خانه » منجمان زمینی یا ستارگان آسمانی…

منجمان زمینی یا ستارگان آسمانی…

توسط محمدرضا شعبانعلی

نمیدانم برای شما هم پیش آمده که گاه، طی مدتی کوتاه، از هر طرف که میروید به یک «فرد خاص»، یک «واژه خاص» یا یک «اتفاق خاص» برخورد کنید؟

این یک ماه اخیر برای من اینگونه بوده است. این یک ماهه از هر سو میروم با واژه «رصد» روبرو میشوم.

یک ماه پیش، در دفتر شرکتم، دوستی از شرکتهای همکار آمده و با افتخار و احساس زیرکی خاص میگوید: «بـــــــــــــــلــــــــــــه. ما همواره شما را رصد میکنیم…»

چند وقت پیش در کنفرانس مدیریت اجرایی، یکی از مدیران سازمانهای دولتی آمده و همین جمله را تکرار میکند.

هفته پیش، یکی از دانشجویانم که در دوره های من شرکت میکند، این جمله را به کار برد.

امروز نماینده یکی از نهادها، در کنفرانس مدیریت استراتژیک همین تعبیر را به کار برد و …

از هر سو میرویم «رصد خانه» ها برپاست و «رصدگران» در کارند.

امروز، یکی از همکارانم پرسید: «محمدرضا. ظاهراً دنیا دنیای مترصدین است. تو نمیخواهی همکاران و هم صنف ها را رصد کنی؟».

سوال مهمی بود. از یک سو توصیه های استراتژی در ذهنم مرور میشد که شناخت دقیق فعالیت های رقیب را لازم میداند، و از سوی دیگر، احساس بدی که از ده ها بار شنیدن این تعبیر طی ماه های گذشته در دلم برانگیخته شده است.

کمی فکر کردم و گفتم: «در این دنیا، یا باید ستاره ای در آسمان باشی و رصد شوی یا منجمی بر زمین بمانی و رصد کنی. من نخستین راه را انتخاب کرده ام…»

پس از اینکه سخنرانی ام در سالن همایشهای رازی به پایان رسید – با تمام اشارات و کنایاتی که در آن به مذاکره های کلان سازمانها و گفتگوهای در جریان فضای سیاسی کشور داشتم – کنار درب خروجی سالن، مدیرعامل یکی از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی چند گامی همراهیم کرد و گفت: «آقای مهندس. ما مدتی طولانی است که شما را رصد میکنیم…».

چشمکی به همکارم زدم و با لبخند به آن مدیر گفتم: «از حسن نظر شما و از اینکه در آسمان زندگیتان، جایی هم به من داده اید ممنونم!!!»

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

29 دیدگاه

zoorba.booda ۵ اردیبهشت، ۱۳۹۳ - ۲:۲۳

حکایت نویس مباش،چنان باش که از تو حکایت کنند…
رصد خانه راه مینداز،چنان باش که رصدخانه ها رصدت کنند!

پاسخ
فرهاد ب (farhad fx) ۲۶ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۵

مدتی است که شما را کمتر از قبل در وبلاگتون رصد میکنیم . اما افرادی مثل شما هر بار که رصد شوند دنیایی از پند با خود دارند.

پاسخ
الناز ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۹:۳۸

بنظرم خوبه که یه جوری منجم بودن خودشون رو آشکار کردن.

پاسخ
مهتاب.ص ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۲

سلام
منم زمانی که دانشجوی کارشناسی بودم زیاد رصد میکردم
ولی من فقط صور فلکی رورصد میکردم اونم وسط کویر
عاشق خوشه پروینم…

پاسخ
Neda.sh ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۷

منجمان حالا تقريبأ شما رو راحت رصد مي كنن ولي با هدف و پشتكاري كه شما داريد قطعأ يك روز(به زودي) ستاره ايي ميشيد كه با چشم غير مصلح ديده نميشه و بايد مدتها براي رؤيتش انتظار بكشي حالا فكر اونجاش رو كردن؟!! پس به نظر من بايد قدر ستاره هاي روشن و در دسترس رو بدونيم تا روزي كه ستاره دست نيافتني شدن حسرت اين روزها رو نخوريم
رصد كردن هنر نيست چون همه ميتونن منجم بشن اما ستاره شدن كار هر كسي نيست
ميدوني محمد رضا كه ستاره شدن يعني تنها شدن؟!!

پاسخ
فاطمه ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۳

واقعا جوابتون عالی بود

پاسخ
شیوا ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۹:۰۹

از پدیده ها و رویدادهای اطرافت بی تفاوت نمیگذری. شما ثروتمندی نه به خاطر دانشت بلکه به خاطر قدرت درکت. البته باید بگم من به یک بعد این ستاره اشاره کردم شاید چون برای من این بعد پرنورتر بود… من منجمم و به این افتخار می کنم ستاره ای همچون شمارو می تونم رصد کنم هر چند که می دونم تلسکوپمم خیلی دقیق نیست

پاسخ
میلاد ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۸:۴۳

سلام …

میگن آدم ها برای شناخت نیاز دارن به زمان، باید زمان بگذره که خوب طرف بشناسی اما گاهی یه جورای خیلی خیلی ناشناخته بعضیا در کوتاهترین زمان ممکن با دلت بازی میکنن و میان تو دایره شناختت
جوری که انگار خیلی وقته میشناسیشون
بعد جالبه اینجاست که دوست داری بیشتر بشناسیشون و به قولی رصدشون کنی
یه حس خوب دوست داشتنی میاد سراغت، یه حس گنگ ناشناخته
محمدرضا یه چیزی تو چشماش هست تو دلش هست که من از رصد کردنش بینهایت حس خوبی پیدا می کنم، دوست دارم بهش نزدیک بشم حتی اگه اندازه این ستاره دوست داشتنی نباشم

بگذریم (تا باشه از این رصدها، والا با این رصدهاشون (آیکون یه میلادی که خودش تو این رصدخونه قرار داره))

پاسخ
Farzaneh.P ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۸:۰۳


از اونجايي كه ميدونم محمد با ديدن اسم آدما خوشحال ميشه نه كامنتشون ترجيح دادم چيز خاصي نگم و تحليل نكنم.
خيلي دوستتون دارم و بهترين ها رو براتون آرزو ميكنم…
روز همگي خوش.

پاسخ
Setareh ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۲

نمیدونم همه میتونن ستاره بشن و ستاره ی خوبی بمونن یا نه!!
گاهی وقتا باید ستاره شد ، گاهی وقتا هم منجم،اما یه منجم منصف.
قطعا” لذتی که ستاره شدن به آدم میده،منجم شدن نمیده چون هنوز تا ستاره شدن راه زیادی داره.
خوبه که اگر نمیتونم ستاره بشیم،منجم های خوبی بشیم که با تلسکوپ زیبامون ستاره ی زیباترمون رو انتخاب کنیم و بتونیم زیبایی هاش رو ببینیم.

پاسخ
سارا.ر ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۳

سلام، پاسختون به مدیر زیرکانه بود، خوشمان آمد 😉

پاسخ
معصومه ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۹:۲۰

من هم این روزها در حال رصد کردن یک ستاره ام .
از آنجا که این ستاره مطلق به مناطق خاصی است لذا برای کسانی که آسمان شهرشان ذرات معلق زیاد است توصیه می شود به دنبال این ستاره نباشند.
این ستاره برای کسانی که او را می شناسند جایگاه خاصی دارد .خودم یک ماه پیش که برای رصدش رفته بودم حدود هفتصد نفر آمده بودند
هفته ای یکبار این ستاره را می توانی با دوربین های مجهز از نزدیک رصد کنی

من دروبین دو چشمی ام را برداشتم و به خانه این ستاره رفتم در یکی از گنجینه هایش ،مجموعه ای برای فراموش کردن یافتم و این مجموعه را خواندم . گاه افسوس خوردم-گاه به فکر فرو رفتم -گاه گریه کردم و..
پیشنهاد می کنم اگر برای پیدا کردن این ستاره آمدید یک سری به این گنجینه بزنید

راستی نام این ستاره محمدرضا شعبانعلی است.

پاسخ
زهرا ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۶

مطلب خیلی خوبی بود
چون به من تلنگری زد که مدتی هست که بیشتر درگیر رصد کردن بقیه هستم تا تمرکز روی ستاره شدن خودم!

پاسخ
سمانه ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۵

آي آي آي………..
چشمك ميزني نتيجه ش ميشه همين رصد كردن ديگه محمدرضا جان :دي
خداقوت بابت اين چند روز كار

پاسخ
ص.ش ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۵

چه خوب و زیرکانه جواب میدهید

پاسخ
ص.ش ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۴

چه خوب و زیرکانه جواب میدهید..

پاسخ
فاطمه یوسفیان ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۰

محمدرضا خوب حتمن یه چیزی هست که انا هی دارن رصدت میکنن اینجاست که باید حواست باشه بخودت مغرور نشی البته بعید میدونم آدمی مثه تو اینجوری باشه و مطمئنم چه الان و چه سالهای بعدهم ستاره ای هستی که از اصل خودت دور نمیشی نمونه فعلیش همین موندن و تلاش کردن در خاکی که بهش تعلق داری

پاسخ
پرویز ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۵

آی گفتی ….
منم قبل از اینکه فیس بوکم رو دی اکتیو کنم این جملۀ رو زیاد می شنیدمش بعد از دی اکتیو کردن همه یه جور باهام برخورد کردن که انگار اصلاً فیس بوک محل رصد کردنه… 😀
حالا هی من بگم فیس بوک نمی ذاشت حواسم رو تو اینترنت جمع کنم مگه می فهمن…..

پاسخ
shabanali ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۸

دقیقاً پرویز. کلاً کشور ما منجم زیاد داره انگار!

پاسخ
پگاه ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۶

اینجور مواقع ما یوگاییها میگیم که کاینات می خواد یه چیزی رو بهمون بگه میخواد یه دریافت جدیدی بهمون بده یه آگاهی جدید:)…
منم ترجیح میدم ستاره باشم حوصله ندارم سرم و مدت طولانی بالا بگیرم واسه رصد کردن بقیه .;)

پاسخ
shabanali ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۸

ما که یوگا بلد نیستیم به زبون خودمونی میگیم: کنجکاو (!) زیاد شده.

پاسخ
پگاه ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۳

محمد رضا آدمی است با Transparenty بالا بسیار بالا …در مقابل این شفافیت تو جهان سوم دو تا برداشت میشه …یه show off حرفه ای برای رونق دادن به کسب و کار یه سیاست از یک آدم باهوش برای خوب پول در آوردن با ساختن یه جو صمییم …یا نه واقعیتی که واقعیته محضه و مرز بین واقعیت محض و دورغ میشه همون یه نقطه تو محیط گرد دنیا (قبلا گفته بودم به نظرم همه چی تو دنیا گرده) …خب من آینده رو از آن شما میبینم نه یک ستاره که یک ستاره دنباله دار…نه به خاطر حرفه ای بودنتون به خاطر پشتکار…احساس مسیولیت و روح حساستون و شجاعت….آخری به نظرم از همه مهمتره….فقط امیدوارم اون دغدغه های شخصی زیاد براتون انرژی گیر نشه همین…
ما یوگاییها حس ششم قویی داریم…:)…هالمون نازک میشه نازک و حساس…

پاسخ
shabanali ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۴۴

چه تحلیل دقیقی.
میدونم گفتن خود من، دلیلی بر اثبات ادعای خودم نمیشه.
اما به هر حال، به شدت معتقدم که شفافیت جزو ویژگیهای بارز منه. قبلاً اینطوری نبودم و هزینه های زیادی دادم تا این شیوه زندگی رو یاد گرفتم.
در خصوص دغدغه های شخصی هم درست میفهمی و درست میگی. بدون هر گونه توضیح بیشتر 😉

پاسخ
زیبا ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۴

من از اینکه بخوام شفاف باشم میترسم. دوست دارم این ترس رو از بین ببرم اما نمیدونم باید از کجا شروع کنم. ولی خدایی محیط اطرافم بی تاثیر نبوده.

پگاه ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۵

خب ما یوگاییهای برنامه نویس معمولا تحلیل گرای خوبی میشیم
😉
گفتن محمد رضا دلیل اثبات ادعا نمیشه ولی برا ی این فرد مسیولیت ایجاد میکنه با شناختی که من دارم و پیدا کردم از محمد رضای بین این سطرها…(ما شما را از بین تک تک سطرهایتان رصد میکنیم ;))
به نظر من تو این مملکت زندگی با شفافیت هزینه های بیشتری داره متاسفانه….
شما انرژی سرشاری دارید ….شاید اون تقسیم انرژی درست صورت نگرفته…شاید..

ماهتاب ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۷

یوگین عزیزم،یوگین به فتح ی دوم

پاسخ
پگاه ۲۵ آبان، ۱۳۹۱ - ۷:۰۶

ماهتاب می تونی مطالب یویگنیمو با همین برچسب بخونی هرچند این برچسب و یکی از دوستان یوگی داده …کو تا ما یوگی بشیم به فتحه ی سوم :))))….

شیما ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۱۷:۵۲

🙂

پاسخ
آرمین ۲۴ آبان، ۱۳۹۱ - ۲۱:۰۳

ما هم شما رو رصد میکنیم محمد رضا عزیز

پاسخ

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.