ما به بهانه های مختلف در متمم در مورد مدیریت زمان و #نظم شخصی صحبت کردهایم.
با این حال، دلم میخواست یک عادت کوچک را که از سال پیش شروع کردم و نتیجه های فراتر از انتظار برایم داشت با شما هم به اشتراک بگذارم.
عادتی که هم در خانه هم در محیط کار و جلسات شرکتها، قابل اجراست و آنقدر ساده است که به سختی میتوان آن را ترک کرد.
پیشنهادم این است که شما هم این کار را امتحان کنید و اگر آن را اثربخش دیدید به دیگران هم پیشنهاد بدهید:
با خودمان قرار بگذاریم که از ساعتهای رُند برای زمان بندی و قرار گذاشتن و شروع جلسه و خلاصه در تمام جنبه های رفتار روزمره استفاده نکنیم.
به این معنا که مثلاً ساعتهایی مانند:
- هشت
- هشت و ربع
- یازده و نیم
- یک ربع به یک
را از دامنه واژگان فعالمان حذف کنیم.
اگر میخواهیم با دوستانمان در ساعت هشت و نیم قرار بگذاریم، قرار را به ۸:۲۹ یا ۸:۳۱ یا ۸:۲۸ یا ۸:۳۳ تغییر دهیم.
اگر قرار است جلسهای رأس ساعت ۹ در شرکت شروع شود، ساعت جلسه را تغییر دهیم و در تمام نامه ها و ایمیلها و پیام و پیامکها ساعت ۸:۵۸ یا ۸:۵۸ یا ۹:۰۱ یا ۹:۰۳.
امیدوارم نتایج این تغییر، همونقدر که برای من و دوستانم اثرگذار بوده برای شما هم اثرگذار و محسوس باشه.
من الان یه میکرواکشن به ذهنم رسید که همالان میشه انجام داد.
اینکه آلارمهایی که توی موبایل یا سیستم داریم رو به همین صورت تنظیم کنیم، مثلا صبح ساعت ۱۱:۳۷ تمرین تایپینگم رو انجام بدم. و ساعت ۹:۱۳ مثلا اون ۱۵ تا واژه روزانهام رو حفظ کنم.
تهنویس: خودم اینکارها رو نمیکنم و فقط مثال زدم، مدل ذهنی من به این سادگیهها نشتی نمیده ؛)
من حدود ۴ سالی میشه که این کار را انجام میدم.
عالیه
همه می پرسن چرا ۸ نه؟ چرا ۷:۵۶
بهم زنگ می زنن میگم ۷ دقیقه دیگه سر قرار هستم.
۴ دقیقه دیگه بهم زنگ بزن.
خیلی دقیق بودن را به طرف مقابل القا می کنه.
سلام
من اين ايده رو دوس دارم و برام ، توي زندگي شخصيم ، پياده كردنش كار زيادي نداره. مشكل من خانواده، دوستان و همكاران من هستن كه وقتي باهاشون قرار ميذارم ، واقعا عذاب اليمي رو تحمل مي كنم. در مرحله اول : اصلا ساعت دقيقي مشخص نمي كنن. قرارها مثلا بين چهار چهار و نيم ، ده ده و ربع، يه ربع به دو تا دو و … است. اين مدل قرار گذاشتن واقعا كلافه ام مي كنه. مرحله دوم: تازه اگه ساعت شارپي تنظيم بشه كه ابدا سر وقت نميان. اينجور مواقع اسيد معده م تا پشت قرنيه م مي رسه.
حالا تصور كن ، توي جايي كه براي خيلي از آدماش، ساعت و زمان ، هنوز اختراع نشده و ساعت هاي شيك و گرون قيمتشون جز براي پز دادن نيست ، بخواهي بگي مثلا ٣:٤٣ دقيقه در محل قرار باش. فكر ميكنم فقط اسيد كم كم معده خودمو سوراخ ميكنه.☹️
دوست دارم بيشتر راجع به تجربياتتون توي اين زمينه بدونم.
منم همینطور – یعنی همین مشکل رو دارم نیلوفر . وقتی برنامه ها م رو چک میکنم ببینم اجراش کردم یا نه دقیقا میفهمم بخش هایی که دست خودم نبوده و وابسته به کس دیگر است به خاطر بی توجهی و وقت نشناسی طرف مقابل بهم خورده و وقتی اون ساعتم هدر میره کل برنامه ی اون روز رو تحت تاثیر میگذاره. حتی من چند بار با طرف مقابل چک میکنم که آیا در اون ساعت میتونی بیای یا نه و میگن بله بله این حرف چیه حتما میام! ولی سر قرار میری و طرف با نیم ساعت تاخیر میاد انگار نه انگار بعد مجبور میشم نیم ساعت زودتر برم یه جای دیگه یا یه کار دیگه بکنم و خیلی از چیزها به هم میریزه .
من هم از سال گذشته گاهی اوقات این کار را انجام می دهم.
اولین تاثیر آن بر طرف مقابل این است که او اهمیت زمان ما را درک می کند و ناخودآگاه به خودش اجازه نمی دهد که دیر سر وقت مقرر حاضر شود. و آن را نوعی بی احترامی و بی کلاسی تلقی می کند. اما وقتی که از ساعت رند برای قرار ملاقات استفاده می کنیم، بطور ناخودآگاه اهمیت وقت ما در نظر طرف مقابل کم می شود و او به خود اجازه می دهد که چند دقیقه ای دیر سر قرار حاضر شود.