خانه » سیاست‌های کامنت‌گذاری در روزنوشته‌ها

سیاست‌های کامنت‌گذاری در روزنوشته‌ها

توسط محمدرضا شعبانعلی

اخیراً فضای کامنت‌گذاری در قسمت روزنوشته‌های سایت، مطلوب و رضایت بخش نیست و رفتارهایی مشاهده می‌شود که در شان مخاطبان این سایت نبوده و نیست. در حدی که چند هفته اخیر عملاً تصمیم گرفته شده که به هیچ کامنتی از طرف نویسنده‌ی سایت پاسخ داده نشود. اما با توجه به اینکه پاسخ‌گویی به سوالات معقول و نقدهای منطقی، وظیفه‌ی نگارنده‌ی سایت محسوب می‌شود، تصمیم گرفتیم به جای رفتار انفعالی و ترک گفتگو در قالب کامنت‌ها، خط مشی مشخص برای تایید کامنت‌ها در نظر بگیریم:

۱) جملات و عباراتی که فقط بر «تایید مقالات محمدرضا شعبانعلی» یا «تکذیب مقالات محمدرضا شعبانعلی» متمرکز شده‌اند تایید نخواهند شد. اگر با نوشته هم‌نظر هستید به جای ابراز لطف‌های مختلف (که فضای سایت را به فضای تملق نزدیک کرده و می‌کند) کافی است زیر پست، از آیکون «لایک» استفاده نمایید. ما عمداً زیر پست علامت «دیسلایک» را نگذاشته‌ایم. از آنجا که برای نویسنده‌ی روزنوشته‌ها، این نوشته‌ها «سلیقه‌ی شخصی» هستند، صرف«مخالفت یک مخاطب با سلیقه‌ی نویسنده» بازخورد ارزشمند و با اهمیتی محسوب نمی‌شود و کمکی به ارتقاء دانش یا نگرش نویسنده و بهبود جهتگیری مطالب نخواهد کرد. اگر کسی مخالفتی با «سلیقه یا تحلیل مطرح شده در مقاله‌‌های روزنوشته» دارد، این مخالفت زمانی ارزش‌آفرین خواهد بود که «تحلیل» یا «توضیح» کامل‌تری به دور از حرف‌های کلی در قالب کامنت مطرح شود. بنابراین از این به بعد کامنت‌هایی از این نوع تایید نخواهند شد:

«من خیلی ممنونم از حرفی که مطرح کردید»

«موافقم»

«حرف دل ما را زدید»

«شما چقدر می‌فهمید و باسوادید»

«من عاشق شما و نوشته‌های شما هستم!»

«این نوشته را قبول ندارم»

«فکر می‌کنم خیلی کلی بود باید دقیق‌تر تحلیل کنید»

«به نظرم در این نوشته جهت گیری وجود دارد»

«این حرف احمقانه است»

«مخالفم»

۲) استفاده از هویت‌های مختلف توسط یک فرد واحد، از جمله نگرانی‌های ماست. ما با استفاده از سه تکنولوژی مختلف، کاربران را ردیابی می‌کنیم و متوجه شده‌ایم که برخی رفتارهای بیمارگونه در سایت دیده می‌شود. به عنوان مثال فردی با نام الف کامنت می‌گذارد و با نام ب از خودش تعریف می‌کند. یا با نام الف کامنت می‌گذارد و با نام ج به آقا یا خانم ب که او را نقد کرده‌اند حمله و توهین می‌کند. عجیب‌تر دوستانی هستند که با نام الف از ما تعریف و با نام ب به ما توهین می‌کنند که این روزها شدیداً در حال مطالعه برای بررسی ریشه‌های این بیماری شگفت روانی داریم. از این به بعد اگر کاربری با نامهای متفاوت در تایید یا تکذیب کامنت خودش یا دیگران مطلبی بنویسد، این کامنت‌ها تایید نخواهند شد و ما در مورد اینکه در آینده به آن دوستان اجازه دهیم که در سایت ما کامنتی داشته باشند، بسته به مورد در گروه سیاست‌گذاری سایت تصمیم خواهیم گرفت. استفاده از هویت های مختلف برای ابراز نظر، چیزی شبیه جعل اسناد و استفاده از هویت‌های متعدد در جامعه است که از مصادیق «فساد و کلاه‌برداری» محسوب می‌شود.

۳) اینکه کاربران با یکدیگر صحبت و احوال‌پرسی کنند، حق طبیعی کاربران سایت است و ما هم علاقمندیم که این فضا بماند. اما رفتارهای تهاجمی کاربران نسبت به یکدیگر قابل تحمل نیست و تمام کامنت‌های از این نوع تایید نخواهند شد.

۴) اگر با نظرات کاربران دیگر موافق یا مخالف هستید، می‌توانید از مکانیزم رای دادن مثبت و منفی زیر هر کامنت استفاده نمایید. تنها در صورتی در پاسخ به کامنت دیگران، متن بنویسید که «حرف جدید و ارزشمندی چه از نوع موافق و چه مخالف» برای اضافه کردن به حرف کاربر دیگر دارید. در غیر این صورت کامنت‌ها تایید نخواهند شد.
۵) از این به بعد تمام کامنت‌های سایت، توسط گروه سیاست‌گذاری سایت مشاهده و تایید می‌شوند و محمدرضا شعبانعلی هم تنها کامنت‌های تایید شده را خواهد خواند. بنابراین لطفاً از ارسال کامنت‌های «اختصاصی» خودداری نمایید. هر کامنت قبل از اینکه به رویت نویسنده‌ی سایت برسد حداقل توسط ۵ نفر دیگر خوانده خواهد شد!

۶) در متن کامنت‌ها، تا حد امکان از ادبیات «انعطاف‌پذیر» استفاده نمایید. واژه هایی نظیر «من فکر می‌کنم» یا «به نظر می‌رسد» یا «شاید» یا «ممکن است» می‌تواند موجب تلطیف فضای گفتگو در کامنت‌ها شود.

۷) با توجه به اینکه مطرح کردن پرسش‌ها در قالب کامنت، یکی از سریع‌ترین روش‌های دسترسی به ماست، هیچ ایرادی ندارد که در زیر هر پست (مستقل از موضوع پست) خوانندگان گرامی سوالات یا نظرات خود را توضیح دهند. اینکه کسی سوال شخصی خود را در زیر کامنت‌ها بنویسد منطقی است و اگر کسی از ما بخواهد که فلان پست را ادامه دهیم یا فلان موضوعی که وعده داده بودیم را مطرح کنیم، ممنون خواهیم شد.

مدیران این سایت در تایید یا عدم تایید کامنت‌ها مختار بوده و به هیچ وجه تعهدی نسبت به تایید کامنت‌ها ندارند. بقای سایت و حفظ فضای سالم و سازنده‌ی گفتگو، نخستین اولویت ما خواهد بود. کامنت های قبلی نیز با توجه به همین سیاست ها بازنگری و حذف خواهند شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

168 دیدگاه

محیا مهر ۳, ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۵

من یه نظری درباره ی اونایی که به قول شما “از هویت‌های مختلف توسط یک فرد واحد” استفاده میکنند دارم.
البته من اطلاعات دقیقی ندارم که سه تکنولوژی ردیابی شما چه جوریه و چه چیزی رو ردیابی میکنه، اما معمولاً بیشتر از دستگاه مورد استفاده رو نمیشه ردیابی کرد. خب من به ذهنم رسید که شاید چند نفر از یک کامپیوتر عمومی استفاده میکنند! مثلاً کافی نت یا یک کامپیوتر توی دانشگاه!
یا حتی ممکنه اینترنتی که به اشتراک گذاشته میشه توسط چند نفر یکسان باشه.
البته این اصلاً نقض اینکه ممکنه افرادی باشن که از چند هویت برای کامنت گذاشتن استفاده کنند نیست، فقط این هم ممکنه باشه. به ذهنم رسید گفتم درمیون بذارم.

پاسخ
بابک شهریور ۲۸, ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۵

سلام
من متن شما در مورد آموزش زبان را مطالعه کردم که به نظرم خوب و مفید بود اما به نظر من مشکل عمده ما اشکال در شنیدن یا listening و یا بعبارت دیگر فهم جملات و کلمات طرف مقابل است به قسمی که وقتی کسی مثلا می گوید book با وجود دانستن معنی کلمه ابتدا باید آن را در ذهن خود ترجمه و تفسیر کنیم بعد جمله سازی کنیم و سپس پاسخ دهیم که این امر در جملات طولانی مشکل و گیج کننده می شود در حالیکه در زبان مادری به دلیل ملکه ذهن شدن کلمات نیازی به این امر نداریم. شما چه راهکاری را برای این مساله پیشنهاد می کنید؟

پاسخ
مریم دی ۲۵, ۱۳۹۴ - ۰:۳۹

سلام.من هم همین سوال آقای بابک را دارم لطفا در این مورد هم به من پیشنهاد راهکار بدهید ممنونم.خودم فکر میکنم شنیدار مستمر میتونه کمک کننده باشه ولی خوشحال میشم به من هم اگه راهکار دیگری هست ارائه دهید.ممنون

پاسخ
نسرین شهریور ۲۰, ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۰

با عرض سلام خدمت شما مطب بسیار اموزنده ای بود از اینکه تجربیاتتون رو در اختیار ما قرار دادید بی نهایت سپاس گذارم.

پاسخ
ساناز جهانگیری شهریور ۱۶, ۱۳۹۴ - ۹:۴۱

ترجمه کتاب درد جاودانگی موجود هست آیا برای خرید؟

پاسخ
علی حسینی شهریور ۴, ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۱

من از اون قسمت تکنیک برای استخدام خیلی خوشم اومد و کاملا با نوشته شما موافق هستم.

پاسخ
سارا مرداد ۱, ۱۳۹۴ - ۹:۵۸

این که افراد با هویت های مختلف می آیند و کامنت می گذارند،خواستم به این دوستان چند هویتی بگم بد نیست کتاب بیشعوری نوشته خاویر کرمنت را مطالعه کنند.
ممنون بابت مطالب خوبتون.

پاسخ
فاطمه تیر ۲۶, ۱۳۹۴ - ۴:۲۳

سلامعلیکم,لطف میکنیدپاسخ صریحی بپرسشم دهیدزیراازدوستان دیگرپاسخ دقیقی دریافت نکردم
باتوجه بنزدیک شدن بزمان انتخاب رشته,میتوانیدتفاوت ورودی مهربابهمن دانشکده هاپزشکی راشرح دهید؟پذیرش ورودی بهمن مشمول تمامی دانشکده هاپزشکی میشود؟باسپاس فراوان

پاسخ
راضیه تیر ۲۴, ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۰

سلام
اینکه به حرف مردم نباید توجه کرد حرف خیلی خوبیه موافقم باهاش چون هیچ کس مثل خودت ارزوهاتو نمیشناسه اما یه جور در مورد عروس بودن و داماد بودن حرف میزنید که انگار کار اسونیه متاسفانه امار بالای طلاق داره نشون میده که ما بلد نیستیم حداقل و فقط یه عروس یا داماد خوب باشیم …….نسل ما گیر کرده بین هزار راه فرعی زندگی کردن یادمون رفته

پاسخ
جابری خرداد ۱۶, ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۵

با سلام
چند روزی است به شدت پیگیر سایت ارزشمند متمم هستم و بسیار سپاسگزارم از زحماتتون
یه سوال داشتم : فایل های صوتی رادیو متمم آیا پس از دانلود قابل سیو کردن هستن ؟ اطلاعات من تو این زمینه کافی نیست ، خوشحال میشم راهنمایی بفرمایین

پاسخ
محمدرضا خرداد ۱۱, ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۹

سلامی راکه باید بعد از آشنائی باشما و درس گرفتن ازسرکلاسهایتان به هرنحوی ادامه می دادم و ندادم، حالا به روح نظاره گرت می فرستم و امیدوارم ازاینکه نتوانستم حق شاگردی را بجا آورم مراببخشی. روحت شاد.

پاسخ
امید خرداد ۷, ۱۳۹۴ - ۸:۵۱

سلام
چیزی که از مطالعه بخشهای مختلف سایت متوجه شده ام این است که در روشهای کسب و کار، مذاکره و .. واقعیتها مورد توجه قرار می گیرد و مهم است نه حقیقتها. یعنی در این روشها دنبال ناآگاهیهای مردم، نقطه ضعفهای مردم، خصوصیات روانی مردم و یا برعکس، دنبال نقاط قوت مردم، آگاهیهای مردم و … می گردیم تا بتوانیم به کمک مدیریت هوشمندانه این اطلاعات کسب شده از افراد به کار و کاسبی خود رونق دهیم، در مذاکرات موفق شویم. یعنی سیاست کار اینست که با پذیرش این واقعیتها در مورد مردم، با آنها کار می کنیم. و دنبال تغییر مردم نیستیم. یعنی موجودیت افراد را می پذیریم. حال سوالی که پیش می آید اینست که چرا مدیریت سایت در بخش نظرات نمی خواهد موجودیت افراد را بپذیرد؟ آیا نمی توان در این بخش نیز با مدیریت رفتار مردم بدون تغییر آنها به خواسته مطلوب رسید؟

پاسخ
Hassan-3-ensani اردیبهشت ۸, ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۳

با سلام

با اجازتون از قوانین شما در وبلاگ خودم هم استفاده میکنم ….

پاسخ
محمد اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ - ۲۳:۳۵

راستی یه سوال دیگم برام بوجود اومد.
فرض کن شما مطلبی میزاری و فرض کن کلید دیسلایک وجود داشته باشه.و باز هم فرض کن همه مردم دنیا بیان دیسلایک کنن…
بدون اینکه کسی نقدی منصفانه کرده باشه یا بهتر بگم کلا نقدی نباشه فقد ابراز احساس منفی کنند.با این همه فرضیات حکم چی میشه؟
آیا شما با اینکه به مطلبت ایمان داری عقب نشینی میکنی و خلاف چیزی که فکر میکردی فکر میکنی تا دیگران دیسلایک نکنن یا نگاهتو پنهان میکنی تا مورد دیسلایک قرار نگیری یا به نظرت ایمان داری و خلاف نظر جمع به راهت ادامه میدی؟
چرا ما باید از ابراز احساسات (درست یا غلط)منفی دیگران نسبت به سلیقه های خودمون فرار کنیم؟

پاسخ
محمد اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۹

اول از همه اگه در مورد بند دوم نوشته( کامنت گذاری با چند اسم مختلف با حالات متفاوت )به نتیجه رسیدی حتما دلایلشو بنویس برام خیلی جالبه. دوم اینکه علامت دیسلایک برای نوشته نویسنده وجود نداره چون سلیقه شخصیشه ولی علامت منفی برای کامنت خواننده ها وجود داره چون سلیقه شخصیشون نیست!!! یکم هضمش برام سنگینه یا بهتر بگم اصلا هضم نشد.

پاسخ
دانا قاسم پور فروردین ۲۴, ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۶

سلام
چند روز پیش مطلبی در همین مورد نوشته بودم تا برای دوستانم در شبکه‌های اجتماعی نشر کنم.
مطلبی که متاثر از فعالیت‌های اخیر خودم و همچنین مطالعه‌ی کتاب قورباغه را غورت بده آقای برایان تریسی بود.
حالا با خواندن نوشته‌ی شما و تطبیق آن با اهداف سالانه‌ی خودم، نقشه‌ی ذهنی ام در اینباره کامل‌تر شد.
ضمن تشکر از شما بنده هم منبعی را به شما معرفی می کنم که ان شاء الله باعث کامل شدن نقشه‌ی شما بشود.
توجه شما را به کتاب “هفت عادت مردمان موثر” نوشته استفان کاوی فصل دوم”ذهناً از آخر شروع کنید” که احتمالاً هم مطالعه کردید جلب می کنم.

پاسخ
مسعود راسخ فروردین ۲۲, ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۷

سلام محمدرضای عزیز.
بیش از یک سال که از مخاطبان خاموش رسانه شما هستم.
تازه امروز فهمیدم که این سابقه مخاطب بودن به کتاب انسیس برمیگرده.
سپاس فراوان بابت هر آنچه که از شما آموختم.

پاسخ
sarah فروردین ۲۰, ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۱

سلام.زندگی توی خارج و نبود کتابهای فارسی مورد علاقه و پیدا کردنشون خیلی سخته.مطالبتون خیلی ارزشمند بود.
بنده کتاب دانلود میکنم میخونم اما بازم مهارت کافی رو ندارم که از داخل گوشی هم کتاب رو کامل بخونم.لطفا بیشتر راهنمایی کنید در این زمینه ممنونم.

پاسخ
زهره فروردین ۱۵, ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۰

سلام
بررسی ادبیات آقای ظریف برایم خیلی جالب بود وجدید

پاسخ
مرضيه اسفند ۱۷, ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۴

به نظر ميرسه همون كامنتهايي كه گفتيد تأييد نميشه (مثل تعريف و تمجيد)، پاي همين مطلب تأييد شده!!!

معلومه كه خيلي عصباني هستيد از دست يه سري مخاطباتون، ولي من انتظار ادبيات لطيف‌تري رو داشتم. بعني الان من حرف سليقه‌اي زدم و نبايد ميزدم؟

يعني الان پنج نفر دارن كامنت منو ميخونن؟ خب بهتر نيست اسم سايت رو عوض كنيد بذاريد روزنوشته هاي محمدرضا شعبانعلي با همكاري دوستان؟ 😀

حالا كه اينقدر فيلتر گذاشتيد واسه نظرات، شايد بهتره من اينجا رو مثل يه كتاب چاپ شده بخونم، كه هيچ دسترسي به نويسنده‌ش وجود نداره و هر كامنتي كه دارم بمونه تو ذهن خودم… هوم؟

پاسخ
مهتاب یزدانی بهمن ۵, ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۲

با سلام وعرض ادب:
فقط میتوانم از صمیم قلب از شما و دوستانتان نهایت قدر دانی و سپاسگزاری را داشته باشم.

پاسخ
مینا دی ۹, ۱۳۹۳ - ۲۳:۲۹

سلام،
ببخشید من تا حالا دو یا سه تا کامنت گذاشتم و تشکر کردم ولی یه جمله هایی نوشتم که اون بالا ذکر شده تملقه! من خودم شخصا اهل تملق نیستم، ولی نوشته های شما رو می پسندم؛ ولی ادبیاتم اونقدری نیستش که ی جور دیگه ابرازش کنم… تشکر

پاسخ
avazpour دی ۹, ۱۳۹۳ - ۹:۵۶

راست میگه احسان من که دانشجو هستم کارم میکنم تو صنعت ماهی ۸۰۰ت به زور در میارم..بد دوستم با دیپلم معدل ۱۲ الان داره شبکه کار میکنه ….راحت ماهی ۱۰ ملیون در میاره آلانم bmw سوار میشه…ما با هم میرفتیم مدرسه با اتوبوس اما من هنوز مترو سوارم و اون……تازه وقتی میمرم با هم جای به اون میگن جناب آقای محمد و دخترا بش میگن عشقم به من که مهندسم میگن خر خون اومد باز تازه اگه جواب سلام بدن…

پاسخ
داود آذر ۲۱, ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴

عاقا خسته نباشید من همه ی نکاتی که گفتید رو رعایت کردم ولی جوابی داده نشد و این در حالیه که به شدت به راهنمایی نیاز دارم ممنون میشم اگه کامنتهای اخرتونو بررسی کنید ممنون

پاسخ
آنت آبان ۲۳, ۱۳۹۳ - ۴:۵۵

سلام محمدرضا
خوبی خوشی داداش؟
یه پیشنهاد دارم برای قوانین کامنت:
تااینجایی که من خوندم و توی کامنتها دیدم،بنظر من شاید یه مشکل عمده ای ک هست حضور تازه واردایی مثل من هست که گاهی بدون مطالعه کافی و شناخت نسبت ب نویسنده، یا نظرات نامربوطی میدیم یا سوالات تکراری میپرسیم.
پیشنهادم اینه توی سیاستها اشاره کنید افراد تازه وارد حتما مختصری تو سایت جستجو کنن و مطالب مختلفیو بخونن.و مثلا بعد حدود یکماه و آشنایی نسبی، کامنت بذارن. اینطوری هم کامنتهای تکراری کم میشه هم وقت شما کمتر گرفته میشه و هم قضاوتهای عجولانه صورت نمیگیره.
آقا خیلی دوست داریم خدا حفظت کنه و عمر باعزت بهت بده. الهی پیر شی جوون:)
قربان شما
آبجی کوچیکه
(ببخش تو اولین کامنت اینقد صمیمی حرف زدم. افرادی مثل شما رو آدم انگار سالهاست میشناسه)

پاسخ
سجاد آبان ۸, ۱۳۹۳ - ۹:۱۱

محمد رضای عزیز سلام
من تقریبا تمام فایل های صوتی شما رو گوش کردم.( نه شنیدم). در فایل منابع خیلی اصرار داری که نباید در همه زمینه ها وارد شد و نیمه کاره رها کرد. منم قبول دارم ولی فکر میکنم در فایل top dog باشه که گفتی اگر دو مذاکره کننده در شرایط مساوی باشند، اونی بهتره که گیتار بلده یا اون داستان دانشگاه هاروارد رو گفتی. میشه در این باره بیشتر توضیح بدید. ممنون

پاسخ
الهام مهر ۳۰, ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۲

سلام
اولین بار ک کامنت میزارم و میخواستم تاکید کنم ک این خیلی خوب ک ذهن خواننده و نویسنده در مبادله فعال باشند … وقتی کامنتها صرفا تایید و تملق باشه بنظرم یک جای کار نویسنده یا مخاطب میلنگه … همینطور انتقاد صرف هم ک البته کمتر تو فضای مجازی دیده میشه …

پاسخ
آرش ایرانی مهر ۲۱, ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۵

بسیار مفید بود، ممنونم

پاسخ
ریحانه مهر ۱۱, ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۶

وقتی به قدری داغونم که قصد کات کردن زندگیمو دارم هیچی مث یه سخنرانی یه دل نوشته حالمو عوض نمیکنه دل نوشته هاتون بهم انرژی داد
حاجی دست درست

پاسخ
سارا مهر ۶, ۱۳۹۳ - ۹:۰۸

سلام، روز پاييزيتان بخير‍! از اينكه اين حقيقتها دارد با اين بيان خوب و كلام رسا گفته ميشوند، خوشحالم و اميدوارم اين جريان سازنده ادامه داشته باشد و همه ماهايي كه ناخواسته به شكلهاي گوناگون درگير اين روشهاي تربيتي نادرست بوده ايم (به عقيده بنده هيچ كس نميتواند ادعا كند با اين حقايق تلخ كاملا بيگانه است) با گوش جان بشنويم و تصميم بگيريم كه اين رويه نادرست را از همين لحظه در زندگي خود، فرزندان و شاگردان خود و … كمرنگتر كنيم. چراكه فقط خواندن و نقل قول كردن اين مطالب نه كافي است و نه آنطور كه بايد موثر. اينها بايد درون ما بشينند و دروني شوند تا بتوانند در دنياي بيرون اثرگذار باشند. كاش با تلنگرهاي اينچنيني من و هموطنان عزيزم به خود بياييم، ماهايي كه درست فكر كردن و در اصل فكر كردن را ياد نگرفته و بلد نيستيم… بجاي همه چيزهاي خوب ما ياد گرفته ايم كه همه را قضاوت كنيم جز خودمان، انگشت اشاره مان به سمت همه باشد جز خودمان، و خب نتيجه اش هميني ميشود كه همه شاهد آن هستيم…
آقاي شعبانعلي از شما بابت نوشته هاي آگاه كننده تان متشكرم. انشاالله جوهر قلمتان همواره روان بماند…

پاسخ
آرش ایرانی مرداد ۱۳, ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۳

درود بر محمدرضای عزیز
نوشته زیبایی بود. مرا به فکر واداشت. ممنونم

پاسخ
لیلا تیر ۲۶, ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۸

چند روز بود داشتم به این موضوع فکر می کردم ولی ادبیات مناسب برای بیان کردنش برای خودم نداشتم . اتفاق جالبی بود

پاسخ
خدیجه تیر ۲۱, ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۰

سلام خسته نباشین
یک اراده میخواستم تا بتونم شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنم تا هزار کلمه ی اصلی شمارو دیدم از فردا شروع میکنم ردیفی تمام کلماتو حفظ میکنم
بابت متن زیبا و ارامبخشتون ممنون
از کلاس زبان رفتن بدم میاد واسه این تاحالا تلاش نکردم زبانمو قوی کنم
و متن شما ارومم کرد ویک امیدواری به من داد

پاسخ
فرامرز تیر ۲۹, ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۷

سلام دوست عزیز.
من تجربه یادگیری ۵۰۰۰ لغت آلمانی رو در سایت memrise.com دارم و شما میتونید اونجا محتوای خوب به زبان انگلیسی پیدا کنید یا حتی لیست لغات خودتون رو اضافه کرده (با امکان قرض گرفتن لغات از واژه نامه هایی که خود سایت یا سایر کاربران ایجاد کردن) با دیگر کاربرها به اشتراک بگذارید. لیست هایی مثل ۵۰۴ لغت اساسی انگلیسی همراه با فایل های صوتی و جملات نمونه هستن که میتونن خیلی کمک کننده باشن. از طرف دیگه این سایت از الگوریتم های زمانبندی استفاده میکنه که با الگوهای یادگیری و به خاطر سپاری مغز منطبق بوده و پس از مدتی فقط کلماتی رو از شما میپرسه که اخیراْ در به یاد آوردن معنی یا نگارشش ناموفق بوده اید. از طرف دیگه این سایت یک سیستم امتیازدهی و رده بندی کاربران داره که به افزایش انگیزه برای ادامه یادگیری خیلی کمک میکنه.

پاسخ
شادی خرداد ۲۶, ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۹

عالی بود واقعا متشکرم

پاسخ
ماجد قاضی خرداد ۸, ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۸

همیشه شروع سخن یکی از سخت ترین کارهاست و یکی از هنرهای انسانهای موفق در ارتباط با دیگران اینست که بخوبی می دانند سخن را از کجا و چگونه آغاز کنند . شاید با اندکی اغماض در معنا کلام مکتوب زیر را بتوان دلنوشته نامید.
1- آدمی همواره نیازمند ارتباط با دیگران است دیگرانی که در نسبت با او سه حالت دارند :
یا برتر از اویند یا مساوی با او و یا پایین تر از او . شخصیت انسان به این هر سه نیاز دارد . هم نشینی با انسانها ی برتر موجب تعالی انسان می گردد به شرط اینکه لازمه این همنشینی تحقیر ادمی نباشد. مجالست با انسانهای برابر ،موجبات فراغت و راحتی ادمی است در دقایقی که با انان محشورهستی نه دلیلی برای فخر فروشی تو هست و نه علتی برای خود کم بینی در مقابل انان . و اما دسته سوم کسانی هستند که انسانیت انسان اقتضای ارتباط با آنان را دارد از آن جهت که یاریگر انان باشی در امری که انان نیازمند آن هستند به تعبیر دیگر همدمی با انان تمرین تواضع و بخشش است برای انسان.

پاسخ
سیمین-الف اردیبهشت ۵, ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۳

سلام استاد عزیز و دوستان گروه بررسی کامنت نویسان(خانم ها تاجدینی و قلی پور و دیگر عزیزانی که نامتان را نمی دانم) :
دوست داشتم از این طریق از شما عزیزانی که صبورانه نظرات ما میهمانانتان را می خوانید، تشکر کنم.
به خاطر دقت، زمان و حوصله ایی که صرف می کنید، تا ما نظر و ایده یکدیگر را ببینیم و چالشی برایمان ایجاد شود، ممنونم.
از اینکه محیط امنی برای مان ایجاد کرده اید، سپاسگزارم.
پایدار و برقرار باشید.
صرفا خواستم شما عزیزان دوست داشتنی بدانید که قدر زحماتتان را می دانیم، حتی با یک نوشته از دل بر آمده.

پاسخ
ali اردیبهشت ۱, ۱۳۹۳ - ۲۰:۵۸

اصولا سرویس پیام کوتاه یه سرویس ارزش افزودست و هزینش برای اپراتور عملا صفره.به عنوان یه کارشناس مخابرات عرض میکنم خدمتتون

پاسخ
آتنا فروردین ۲۴, ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۹

متاسفانه من قبل از نوشتن کامنتم ، متوجه تغییر و سیاست گذاری جدید برای کامنتها نشده بودم و احتمالا کامنتم شامل حالت1 میشه و طبعا هم خذف، بابتش عذر میخوام ، این خط مش و سیاست گذاری کاملا اثربخش و بجاست.موفق باشید.

پاسخ
ميرناصر بوذري فروردین ۱۹, ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۵

سلام
چون مي بينم سايت علمي روانشناسي داريد و هم خوب مديريت مي كنيد يك مقاله خود را كه چاپ آن در سال 80 بوده و در اينترنت هم در اختيار همه هست را براي مطالعه شما معرفي مي كنم شايد بساط و بهانه آشنايي ما باشد. تضيح اينكه من 4 وبلاگ مذهبي دارم كه متن كتاب هاي خود را نيز در حاشيه آن در اختيار همه بازديد كنندگان قرار داده ام.
عنوان مطلب: تاليف نويني از روايات نبوي در باب علم
آدرس اينترنتي:http://imamalkhalgh.blogfa.com/page/r-nabavi-d-b-elm.aspx
با تشكر از لطف نظرتون. عزت زياد خدانگهدار

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۹, ۱۳۹۳ - ۰:۴۵

من یکی اصلا انگیزه نخواستم ……..نور چشمی انگار زیاده ……حق دارید محمدرضای استاد……من کارمو تنهایی بدون انرژی شما شروع میکنم ……حالا شما جواب بدید احتمال بهشت رفتن شما بیشتر از دیگرانه؟؟؟؟؟

پاسخ
محمد علي هشيار مهر ۱۴, ۱۳۹۳ - ۷:۱۷

سلام ببخشيد ازاده خانم
ميشه بپرسم چرا اين قدر تند ابراز احساس مي كنيد نسبت به محمد رضا

ميدوني من هم مثل شما انگار قرار به زودي اخراج بشم
من در رابطه با همين مجله و اينده يه مطلب انتقادي نوشتم كامنت من تائيد نشد
يه بار ديگه سياست هاي كامنت گذاري رو ورور كردم اما نتونستم نكته ي منفي پيدا كنم

خيلي تعجب ميكنم ازاده خانم مثل اينكه ازادي بيان اينجا هم محدود شده
وفقط ما هم بايد مثل ديگران تائيد كنيم وگرنه اخراج ميشيم

البته اگر محمد رضا خودش اين كامنت ها رو ميخوند صد در صد جور ديگه اي جواب ميداد ولي فكر ميكنم اين كامنت ها توسط گروه خونده ميشه

جالب برام بدونم چرا اسم شما ازاده اخراج هست
من نميخواهم كل ماجراي اخراجي بودنت رو بدونم اما اگر بهم كمك كنيد تا من هم ملقب به محمد علي هشيار اخراجي نشم ممنون ميشم

البته اين كامنت شما راي منفي گرفته از طرف دوستان چون حمله ي شخصي به خود استاد كردي

ما اگر انتقادي هم داشته باشيم نبايد هيچ وقت شخص رو زير سوال ببريم
البته نميدونم انتقاد از رويه و حركت هاي جديد هم مثل انتقاد به شخص در نظر گرفته ميشه يا نه

اما سخت در فكر فرو رفتم
نميدونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ
فاطمه یاوری بهمن ۳, ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۳

سلام. من فقط چند روزه که با این سایت توسط آقای امیری، استاد گرامی ام، آشنا شدم. مطالب ارزشمند و قابل استفاده اونقدر زیاده که حرف زدن درمورد بعضی مسائل پیش پا افتاده، ضرورت و الزامی نداره.
به خودم بابت عضویت در این سایت تبریک میگم، از استادم تشکر میکنم و توفیق روزافزون را برای شما از خداوند متعال خواهانم.

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۶, ۱۳۹۳ - ۰:۲۵

اقا محمد رضای استاد بی خبری خدا کنه خوش خبری باشه.سلام .

پاسخ
زهرا فروردین ۱۵, ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۹

سلام استاد
من تازه با شما ومطالب عالی وکاربری تون آشنا شدم تشکر میکنم با هدیه این شعر زیبا که متاسفانه نمی دونم شاعرش کیه..
صدها فرشته برآن دست بوسه می زنند………کزکارخلق یک گره بسته واکند

پاسخ
شکوهی فروردین ۱۵, ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۶

سلام. من کارشناسی ارشد علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی ومدرس اموزش خانواده در اموزش وپرورش هستم.مایلم در رشته های مشاوره یا روانشناسی دکترا بگیرم ایا امکانپذیر است چگونه………….. ممنون

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۰, ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۱

برا اینکه جایی کم نیارم اگه وقت باشه یه تحقیق در مورد هدفم انجام میدم که حداقل وقتی کسی حرف میزنه الکی مثل….سرمو تکون ندم .اون شب برام کاری پیش اومد تا دیروقت بیرون بودم و متاسفانه نتونستم حتی اندازه دیدن عکس شما سر به سایتی بزنم و صبح با دست پاچگی خودمو به دانشگاه رسوندم و……خوب بود کم بود ولی ….ممنونم که خواستی در این مرحله باشی ممنونم که حتی اگه استثنا هستی ولی باز هستی شاید ماها نتونیم یا فکر کنیم محمدرضا استثناس و خدا براش خواسته و برای ما نخواسته ولی با اینکه اصلا واقعیت وجودی شما رو نمیشناسم ولی همین که یکی مثل من بعد سالها وقتشو با نوشته هات پر میکنه و شاید لحظه ای در اوج….به امکان داشتن شدن شاید و….آرامش پیدا میکنه باز ازت ممنونم حتی اگه اومدنم گذری و لحظه ای باشه.به امید نوری همیشگی از خدا در وجود استثناهای آفرینش

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۰, ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۵

راستی نگفتم من اصلا هیچ برنامه قبلی برای حضور در کارگاه آموزشی شما نداشتم کسی هم شما رو به من معرفی نکرد.یک هفته قبل از کارگاه شما در تهران به کارگاه 12ساعته استاد حمید امامی به خاطر فروشم از طریق سرپرستی برند بیمه ام دعوت داشتم از شوق بابت تعاریف زیادی که از استاد به عنوان نماینده ام دی آر تی در ایرانم داشتم ثانیه ای خواب نداشتم ساعت 3 صبح از کاشان با اتوبوس به تهران رفتم و ……..ولی این همه شوقم در سه ساعت اول به ….و متاسفانه چون آدم پررو ولی آروم هستم از طریق پیامک با استاد مذاکره کردم و ایشون خواستن هفته بعد با ایشون تو همایشی حضورا دیدار داشته باشم ولی به دلایلی برای زمان دیگه ای گذاشتم و از استاد خواستم این جلسه کنسل بشه.ولی میلم به شنیدن درس انگار سرکوب شده بود از قضا تو خیابون روی بیلبوردی کلمه اصول مذاکره برام جالب به نظر رسید ولی باز …گذشتم .انگار فنون اصول مذاکره تا یکی دو روز رقص نور چشمای من شده بود ولی سکوت همراهم شده بود ..تا اینکه شب کارگاه انگار دچار برق گرفتگی شده باشم خودم به اون نقطه از شهر رسوندم شماره تلفن رو برداشتم وسط خیابون شماره کارت متصدی رو گرفتم و از اونجا که خیلی پیشرفت داشتیم با گوشی موبایلم پرداخت رو انجام دادم دوباره زنگ زدم بلیطمو okکردم و بعد نفسی کشیدمو قیافه گرفتم و از اون ساعت انگار سکوتم شکسته شد و هر کسی رو میدیدم بدون اینکه بدونم محمد رضا شعبانعلی اصلا کی هست برا عالمو آدم قیافه گرفتم که فردا کارگاه آموزشی دارم.به اصطلاح خودمون بد جور جو منو گرفته بود…………..

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۰, ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۳

آقا محمدرضا خان استاد من 4ماهه تو یکی از برندهای بیمه که شما هم در لیست خود قرار دادید به عنوان نماینده بیمه مشغول به کار شدم تو دوماه اول که در اندازه یه کاراموز هم نبودم بیشترین فروش رو داشتم و با دست زدن و لوح تقدیر اعتماد بنفس کاذب به من تزریق شد ولی…….دو ماه بعد با کسب تجربه ناچیز تضاد فکری با ارشدهای محل کارم پیدا کردم و الان نمیتونم درست کار کنم وهزار فکر و طرح توی ذهنم برای کار فقط دارم با خودم نبرد میکنم و نمیتونم به مرحله عمل برسونم و…تو مقطعی از زندگی هستم که پشت سرم پل های خراب زیاد دارم و هر روز امکان داره این پل ها رو زندگیم آوار بشه ….شما و سن کم و طرز فکر شما به همون مقدار کم و ناچیزی که در دانشگاه کاشان آشنا باهاش شدم خواستم اگه براتون امکانش باشه کمی انگیزه از شما قرض کنم….

پاسخ
آزاده اخراج!!! فروردین ۱۰, ۱۳۹۳ - ۱:۴۷

7اسفند تو همایش دانشگاه کاشان گفتید تا 6ماه دیگه نیستید ولی نگفتید انقدر بی خبر وآروم سکوت میکنید .آقا محمدرضای استاد کجایید؟در سلامتی به سر میبرید یا خدای ناکرده چشم خوردیدو دوباره دوستان مهربان سال گذشته…شوخی کردم هر جا هستید صورتتون مثل اولین بار و فعلا آخرین بار پر از آرامش و شیطنت و خنده باشه و دلتون پر از حضور خدا و فکرتون دنیا دنیا ایده و ….و اخر همه فقط موفقیت……راستی خودم هم باور نمیکنم تونستم انقدر خوب خرف بزنمو پروگری در نیارم……..

پاسخ
آزاده فروردین ۱۰, ۱۳۹۳ - ۱:۰۱

امیدوارم آقای محمدرضا خان استاد اینبار فقط به خاطر واجب بودن جواب سلام یه علیک به کوچکترین شاگردی که با جسارت و بدون رعایت کردن اصول مذاکره حرف زد رو بدید.هنر استاد تربیت شاگرد بی ادبه ….وگرنه تربیت شاگرد با اصول استادی احتیاج نداره.استاد عیدتون مبارک هر جای این زمین بی مهر هستید.

پاسخ
سیمین-الف اسفند ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۳

وای عزیزان چقدر زود مطلبم رو ok کردید. ممنونم،ممنونم و خوشحال از وقتی که می گذارید.

پاسخ
سیمین-الف اسفند ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۱

سلامی پر شور و هیجان و البته پر مشغله به همه ی دوستان مجازی
خیلی خوشحالم که می خوایم به مهمونی استاد دعوت بشیم.
خانم/آقای اکبری چند تا بازار گل توی تهران، بازارشون داغه. من منظورم بازار گل شهید محلاتی بود.
همراهان پرتلاش پشت صحنه و استاد عزیز “خدا قوت”.

پاسخ
سیمین-الف اسفند ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۹

سلام دوست عزیز(جناب یا خانم اکبری)
نبودیید، اینجا همهمه ایی برپا بود.. .حالا هم طبیعتا رفتن خودشونو برای اومدن اونی که سالی یه با ر می یاد، آماده کنن.
صبح بازار گل چه رونقی داشت!! احتمالا چن تا از دوستامون اونجا مشغول بودن. بقیه هم دارن بدو بدو می کنن.
شما هم بی کار نشینید.
برای همه سالی پر از صلح و آرامش و گل و شکوفه آرزومندم.

پاسخ
اکبری اسفند ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۵

سلام

تشکر بابت اظهار لطفتون و جمله زیبای پایانی متن تون.

راستش نه دقیقا هستم نه دقیقا نیستم……….یک چندوقت می بینید دائم هستم یک چند وقتی البته طولانی هم می بینید کلا غیب م می زنه .الان مورد اول ه .به زودی مورد دوم از راه می رسه…..منظورتون نمایشگاه گل و گیاه پارک گفتگو ه ؟ یا به مطلب دیگه ای اشاره کردید ؟

پاسخ
1 2 3

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.