خانه » واژه‌ای به نام «رابطه»

واژه‌ای به نام «رابطه»

توسط محمدرضا شعبانعلی
رابطه عاطفی

رابطه عاطفیچه واژه‌ی گنگ و محدودی است رابطه…
و چقدر این سوال کلی است که: «آیا هم‌اکنون در رابطه‌ای هستی؟»
«رابطه» فقط نشان می‌دهد که تو به کسی «ربط» داری! اما نوع ربط را نشان نمی‌دهد.


بعضی رابطه‌ها مثل قهوه‌اند. هر از چندی، احساس نیاز به آنها می‌کنی و وقتی طعم آنها را چشیدی تا مدت‌ها احساس نیاز در تو می‌میرد. بگذریم از آنها که وقتی هوس قهوه می‌کنند، چند لیوانی قهوه می‌خورند. یکی پس از دیگری اما نه در یک کافه!
بعضی رابطه‌ها مثل سلول انفرادی هستند. راه ورود دارند. اما راه خروج ندارند. وقتی در آن رابطه هستی، باید به دور از تمام دنیا، باشی و زندگی کنی. نمی‌دانی که در آن بیرون، حکومت تغییر کرده یا نه. می‌گویند در سلول انفرادی گاهی حتی به زنده بودن خود هم شک می‌کنی.
بعضی رابطه‌ها مثل یک خانه‌ی شیشه‌ای هستند. همیشه به تو گفته‌اند و خود نیز احساس می‌کنی که آزادانه در دنیا می‌چرخی. نخستین بار که به دیوار خوردی می‌فهمی که زندانی یک خانه‌ی شیشه‌ای هستی.
بعضی رابطه‌ها مثل لباس‌ هستند. کمک می‌کنند تا در میانه‌ی جمع، عریانی خود را پنهان کنی. کمک می‌کنند که تو خود را ثروتمند‌تر، ساده‌تر، چاق‌تر، لاغر‌تر، زیبا‌تر، شاد‌تر، جوان‌تر یا مسن‌تر، از آنچه هستی نشان دهی. لباس وقتی از مهمانی به خانه بازگشت، زود می‌آموزد که جایگاهش در کمد لباس‌هاست، نه تخت…
بعضی رابطه‌ها نیز، مانند هوا هستند. تا هستند دیده نمی‌شوند. اما نخستین لحظه‌ای که نبودند، می‌توانی نیاز به بودنشان را با تک تک سلول‌های تن‌ات لمس کنی.
و تو در بعضی رابطه‌ها…
و تو در بعضی رابطه‌ها مثل یک کفش هستی. به محض آنکه به مقصد رسیدند،‌ در کناره‌ی درب ورودی تنها خواهی ماند و صاحب کفش به تنهایی وارد خانه خواهد شد…
و تو در بعضی رابطه‌ها مثل یک موبایل هستی. احساس می‌کنی که مهمی و همیشه در دستان او. دیر زمانی طول می‌کشد تا بیاموزی که مهم «تو» نبوده‌ای. بلکه «آنهایی» بوده‌اند که اتصال به آنان، از طریق «تو» ایجاد می‌شده.
و تو در بعضی رابطه‌ها مثل یک نیمکت هستی. به مسافر تن‌خسته‌ای که روی تو نشسته دل می‌بندی و می‌گویی: «این بار،‌ او هم به من دل بسته است». و نخستین سرما یا گرما یا باد یا باران، دیر یا زود به تو اثبات می‌کند که «نیکمت» باز هم فریب مسافری دیگر را خورده است…
باقی را می‌گذارم تا شما بنویسید. داستان «بعضی رابطه‌ها…» را و داستان «تو در بعضی رابطه‌ها…»

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

84 دیدگاه

shiva آذر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳

بعضی رابطه ها فراموش شدن نه حسی نه عشقی فقط و فقط از سر وظیفست این به نظرم دردناکترین رابطه هاست نباشن بهتره ولی وقتی هستن و به تو میفهمونن که از سر وظیفه هستن یا هر اجبار دیگه از درون می پوسی

پاسخ
مریم... مهر ۳۰, ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۸

بسم الله النور النور…
به نظرم رابطه ای خوبه که نیاز به هیچ رابطی نداره…
همیشه هست…همیشگیه…در همه ی احوال و همه ی زمان ها….مال خودته…مال خود خودت…بی انتها…بدون محدودیت…رابطه ای که توش راحتی…رابطه ای که مطمئنی کسی که میگه عاشقته راست میگه…با همه ی وجودش میگه…فقط حواسش به توء…تورو همونجوری که هستی میخواد…حالا هر جور که باشی…با هر سر و شکلی…با هر رنگ و لباسی….فقیر یا غنی….معصوم یا گناهکار…رابطه ای که توش بهت خیانت نمیشه حتی اگه هزاران بار توش خیانت کرده باشی…یه عاشق واقعی….یه دوست واقعی….یه پناه واقعی…
فقط خداااااااااااااا……
عشق فقط خداست…..
عاشق فقط خداست….
خدایا نگاهتو ازمون برندار….
اگر حتی لجن هم شدی…به دریا بزن….تا توام دریا بشی….
دعا کنید عاقبت به خیر بشیم هممون…
کاش ما هم به خدا وفادار باشیم…
یا علی (ع)

پاسخ
مانلی آبان ۳۰, ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۷

امیدوارم همه عاقبت بخیر بشیم.

پاسخ
Neda.sh مهر ۲۶, ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۱

سلام محمد رضا جان نوشته هات مثل همیشه زیباست
به نظر من قبل از ورود به هر رابطه ایی باید هدف از شکل گیریش مشخص باشه یعنی آدم باید بدونه رابطه اش قراره به چه سمتی بره و چه انتظاری از اون داره مگه یه رابطه هایی که ناخواسته پیش میان و آدم رو گرفتار خودشون میکنن
اگه هر رابطه ای به قول دوستمون پگاه جان خوب پرورش داده بشه و تو مسیر درستش قرار بگیره دیگه گسستنش سخت میشه بعضی از آدمها انتظارات ،ترجیهات و نیازهاشون قبل از ورود به رابطه ایی حداقله اما به محض ورود همه چیز رو به حداکثر تغییر میدن فکر میکنن مهم همون شروع بوده دیگه لازم نیست برای حفظش تلاش کنن
و اما داستانها:
بعضی رابطه ها مثل باران شهاب سنگ میمونن برای لحضات کوتاهی همه جا رو پر از نور و روشنایی و زیبایی میکنن و زود محو میشن و جالب اینجاست نمیتونی دلیل محو و یا محل برخوردشون رو پیدا کنی
بعضی مواقع تو تو یک رابطه مثل شاگرد میمونی و رابطه مثل معلم کلاس اولت میمونه تا اون نباشه تو چیزی یاد نمیگیری و اگر هم ازش دور بشی و سالها نبینیش چیزی از ارزش اون و چیزهایی که بهت یاد داده کم نمیکنه

پاسخ
عطا مهر ۲۲, ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۶

درود …

هر کس از رابطه تعریفی دارد … مثل این داستان… هندی ها پیلی آوردند و در خانه ای تاریک قرار دادندو مردم آن دیارکه تا کنون پیل ندیده بودند،برای تماشا گرد آمدند.از آنجا که تاریکی،سراسر خانه را پوشانده بود،کسی نمی توانست آن را ببیند از اینرو هر یک از آنان دست بر اندام پیل می سود و چیزی تجسم می کرد.مثلا آنکه دست به خرطوم پیل می کشید،پیل را به صورت یک ناودان تصور می کرد،و آن دیگری که دست به پای پیل می کشید،آن را به صورت یک ستون تجسم می کرد و بالاخره کسی که دست بر کمر پیل می کشید می گفت:پیل مانند تخت است.حال آنکه همه اینان در اشتباه بودند،و اگر آنجا شمعی می درخشید شکل حقیقی پیل نمایان می شد و اختلاف ها از میان بر می خاست…

پاسخ
مینا مهر ۲۲, ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۵

رابطه پیچیده ترین قسمت زندگیه بشره چون از احساسات ما سرچشمه می گیره و به نوع تفکرمون بستگی داره و خلاصه به هیچ عنوان قابل پیش بینی و تجزیه و تحلیل نیست. برای همین است که هر کسی نوعی از اون رو سراغ دارد، راستش به نظرم به اندازه تعداد موهای همه افراد بشر انواع رابطه وجود دارد.

پاسخ
Zahra مهر ۲۲, ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۸

adam ba yeki bozorg mishe, behesh vabaste mishe, bad yeho mibine zire paash khaali shode, vali aslaan mohem nist, choon dar avazesh bayad yad begire: (( izad k raghibe jaan “kherad” kard …))
D:

پاسخ
قاصدك مهر ۲۰, ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۶

بعضيها يه چارچوب براي خودشون تعريف مي كنند و دوست دارند رابطشون با همه توي همون چارچوب باشه
و اگه از چارچوبشون تخطي كردي ، گناهكاري و بايد جواب پس بدي
و حالا اگه نتوني توي اون چارچوب بموني ، عاقلانه است كه رابطه ات را كات كني …
ولي اگه نسبت خوني برقرار باشه و فرد خيلي بهت نزديك باشه ، مسئله خيلي پيچيده ميشه…

من كه با خواهرم به بن بست رسيدم!!! چقدر سخته هميشه دو نفر از هم دلخور باشن

پاسخ
ناشناس مهر ۱۹, ۱۳۹۲ - ۰:۳۷

تو در بعضی رابطه ها مثل توپ فوتبالی
هی تورو به هم دیگه پاس میدن آخرشم پرتت میکنن یه طرف و میرن
بعضی رابطه ها مثل دریای گل الوده نمیدونی عمقش یه متره یا ده متر شیرجه که میزنی میفهمی یه متر هم نبوده
و تو برای بعضی رابطه ها مثل ماشینی تو فقط یه وسیله ای برای رسیدن به هدف اون فرد

پاسخ
من مهر ۱۸, ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۲

در هر رابطه ای فاصله ای است که باید حفظ بشه اگر یک طرف رابطه، قدمی جلو بیاید طرف مقابل یه قدم عقب می رود و اگر همان شخص یه قدم عقب برود طرف مقابل قدمی جلو می آید. به نظرم حتی بین مادرو فرزند هم چنین فاصله ای وجود داره.
فقط بین مخلوق و خالق این فاصله معنی نداره

پاسخ
محمد مهر ۱۶, ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۴

تا امروز واقعا به این مطلب با این دیدگاه نگاه نکرده بودم وقتی نظرات متفاوت رو میخونم متوجه میشوم که واقعا چه دنیایی هست و انسانها برای گذراندن دو روز از ندگی به چه ابزارهایی متوسل میشن که یکی از اون ابزار ها رابطه است
رابطه زن و شوهر – پدر و فرزند – مادر و فرزند – دوستان – همکاران – اشنایان و اقوام -مشتریان و …..
و چه زیباست اینکه ادمها رو از روی بی ارتباطی با هاشون ارتباط داشته باشیم نه از روی ارتباط

پاسخ
آزاده مهر ۱۵, ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۷

آخ چه دردناکه رابطه ای که آدم توش ، نقش یک عابربانک رو داشته باشه !
و آدم فکر کنه که موجودی دوست داشتنی است اما
امان از روزی که سقف برداشت از عابر بانک پر شده باشه یا اگه موجودی نداشته نباشه !
می رن ، سراغ ی عابر بانک دیگه !
به همین راحتی
به همین راحتی

پاسخ
وحیده مهر ۱۵, ۱۳۹۲ - ۸:۱۵

بعضی رابطه ها مثل بازی شطرنجند باید خیلی استراتژیست بازی کنی تا کیش و مات نشی
و تو در بعضی رابطه ها مثل یه مهره شطرنجی که پرت شدی (پرتت کردند؟) وسط صفحه و کمی که گذشت متوجه میشی تو شاه این شطرنجی ! ظاهرا همه چیز خوبه و تو با غرور نشستی و به جنگها تماشا میکنی ولی …هیچ کس از دل غمگین یه شاه خبر نداره چون فقط میتونه یه قدم برداره نه بیشتر تو هرجهتی فقط یه قدم!

پاسخ
سمانه مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۵

بعضی رابطه ها مثل کش میمونه، هرچی سعی میکنی ازش دور شی ولی بعدش با شدت بیشتری بهش برمیخوری….

پاسخ
طيبه تيموري مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۴

درود
به قول خود شما، رابطه يعني ربط داشتن ما به يك‌نفر. اينكه اوم رابط چي باشه و يا اينكه اصلاً قابل تعريفه خيلي مهمه. يه رابطه خوب به اعتقاد من رابطيه كه يه انسان جديد از دو نفر مي‌سازه. مث اينكه چندتا سيم رو به يك‌تكه چوب وصل كني، هرچي ربط اون سيم‌ها و اون تكه‌چوب درست‌تر باشه، موسيقي كه به‌گوش مي‌رسه دلنوازتره… يه رابطه خوب نه فقط براي اون دونفر به مثابه بهترين جائيه كه ممكنه در اون قرار بگيرن، بلكه اتفاقيه كه دنيارو هم جاي زيباتري براي ديگران مي‌كنه…

پاسخ
صفورا شویکلو مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۵

-بعضی رابطه ها مثه رنگاهی آبرنگن! خالصشون چشمتو خیره می کنه.
گاهی وقت ها مجبوری با رانگای اصلی ترکیب بشی یا ترکیبت کنن. اونوقت میشه یه تابلوی قشنگ هم درست کرد.
کاهی وقت ها هم اونقدر رنگارو باهم قاطی می کنی که به رنگ سیاه میرسی،
می تونی با رنگ سیاه سیاه مشق بنویسی یا اینکه کلا همه رنگارو بذاری کنار و …
– بهضی رابطه ها هم مثه برنجه توی شالی زاره. بوجار نشده و الک نشده و تو این وسط می شه الک و آتیش و آب که یه کته درست بشه.

پاسخ
قوقا مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۹:۲۷

بعضی رابطه ها مثل زمان میمونن خیلی زود از دست میرن ….!!!!!

پاسخ
آذین مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۴

بعضی رابطه ها مثل حکومت نظامیه ،الان زنگ بزن ،اون تایم زنگ نزن ،بیا ،برو ،اس بده ،اس نده ، اونقدر باید و نباید داره که با وجود اینکه از ته ته قلبت دوستش داری ترجیح میدی که بی خیال همه چیز بشی و با تنهایی خودت حال کنی .

پاسخ
زبان دوست آبان ۸, ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۲

سلام آذین
در این رابطه خیلی میشه حرف زد . موضوعیه که پارامترهای خیلی زیادی داره و چیزای کوچیک کوچیک در کنار هم باعث بوجود آمودن مشکلات بزرگ و بزرگتر میشن ! اونقدر که …
به نظر من یه رابطه حالا از هر نوع که میخواد باشه بستگی به خودت داره ! تو در نقش باغبونی هستی که باغی رو پرورش میده که پر از انواع روابط با اطرافیان و در نقش های مختلفه! و اینکه نقش تو در رابطه ها دقیقا بستگی به تو ، تفکر، عملکرد و گفتار و کردار تو داره !
اینکه مثلا یکی به توی نوعی گیر میده و به همه چیزت کار داره و هیچ فضای خصوصی ای برات باقی نمیذاره خیلی وحشتناکه و البته شاید نتیجه وضعی عملکرد گذشته خودت باشه ! عملکردی که شامل اشتباهات کوچک و بزرگ خواسته ویا نا خواسته است !

پاسخ
پريسا مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۲

اين سوال من خيلي وقته بي جواب مونده ! دليلش رو نمي دونم
شما با همسرتون زندگي ميكنيد؟ خيلي دوست دارم شما راجع بهش حرف بزنيد___راجع به زندگي شخصي تون__نحوه آشنايي__فضاي زندگي دو نفره تون__ و…
مي خوام به يه نتيجه برسم براي خودم

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۲۱:۴۹

خیلی پیچیده‌تر از چند سطره. من باورهای خیلی خاصی در این زمینه دارم که شاید سالها بعد که در فضای آزادتری تنفس می‌کردیم، درباره‌ی آنها بنویسم پریسا جان.

پاسخ
مهسا واعظ تهرانی مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۹

من رابطه مثل موبایل رو تجربه کردم. احساس خوبی نبود.
اما دلم میخواد بدونم رابطه ای که تو هر نقشی داشته باشی احساس برد می کنی رو بهش چی می گن؟

پاسخ
شادی مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۹:۵۱

بعضی رابطه ها مثل لیمو شیرین هستند ابتدا شیرین و در آخر تلخ…….

اما استاد وقتی آدم فکر میکنه که ممکنه وسیله ای بیش نباشه از عشق و رابطه دلزده میشه

موبایل ،کفش ،نیمکت………!!

وسایلی میتونه مدت مصرف داشته باشه……..!!

پاسخ
sheyda مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۲:۳۶

احساس نیمکت بودن رو تجربه کردم.وقتی فکر می کنی رابطه ای که شکل گرفته رو چه قدر دوست داری.اما بعد می فهمی که شاید اصلا رابطه ای در کار نبوده و صرفا جبر تاریخ و جغرافیا دو نفر رو در یک زمان و مکان قرار داده.
زیبا نوشتید استاد عزیز.
راستی الان دیدم که یه دوست دیگه هم با اسم sheyda در همین پست کامنت گذاشتن.حالا چه کار کنیم که اشتباه نشیم؟؟؟؟؟

پاسخ
sheyda مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۰:۴۷

very niiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiice…

پاسخ
محبوبه مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۹

محمدرضا جان ممنونم
واقعا زیبا بود لذت بردم

پاسخ
ناشناس مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۹

بعضی رابطه ها مثل انتقال شارژ ن .شارژ که شدن به همه زنگ میزنن جز تو.
بعضی رابطه ها مثل هورمون رشدن ، بعد 2 سال انگار 20 سال بزرگت می کنن

پاسخ
ناشناس مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۸

بعضی رابطه‎ها:
رشته های نامرئی حقیقت‎اند که اجسام دورافتاده‎مان را سخت پینه می‌زنند.

پاسخ
مرتضی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۳

بعضی رابطه ها مثل کتاب مقدس میمونند، تفسیرش که کنی، خرابش کردی.

پاسخ
پگاه مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۴

تعریف قشنگی بود…تفسیرش که کنی خرابش کردی…ممنون

پاسخ
ناشناس مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۳

بعضی رابطه ها مثل انتقال شارِژ ند.بهش شارژ که دادی به همه زنگ میزنه جز تو .
بعضی رابطه ها مثل هورمون رشدن.بعد گذشت 2 سال فکر میکنی 20 سال بزرگ شدی .

پاسخ
بابایی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۸:۴۵

بعضی از رابطه هامثل نردبان هستند که یا تو از اون استفاده میکنی تا بالا بری و یا اون از تو استفاده میکنه تا بالابره.
بعضی رابطه ها هم شکل میگیرند تا خود واقعی ات رو بهت نشون بدن و بعضی از رابطه ها شکل میگیرن تا عشق رو آیینه وار تجربه کنی و در نهایت از دید من هیچ رابطه ای شکل نمیگیره جز اینکه نیاز تو به اون رابطه باشه و اون رابطه حرفی برای گفتن به تو داشته باشه

پاسخ
nasim مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۱

بعضی رابطه ها بزرگت می کنه یک دفعه از 20 سالگی می ری به 30 سالگی ……………
بعضی رابطه ها به تو یاد می دهند که تو با ارزش ترین ساخته خدایی
بعضی رابطه ها قلبت رو هزار پاره می کنند ولی تو هنوز زنده ای ، لخند می زنی و زندگی می کنی ………………….

پاسخ
elham مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۶

بعضی رابطه ها قلبت رو هزار پاره می کنند ولی تو هنوز زنده ای ، لخند می زنی و همه فکر میکنید داری به خوبی زندگی می کنی

پاسخ
محمد مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۲

بعضی رابطه هاکوچکت می کنند دوباره میشی عین یه بجه شاد وپرانرژی

پاسخ
فاطمه یوسفیان مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۷

بعضی رابطه ها مثل چمدان چرخ دار یک مسافرند که همه جا بدنبالش میروند توی جعبه ی اتوبوس یا هواپیما یا قطار مدتی بیخبر سر میکنند از اول راه نمیدونن که مقصد کجاست و کجا میروند خیلی هاشان شانش می اورند و جا نمیمونن یا عوضی نمیشوند همیشه در سفری در حال حرکت اما هیچ وقت نمیدانی به کجا میروی فقط و فقط تو را میبرند تو بی اراده ای در این رابطه این دیگرانند که برای تو تصمیم میگیرند و بس

پاسخ
مرتضی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۲

تصویر این پست شبیه لوگوی Gmail هستش.
مشکوکه، آیا سیاست های مخفی تبلیغاتی گوگل پشت پرده این پست هست آیا؟ 😀

پاسخ
مرتضی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۷

الان که دقت میکنم میبینم
پست 24 خط داره به معنی 24 ساعته بودن دسترسی جیمیله.
خط اول 7 حرف و کلمه داره به معنی 7 روز هفته در دسترس بودن جیمیله.
خط دوم 12 حرف و کلمه داره که نشون دهنده دسترسی 12 ماه در سال جیمیله.
خط آخر 16 حرف و کلمه داره که نشون دهنده ظرفیت ذخیره جیمیله که الان نزدیک به 16 گیگه.
آیا اینا اتفاقیه؟
نه، ای غافلان بیدار بشید.

پاسخ
سمانه مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۹

به خاطر همین دقت نظر کسانی چون شما جرئت نکردم واسه این رابطه ها! چیزی بنویسم 😉
من یه مسافرم که از یه نیمکت جدا شده و راه افتاده واسه رسیدن به مقصد اصلی
اما حواسم به نیمکته هست .چون یاد گرفتم اگه دل نبندی به هرچیزی که تو دنیا هست ،دل کندن آسون میشه .شادی دل سپردن ،عذاب دل بریدن رو به همراه داره ،وباید گذاشت و گذشت ،خیلی وقت ها ،از خیلی چیزها.پس فقط نفس میکشم و حواسم هست که ممکنه این نفس ممکنه همین یه لحظه باشه و تمام!
پیشنهاد میکنم تا میتونید حواستون به هوا باشه

ببخشید اولش حواسم نبود از طریق ورود به سایت اومده بودم اسم کاربریم ثبت شده بود 🙁

پاسخ
دُرفینه مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۱

یعنی حضرت ظهور می کنه؟ یا ظهور کرده؟

پاسخ
عظیمه مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۴

سلام و خدا قوت به استاد فعال و پرتلاش…

به نظر من رابطه ها در شرایط و افراد مختلف، متفاوت میشه. برخی مواقع به مثال قهوه، برخی مواقع به مثال لباس یا کفش و البته معدود زمانی مثل هوا.
اما آنچه که مهم هست اینه که چه احساسی از رابطه بهم دست میده. شاید روزی مثل لباس، کفش، موبایل یا نیمکت باشم ولی دستاورد همه اینها به یک کلمه خلاصه میشه و اون “نیاز” هست؛ چرا که لباس، کفش، موبایل و نیمکت نیاز ما انسانهاست که تکامل گر هستند و رابطه ها برای رفع نقصان ها…

پاسخ
مجتبی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۰

بعضی از رابطه ها مثل خورشیده فقط گرماشونو احساس میکنی ازشون هیچ اثری نیست ولی همیشگی می تابند تا گرمت بشی.

پاسخ
مهدی رضا مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۹

بعضی رابطه ها مثل مار،خوش خط و خالند اما زهرشون کشنده ست
بعضی رابطه ها مثل نقشه ی روی دیوارن پر از مرز بندی پر از خط قرمز پر از باید و نباید
بعضی رابطه ها شبها تعریف میشن روزها تحریف
بعضی رابطه ها مثل وعده ی غذایی اند بعضی رابطه ها مثل … هوایی ( روزهای رهایی !)
بعضی رابطه ها مثل دلاک تو حمومن از دور همه فکر میکنن دارن کتکت میزنن، میکوبنت، ولی فقط تو میدونی داری چه حالی میکنی .
بعضی رابطه ها مثل قصه ی سیلی و سرخی صورته واسه بعضی قصه س ولی واسه امثال تو مثه واقعیته
بعضی رابطه ها مثل رابطه ی ما با همین موش تو دفترمونه خانومها گوشه کنار واسش قند میندازن کلی از بیچارگیش میگن دلسوزی میکنن ولی وقتی میاد همه برق از سه فازشون میپره میپرن رو میز .
بعضی رابطه ها هست چون باید باشه شاید برای اینکه آدم احساس بودن کنه
بعضی رابطه ها مثل اسفناجه یه عمر از خواصش میگن بعد دانشمنداتحقیق میکنن و اعلام میکنن هیچ خاصیتی نداره

پاسخ
محمد مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۵

عالی بود

پاسخ
مریم .ر مهر ۱۵, ۱۳۹۲ - ۰:۰۲

لایک

پاسخ
setayesh مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۹

شایدانسانها مثل دفتر خاطراتی نخونده اند بمحض اینکه با کسی آشنا میشی سعی میکنی تندتند ورقش بزنی بخیال اینکه در صفحات دیگه چیزهای بهتری هست .دفتر بعضی ادما سریع خونده میشه وحتی بعد از خوندن شاید پرتشون کنیم ولی بندرت دفتری رو باز می کنی که تو همون صفحه اول و جملات ابتدایی در مقابل عظمت ان احساس پوچی میکنی و دوس داری تو هم خطوطی از ان دفتر باشی
انسانهای بزرگ با افکاری بزرگتر و هدفهای عمیق
همانند استاد شعبانعلی عزیز

پاسخ
محمد مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۶

شما خودت با رابطه ای که با دیگران داری چطور نگاه میکنی ؟
دیگران برایت چه هستند ؟؟؟

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۳

نیچه می‌گوید:
مسیح گفت: با همسایه‌ات چنان کن که با خودت می‌کنی. من خودم را قربانی رویاهایم می‌کنم. همسایه‌ام را نیز!
من رابطه به اون معنای سنتی رو ندارم.
اما تمام کسانی که با من دوست و همراه هستند مثل خودم دیوانگانی هستند که رویای آینده را به لذت امروز نمی‌فروشند…

پاسخ
مجید ابراهیمی مهر ۱۲, ۱۳۹۲ - ۷:۴۲

… آنها که اخلاق را به دوست داشته شدن توسط دیگران، اخلاق را به ثروت ، اخلاق را به لذت ، اخلاق را به شهرت و اخلاق را به تکامل و خود شکوفایی خود ترجیح میدهند. هستن هنوز کسانی …
حالا بماند کسی که در راستای تکامل و خود شکوفایی خود گام بر میدارد اخلاق را حتما رعایت میکند، چون اخلاق عامل خودشکوفایی و خود شکوفایی عامل اخلاق است

پاسخ
mary مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۰

salam
man yek bar dar kelasaye shoma dar daneshgahe tehran sherkat kardam.
tanha yek jalase
midoonin che hesi bad az sohbathatoon dashtam .?
shoma marde bahooshi hastin va hooshe ejtemaee kho0bi darin
vali chizi ke man ra azar dad
in bood ke shoma be khanoom ha negahe abzari darid
man bad az 3 sal etefaghi az safe dr shiri be in safhe shoma residam va delam khast harfamo inja behetoon bezanam.
meali ke zadin dar on jalase mesale modir amel o monshi bo0d…va man fekr mikonam shoma inghadr maloomat darin ke baraye jazabiyate sohbat hatoon dar jame daneshjooyan niyazi be estefade az in tamsil haye zire shekami nadashte bashid.
shad bashido salamat

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی مهر ۱۴, ۱۳۹۲ - ۲۳:۱۴

مری عزیز.

اینکه در کلاس از رابطه‌ی مدیر و منشی مثال بزنیم استفاده‌ی ابزاری از خانم‌ها نیست.
مطرح کردن دردیه که بسیاری از آدمها، برای حفظ موقعیت خودشون و به دلیل محافظه‌کاری بیمارگونه- که سرطانی است که در جامعه‌ی امروز ماست – از طرح آن اجتناب میکنند.

ما از رشوه حرف نمی‌زنیم و تحقیقاتی در خصوص رشوه در کشور انجام و منتشر نمی‌شود و از فاسد‌ترین نظام‌های اقتصادی و صنعتی هستیم.
ما از زنان تن فروش صحبت نمی‌کنیم و در کتاب‌های جامعه‌شناسی هیچ فصلی را به آنها اختصاص نمی‌دهیم، و آنها در تمام فصل‌ها، آواره‌ی خیابان‌ها می‌شوند.
ما از آزار جنسی زنان – نه فقط تجاوز فیزیکی، بلکه تجاوز با نگاه و کلمات و … – سخن نمی‌گوییم و این رفتار به عنوان یک الگوی رفتاری متعارف پذیرفته می‌شود.

بهترین راه مبارزه با بدی‌ها، چشم بستن به روی آنها نیست بلکه به تصویر کشیدن آنهاست. هر چند که برای گوینده و شنونده، حال تهوع ایجاد کند.

پاسخ
فاطمه مهر ۱۸, ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۱

من هم فکر میکنم این دیدگاه درست تر باشه البته من که دران جلسه حضور نداشتم تا بدونم چه واکنشی میتونستم داشته باشم

ناشناس مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۹

همه مردم ستاره دارند اما همه ی ستاره ها یک جور نیستند:
واسه آنهائی که به سفر میروند حکم راهنما را دارند،
واسه بعضی دیگر فقط یک مشت روشنائی سوسوزن اند.
برای بعضی ها که اهل دانشند هر ستاره یک معما است !!
واسه آن بابای تاجر طلا
اما این ستاره ها همه شان زبان در کام کشیده و خاموشند. فقط تویکی ، ستاره ایی خواهی داشت که تنابندیی مثلش را ندارد.
اگر گلی را دوست داشته باشی که تو کرورها کرور ستاره فقط یک دانه ازش هست برای احساس خوشبختی همین قدر بس است که نگاهی به آن ستاره بیندازی و با خودت بگویی : ” گل من یک جایی میان آن ستاره هاست”.

پاسخ
--- مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۱

شما خيلي موجز و معجزه وار صحبت ميكنيد .سريع به هدف ميزنيد با دلايل منطقي و علمي، حرف هاي شما را خيلي سريع متوجه ميشم .انگار كه منو ميشناسيد چيزي را مي فرماييد كه به دونبالشم ولي نمي دونم كجا بايد پيدا كنم. چطور قبول كنيم رابطمون تمام شده؟
خواهش ميكنم جواب منو بديد.

پاسخ
فرشته مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۹:۳۹

در بعضی از رابطه ها مسافری می دانی باید بروی اما می مانی و سفر را به تعویق می اندازی و می گویی هنوز زمان رفتن فرا نرسیده غافل از اینکه زمان گذشته.

پاسخ
پگاه مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۸:۲۱

…خب تمام رابطه هایی که اینجا گفتین یه جورایی تلخ بودن…به نظر من یک رابطه خودش مسیر خودش رو تعیین میکنه و مسلما دو طرف رابطه در این شکلگیری نقش دارن حتی همونجا که کسی میشه کفش و جا گذاشته میشه…فکر میکنم همه ما در بدو ورود به هر رابطه ای ته ذهنمون حساب کتابهایی داریم از همین نوع سود و منفعتهایی که شما اینجا گفتی ولی گاهی اوقات مسیر رابطه میره به سمتی که یه جورایی میبینی گیر افتادی ….نمی دونم میشه اسمش رو گذاشت وابستگی یا علاقه یا هرچیزی که تمام اینها به هم نزدیک و تفکیکشون سخته ..
به نظر من یک رابطه در اول مثه یک گیاه گلخونه ای می مونه اولش باید دو طرف نگهداریش کنن با حساسیت بیشتر …وقتی ریشه گرفت و به مرحله ای از رشد رسید باید جا شو بزرگتر کرد و آوردش در محیط واقعیه زندگی که البته اونجا هم نیاز به مراقبت داره…و باید صبور بود تا ببینن اون رابطه چی ثمر میده کفش یا لباس …
من یه قانون برای روابطم دارم اونم اینه که من از یه رابطه حداقلهایی رو انتظار دارم اگر اون حداقلها در اون رابطه برآورده شد که شد اگر نه که شکلگیری اون رابطه برام مهم نیست در مقابل از طرف هم م یخوام انتظاراتش رو مشخص کنه همون حداقلها رو….این حداقلها می تونه براساس ارزشها و حتی ترسها و تجربیات سخت گذشته شکل گرفته باشه مهم بازگو کردن اونها به صورت شفافه و مهمتر از اون شناخت این حداقلهای مهم هستن توسط خودمون….به قول کسی مثله اینه که شما برای مهمونی دعوت شدین برای شام دیگه اونجا انتظار دسر نباید داشته باشی …رابطه هم همینه اگر اون حداقلها برآورده شد بهتره انتظارات رو در حد همون حداقلها نگهداشت اینطوری رابطه ادامه دار تر میشه….این از تجربه من..

یک چیز دیگه هم بگم در مورد رابطه نزدیک بین زن و مرد و روابط شخصی … توی تانتارا اصل در روابط باز بودن و عریان کردن روح و جسمه و این از اصول اصلیه…تمرکز بر لذت دادن نه بر لذت بردن ….تمرکز بر وقت گذاشتنه..تمرکز بر باهم بودنه نه بر ارضای کامل. ودرواقع تمرکز بر لذت دادن و شخص مقابله..و همین چند تا مورد مهم و به نظر ساده می تونه یک رابطه رو زیر رو کنه به سمت تعالی…. متاسفانه جامعه ما از نظر این بخش از روابط یک جامعه عقب افتادس نسبت به جوامع دیگه برای همین بیرون آمدن از رابطه هزینه زیادی داره و اصولارفتن به یک رابطه با حساب و کتابای زیادی صورت میگیره و این میشه که اصل خود رابطه که با هم بودنه گم میشه…
امیدوارم همه زنها و مردا رابطه ای رو تجربه کنن که در اون رابطه صمیمیت و احترام بزرگتر از عشق در اون رابطه باشه…اینطوری اگرجدایی هم در اون رابطه اتفاق بیفته بر پایه اصول رابطه و احترام هست…

پاسخ
مریم .ر مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۹

چه حرفهای خوبی زدی پگاه. به نظر من هم یه رابطه اولش به یه مراقبت احتیاج داره تا به مرحله ای از رشد برسه و بعد از اون میشه در مورد نوع رابطه قضاوت کرد. و چقدر رابطه ی صمیمی توام با احترام خوب و لذت بخشه، کاملا تجربه ش کردم. و منم امیدوارم همه این نوع رابطه رو تجربه کنن.

پاسخ
آرام مهر ۱۴, ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۶

پگاه عزیزم سلام

وااای که چقد از اکثر قریب به اتفاق نظراتت لذت میبرم. این پختگی, بزرگی و دانش پشت حرفات عجیب حال خوبی بهم میده. کاش ی روز بتونم ببینمت.
موفق باشی که فکر میکنم حتما هستی…
ارادت

پاسخ
پگاه مهر ۱۶, ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۲

خوشحالم که که این فیدبک و گرفتم ممنون مریم و آرام:) راستش فکر میکردم خیلی قاطی پاتی نوشتم
آرام عزیز من از طریق این سایت دوستای خوب و همدلی پیدا کردم که گاها با هم در ارتباطیم …این احساس متقابله 🙂
شاد باشی و سلامت

پاسخ
فاطمه مهر ۱۸, ۱۳۹۲ - ۲۰:۱۸

بعد این همه تعاریف نا امیدکننده از رابطه چه متن خوبی نوشته ای من و همسرم توی رابطه ای که داریم ناهمواریهای زیادی را باهم پشت سر گذاشتیم اما رابطه مون همچنان تنگاتنگ و شیرینه

پاسخ
منیژه مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۸:۰۸

بعضی رابطه ها مثل تاکسی اند به مقصد که رسیدباید کرایشو حساب کرد..و بعضیها تو رابطه ای همچون راننده تاکسی هستند که مسافراشو به مقصد میرسونه و بابتش کرایه میگیره..
تو در بعضی رابطه ها پس اندازی هستی برای روز مبادا..
تو در بعضی رابطه ها مسکنی هستی برای تسکین درد ونگه داری میشی برای وقتیکه درد دوباره شروع بشه بتو رجوع کنه..

پاسخ
پرویز مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۶:۴۳

سلام محمدرضاجان
دیوانه می شوی وقتی می فهمی در رابطه‌ای دکل بوده‌ای تنها شاهد ارتباط با دیگران در حالی که مشترک مورد نظر در جریان هم نیست….
تا به حال دکل bts نبوده ای و تا پیام نابودی خودت را خودت به تیم تخریب بفرستی….
.
.
.
موفق باشی

پاسخ
حامد مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۵:۲۳

بعضی از این رابطه ها که خوبن رو نگفتین ؟ حالا کدوم رابطه ها قشنگن؟!

پاسخ
رها_اسفند مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱:۳۷

بعضی رابطه ها هستن هردوشون اهل دردودل کردنن..تا کوچیکترین چیزی میشه کلی با هم حرف میزنن..خوب و بد بالاخره خالی میشن و میگذره…

بعضیام هستن همیشه یکی میگه یکی میشنوه…اونکه میگه خالی میشه..اونم که میریزه تو خودش وقتی میبینه حال طرفش بهتره خودشم خوب میشه..اینم میگذره..

یه سریام هردوشون پردردن… ولی ساکت.. فقط صدای خنده هاشون میاد…شوخی…دیوونگی..حرفای عادی..انگار نه انگار..
فقط یه جاهایی یهو همه چی سیاه و ساکت میشه..
مثل فیلمای صامت..
نگاه..سکوت..بغض..اشک..سکوت..سکوت…سکوت..یه لبخند تلخ..
و باز همون خنده های همیشگی..

پاسخ
شیما مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۰:۰۵

بعضی رابطه ها مثل نفس کشیدن هستن..
هر نفس که فرو رود ممد حیات است و چون برآید مفرح ذات

پاسخ
فائزه مهر ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۷

بعضی رابطه ها مثل نسیم نوازشت میدهد ؛ تو میدانی همیشگی نیست ، میدانی زود میگذرد ، اما دل خوش میکنی به نوازشش …
و تو دربعضی رابطه ها به دریا می مانی . آن هنگام که رهگذری با سنگینی گام هایش ، زخمی عمیق بر قلب ساحل شنی میزند و تو بر رهگذر غرشی میکنی و با دستان امواجت ، زخم دل ساحل را در دل خود فرو میبری تا همیشه ، ساحل ، آرام و زیبا بماند …

پاسخ
مريم .ر مهر ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۳:۱۲

بعضي رابطه ها مثل چشمه ي آب هستند. زلال و پاك و تمام نشدني.

پاسخ
حامد مهر ۱۱, ۱۳۹۲ - ۸:۱۶

مطمئنی؟؟؟!!!

پاسخ
مریم .ر مهر ۱۳, ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۱

تجربه ش کردم که میگم آقا حامد.

پاسخ
فرید مهر ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۴

بعضی از رابطه ها ( در حال حاظر اکثر رابطه ها ) برای سرگمی اند و نه برای دلگرمی…
تو در بعضی رابطه ها مثل کیسه بوکسی تا طرف مقابل تلافی رابطه های قبلی رو رو تو در بیاره…
تو در بعظی رابطه ها مثل یه دارویی تا فقط طرف مقابل بتونه همه چیز رو از رابطه قبلی فراموش کنه و به زندگی برگرده…
تو در بعضی رابطه ها حکم موش آزمایشگاهی رو داری تا تمام سیاست ها و رفتار خوب و بد رو تو آزمایش بشه تا در رابطه های بعدی اشتباه نکنن…
بعضی از رابطه ها مثل قطار شهر بازی اند فقط از بودن توی اون لذت میبری و تا مدتی فقط خوشی ولی با ادامه رابطه به هیچ چیز و هیچ جا نمیریسی بیرون که میای میبینی همون جای اولی و فقط زمان رو سپری کردی…

پاسخ
علی مهر ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۳

محمد رضا جان بی نظیری
فقط می تونم بگم کاش همه رابطه ها مثل هوا بود کاش بیشتر دقت می کردیم توی رابطه هامون
من ازت ممنونم عمیقا به رابطه ها فکر می کنم
شاید بعضی رابطه ها مثل چاقو باشند فکر میکنی از ان استفاده مناسب می کنی امان از اینکه بر علیه خودت استفاده می شود و تا نگاه می کنی چاقو زخم ای بر پیکره ات نهانده و باید تا اخر عمر با ان زخم سر کنی
شاید بعضی رابطه ها مثل مواد مست کننده باشد اصلا نمیفهمی چه داری می کنی و تا هوشیار می شوی می فهمی که وای …

پاسخ
مانلی آبان ۳۰, ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۰

علی من با نظرت موافقم کاش بیشتر تو رابطه هامون دقت می کردیم. ولی رابطه های مثل هوا نه !!! که بعد از نداشتنش نبودش و کمبودش رو احساس کنیم
اون رابطه ای که بدونیم هست و احساسش کنیم
رابطه ای که باهاش زنده ایم
بعضی رابطه ها ما رو زنده نگه می دارن، مث هوا می مونن بدون اونا نمی شه نفس کشید
بعضی رابطه ها هستن و نمی بینمیشون
بعضی رابطه از زمان تولد با ما هستن و چون از ابتدا بودن درکشون نمی کنیم فقط شاید، شاید زمانی که از دستشون بدیم اونم شاید بفهمیم که یه رابطه ای بوده ؛ که دیگه نیست!

پاسخ
مینا مهر ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۹

بعضی رابطه ها مثل هوا ست ، مثل نفس! بدون آن می میری…
و تو در بعضی رابطه ها مثل مسافری در راه مانده و تشنه ای، که فکر میکنی به آب رسیدی. ولی هرچه بیشتر میری آب دورتر و دور تر میشه!!!! آن فقط یک سرابه.

پاسخ
1 2

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.