در داخل کیفم، کاغذی است که شاید بیشتر از دو سال است با خودم جابجا میکنم و هر فرصتی که دست دهد، آنرا می خوانم. گفتم شاید ترجمه آزاد این «آیه های زمینی» امرسون، برای شما هم الهام بخش باشد:
اینکه اغلب بخندی و زیاد بخندی، اینکه هوشمندان به تو احترام بگذارند و کودکان با تو همدلی کنند، اینکه تحسین منتقدان منصف را بشنوی و خیانت دشمنان دوست نما را تحمل کنی. اینکه زیبایی را درک و تحسین کنی، در دیگران بهترین ویژگیها را ببینی و بیابی، و دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفتی، تحویل دهی: خواه با فرزندی خوب، خواه با باغچه ای سرسبز و خواه با بهبود شرایط اجتماعی.
حتی اگر بدانی یک نفر، با بودن تو، ساده تر نفس کشیده است، تو موفق شده ای…
محمد رضا شعبانعلی خدا را شکر که تو اینقدر موفقی …..
زیرا بسیارند کسانی که با بودن تو ساده تر نفس می کشند از آن جمله خود من ……. لطفا ! حتما ! موفق بمان !
فقط باید بگم عالی بود
مرسی که هستی و با بودنت امید رو به همراه داری….
یه روزی دنبال این بودم که معنی زندگی٬ من٬ واین دنیا چیه
سلام
امروز عصر که پیام شما را دیدم بسیار بسیار خوشحال شدم
ممنون از وقتی که گذاشتید
سلام
من سال هاست که به دنبال کتابی می گردم از رالف والدو امرسون. این کتاب در ایران ترجمه شده؟ راهنماییم می کنید؟
مائده جان.
من در این حوزه خیلی مطالعات کم دارم. همه ی نوشته های امرسون را خوانده ام. اما تا به حال در پی ترجمه نبوده ام. در اولین فرصت تحقیق میکنم و همینجا از سایر دوستانی که سایت را دنبال میکنند تقاضا دارم اگر جواب سوال تو را میدانند به ما کمک کنند…
دوست خوبم مائده…كتاب طبيعت”Nature” فكر ميكنم سال گذشته بود كه با ترجمه مرضيه خرسندى از انتشارات نشر روزگار نو وارد بازار شد توى نمايشگاه كتاب امسال ديدمش
تا اونجا كه خبر دارم فعلن تنها كتاب ترجمه شده از ايشونه
امروز برای معاینه چشم یکی از بستگان، رفته بودیم بیمارستان.
پزشک خانومی داشتند توی اتاق ب تعریف میکردند که : دوشنبه چشم پیرزنی رو پیوند قرنیه زدم که
سالها نابینا شده بود؛ امروز وقتی دیدم با پای خودش اومد پیشم و با چشم بینا ازم خدافظی کرد و رفت، از
شدت خوشحالی نشستم و گریه کردم.
از صبح تا حالا داشتم به این فکر میکردم چند درصد از افراد، چنین نگاهی به حرفه خودشون دارند…
بنظرم چنین افرادی بیش از اینکه به دنبال “موفقیت” باشند، در امتداد زندگی به دنبال “رستگار” شدن هستند.
فکر میکنم جامعه ای که مردمانش در پی رستگاری باشند، طعم خوش رفاه و پیشرفت و سعادت رو میتونن مزه مزه کنند.
واقعاً زيبا بود
كلمه رستگار شدن واقعاً به هدف زدي
سلام
ضمن تشکر از پست بسیار زیبا و الهام بخشتون … راستش سوالی ازتون دارم که ربطی به این پست نداره و صرفا به خاطر کنجکاویمه 😀 … می خواستم اگه امکانش هست بم بگین که شما در ۱۶ تیپ شخصیتی تست “یونگ” در کدوم تیپ شخصیتی قرار می گیرین؟ 😀 … دونستنش برام جالبه 🙂 … خیلی خیلی ممنون 🙂
من ENFP هستم کوشا جان.
(البته سر کلاسها برای اینکه درس جا بیفته، هر بار الکی یک تیپ جدید رو اعلام میکنم!!)
منم ENFP هستم.
پس اگر بی نظمی های اطراف منو ببینی، تعجب نمیکنی! 😀
سلام من هرچي دنبال تست يانگ گشتم پيدا نشد اگه روي سايت بذاريد ممنون مي شم
مرتضی جان برای انجام تست و شرح کامل نتیجش می تونی از این دو تا سایت (به ترتیب برای انجام تست و خواندن توضیح “کامل و مفصل” نتیجش) استفاده کنی :
http://www.16personalities.com/free-personality-test
http://www.personalitypage.com/html/high-level.html
چه جالب 🙂 … پس همینه که اینقد باتون ارتباط برقرار می کنم و شخصیتتون خیلی برام جالبه 😀 (البته شخصیت شما که به خودی خود جالب و تحسین برانگیز هست 😉 🙂 ) … آخه من INTJ ام که گویا خیلی با ENFP ها مچ (well-matched) هستند 😀
واقعا ممنونم که جواب دادین 🙂 … مرسی 🙂
( :)) )
سلام.تو اون برنامه ی ماه عسل یه لحظه ی کوتاه درمورد فروش صحیت کردید.
الان تو هیاهوی افرادی که درمورد فروش صحبت میکنند مطالب خیلی پیچیده میشن و فکر میکنم انسان رو از فروش واقعی دور میکنند.از اون جایی که شما سالها به شکل عالی فروش رو انجام دادید میخوام ازتون تقاضا کنم که یه پست یا بیشتر درمورد فروش و مفهومش و واقعیت اون و هرچی به نظرتون دراین مورد مفید و مهمه بذارید.میتونه خیلی مفید باشه.خیلی ممنون
خیلی صادقانه بگم آرشام. نمیدونم چی شده که تا حالا راجع به فروش چیزی ننوشتم. شاید دلیلش همینه که میگی. احساس کردم هیاهوی زیادی در مورد فروش وجود داره. چشم. به تدریج راجع بهش مینویسم.
یه دنیا ممنون محمدرضا . کاشکی میشد این همه کمک و لطف رو جبران کنم
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان…، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود…
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند…..
فردا شکل امروز نیست – نادر ابراهیمی
موفقیت به نظرمی رسه سطوح مختلف داره که در سطح موفقیت شغلی از اونجا که همیشه برام یه خواسته بوده شرکتی به انسجام و هدفمندی گوگل داشته باشم، شاید جالب باشه که این شعار شرکت گوگل رو از شهریور پارسال که توی کیف پولم گذاشتم تا جلو چشمم باشه
“شما می توانید بدون شرارت پول بدست آورید
شما می توانید بدون کت و شلوار جدی باشید
کار کردن باید چالش انگیز و چالش باید شوخی و سرگرمی باشد”
مطلب خیلی قشنگی بود ومنو به فکر واداشت…
اخه مدتهاست دنبال معنی موفقیتم….
برای موفقیت اول موفق بودن را بیاموزیم و قبول کنیم که ما میتونیم فقط کافی است که بخواهیم و مسیر را دنبال کنیم تا به دروازه شهر موفقیت برسیم ان شهری که در ذهن توست و تو حتی پادشاه ان شهر هم خواهی شد……
سلام
الان تو جامعه ما موفق یعنی کسی که از نظر مالی حرف اول رو میزنه البته اینم یه جور موفقیته اما مطلب شما بیشتر تداعی یک آدم تاثیر گذار اجتماعیه.
بسیار مطلب جالب و مفیدی بود، اما برای خودم میتوانم بگویم که من هنوز از موفقیت فاصله دارم… پس تلاش من هنوز ادامه دارد
با تشکر از استاد برای مطالب پربارشان
اینشتین میگه:
سعی نکنید موفق باشید، سعی کنید مفید باشید
به نظرم موفقیت می تونه چیز دیگه ای باشه اینکه خودت از خودت راضی باشی. و با توجه به این نوشته میشه گفت این مفید بودنه که میتونه باعث موفقیت بشهو تو مفید بوده ای…
به ضیافت زندگی می روم در سبد شادمانی هایم یک دسته گل دارم مقداری رایحه یک مشت صفا.
می روم تا ضیافت زندگی را با این ها بیارایم …
وااای خدای من… یعنی میشه یه روز بیاد که حداقل ۵۰% آدمای اطرافمون اینجوری به زندگی نگاه کنن؟!! الان اکثراً موفقیت رو اینجوری معنی میکنن: نشون دادنه هرچه بهتره خودشون به بالا دستیا!!! لذت بردن از زندگی به هر قیمتی!!!
راستی دقت کردین که خودتون هم تو این نوشته یجورایی تایید میکنین که فرزند خوب یکی از بهترین بازماندههای یک فرد هست چون میتونه همه فواید خودش رو زنده نگهداره و بلکه بیشتر
منم کاغذ آوردم برای خودم یادداشت کنم
این بیشتر خوشبخیته تا موفقیت…موفقیت یک چیز بیرونیه با معیارهای عموم ولی خوشبختی حس درونیه شاید همین چیزیکه اینجا نوشتی مفید بودن و تاثیر مثبت داشتن هرچند کوچک و ناچیز حتی روی زندگی یک نفر…تا حالا ندیدم از کسی به خاطر باغچه همیش سرسبزش به عنوان موفق نام برده بشه ولی همون فرد تو اون باغچه دنیایی داره..از بحث روی کلمه ها که بگذریم….آدم برای اینکه به این درک برسه انتقاد پذیری تحمل دشمنان و عشق ورزیدن به اون کاری که داره میکنه هرچند کوچک هرچند ناچیز باید اول به یک چیزی وصل بشه…یک چیز درونی …تا آروم بگیره….از غرق شدن توی انواع اهداف و راههای که جامعه و چارچوبها جلوی پاش میذاره…
اگه همه به این مرتبه برسیم که در محیط کارمون به جز تامین معاش و رشد و پیشرفت شخصی به این فکر کنیم که این محیط رو جای بهتری برای زندگی و کار تبدیل کنیم به قدم به سمت جامعه ی بهتر برداشتیم. من به شخصه تو هر شرکتی بودم سعی داشتم ارتباطات انسانی قوی تری داشته باشیم و تو یه محیط رو با نشاط تر و شادتر کنم و با یاد گرفتن هر چیری که کسی بلده و به عکس به نشاط با محتوی هم کمک کنم.
محمدرضا جان این حرف تو آه از نهاد من بلند کرد و منو یاد یه اتفاقاتی تو زندگیم انداخت….
یه موقع هایی احساس می کنم شاید زیادی به این دنیا دلخوشم…..
بعضی وقتها هم فکر می کنم دنیای دلخوش رو من باید بسازم….
چه کنم که بیشتر نمی تونم برات توضیح بدم….
اما فقط می تونم بگم که حداقل ۹تا فایلی که تا الان از رادیو مذاکره ی شما گوش دادم برای من یه نفر که، باعث شد ساده تر نفس بکشم….بقیه رو نمی دونم…..پس تو موفقی….دوست داشتم اینو بدونی تا تو هم انرژی مثبت بگیری مثل من که از حرفای شما انرژی مثبت میگیرم…..
خیلی دوست دارم یه روز بشینم و توی وبلاگم، یه نوشته مفصل در مورد وظایفمون در قبال چیزهایی که داریم، بنویسم. مثلاً در قبال این همه اطلاعات مفیدی که از نوشتههای دیگران در اینترنت به دست میاریم، چه کار کردهایم؟ آیا باید فقط مصرفکننده صرف باشیم یا نه، باید یه کاری بکنیم؟
قشنگ بود و آرامش بخش!
تو موفقی..
اقا با اجازت ازین ب بعد محمدرضا صدات کنم..دیگه اینکه دکتر شیری میگه هر لحظه تو خاطرات محمدرضا شعبانعلی دنبال یک نکته بدیع باید باشی حق گفته..نمی خوام تعریف علکی کنم ولی وقتی پستی مینویسی مشتاقانه دنبال اون نکتم…لذت بردم…