خانه » سوگواری یکی از اعضای این خانه: علیرضا داداشی

سوگواری یکی از اعضای این خانه: علیرضا داداشی

توسط محمدرضا شعبانعلی
درگذشت پدر علیرضا داداشی

علیرضا داداشی دوست مجازی من است. نمی‌دانم که او را از نزدیک دیده‌ام یا نه. برایم مهم هم نیست که این را بدانم. علیرضا را به خاطر تمام کامنت‌ها و نوشته‌ها و حرف‌ها و نظرها و نقدهایش می‌شناسم. کلمه به کلمه‌اش را خوانده‌ام و از او بسیار آموخته‌ام. در یکی از کامنت‌ها نوشت که «پدرش» را هفته‌ی گذشت از دست داده است. برایش تسلیتی نوشتم اما دوست دارم اینجا بنویسم تا دیگران هم در اندوه او شریک شوند که شراکت در اندوه، همواره بار سنگین آن را تقسیم می‌کند.

سلام استاد عزیز
خدا قوت.
نمی دانم کامنت های «نوشته های کمتر خوانده شده» را هم می خوانید یا نه.
اما امروز که این مطلب را می خوانم ،‌یک هفته ای است که پدرم را از دست داده ام.
یک پدر نازنین مهربان دوست داشتنی که جای خالیش نه تنها در دل خانواده ی ما، که در دل بسیاری از آدم های دور و نزدیک هم دیده می شود.
پدرم یک راننده تاکسی بود که هفته پیش در سرزمین مکه از میان ما رفت.
او بی سوادی را با کوری ( نابینایی) یکی می دانست و همیشه این اصطلاحات را با هم به کار می برد: کور بیسواد.
خودش را هم در صحبت هایش « من کور بیسواد » خطاب می کرد، اما واقعاً آنچه او می دانست و به ما یاد می داد خیلی سواد می خواست.
من فوق لیسانس مدیریت اجرایی دارم و در حال حاضر تدریس و پژوهش هم می کنم،‌ اما در سن ۴۱ سالگی با این سوابق، هنوز برای مدیریت خودم و زندگی خودم به دست او نگاه می کردم.
او یک راننده تاکسی بود و یک روشنفکر، یک دانشگاه ندیده و درس نخوانده اما صاحب نظر. یک مطلع٫ یک تحلیل گر که تنها اصطلاحات علمی و تخصصی را بلد نبود و برای مفاهیم مورد نظرش به کار نمی برد.
من از این راننده تاکسی خیلی آموخته ام و الان جای خالی دستانش را بر روی شانه های بی حسم خیلی زیاد احساس می کنم.
خدا همه درگذشتگان را قرین رحمت کند.
ببخشید صاحبخانه ی عزیز و دوست داشتنی

علیرضای عزیز٫

به دور از تعارفات رسمی و جملات غمگین متعارف، برایت «صبر و تحمل» آرزو می‌کنم.
میدانی که پدر من هم یک راننده‌ی تاکسی است.
بچه که بودم احساس خوبی نسبت به این شغل نداشتم.
اما همانطور که بعداً در مورد پدر و مادرم نوشتم، امروز خوشحالم که از طبقات پایین جامعه بوده‌ایم تا بدانیم «روشنفکر بودن» و «بینا بودن» به تعبیر پدر تو و «طبقه‌ی فکری» به تعبیر من، تابع «طبقه‌ی اجتماعی» نیست و این همان چیزی است که روزی «حکمت» حاکم بر جامعه‌ی ما خواهد بود.
پدران من و تو، برای ما فضایی ساختند که این «حکمت» را زودتر از روند متعارف توسعه‌ی جامعه،‌ تجربه کنیم.
باید بر پدر تو و همه‌ی پدران خوبی درود فرستاد که دانش، نگرش و زندگیشان،‌ پله‌ای شد برای بالاتر رفتن نسل ما و نه وزنه‌ای سنگین به گردن مان.
امید که روزی دانش و دانشگاه همراه و هم‌مسیر شوند و «کوری و بی‌سوادی» از این جامعه‌ی وهم زده، رخت بربندد…

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

70 دیدگاه

مونا بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۵

اقای داداشی بهتون تسلیت می گم و ارزو می کنم روحشون قرین رحمت باشه

پاسخ
آذر بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۸

آقای داداشی تسلیت میگم خداوند پدر بزرگوارتون رو بیامرزد
آقای شعبانعلی این حرکت شما واقعا ستودنیه خیلی خوب بود

پاسخ
محسن بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۹:۱۱

سلام عليرضا داداشي عزيز
من هم در اين مدت كه تو سايت بودم مطالبت رو خوندم و چيزهاي زيادي ياد گرفتم .
پروردگار يكتا به شما و خانواده محترمتون صبر بده و رو ح آن مرحوم شاد باد.
اگه اجازه بديد شعري رو كه وقتي يك دوست عزيز رو از دست ميدم اينجا نيز براي تو عليرضاي عزيز بنويسم :

” خوابیدي بدون لالایی و قـــــــــصه *** بگیر آسوده بخواب بی دردو غصه
دیگه کابوس زمستون نمیـــــــــبینی***توی خواب گلای حسرت نمی چیـنی
دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه *** جای سیلی های باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونـــــی*** یا با تردید که بری یا که بمونی
****
رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی *** قانونه جنگلو زیره پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی*** تو تو جنگل نمیتونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جایه دیگه *** اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم می بینمت یه روز دوباره *** توی دنیایی که آدمک نداره
****

البته سينه محمدرضا شعبانعلي آشناي پر مهر و محبته
ممنونم

پاسخ
آيدا بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۸:۵۹

دوست عزيز
درگذشت پدر عزيزتان را به شما تسلیت عرض میکنم و آرزوی صبر برایتان دارم.قطعا روحشان از فرزندي چون شما شاد مي باشد.

پاسخ
سمی بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۸:۱۳

روحشون قرین رحمت الهی. خدا به شما هم صبر بده آقای داداشی عزیز.

پاسخ
سارا جم بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۷:۵۵

سلام
آقای دادشی خدا پدرتون رو رحمت کنه . من هم پدرم رو از دست دادم و تلخی اون رو با تمام وجودم حس کردم .مدت طولانی گذشت تا با نبودنش کنار بیام .اما به نظرم همیشه از دست دادنها باعث میشه روح آدمی متعالی بشه .

پاسخ
Mahnaz بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۲:۱۴

روحشان غرق در رحمت پروردگار گردد…
تسليت ميگويم… و صبر برايتان از خداوند خواهانم….

پاسخ
علیرضا بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۵

خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده

پاسخ
سجاد بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۱:۴۵

علیرضا من از زمانی که دیدم و چشم باز کردم پدری ندیدم تو زندگی نمرده بود ولی برای ما مرده بود بخاطر همین نمیتونم بفهمم پدر یعنی چی یا نبودنش چه حسی داره ولی از تعریفات معلومه که یه انسان واقعی و عزیز بوده که از دستش دادی و من اینو میدونم که از دست دادن عزیز غم بزرگیه ، من و تو این غم شریک بدون برای خودت و خانوادت آرزوی صبر عاجل دارم

پاسخ
آتنا بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۹

آقای داداشی
بنده رو در غمتون شریک بدونید، روحشان شاد و از خداوند منان برای مادر ارجمندتون و دیگر اعضای خانوادتان شادی و تندرستی آرزومندم.

پاسخ
محمد بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۹

به عليرضا داداشي عزيز به خاطر از دست دادن پدرش تسليت ميگم و به خاطر فهم بالا و درك درستش از شعور و آگاهي پدرش بهش تبريك ميگم…
از تو هم ممنون محمدرضاي عزيز كه اينقدر به مخاطبانت اهميت ميدي…هميشه سالم و شاد باشي…

پاسخ
خط سوم بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۹

علیرضا جان خدا رحمتشون کنه،خدا به شما و خانواده محترم صبر بده.روحشان شاد

پاسخ
مائده ابوحسینی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲۰:۰۵

سلام محمدرضای عزیز
مرسی از این حرکت قشنگی که انجام دادی ، این “دوست داشتن همراه با احترام “تو برای ادم های این خونه خیلی با ارزشه.
سلام آقای داداشی این اتفاق تلخ و رنج اور رو بهتون تسلیت میگم و امیدوارم بتونین این رنج رو با آرامش و صبر پشت سر بگذارین

پاسخ
دلارام بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۱

روحشون قرین آرامش باد.
برای شما هم صبر آرزومندم. غم سنگینیست. ما را هم در غمتون شریک بدونید، دوست عزیز.

پاسخ
نرگس ف بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۴

خدا روح ايشون رو قرين رحمت قرار بده و به شما هم صبر بده

پاسخ
مجتبی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۸:۴۸

علیرضا جان تسلیت میگم،من مطمئنم پدرتون خوشحاله از این که فرزند نکته بین و قدر شناسی مثل شما داره.
میفهمم چی میگی چون پدر منم یه راننده ی تاکسیه،جنس این نوع بینشی که ازش گفتی رو باهاش آشنام.

پاسخ
آوا بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۷

سلام.روح پدر بزرگوارتان شاد.برای همه آرزو می کنم قبل از اینکه دیر بشه قدر عزیزانمون رو بدونیم.

پاسخ
حسین بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۹

آقای داداشی گرامی .
تسلیت میگم خدمتتون .
روحش شاد

پاسخ
جلیل بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۱

آقای داداشی، بی تعارف و بی حاشیه به شما تسلیت میگم و برایتان آرزوی صبر میکنم و پدر بزرگوارتان را که با توصیف شما تاثیر بسیار زیادی روی من گذاشتند هنوز زنده و تا ابد باقی میدانم چون تاثیرشان تا ابد باقی است. روحشان شاد.

پاسخ
شهرزاد بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۰

علیرضای عزیز. بهتون تسلیت می گم و امیدوارم روح پدر مهربونتون قرین رحمت و شادی باشه و آرزو می کنم خداوند به شما و خانواده محترمتون صبر و آرامش عطا کنه. به قول سهراب: “مرگ پایان کبوتر نیست…” علیرضای عزیز، شما می تونین با توجه به تمام تفکرات و دغدغه هایی که پدر عزیزتون داشتن، و تلاش برای تجلی اون ها در جامعه به هر صورتی که از دستتون برمیاد، یاد و خاطره شون رو گرامی بدارید. که با توجه به اینکه خوندم در کار آموزش و پژوهش هستید، مطمئناً همین مساله هم اتفاق خواهد افتاد.:)
از محمدرضای عزیز هم بابت این حرکت مهربانانه شون و ایجاد این جو همدلی دوستانه بین اعضای این خونه، خیلی متشکرم.:)

پاسخ
مجتبی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۴

اقای داداشی با سلام
از خداوند برای شما صبر و تحمل این درد سنگین را خواستارم
پیروز باشید

پاسخ
مینا بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۷

علیرضای عزیز سلام،
من با آخرین امتحان دانشگاه، پدرم را از دست دادم و از آن روز تا الان دارم سعی می کنم از پس امتحان بزرگ زندگی بر بیام تا شاید بتوانم جای خالی او را در خانواده پرکنم. ولی خیلی سخته…
پدر من با وجود اینکه تحصیلکرده نبود ، شعر و داستانهای زیادی بلد بود و بسیار خوش مشرب و خوش صحبت بود. در هر جمعی که او بود گذر زمان حس نمی شد .همه ساعتها می نشستند و به او گوش می دادند.
وقتی رفت! خاطره ها را برای ما بجا گذاشت و محبتی که بیدریغ به همه می کرد.
همه اینها کار من را خیلی سخت کرد…
علیرضا جان، در هیچ دکانی شعور، محبت ، معرفت و عشق را نمی فروشند، اما مدرک را می توانی پیدا کنی!!!!
مطمئنم پدرت از اینکه فرزندی چون تو داشته ، به خود می بالد،
حال نوبت توست تا فضایی را برای خانواده ات فراهم کنی که آنها نیز اوج بگیرند…

پاسخ
ياسين اسفنديار بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۱

با سلام به محمد رضاي عزيز و علي رضاي بزرگوار
از بابت اين كامنت از محمدرضاي عزيز تشكر مي كنم
و به عليرضاي عزيز بخاطر فوت پدر بزرگوارش تسليت مي گويم
انشاء الله روح پدرتان قرين رحت و آمرزش الهي قرار گيرد.
آمين.
سختي اين روزهايت را تجربه كرده ام
چراكه پدر من نيز راننده بود و الان در كنار ما نيست.

پاسخ
شمسی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۹:۳۰

در ابتدا از استاد عزیز کشورمان آقای مهندس شبانعلی سپاسگزارم .ازایجاد ارتباط مجازی ،متمم،و اطلاع رسانی های ارزشمندشان
تسلیت مراهم بپذیرید آقای داداشی .روحشان شاد ..مرگ تولدی دوباره است

پاسخ
رضا بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۷:۳۷

آقای داداشی عزیز
تسلیت منم رو هم بپذیرید .
روحشون شاد.

پاسخ
الیاس میرزائیان بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۷:۰۳

با سلام . بنده هم به نوبه ی خودم به علیرضا داداشی عزیز تسلیت می گویم .

پاسخ
مهذی خانی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۶:۵۷

جناب آقای ذاذاشی

ضمن عرض تسلیت آرزوی علو درجای برای مرحوم پدر گرامیتان و صبر و بردباری برای شما وسایر بستگان را ذارم.

پاسخ
سیمین-الف بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۵:۰۴

عرض ادب و سلامی دارم خدمت صاحب گران قدر این خونه ی پر از صفا،”جناب استاد شعبانعلی عزیز”سپاس از مهمون نوازی وتوجهتون به تک تک مهموناتون. آقای داداشی ،تسلیت منو بعنوان یه مهمون تازه وارد ،که هیچ کدومتونو نمی شناسم ،پذیرا باشید.امیدوارم خداوند در فراق پدر بزرگوارتون صبری دل نشین به شما وعزیزانتون بدهد.

پاسخ
فاطمه.د بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۴:۱۲

آقای داداشی عزیز از دست دادن عزیزان غم سنگینیست، برای شما صبر آرزو دارم.

چه خوب است درک ارزش کنار هم بودن و لذت بردن از آن.
چه خوب است لحظه ها را آگاهانه زندگی کردن.

پاسخ
علیرضا داداشی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۳:۱۱

سلام استاد عزیز.
سلام دوستان بهتر از آب روان.
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم؟ لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
این خانه و این دوستان برای من مجازی نیستند. حقیقی اند حقیقی.
راستش از آنجا که در این ایام مدیریت کارها به من سپرده شده بود، نتوانسته بودم مانند سایر اعضای خانواده خودم را از غصه ها تخلیه کنم، تماما تلاش می کردم همه چیز به نحوی شایسته برگزار شود و هفته ای بسیار سخت و تلخ را پشت سر گذاشتم.
امروز به طور کاملا اتفاقی مطلب استاد عزیز برای بار دوم توجهم را به خودش جلب کرد . احساس کردم که می توانم شما را با مثال دیگری از این نوع انسان ها آشنا کنم. این شد که از پدرم نوشتم.
حتی مطمئن نبودم مطلبم خوانده شود. این که استاد آن را خواندند و مرا مورد تفقد قرار دادند، شانس من بود. پیام ایشان تسلی بخش و آموزنده بود. اما اینکه مطلب را به اشتراک اعضای خانه بگذارند، اینکه شما محبت کرده و پیام بگذارید، دیگر در باورم جایی نداشت.
واقعا همانقدر که دوری و از دست دادن پدر دشوار و تلخ است، ابراز محبت ها و همدردی شما عزیزان آرامش بخش است.
من تا حد زیادی پدرم را کشف کرده بودم. او برای همیشه الگوی من خواهد بود و می خواهم از او بهتر باشم.
از دوستانی که هنوز از نعمت پدر و مادر برخوردارند برادرانه درخواست می کنم برای کشف آنها وقت بگذارند.
از تمام شما عزیزان کمال تشکر را دارم و برایتان شادکامی آرزو می کنم.
از شما هم دوباره تشکر می کنم استاد.

پاسخ
مريم .ر بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۸

عليرضا داداشي عزيز صميمانه بهتون تسليت ميگم. من هم پدرم رو سالهاست كه از دست دادم، بنابراين حستون رو ميفهمم.

پاسخ
آزاده م بهمن ۵, ۱۳۹۲ - ۱:۰۳

آقای داداشی من هم به شما تسلیت میگم. امیدوارم روحشون شاد باشه.و خدا شما رو برای مادرتون حفظ کنه.

پاسخ
سعیدرنجبر بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲:۵۱

سلام به استاد عزیزم و سلام به برادر بزرگم علیرضا داداشی
من با اینکه پدرم سالم وسر حال در کنارم نشسته و الان داره میبینه که ،در مورد این پست مینویسم،هیچوقت نشده بود که مثل حالا بغلش کنم ،بگم بابایی مثل بچه ها ،بگم بابایی چقدر دوست دارم ،چه قدر خوبه که پیشمی،بگم بابایی ،بابا جونم میدونم یه روزی از پیشم میری پس میخوام بیشتر قدرتو بدونم ،فقط امیدوارم مثل دفعه ی قبل (امید سیاه و امید سفید)که تلنگری بود بر تمام فکرم در مورد وجود نازنین تو ،این بار این نوشته تا پوست و استخوانم رسوخ کنه و هرگز فراموش نشه.آقای علیرضا داداشی تسلیت میگم روحش شاد .

پاسخ
سپید بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۲:۱۳

سلام محمدرضا جان مرسی بخاطر طعم شیرین رفاقت هات با بچه های این خونه که به ما میچشونی،و چقدر دلگرمیه
سلام آقای داداشی
بهتون تسلیت میگم و از خدا میخوام بهتون طاقت تحمل بده
خوشبحالتون که حداقل تا زمان حضورشون باهاشون”زندگی” کردین و ازین به بعد با یاد شیرینشون زندگی میکنین
من پدر دارم و از پدریش چیزی ندیدم
از 12 سالگیم که رفت تا الان که مثلا هست…

پاسخ
فوژان بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۱:۵۴

مرگ خیلی خوبه…
میدانی آزاد می شوی ! رهای رها…
علیرضا ، به این فکر کن ، که ما جاودانه نیستیم و قراره همه ما یک روزی از این خانه اجاره ای برویم!!!
پس قرارمان با پدر می شود یک روزی ، یک جائی ، تو خلوت یا تنهائی
فقط کاشکی آن موقع ، آماده این سفر باشیم
سفر به سوی ابدیت…

پاسخ
حسین بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۰:۵۶

آقای داداشی ما را در غم خود شریک بدانید
ای کاش قدر پدرمو بدونم که او هم یک راننده تاکسی دوست داشتنی است

پاسخ
طاهره جلیلی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۰:۳۵

آقای داداشی
غم بزرگیه از دست دادن اولین قهرمان زندگی… امیدوارم صبور باشین و درسهایی که ازشون آموختین رو به بقیه منتقل کنین…

مرگ یه حس خیلی غریبه! دیروز صبح اول وقت باخبر شدیم که یکی از همکارانمون توی راه شرکت تصادف کرده و فوت شده! شوک خیلی بدی به هممون وارد شد! انقدر بد که کل روز همه به بطالت گذشت، اما مرگ دوست 29 سالمون یادمون انداخت که قدر لحظه های باهم بودن رو بیشتر بدونیم، شاید که فردایی نباشه برای خنده، دلجویی، دوستی… خیلی تجربه تلخیه از دست دادن یک عزیز، اما دوست و همکارمون، امیر، با مرگش یه معلم و پیغام آور شد برای هممون! امیدوارم ذهن فراموشکارم هیچوقت درس این معلم بزرگ رو فراموش نکنه…

پاسخ
امید بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۰:۰۰

علیرضای عزیز،
آرزو می کنم، تمامی خاطرات زیبایی که از پدر داری، تحمل دوری را برایت آسان سازد. پدر فارغ از مدرک و منصب وعنوان، در خانه مظهر تلاش، استقامت، قدرت و عشقی توام با غرور است.
مهم نیست چقدر حرف همدیگر را می فهمیم؛
مهم نیست از نسل های متفاوتیم؛
مهم نیست که ظاهرمان ، نوع حرف زدن و سلایقمان با هم فرق دارد؛
مهم این است که بودن، بقا و دلیل تمام تفاوت هایمان در گرو بودن او بوده است…
شاید هیچوقت صورتمان را نبوسیده
شاید هیچوقت در آغوشمان نگرفته باشد
شاید هیچوقت نگوید دوستت دارم
اما در پیکر استوار و چهره سخت و مغرورش می توانی صورت عشق را ببینی…
یادش گرامی…

پاسخ
zeynab بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۳

سلام
آقای داداشی بهتون تسلیت میگم و براتون صبر آرزو میکنم.
همیشه از دیدن انسان های روشنفکر و به نظر من بینایی مثل پدر شما در جامعه لذت میبرم و دیدن و حرف زدن با این انسان ها به من حس خوبی میده، معلمینی که بدون اینکه کلاس درسی داشته باشن به رشد جامعه کمک میکنن…
چنین انسان هایی حتما قرین رحمت خدا خواهند بود.

پاسخ
وحید یاری بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۶

سال 84 که اولین زمزمه های اینترنت پرسرعت در کشور شنیده میشد، منطقه ما به عنوان آزمایشی اولین منطقه ای بود که با کابل برگردان برای ADSL آماده شد.
یک روز از پارس آنلاین تماس گرفته بودند و موضوع رو به صورت بازاریابی تلفنی با پدرم مطرح کرده بودند، شب که از مدرسه برگشتم پدرم در مورد اینترنت پر سرعت ازم سؤال کرد. گفتم: سرعت بالاتر، قطعی کمتر، بدون اشغالی تلفن. ولی فعلاً اولشه و خیلی گرونه.
فردا که از مدرسه برگشتم دیدم یه چک گذاشته روی میزم برای پرداخت 6 ماه و خرید مودم.
اون پولدار نبود. امروز هم پولدار نیست.
امّا، از نظر من ثروتمندترین پدر ایران بوده و هست
چون همیشه پول خودش رو با ارزشمندترین چیزها معاوضه کرده
————————————————————————————-
پ.ن: از دست دادن این چنین انسانهایی، غم انگیزه. اما در واقع اونها در تأثیرات ثانویه کارهاشون، برای همیشه ماندگار هستند

پاسخ
صفورا بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۵

آقای داداشی نمیدانم این مطلب را میخونی یا نه
اما همدردی مرا بپذیر
من هم مثل شما پدرم (و البته مادرم )را ازدست داده ام گوهری که هرگز مثل آنرا دیگر در هیچ جواهری پیدا نخواهی کرد
پدر شما بیسواد را کور میدانست و چه با سوادانی امروز که از هر کوری کورترن
دنیای پدران ما با ما فرق داشت
آنها در دانشگاه تجربه واحدهایی را پاس کردند که ما در هیچ مقطعی آن دروس را نگذراندیم
روحشان شاد
و محمد رضای عزیز ممنون که این متن را گذاشتی
قدر نعمت پدر مادر و بدونید

پاسخ
حمیده بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۰

سلام محمدرضا
چقد خوب که اینقد کامنت هارو با دقت میخونی
پدر یه نیازه که وقتی دلت از نبودنش میگیره میدونی که هرکی بود و هر شغلی داشت برای تو متفاوت بود و ای کاش که بود…
من به عنوان کسی که نه در 41 سالگی، بلکه در 13 سالگی پرونده یک دردو دل ساده و چشم تو چشم را با اون بستم و منتظر معجزه حضورش شدم با شما همدردی میکنم و موافقم حتی وقتی هم که نیست دستانش تکیه گاه و همراه تو هست…

محمدرضا امروز تو همایش روشن شو با حضور شما و خاطره های خوب خیلی به ما خوش گذشت، امیدوارم بازم ببینمت، خیلی دوستت دارم

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی بهمن ۴, ۱۳۹۲ - ۰:۰۹

حمیده‌ی عزیز. میدونی که من همیشه مواظب تو هستم و توی ذهن من هستی.

مواظب خودت باش.
این هفته میام دیدنتون

پاسخ
رها-اسفند بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۱:۵۸

بيقرارت كه مي شوم… تمام قرارهايمان يادم مي آيد… بيقرارت كه مي شوم ..دوباره با چشمهايت در چشمهايم نقش مي بندي و طعم تلخ نبودنت بي قرارترم مي كند…
متاسفم و آرزوي صبرمي كنم براتون…
نميدونم چرا فكر اين آهنگ گروه دنگ شو بهتون ارامش خواهد داد…

http://ava.shahrmajazi.com/music-18616.xhtml

دیر آمدی ای عشق، دل یک ساعته خوابیده

تن خواهشی بر تخت، خواب از سر پریده…

بوی موی ژولیان، یار داغ مهربان

شب، تشنه درمیان، لب به لب زبان به زبان

اگر این فقط یه خوابه، تا ابد بزار بخوابم

بزار آفتاب شم و تو خواب از چشم تو بتابم

دیر آمدی زیبا، دل بسته ام به خواب

آغوشتو وا کن، قلب منو دریاب…….

پاسخ
مریم بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۹

چه حرکت قشنگی استاد خیلی حس خوبی دارم از اینکه صاحب این خانه چشم به همه مهمانانش دارد
آقای داداشی خدمت شما عرض تسلیت دارم . روح پدر اهل اندیشه و بصیرت شما که قطعا انتقال دهنده این بصیرت به شما هم هستند، شاد باشه.

پاسخ
مجیبه بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۹

جناب داداشی تسلیت میگم و از خدا برای شما و خانواده ی محترم آرزوی صبر دارم… روحشون قرین رحمت الهی…

پاسخ
نیلوفر بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۶

تسلیت عرض می کنم و براشون صبر آرزو می کنم.
حتی تصور نبودن پدر و مادر هم وحشتناکه. جای خالیشون هرگز و با هیچ چیزی پر نمی شه.

پاسخ
آرام بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۹

جناب آقای داداشی تسلیت عرض میکنم و برای شما و خونواده محترمتون صبر و جبران از درگاه الهی آرزو دارم.
خدا آن بزرگوار و تمام درگذشتگان رو رحمت کنه …
که به نظر میرسه چنین کسانی از پیش رحمت الهی شامل حالشون شده که در زندگی علیرغم وجود سختیها، منش و روش انسانی و فهیمانه رو می شناختند و بکار می بستند.

پاسخ
پسرک خامه فروش بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۷

بنام خداوند « بخـشــــنده » و « مهــــــربان »…
آرزوی “صبر بو تحمل” برای شما آقای داداشی.

پاسخ
سعیده (آذر) بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۱۸:۳۱

با سلام،
آقای داداشی تسلیت میگم خدمتتون، انشاءالله روح پدر گرامیتان شاد و در بهترین جایگاهها باشد.

پاسخ
مریم بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۶

سلام محمد رضای عزیزم.
من هم میخواستم به سهم خودم به دوست خونه مجازیمون جناب آقای داداشی تسلیت بگم میدونم که تسلیت من غمی را از شونه هاشون کم نمیکنه ولی پدرشون فقط از نظر فیزیکی کنارشون نیستن در واقع همین تجربیاتی که ازشون در روح شما به یادگار مونده یعنی پدر شما هنوز داره نفس میکشه .به نظرم پدران و مادران ما از ما انتظار دارند که ما نسخه کامل تری از آنها باشیم و پدر شما به آرزوش رسید.

پاسخ
فائزه بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۹

برای آقای داداشی:
گاهی اتفاقاتی پیش میاد خیلی تلخ بر خلاف میلمون و خارج از اختیار که پذیرش و کنار اومدن باهاشون فقط نیازمند گذر زمانه. من تنها چیزی که از خدا برای شما و خانواده تون می خوام اینه که کاری کنه تا این روزها به سرعت باد و برق براتون بگذره و تموم بشه.
برای آقای شعبانعلی:
از اینکه تونستید فضایی رو ایجاد کنید که وقت دلتنگی ها و تنهایی ها و خستگی ها بشه بهش پناه آورد تحسینتون میکنم.

پاسخ
mina90 بهمن ۳, ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۸

آقای داداشی عزیز ما رو در غم خودتون شریک بدونید.
آدم وقتی داغ میبینه گل شقایق رو بهتر میبینه. هرچند که این داغ سیاه از دلتون پاک نمیشه اما باشد که گذر زمان تسلی دهنده خاطرتان باشد.
روحشون شاد.

پاسخ
1 2

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.