reza jan mahshar bood mesle hamishe…mishe rajebe ezate nafs to in file ha tozih bedin ?

سلام به استادم و به همه دوستان.
یه تجربه شخصی:
من دوران دانشجوییم کار میکردم.کاری که با جون و دل دوسش داشتم.ولی بعد از چند ماه به خاطر نابرابریهایی که تو محیط کاریم وجود داشت؛دچار استعفای عاطفی شدم.(البته تا دیروز نمیدونستم اسمش اینه!)دیگه از کار کردنم لذت نمیبردم.وجدانم هم اجازه نمیداد با اون بی انگیزگی ادامه بدم.این شد که با وجود نیازی که به حقوقش داشتم،استعفای قانونی رو هم نوشتم و به مدیرعاملمون دادم.آقای مدیرعامل هم یه وقت ملاقات برام گذاشتن که منصرفم کنن.حدودا یک ساعتی باهم صحبت کردیم.وقتی دیدن توجیه نمیشم ازم خواستن که شبش یه برگه بردارم و از وسط نصفش کنم.دلایل مثبتی که من به خاطرشون میتونم به کارم ادامه بدم رو سمت راست کاغذ بنویسم و دلایل منفی که مانع از ادامه کارم میشه رو سمت چپ بنویسم و براساس امتیازهایی که از هر ستون به دست میاد،تصمیم نهاییمو بگیرم.منم اینکارو کردم .امتیازها بهم گفتن که تصمیمم کاملا درسته.من هنوز اون برگه رو دارم.روزی که از اون سازمان اومدم بیرون اصلا ناراحت نبودم چون محیطش خسته م میکرد.چون داشتم بین آدماش له میشدم.ولی الان گاهی اوقات دلتنگ میشم.ولی وقتی به اون برگه نگاه میکنم دلتنگیم از بین میره.
اینم تجربه من بود.گفتم بنویسم شاید برای دوستانی که دچار استعفای عاطفی شدن و موقعیت بهتری هم برای خلاصی از اون محیط ندارن و در عین حال قدرت تحملی هم براشون نمونده؛بتونه کمک کننده باشه.
پیروز باشید.

غرق درمقام سلام باشی وحال خوبت خوبتروعالی تربادچندی قبل سوالی کردم درباره مذاکره باخداچنانچه مقدوربودتجربه ونظرت رابفرمایید.ضمنااموزش شمابا نیت باصفایی که من تشخیص دادم خیرکثیروباقیست که برکاتش گوارایت.متشکرم

ممنون
پرتوان باشید