پیش نوشت: این بار، از مطلبی که در متمم تحت عنوان نامهای به گذشته منتشر شد، چنان احساس خوبی داشتم که نتونستم در مقابل وسوسهی انجام دادن تمرینش، مقاومت کنم. چنان شتابزده نوشتم که حتی حوصله نداشتم دوباره بخونم و ویرایش و اصلاحش کنم.
جواب تمرینم رو اینجا مینویسم. اما به توصیهی بچههای متمم (که بازنشر تمرینم رو در روزنوشتهها خیلی دوست نداشتند و منطقی هم هست) کامنت زیر این بحث رو میبندم که متمم گرفتار همجنس خواری نشود.
———
محمدرضا سلام.
الان که این نامه رو میخونی، من دارم به یه عالمه اتفاقی که در ده سال آینده قراره برات بیفته نگاه میکنم. وسوسه میشم که برات توضیح بدم که چه چیزهای عجیبی رو میبینم. چه اتفاقات بدی که بهش فکر نمیکنی و چه اتفاقات خوبی که انتظارش رو نداری. چه موفقیتهایی که فکر میکنی هرگز قرار نیست مال تو باشه و چه شکستهایی که به نظرت، محاله در زندگی تو اتفاق بیفته.
اما فکر نمیکنم گفتنش کمکی بکنه. اونها به هر حال اتفاق میافتن. اگر هم به حرف من گوش کنی و مسیرت تغییر کنه، صرفاً موضوع شکستها و موفقیتهات تغییر میکنند. اما بعیده تغییری جدی به وجود بیاد.
ترجیح میدم فقط برات نشانههای مختلفی رو بگم. چارچوبهایی برای فکر کردنت. برای تصمیم گرفتنت.
هر جا پا میگذاری، با این فرض برو که انگار قرار نیست دوباره، به اونجا پابگذاری و با هر کسی که حرف میزنی، چنان با لذت به حرفهاش گوش بده که انگار قرار نیست هرگز فرصت شنیدن دوبارهی حرفهاش رو پیدا کنی.
اگر حرف محبتآمیزی در دلت به کسی داری، در نخستین فرصت ممکن بگو که ممکنه هرگز دومین فرصت، ممکن نباشه و اگر از کسی نفرت داری یا نسبت بهش عصبانی هستی، مطمئن باش که فرصت دومی پیدا میکنی که اون حرف رو بزنی. برای مطرح کردن حرفت در نخستین فرصت، عجله نکن.
اما اجازه نده توصیه های زاهدانهی واعظان موفقیت، در مورد کائنات و هستی، فریبت بده. اگر حرفی از سر خشم و ناراحتی داری و در نخستین فرصت نگفتی و در دومین فرصت، هنوز معتقد بودی که گفتنش درسته، حتماً بگو. کائنات، شلوغتر از اونه که بتونه مسئلهی تو رو با سرعت و دقتی که انتظار داری پیگیری کنه!
نتیجهی اشتباهاتت معمولاً خیلی زود دیده میشن. پس لااقل وقتی میدونی که داری به وسوسهای، اشتباهی رو انجام میدی، به هزینهاش فکر کن و نتیجهی کارهای درستت، معمولاً زمان خیلی زیادی لازم داره تا دیده بشه. بنابراین، صبور باش.
اشتباهاتی که خیلی دیر آشکار می شن و کارهای درستی که خیلی زود جواب میدن، استثناء هستند و نه قاعده.
زندگی کردن در لحظه، مهمترین مهارتیه که باید کسب کنی. کسانی که زندگی کردن در لحظه رو نوعی سطحی نگری میفهمند و مخالف عاقبت اندیشی و توجه به عمق زندگی میدونن، احتمالاً هر دو مفهوم رو نفهمیدهاند. کسی که تجربه کردن عمق یک لحظه رو فراموش کنه، از عمق زندگی، خیلی سادهتر غافل خواهد شد.
اون چیزی که جامعه بهت به عنوان اخلاق میگه، همیشه اخلاق نیست. بلکه مخرج مشترک باورهای همهی بزدلهای جامعه است. به خاطر داشته باش که جامعه هم، مثل هر موجود دیگری، در تشویق و تنبیه تو، منافع خودش رو در نظر میگیره و نه تو رو.
بخوان. بخوان. بخوان.
سالهای بعد، به جای اینکه از ده ساعتی که در روز کتاب میخواندی احساس غرور کنی، از آن یک ساعت بیشتری که میتوانستی بخوانی و نخواندی، احساس پشیمانی خواهی کرد.
و تجربهی خوردن یک چای یا قهوه رو، همزمان با سکوت و گوش دادن به یک موسیقی آروم، با هیچ چیز دیگری مخلوط یا معاوضه نکن. چون تمام اون برنامه ریزیهای عجیب و تلاشهای زیاد و موفقیتهای شگفت، قراره در نهایت بهت فرصتی برای تجربهی خوردن همون چای و قهوه، بدن. همزمان با سکوت و گوش دادن به یک موسیقی آروم!
آخرین دیدگاه