سلام اگه چیزی رو نباید گفت مشخصه که نباید گفت ازطرفی پختگی و بلوغ هر کس باعث میشه قدرت تمیز و تشخیص بالایی داشته باشه ممکنه گفته نشه که این رازه ولی خودش میفهمه که برملا کردنش چه عواقبی داره و نگهش میداره
اینی که می خوام بگم تا حالا راز بوده ولی با زدن دکمه submit دیگه راز نیست : نه نکته زندگی از نظر من: ۱٫دوستان جدید پیدا کن ولی دوستان قدیمی را عزیز بدار. ۲٫همیشه شجاع باش حتی اگر از ته قلب شجاع نیستی به آن تظاهر کن هیچ کس تفاوتش را نمی فهمد. ۳٫شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن زیرا نودو پنج درصد خوشبختی ها و بدبختی های زندگی ناشی از همین یک تصمیم است. ۴٫گوش کردن را یاد بگیر فرصت های بزرگ گاه با صدای آهسته در می زند. ۵٫دعا کن اما نه برای به دست آوردن اشیاء بلکه برای به دست اوردن عقل و شجاعت. ۶٫در قرض دادن پول به دوستانت احتیاط کن مبادا هر دو را از دست بدهی ۷٫یاد بگیر کوتاه و موءدبانه نه بگوییو در دادن جواب بله محتاط باش. ۸٫از زمان و کلمات با بی توجهی استفاده نکن هیچ کدام قابل بازگشت نیست. ۹٫ذهنت قادر است در هر لحظه یک فکر را انجام دهد بگذار آن فکر مثبت باشد. من توانستم تو هم می توانی…
به نظر من اگه یه چیز ۳ خصوصیت زیرو داشته باشه میشه مطرح کرد .در غیر اینصورت نباید گفت ۱- ایا واقعیت داره ۲- ایا ضروریه ۳- ایا از روی عشق هست و فایده داره
ایا اساسا راز به موضوعی اطلاق میشود که : فقط یک نفر بداند؟ فقط دونفر بدانند؟ بیش از دونفر بدانند ولی قول بدهند که انرا برای هیچکس بیان نکنند؟ تعریف صحیح راز چیست؟ تا بعد به قانون نگهداری ان بپردازیم/ /
راز را تا برزبان نیاورده ای راز گویند و چون جاری گشت دیگر رازتونخواهدبود و راز گفتن و شنیدن هردو از بین برنده ی راز اند و قول دادن؟!؟ امان از رازهایی که چشم هایم فاش کرده اند امان از دوستانی که اصرار کرده اند رازهایم را بدانند امان امان امان
یعنی نمیشه به هیچ کس اعتماد کرد.فکر کنم ادم هایی هم پیدا می شوند که بتوان به ان ها راز ها را گفت.همه که مثل هم نیستند.این طوری که شما می گید هیچ کس قابل اعتماد در این دنیا نیست.
من قول ميدهم درسرزمين تو قانون را رعايت كنم ورازهايم را حتي به تو نگويم. اما كسي هست كه برايش خواهم نوشت… كسي هست كه برايش خواهم گريست … وكسي هست كه در مقابلش سكوت خواهم كرد تا راز چشمهاي مرا بفهمد. آن وقت نه من چيزي گفته ام ونه تو چيزي شنيده اي ؛ راز چشم ها ي ما فاش شدني نيستند. «تا اشارات نظر نامه رسان من وتوست نشود فاش كسي ،آن چه ميان من وتوست»
وراجی هایم را می شنوی ؟ من با عقده های نگفته ام می جنگم با حرف های نگفته ام … آه هیچ چیز برزخی تر از آن نیست که سرشار از گفتن باشی اما نتوانی بگویی و ندانی چه میخواهی بگویی.. مصیبت آنجایی آوار می شود که حتی کسی نباشد برای شنیدنت… آه…سكوت تنها واژه ایست كه تو را و بودنت را انكار نمی كند …
واقعا” چه دوست خوب و رازداری… اگه همه آدما اینطوری بودن و به هم یادآوری میکردن که نباید راز رو – جز باخودمون- برای دیگران بازگو کنیم و…دیگه هیچ وقت نگران برملا شدنشون نمیشدیم و اسیر اونا و آدمای سوء استفاده گرنمیشدیم و مطابق فرمایش مولی علی(ع) همیشه رازها اسیر سینه ما میموندند…
خیلی جالب بود وهمچنین به قول امام علی (ع) که میفرماید:کسی که راز کسی را پیش تو فاش کند مطمئن باش راز تورا نیز پیش او فاش میکند
سلام
اگه چیزی رو نباید گفت مشخصه که نباید گفت
ازطرفی پختگی و بلوغ هر کس باعث میشه قدرت تمیز و تشخیص بالایی داشته باشه ممکنه گفته نشه که این رازه ولی خودش میفهمه که برملا کردنش چه عواقبی داره و نگهش میداره
اینی که می خوام بگم تا حالا راز بوده ولی با زدن دکمه submit دیگه راز نیست :
نه نکته زندگی از نظر من:
۱٫دوستان جدید پیدا کن ولی دوستان قدیمی را عزیز بدار.
۲٫همیشه شجاع باش حتی اگر از ته قلب شجاع نیستی به آن تظاهر کن هیچ کس تفاوتش را نمی فهمد.
۳٫شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن زیرا نودو پنج درصد خوشبختی ها و بدبختی های زندگی ناشی از همین یک تصمیم است.
۴٫گوش کردن را یاد بگیر فرصت های بزرگ گاه با صدای آهسته در می زند.
۵٫دعا کن اما نه برای به دست آوردن اشیاء بلکه برای به دست اوردن عقل و شجاعت.
۶٫در قرض دادن پول به دوستانت احتیاط کن مبادا هر دو را از دست بدهی
۷٫یاد بگیر کوتاه و موءدبانه نه بگوییو در دادن جواب بله محتاط باش.
۸٫از زمان و کلمات با بی توجهی استفاده نکن هیچ کدام قابل بازگشت نیست.
۹٫ذهنت قادر است در هر لحظه یک فکر را انجام دهد بگذار آن فکر مثبت باشد.
من توانستم تو هم می توانی…
به نظر من اگه یه چیز ۳ خصوصیت زیرو داشته باشه میشه مطرح کرد .در غیر اینصورت نباید گفت
۱- ایا واقعیت داره
۲- ایا ضروریه
۳- ایا از روی عشق هست و فایده داره
راز: فقط تو بدوني و منو كل….
ایا اساسا راز به موضوعی اطلاق میشود که :
فقط یک نفر بداند؟
فقط دونفر بدانند؟
بیش از دونفر بدانند ولی قول بدهند که انرا برای هیچکس بیان نکنند؟
تعریف صحیح راز چیست؟ تا بعد به قانون نگهداری ان بپردازیم/
/
راز اگه راز باشه نباید به کسی گفته بشه ،
اگه تو خودت نتونی رازتو نگه داری چه انتظاری داری که یکی دیگه بتونه اونو نگه داره !!!!!
راز را تا برزبان نیاورده ای راز گویند و چون جاری گشت دیگر رازتونخواهدبود
و راز گفتن و شنیدن هردو از بین برنده ی راز اند
و قول دادن؟!؟
امان از رازهایی که چشم هایم فاش کرده اند امان از دوستانی که اصرار کرده اند رازهایم را بدانند امان امان امان
باشه
یعنی نمیشه به هیچ کس اعتماد کرد.فکر کنم ادم هایی هم پیدا می شوند که بتوان به ان ها راز ها را گفت.همه که مثل هم نیستند.این طوری که شما می گید هیچ کس قابل اعتماد در این دنیا نیست.
من قول ميدهم
درسرزمين تو قانون را رعايت كنم ورازهايم را حتي به تو نگويم.
اما
كسي هست كه برايش خواهم نوشت…
كسي هست كه برايش خواهم گريست …
وكسي هست كه در مقابلش سكوت خواهم كرد
تا راز چشمهاي مرا بفهمد.
آن وقت نه من چيزي گفته ام ونه تو چيزي شنيده اي ؛
راز چشم ها ي ما فاش شدني نيستند.
«تا اشارات نظر نامه رسان من وتوست
نشود فاش كسي ،آن چه ميان من وتوست»
قانون رازداری :
رازهایت را به من بگو.
آنرا تکرار نمیکنم.
حتی برای خودت.
خیلی خوب بود
وراجی هایم را می شنوی ؟ من با عقده های نگفته ام می جنگم با حرف های نگفته ام … آه هیچ چیز برزخی تر از آن نیست که سرشار از گفتن باشی اما نتوانی بگویی و ندانی چه میخواهی بگویی.. مصیبت آنجایی آوار می شود که حتی کسی نباشد برای شنیدنت… آه…سكوت تنها واژه ایست كه تو را و بودنت را انكار نمی كند …
واقعا” چه دوست خوب و رازداری…
اگه همه آدما اینطوری بودن و به هم یادآوری میکردن که نباید راز رو – جز باخودمون- برای دیگران بازگو کنیم و…دیگه هیچ وقت نگران برملا شدنشون نمیشدیم و اسیر اونا و آدمای سوء استفاده گرنمیشدیم و مطابق فرمایش مولی علی(ع) همیشه رازها اسیر سینه ما میموندند…