خانه » زندگی در شتاب و تراکم…

زندگی در شتاب و تراکم…

توسط محمدرضا شعبانعلی
عصر شتابزده

عصر شتابزده

امروز بعد از دو سال، در فیس بوک از یکی از دوستانم پیامی دریافت کردم:

Miss U. ver r U? Any spcl News? Poke me

از دیدن پیام دلشاد شدم و از اختصار آن دلگیر!

در دلم به او گفتم: تو که می‌دانی تک تک کلمات و حروفت، غبار غم از دل من پاک می‌کند. همین؟ تمام وقتی که برای من گذاشتی همین بود؟ اینقدر سخت شده زندگی؟ اینقدر تنگ شده مجال زندگی؟ فرصت نبود تا به جای U بنویسی You؟

شتابزدگی و کمبود فرصت و سطحی بودن رابطه‌ها و زندگی‌ها، ویژگی زندگی این روز‌های ماست.

گاهی با خودم فکر می‌کنم، چه خوب که لیلی و مجنون در زمان ما نیستند. چه خوب که فرهاد و شیرین عصر ما را تجربه نکردند.

اگر آن عشق‌ها این روزها بود، فرهاد به جای کندن کوه، احتمالاً وبلاگ عاشقانه‌ای می‌نوشت و هر از چندگاهی، از داخل نوشته‌های وب‌سایت‌ها، جمله‌های عاشقانه‌ای را در آن کپی می‌کرد. شاید هم شب‌ها به جای تبر، گوشی موبایلش را تکان می‌داد تا ویچت و نرم‌افزارهای مشابه، برایش عشقی تازه بیابند.

چه بهتر که شیرین هم این روزها زندگی نمی‌کند. اگر بود شاید حداکثر تلاش  وتعهدش این بود که در پروفایل فیس بوکش، به جای Single مینوشت In a relationship

گاهی ذوق می‌کنم که ماجرای امام حسین و عاشورا هزار سال پیش اتفاق افتاد. شاید اگر این روزها بود حداکثر همدلی مردم این بود که عکس پروفایل فیس بوک خود را به امام حسین تغییر می‌دادند. حرکتش هم که سیاسی بود. در فضای مجازی چندان استقبال نمی‌شد. شاید قرنها بعد به جای ۷۲ یار او باید از ۷۲ لایک او سخن می‌گفتند…

خیلی خوشحالم که پیامبر، کتاب خود را در هزار و چهارصد سال پیش به انسان هدیه کرد. اگر این روزها قرار بود این کتاب منتشر شود، باید سالها در انتظار کسب مجوز می‌ماند و احتمالاً داستان‌هایی نظیر یوسف و زلیخا سانسور می‌شد و در نهایت ما باید اصل کتاب را به صورت پراکنده روی وب، مشاهده می‌کردیم و گاه گاهی نیز به نشانه‌ی تایید، لایک می‌زدیم.

خوشحالم که ولتر نوشته‌های خود را سه قرن پیش نوشت. اگر این روزها می‌نوشت احتمالاً باید به دنبال پارتی می‌گشت تا بتواند آنها را به صورت تله‌تئاتر پخش کند. با مخاطب بی‌حوصله‌ای که پس از چند دقیقه صبر، کنترل به دست، در میان هفتصد کانال دیگر، به دنبال پخش کلیپ‌های روز می‌گشت.

عصر ما عصر بی‌حوصلگی است.

عصر زندگی‌ها و حرف‌های سطحی.

عصر شتاب.

عصر محدودیت وقت و کلمات.

دلت که تنگ می‌شود در فیس بوک دوستت را Poke‌ می‌کنی و می‌نشینی تا Poke Back شوی! و این یعنی که ما هر دو هنوز زنده‌ایم و مگر جز این خبر مهم دیگری هم هست؟

تاریخ تولد دوستانت، که قبلاً مهم‌ترین یادداشت تقویمت بود، دیگر جایی در تقویم ندارد. فیس بوک این وظیفه را بر عهده گرفته است. میتوانی همانجا چند جمله‌ای هم بنویسی و با کمترین زمان و هزینه ادای دین کنی!

پیامک هم که می‌فرستی باید دقت کنی که تمام حس حرف دل خودت را در ۱۴۱ حرف بیان کنی که اگر چند قسمت شود، هم گران می‌شود هم ممکن است در ارسال و دریافت آن مشکل ایجاد شود. فارسی اگر بنویسی که باید وجودت را در ۷۰ حرف خلاصه کنی!

ایمیل‌های دوستانه نیز در لابه‌لای ایمیل‌های انبوه گروهی گم می‌شوند. همانها که نوشته‌اند باید به ۷۰ نفر ارسال کنی و اگر تا ۷ روز ۷ نفر دوباره به تو ارسال کردند خوشبخت می‌شوی و اگر نشد باید بدانی که طی ۷ ماه یا ۷ سال یا ۷۰ سال، نگونبخت می‌شوی!

این است زندگی ما. این است عشق ما. این است دلتنگی‌های ما.

خوشحالم. خیلی خوشحالم. خیلی خوشحالم که انسانهای بزرگ تاریخ، همه آمدند و رفتند که امروز، دیگر روز انسانهای بزرگ نیست…

———————————

پی نوشت: کاش دوباره موبایلت را برداری. آن جمله‌های عاشقانه را که از فیس بوک و دیوان حافظ و سعدی و توییتر کپی کرده‌ای پاک کنی. دوباره به من پیامک بزنی و این بار بنویسی: «محمدرضا دوستت دارم». کاش اگر حرف دیگری نداری همین جمله را چند بار بنویسی. خوشحال خواهم شد. شاد خواهم ماند. می‌دانم که این پیام برای من آمده است. اختصاصاً برای من. این پیام هدفمند است. نه از آن هرزه پیام‌های عاشقانه‌ و دوستانه‌ای که در فضای مجازی، دست به دست می‌گردند و مستعمل و کثیف و دست‌خورده به دست مان می‌رسند. مانند سکه‌ی بی‌ارزشی که قبل از من، توسط تمامی فعالان بازار(!) دستمالی شده است…

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

103 دیدگاه

مرمر شهریور ۳۱, ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۲

سلام دوست قدیمی… مطلبی که نوشتی واقعا تاریخ مصرف نداره و همیشه نو و کاربردیه
بعد از گذشت یک سال هنوز هم باش موافقم
http://nwlifstyl.blogfa.com/

پاسخ
محمد آبان ۱۹, ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۹

اقای NEGOTIATOR جواب ایمیل منم بده !!!

پاسخ
مرمر آبان ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۰

راستی خوشحال می شم به روزنوشت های من هم سری بزنید.

http://nwlifstyl.blogfa.com/

نمی دونستم کجا باید آدرس صفحه م رو وارد کنم.

با احترام

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی آبان ۱۱, ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۴

همینجا جای درستیه.

قبلا جایی برای وارد کردن سایت ها گذاشته بودیم که دوستان Broken Link میگذاشتن به اشتباه. اما این کار تو خوبه.
ضمنا خوندم چند تا پست آخرت رو 🙂

پاسخ
مرمر آبان ۱۰, ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۸

و من چقدر برام مهمه همیشه که حتی تبریک های تولد رو هر چند دو کلمه باشن اما با اس ام اس Send to all تبریک نگم.

این اصالت نداره. این طور رفتار کردن اصلا اصالت نداره. من حتی اس ام اسهای زیبا رو هم کم تو گوشیم نگه میدارم… 🙂

پاسخ
منصوره آبان ۶, ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۵

حقیقتی را نوشته اید که خیلی ها جرئت بیان کردنش را ندارند- فکر می کنم این رفتارها به واسطه کمی وقت پیش نمی آید- اینها نوعی ژست است که نشان دهند خیلی گرفتارند- آنها نمی نویسند چون نمی خواهند به کلمات فکر کنند اما به پای حرف زدن و خودنمایی بکه برسند، همه استاد می شوند- دیگر آنکه اینها فکر می کنند اینگونه رفتارها تجدداست و حیف که فرهنگ ما آمیخته به تجدد اینچنینی شده و در نتیجه همه تنها هستند. ممنون از کلام شیوای شما.

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی آبان ۶, ۱۳۹۲ - ۸:۳۱

محمدرضا جان.

شماره من (برای اس ام اس) 09121254217 هست
اگر این روزها روی وایبر برام پیغام بگذاری یا ایران که بودی یک اس ام اس بفرستی. خوشحال میشم با هم بنشینیم و یک قهوه بخوریم…

پاسخ
فائزه آبان ۵, ۱۳۹۲ - ۵:۲۴

هیچ وقت از نزدیک شما ندیدمت …وشاید هیچ وقت هم نبینم …اما به خاطر افکار زیبات و آرمانهای والات دوستت دارم.

پاسخ
مسعود آبان ۳, ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۸

سلام،
آقای شعبانعلی، اختلاف سنمان کمی زیاد است و اگرنه حتما دوست داشتم شما را به نام کوچکتان مورد خطاب قرار دهم،…

پاسخ
محمدرضا شعبانعلی آبان ۹, ۱۳۹۲ - ۸:۱۷

مسعود عزیز.
من همیشه وبلاگ تو رو fletcher.persianblog.ir میخونم و نوشته هات رو دوست دارم.

پاسخ
azam آبان ۲, ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۰

سلام.
محمدرضا و لی من خوشحالم چون در زمانی زندگی میکنم که دوستهای خوبی مثل تو دارم که اگر در زمان دیگه ای بودم هیچوقت نمی شناختم.با اینکه دیر به دیر بهشون سر میزنم دلم براشون تنگ میشه و لی همیشه من را امیدوار میکنند که آدمهای بزرگی هم توی این زمانه هستند.
بماند که این زمانه بدیهای خودش را هم داره.:)
خیلی ارادت داریم
عیدتون هم مبارک.

پاسخ
مهرنوش آبان ۱, ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۲

درود محمدرضاجان
دوستت دارم ……..

پاسخ
مريم آبان ۱, ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۲

محمد رضاي عزيز سلام
خواندن مطالبي اين چنين زيبا و دلنشين، احساس قشنگي ايجاد مي کند.از اينکه زحمت مرتب سازي افکار پراکنده اي که در گذر پرشتابي که اکثرمان مبتلا بهش هستيم را بر عهده گرفته ايد ممنونم 🙂 از نوشته هايتان يک پيام را مي گيرم آن هم اين است که: “زندگي ارزشمند و لذت بخش است پس خود را با حاشيه سازي هاي بي ارزش از زيبايي انسان بودن محروم نکنيم”.
متشکرم براي ترويج خوب فکر کردن،ايجاد نگرش انسان دوستانه، رها و آرام زندگي کردن و شاد بودن.

پاسخ
تنهای تنها مهر ۲۹, ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۳

استاد عزیز من جز گروهی هستم که روابط محدود و خلاصه امروز عذابم میده و واقعا” باورم نمیشه که با این همه احساس این تکنولوژی و در واقع تنگنای موجود رو با تمام عذابش چطور تحمل می کنم ؟ حقیقتا” این فضای مجازی باعث از بین رفتن بسیاری از احساسات شده و بدون غلو در من ایجاد افسردگی نموده .کاش می توانستیم به دنیای روابط و احساسات واقعی خودمان بازگردیم .کاش می توانستیم بار دیگر خودمان باشیم خود خودمان

پاسخ
مریمی مهر ۲۹, ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۶

من واقعا این تلاش و پشتکار و عشق شما رو برای توجه به انسانهایی که نمی شناسید تحسین می کنم.

پاسخ
faezeh مهر ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۲

سلام محمدرضای عزیز
وقتی این نوشته و جوابت به بعضی از دوستامو خوندم مطمین شدم که هنوزم قبیله ای وجود داره.
منم وقتی از تلاش برا هدفم خسته میشم به تو فکر میکنم و میستایمت و در این شلوغی ها میایم و میخوانم دل نوشته هاتو!و دل نوشته هایت گاه دل مشغولیم میشوند.خیلی خیلی ممنونم.

پاسخ
مریم1992 مهر ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۸:۳۸

سلام محمدرضای عزیز…
وقتی این پست رو خوندم اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که تو عجب درک زیبا و متفاوتی از زندگی داری . نمیدونم چی باعث شده اینقدر همه جوانبو که از چشم بقیه پنهونه به این ظرافت بفهمی…
گاهی در آدم بودن تو شک میکنم! البته شک هم داره چون تو خیلی وقته که از کالبد صرف آدم بودن بیرون اومدی و خیلی بیشتر از یه ادمی…. محمدرضا تو یه انسانی … انسانی که این روزا و در بین تمام آدمهای رنگارنگ کنارم دنبال میگردم اما فقط تو وبلاگ تو یه چیزایی دستگیرم میشه ……………………………………………….. .
اگه به نطفه پرژن این جامعه ایمان نداشتم فک میکنم انگار آدمای اطرافم همه واردات دست چهارم چینی اند… کیفیتش که به جهنم.. اصن فاقدشه و فقط برچسب NEW ش به چشمت میاد تا باورت بشه مال الانن. یکیشم کافیه چون هرکدم از اونا و به زبان ریاضی میشه اینجوری تعریف کرد:
یک نفر به توان n

پاسخ
رها_اسفند مهر ۲۸, ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۸

فقط يك آه مي كشي و يك لبخند تلخ مي زني و بعد اشك تو چشمات حلقه ميزنه و ميگي خدايا شكرت به خاطراين قبيله و محمدرضاشبانعلي…
مانا باشيد…

پاسخ
محسن ترابي كمال مهر ۲۸, ۱۳۹۲ - ۹:۲۹

سلام محمدرضاي عزيزم!
محمدرضاي عزيزم نوشتم, حتي اگر همديگر را نديده باشيم.
ترديد ندارم , حتي اگر اين تارنما نبود و مقام شامخ جناب مهندس شعبانعلي هم نبود, وقتي كه پيش مي‌آمد براي اولين بار همديگر را ببينيم, دوستت مي‌داشتم و مدت‌ها با تو گرم گفت‌وُگو مي‌شدم. و اي بسا دوستاني مي‌شديم كه شب‌هاي بسياري را تا دم صبح با تو مي‌گذراندم. مي‌دانم كه از اين حرف‌ها زياد شنديده‌اي و ابراز محبت‌هاي بسيار دريافت كرده‌اي. ولي مهم نيست كه كلماتش براي تو تكراري باشد, مهم اين است كه طراوت محبتي كه من با صدق دل برايت گذاشته ام يگانه است.
اين‌ها را از كجا مي‌گويم و اين اطمينان از كجا آمده؟
از چهره و كلماتت, از انديشه‌ها وُ اندوه‌ها وُ شادي‌هايت. از روشن شدن قلبم كه در مراجعه به قلب تو احساس مي‌كند در كنار يك دوست قرار گرفته است.

دوست تو
محسن ترابي كمال

پاسخ
سپید مهر ۲۸, ۱۳۹۲ - ۲:۵۳

سلام استاد محمد رضای گل
با متنی که نوشتید خیلی موافقم
منم اوصولا از اس ام اس های عمومی استفاده نمیکنم حتی اگر برای عید خاصی فقط یه تبریک خیلی ساده بگم و حتما حتما اسم طرف مقابلم رو خطاب قرار میدم که بدونه برام ارزشمنده
شما خیلی ارزشمندیدـخوشحالم که فقط از برخورد صمیمانتون برای دوستان دور و خیلی دور(از جمله خودم) با این همه مشغله و وقت گذاشتن برای کامنت و پیام و تماس فقط تعجب میکنم و وارد اون مرحله نشده جامعمون که بی تکلف بودن انسانی مثل شما غیر قابل باور بشه ـ فک میکنم میشه امیدوار بود بازـ به همه دوستانی که لحظه هارو برای به یادو کنار هم بودن غنیمت میشمرند.
سلامت باشیدـخیلی مخلصم

پاسخ
الهام مهر ۲۷, ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۸

باسلام
ممنون استاد عالی بود. من هم همیشه از مختصر نوشتن دوستام احساس بدی بهم دست میده.یه با سه-چهار صفحه پیامک برای دوستم نوشتم جواب دادu2!!!!!!!!!واقعا نتونستم عکس العمل نشون ندم!!!!!بازم ممنون…

پاسخ
هاشم مهر ۲۷, ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۹

من خودم هر كى اس ام اس مى ده سعى مى كنم بهش زنگ بزنم عيد ها و مراسم شبيه به اين هم تلفن رو مى گيرم و شروع به شماره گيرى مى كنم اما يه دوستى دارم به هيچ عنوان به تلفن اعتقاد نداره مى گه يا بيام پيشت يا بيا پيشم

پاسخ
مهدي مهر ۲۷, ۱۳۹۲ - ۲۰:۲۰

فيلسوف : من شك ميكنم پس هستم !
شاعر : من عشق مي ورزم پس هستم !

آدم هاي امروز اما …
من پستم ! پس هستم …

پاسخ
1 2

پیام بگذارید

برای ثبت کامنت باید کد فعالیت در متمم داشته باشید. کد فعال‌سازی را از این‌جا دریافت کنید.