یاد گرفته ایم که بیماری هر از چند گاهی در ما یا یکی از عزیزان و دوستانمان مهمان میشود تا درسهای سخت انسان بودن را مرور کنیم.
میدانیم که گاه با داشتن مال و گاه با نداشتنش گرفتار میشویم.
میدانیم از این بهار تا آن بهار فاصله ای است پر از ماجراهای تلخ و شیرینی که بسیاری از آنها خواست و انتخاب ما نیستند اما گریز ناپذیرند.
نمی خواهم بگویم که تو را به خدا میسپارم و خیالت راحت باشد که خدا نمیگذارد هیچ اتفاق بدی برایت رخ دهد!
چون میدانم که ناخواستنی ها، همانقدر فراوانند که سپردنهای نارس و فهم ناشده ی ما!
دیگرآنقدر بزرگ شده ایم که بفهمیم در هفت سین چیزهایی را میچینیم که هراس نبودن،کم شدن یا از دست دادنشان را داریم، آن قدر تجربه داریم که درک میکنیم مردم این بهانه های خوشرنگ و شاد را همچون فرصتی مهم تلقی میکنند برای اینکه خودشان را به آن راه بزنند که انگار قرار است زندگی طبق آرزوها،شادباشها، تبریکات،تهنیت ها و مبارک بادهای ما بچرخد!(وشاید این خود نمایش قدرت امید در انسان باشد که به رویارویی هر احتمالی بالبخند میرود!)
میخواهم این بار برایت آرزویی کنم که تو را در تمام فصول زندگی، در سرما و گرمای روزگار، در تمام بارانها و برفها ،
طوفانها و خشکسالی ها، شکستها وموفقیتها،
شادیها و غمها، ازدست دادنها وبه دست آوردنها در امان و قرار نگه دارد.
آرزو میکنم آنقدر به خودت رسیده باشی و برسی و آنقدر خدا در خودت داشته باشی و بیابی و آنقدری در قلبت آگاهی و در ذهنت روشنایی باشد و بیاید که تمام زندگی را هر طور که پیش رود مشتاقانه ، امیدوارانه، سرافرازانه و عاشقانه زندگی کنی
تو نیز مرا همین آرزو کن
باشد که سال بعد همین حوالی، خشنود از خود و آنچه گذشته به یکدیگر لبخند بزنیم و همچنان چون بهار،مشتاق و سرافراز و عاشق زندگی باشیم
دوستدارتان عارفه میرزایی
نوروز ۱۳۹۷
سلام محمدرضا سال نو رو خدمت تو و بقيه ى هم خونه ها تبريك ميگم
من با اجازت پیامی که برای سال جدید نوشتم رو اینجا منتشر می کنم:
“برای سال ۹۷ آرزویی ندارم”
حدودا از اوايل اسفند ٩٦ خيلى به اين موضوع فكر كردم كه اكثر ما آدم ها، اونقدري كه طرف دار تغيير دادن خودمون هستيم، شايد كمتر از اون براى تغييرات خودمون گام برمى داريم.
براى همين به جای ردیف کردن کلی آرزوی کلیشه ای و دهن پر کن مثل موفقیت و پیروزی و ثروت و سلامتی و پول و شادی، که محقق شدن همه ی اونها باهم غیر ممکن، و فکر کردن به هر کدومشون بدون صرف تلاش کافی، ما رو بیشتر از قبل در خرافات غرق می کنه،قبل از تحويل سال ٩٦ يه تصميم مهم و سرنوشت ساز گرفتم.
با خودم قرار گذاشتم كارهاى تكرارى اى كه در هر سال انجام مى دادم رو بررسى كنم و اون كارهايى که تکرار کردن شون تاثیر خاصی در زندگیم ندارن رو برای یک بار هم که شده بذارم کنار و اگه دیدم انتخاب مفیدی بوده، بازم ادامه ش بدم و اگر نه برگردم به روال قبل.
اینجوری فرصت بیشتری رو برای تکرار کارهایی که به رشدم کمک می کنن( مثل مطالعه، فکر کردن، بودن در کنار کسانی که واسم عزیز هستن) فراهم میشه.
برای همین، پایان سالى پر تلاطم(۹۶) رو که در اون تونستم به نحو احسن بیشتر مشکلاتم رو حل کنم و چند تا انتخاب سرنوشت ساز رو رقم زدم رو جشن بگیرم.
جشن من شکل جالبی داشت. بار سفر رو بستم و سفره ی تکراری هفت سین هر سال رو رها کردم و وقت دید و بازدید رو بجای پرداختن به دیدارهایی که غالباً نه از سر شوق، بلکه از سر وظیفه و عرف و سنت هست رو به خودم و عزیزترین هام اختصاص دادم.
من برای سال ۹۷ نه آرزویی برای خودم و نه برای شما دارم. بلکه تنها هدیه ای که برای شما دارم، شرح انتخابی بود که برای خودم داشتم. بلکه برای شما مفید باشه.
من با کمتر کردن کارهای تکراری زندگیم، به جای بیشتر کردن “وسعت” اتفاق ها و خاطراتم، به بیشتر کردن “عمق” اونها می پردازم.
امیدوارم اگه این سبک زندگی رو برای سال ۹۷ خودتون مفید دیدید، در پایان سال جاری تجارب تون رو با من و بقیه به اشتراک بذارید.
امیدوارم این دفتر ۳۶۵ صفحه ای رو به نحو احسن سیاه کنید.
دوستدار شما
محمد میلادی
بامزه ترینشون اون ۲۵۷۷ شاهنشاهیه یعنی تحول و تغییر هیچی دیگه(الان خواستم چندتا علامت سوال بزارم ترسیدم خواستم نقطه بزارم ترسیدم هیچی دیگه)
گاهی اوقات فکر می کنم سختی زندگی اونجاست که همون اندازه که باید برای تغییر خودت وقت بزاری بیشتر از اون باید برای تغییر اطرافیانت وقت بزاری اطرافیانی که همراه تو هستند و نمی تونی ازشون غافل باشی چون هر چقدر اونا صلب بمونن باز درد و رنجش برای تو هست یا اینکه باید بزاری و واسه همیشه بری و پشت سرت رو هم نگاه نکنی که واقعا کار سختیه چون رشته های زیادی هست که نمی تونی پاره شون کنی. نمی دونم یعنی الان نمی دونم چه راه حل هایی رو باید پیش گرفت که بهترین و بهینه ترین باشن. من هم هر جا کم میارم دست به دامن میکرواکشن ها میشم:)
به هر حال باید با زندگی کنار اومد یا کنارش زد:)