فایل جدید رادیو مذاکره را با دکتر علیرضا فیض بخش ضبط کردهایم. ایشان بدون شک جزو مطرحترین برندهای حوزه کارآفرینی در کشور هستند. موضوع گفتگو آموزش مدیریت در ایران است. ایشان در دانشگاه صنعتی شریف، در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، استاد بنده بودهاند و هنوز هم دانشجویی ایشان از افتخارات من است. راجع به این استاد بزرگوارم، قبلاً مطلبی نوشته بودم تحت عنوان: لبخند و کاغذ و بسکتبال.
از لطفهای بزرگ ایشان، توجه همیشگی به دانشجویان است. وقتی تماس گرفتم و خواهش کردم که خدمتشان باشم، به من گفتند فردا بین کلاست بیا. با هم حرف میزنیم و حاصل این گفتگو، چیزی است که امروز میشنوید.
با دکتر فیض بخش، از خاطرات سالهای قدیم گفتیم. از روشهای مختلف آموزش مدیریت. از مقاومتهای تفکر سنتی در مقابل روشهای آموزش نوین و مهمتر از همه، از نقش آموزش مدیریت برای کودکان و نوجوانان. دکتر فیض بخش برایم توضیح دادند که بعد از بیش از یک دهه تجربه آموزش مدیریت، به نتیجه رسیدهاند که آموزش صحیح، باید از دبستان و دبیرستان آغاز شود و از برنامههایی که در این راستا طراحی کردهاند. همچنین با هم گفتگوی کوتاهی درباره تجاری شدن آموزش مدیریت داشتیم که در آینده، هر زمان ایشان فرصتی داشته باشند، تکمیل و ارائه خواهیم کرد.
آرزو دارم، در آینده نزدیک فرصتی دست دهد و در خدمت سایر بزرگوارانی که نزدشان شاگردی کرده و میکنم هم باشم. دکتر مشایخی، دکتر آراستی. دکتر نجمی و سایر اساتید ارزشمندی که دغدغهی رشد ما را داشته و دارند…
سلام من یه سالی واسم پیش اومده استاد شعبانعلی دوست داشتنی، چرا همه آدمای برند تواین حوزههای مختلف از جمله روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد این دغدغه و ضرورت سنّ ۱۴ تا ۱۸ رو درک میکنن، ولی فعالیت کلانی انجام نشده، ممنون میشم طریق ایمیل پاسخ بدید
چقدر از نگاه ایشون به اقتصاد و مدیریت لذت بردم……..
سلام بر محمد رضای عزیز
سر شلوغی من تو این چند وقته فرصت رو از سر زدن به سایت ازم گرفته بود ، ولی ارادت من به شما با این دوریا کم نمیشه
صحبت شما با دکتر برام خیلی الهام بخش بود – نمونه مشابه ایشون رو در سازمان مدیریت صنعتی تو مهندس مازندرانی و دکتر ادب دیدم . الان هم دارم رو یه طرح مهارت های فروش توانمندی ها کار می کنم که بعد از اتمام برات می فرستم اگه دوست داشتی یه نگاه بهش بکن .
ضمناً یه پیشنهاد برای نفر رادیو مذاکره و البته طرح MBA که قراره تو متمم پیگیریش کنی و من خیلی از جزئیاتش خبر ندارم 🙂 برات داشتم : آقای دکتر قاسم انصاری رنانی ، ایشون جزو معدود کسانیه که خیلی مهارت محور به آموزش مدیریت تو کشور توجه کرده ، مثلا یه سری مطلب تحت عنوان ” محک نظریه ها در عمل ” با نگاه آموزش مسئله محور مدیریت بوسیله CASE Study تو نشریه ” مدیرساز” سابق کار کرده بود و چند تا کتاب با عنوان بازی های رهبری و اموزش مدیریت بوسیله بازی نوشته و ترجمه کرده که حرف نداره .
ارادت ضمناً عیدت هم مبارک
سلام؛ شما ١٧ روز پيش طي يك ايميل فرموديد ؛ مصاحبه با اقاي واثقي رو هم روي راديو مذاكره مي گذاريد و من ١٧ روز به اينجا و اينستاگرام شما سر ميزنم ؛ پيغام دادم ؛ ايميل دادم ؛ اما نفرموديد كه چرا نمي گزاريد ؛ اين مصاحبه براي من واقعا مهم است ؛ چون مي خواهم با طرز تفكر ايشان اشنا بشوم
سلام
خوشحالم که استاد عزیز و تاثیر گذار م را در کنار هم میبینم …
دو انسان خاص و دارای سبک و اندیشه و سنت شکن در اموزش . برا ی هر دوی شما اساتید بزرگ ارزوی موفقیت و سلامتی دارم .
سلام.
اولا بابت تمام تلاش ها تون برای ارتقای فرهنگ و دانش ما مردم خیلی خیلی متشکرم.
ثانیا میخواستم خواهش کنم اگه امکانش هست یه صحبتی هم راجع به ثبت ایده ها داشته باشیدو این که مثلا یه سایتی مثل تخفیفان رو کی باید ثبت رسمی کرد و چه جوری. مثلا به عنوان یه شرکت سهامی خاص یا مستولیت محدود ثبت میشه؟تفاوت انواع شرکت و لزوم و زمان ثبت.
سلام … کاش بخشی از آموزشای اینچنینی سهم معلما بود … اونا که هر روز چندین ساعت با بچه ها در ارتباطن ( شانس و فرصتی که کسای دیگه ندارن ) … مطمئنم فتوسنتز و چرخه ی کلوین رو هیچ کدو م از دانش آموزام به خاطر ندارن هیج جای زندگیشونم استفاده نکردن ولی جایی که خلاقیت و احساس و شور آموزش وسط میاد و در مورد مطالبی صحبت می کنبم که بچه ها در زندگی با اونا سر و کار دارن و می تونه ارزش آفرینی کنه، همیشه بیاد موندنیه .. کاش به ما معلما یاد می دادن چجوری و چه چیزایی رو یاد بدیم
سلام خانم رویا
من چند سالی سابقه تدریس داشتم ناخودآگاه ادم به همکاران سمپاتی پیدا میکنه،:-) بر اساس تجربه شخصی میگم رو روان بچه ها کار کنید و به قول استاد به دنبال یادگیری باشیم نه آموزش و از خودمون شروع کنیم . یه سر به سرفصل دروس دانشگاهیتون بزنین که اکثرمون شب امتحانی و با انزجار پاسشون کردیم، این بار می بینین کتابهای بدی نیستن!
راستی ما یه کتاب داشتیم به اسم روانشناسی آموزشی شاید برای شما هم مفید باشه
خوشحالم از قشر معلمان حال حاضر هستید و چنین دغدغه هایی دارید.
!Oops
این فایلها رو تازه باز کردم اصلا حواسم به تاریخ شون نبود!
سلام
فایل بعدی چی شد؟
اتیکت؟
دوره مذاکره با شیطان؟
ما منتظریم
سلام استاد عزیز ….
خیلی عالی بود. تو این هفته قول دو تا فایل داده بودین استاد . یک گفتگوی ۲/۵ ساعته . مرسی از زحمتی که میکشین . واقعا” این تجربیات که اشتراک گذاشته میشه خیلی مفید هستن. ممنونم
به عنوان یک مهندس دانش آموخته دانشگاه امیرکبیر و دانشکده فنی دانشگاه تهران، قبول دارم که دانشجوی مهندسی علاوه بر علوم و فناوری، باید با مفاهیم و ابزارهای مدیریتی هم آشنا بشود، اما این امر از راه فروش آش و بلال محقق نمی شود. رسالت دانشگاههای صنعتی و فنی در درجه اول تربیت مهندسان مورد نیاز صنعت است، نه تربیت تاجر و نه تربیت برندگان جوایز نوبل! کارآفرینی و نوآوری در رشته های مهندسی نیازمند مهارتهای مدیریت پروژه، تفکر سیستمی، مدیریت فناوری و غیره است.
یک کمکی که استادان بزرگی مانند دکتر فیض بخش می توانند انجام بدهند، کاهش تعداد واحدهای دروس عمومی از ۲۰ واحد به ۱۰ واحد یا کمتر و اختصاص ساعات این درسها به درسهای مدیریت و اقتصاد برای دانشجویان مهندسی است.
هیراد جان سلام
با احترام به نظر شما ، فکر میکنم هدف از آش و بلال فروشی ، افزایش مهارتی غیر از مهارت های درسی و کلاسیک باشه که در واقع دانشجویان فنی ( به خصوص بچه های شریف ) رو از حالت یک بعدی خارج میکنه و تمرکزشون رو از تحصیل کلاسیک ، به سمت تعاملات اجتماعی میبره و به اونها می آموزه که زندگی ابعاد گوناگونی داره . از طرف دیگه ، همونطوری که در مبحث عزت نفس مطرح شد ، فراگیری هر مهارتی ، حتی مهارتهای به ظاهر بی ربط ، می تونه در افزایش عزت نفس انسانها موثر باشه و فکر میکنم یکی دیگه از ابعادی که میتونه هدف اینگونه فعالیتها باشه ، افزایش عزت نفس دانشجوها باشه که در آینده ، حضور موثرتری رو در جامعه برای اونها به همراه خواهد داشت .
سلامت ، آرام ، شاد و پیروز باشید – هومن کلبادی
با سلام به دوستای مخالفم
از اینکه اینهمه نظرم رو خوندین و باهاش مخالفین خوشحالم ولی اگه دلیل مخالفتهاتون رو می نوشتین خوشحالتر میشدم و ازتون یاد می گرفتم 🙂
باز هم ممنون و خیلی ممنون از این که هستید از این که فکر می کنید گپ می زنید و در گپ و گفت های خودمانیتان گنج های انگیزه و دیدگاه به جا می گذارید از دکتر فیض بخش و محمدرضای عزیز ممنون که ما را در ضیافت خصوصی و گرم و پرمغزتان راه دادید .
خواهشی که داشتم اگر تیم متمم صلاح می دانند کتاب دکتر فیض بخش و انتشاراتش را هم معرفی کنند. با تشکر فراوان
با سلام و خدا قوت
ممنون خیلی یاد میگیرم
بعد از گوش دادن به این فایل به این فکر میکنم که هر پدر و مادری در محیط خانواده میتواند همین شرایط را برای فرزند خود ایجاد کنند
ولی این سوال برایم پیش می آید چگونه استعدادهای کودک خود را درست تشخیص دهیم؟
در واقع چگونه اول درست انتخاب کردن را آموزش دهیم تا کودک ما در مسیر استعدادهای خود گام بردارد نه آنکه ما این مسیر را برای او انتخاب کنیم؟
سلام
استاد فرهیخته و معزز جناب آقای دکتر شعبانعلی از جناب عالی بخاطر مصاحبه وزین تان با پروفسور فیض بخش بسیار سپاس گزارم.
پروفسور فیض بخش تنها الگوی زندگی من بوده که بنده رو از لیسانس فنی به ارشد مدیریت کارآفرینی و دکتری کارآفرینی بین الملل سوق داد.
حدود ششصد ساعت آموزش کارآفرینی “در اولین دوره تربیت مدرسین کارآفرینی کشور-سال ۸۶ ” محضر ایشان و سایر اساتید کارآفرینی شریف و دانشگاه تهران و علامه، تبحر فوق العاده ایشان در مدیریت و نظم کلاس، نماز خوندن ایشون، نفس کشیدن ایشون، شیک پوشی و آراستگی همیشگی ایشون همراه با معطر بودن به بهترین عطرها و علی الخصوص ” اون لیوان چای و خرمای ایشون سر کلاس” همیشه تو ذهنمه. و دقیقا بنده سعی می کنم از مدل تخصصی ایشون در کلاس داری استفاده کنم. باشد که شاگرد لایقی برای ایشان و جناب عالی و سایر اساتید باشیم و بتوانیم از دانشته هائی که از محضر ایشان تلمذ نموده ایم، در کسوت معلمی به فرزندان این آب و خاک منتقل نمائیم.
سلامتی همگی تان آرزوی قلبی ماست. همیشه کارآفرین و ارزش آفرین باشید.
شنیدن حرف های کسی که تا این حد برای انسان ها ارزش قائل میشه و برای اینکه به انسانیت شون نزدیکتر بشن تلاش میکنه امیدوارم میکنه به مقاومت در مقابل آدم هایی که انسانیت رو نادیده میگیرن و زیر پامیذارن.
وتلاش برای اینکه با رفتار و اعمالمون نشون بدیم که چه رفتاری درست هست ، با انجام کارهای درست ، حتی کوچیک…
خیلی فایل خوبی بود.من که ایشون رو از نزدیک ندیدم ولی انرژی و سر زندگی زیادی رو تو حرف هاشون حس می کردم.انگار که ی عالمه ایده داشتن برای دانشجوهاشون.با وجود همچین اساتید نازنینی است که حس میکنم دانشگاه های ما هم زنده است و میشه بهش امیدوار بود.
سپاسگزارم از وقت و انژری که بابت تهیه این فایل ها می گذارید.
جالب بود ؛ فکر می کنم نظرم راجع به کار کردن تو دوران دانشجویی عوض شد!
منم تا قبل از این فکر می کردم تو مغازه کار کردن و دست فروشی کردن و سر چهار راه داد حراج حراج زدن واسه منی که قراره مهندس این مملکت بشم خوب نیست یا بهتر بگم افت داره …
اما حالا راحت تر به سراغ هر کاری میرم چون واقعا تو خونه نشستن و فقط درس خوندن دیگه حالم رو بد میکنه
یک مطلبی درباره آمار خشونت و درگیری در کشورمان خواندم که ممکنه برای شما هم جالب باشه
هر ساعت ۷۲ درگیری منجر به جرح در کشور و ۱۲ نزاع در تهران رخ میدهد :
http://www.tabnak.ir/fa/news/417070
احسان م
ممنونم که برامون این مطلب رو گذاشتید.
به نظرم هر کدام از ما باید این آگاهی رو از خونه ی خودمون و بین اعضای خانوادمون پی ریزی کنیم و بعد بتونیم اونو با اجتماعی که باهاش در ارتباطیم سهیم بشیم.
من خودم به شخصه -نسبت به سالهای پیش- در مکان های عمومی خیلی شاهد رفتارهای متفاوت و بعضا خودخواهانه هستم و یک حالت برتری و حق به جانب از افراد رو- حتی در تعاملات لحظه ایی- دیده ام و امیدوارم به یک خرد جمعی دست یابیم تا درک متقابلمون رشد پیدا کنه و به آرامش و امنیت و همبستگی اجتماعی دست یابیم.
سلام.
متفاوت بودن ، انگیزه می خواهد نه دلیل. اگر دنبال دلیل باشیم درسرزمینی که عده ای کلا با ” تفاوت ” مخالفند مگردر کلام، و اکثر آدم ها روند یکسان را ترجیح می دهند، هیچگاه دلیلی پیدا نخواهی کرد.
برای دکتر فیض بخش، مهندس شعبانعلی و بقیه ی آدم های متفاوتی که اینجا و هرجای دیگر شناخته ام آرزوی موفقیت دارم.
برقرار باشید.
با سپاس از محمدرضای عزیز و تیم محترم متمم
به نظرم در فضای آموزشی فعلی کشور که تا حد زیادی مدرک سالاری حاکم هست ، وجود اساتید نازنینی مثل دکتر فیض بخش با این دیدگاه متفاوتشون ، واقعاٌ موهبت هست . همونطور که ایشون گفتن ، در دنیای آموزش امروز ، هرم آموزش تغییر کرده و به نوعی تعاملی دو طرفه بین استاد و دانشجوها برقراره و چرخۀ یادگیری هم دو طرفه هست . به خصوص در دانشگاه هایی مثل شریف که دانشجوها فقط خودشون رو محدود به کتاب و جزوه نمیکنن و در بسیاری از موارد سواد و معلومات دانشجوها ، از خیلی از اساتید فرمایشی بیشتر هم هست و اساتیدی که عزت نفس بالایی دارند ، میتونن با ایجاد یک فضای تعاملی ، چیزهای زیادی از دانشجوهاشون یاد بگیرن در حین آموزش .
یک نکتۀ جالب دیگه در مورد آزمون ورودی دانشگاه کمبریج بود که گفتن در مراحل پایانی آزمون ، محفل شامی برگزار میشه تا ببینن فردی که می خواد وارد کمبریج بشه ، چه طوری شام میخوره و آیا آداب غذا خوردن و معاشرت رو بلد هست یا نه ؟ چون برای اونها مهم هست که کسی که از کمبریج فارغ التحصیل میشه و وارد جامعه میشه ، به عنوان نمایندۀ دانشگاه کمبریج ، در یک مراسم و میهمانی رسمی ، آیا آداب غذا خوردن و معاشرت رو بلد هست یا نه و اینکه نمایندۀ شایسته ای برای اون دانشگاه هست یا خیر ؟ به نوعی اونها فقط یک بعد ( آموزش ) رو توسعه نمیدن و به تمام ابعاد اون فرد به عنوان یک انسان توجه میکنن . جالبه که در زمان قدیم ( ۵۵ سال پیش ) در دانشکدۀ افسری هم ۶ واحد آداب معاشرت و آداب غذا خوردن به دانشجوهای دانشکدۀ افسری آموزش میدادن !
در پایان امیدوارم دولت و وزارت علوم هم با درک فواید بیشمار طرح و دیدگاه آقای دکتر فیض بخش و تیمشون ، شرایط و امکاناتی رو فراهم کنن که در آینده ای نه چندان دور ، این رویکرد متفاوت ، به رویکرد غالب در سیستم آموزشی کشور تبدیل بشه تا نه فقط دانشجو های شریف بلکه تمام جوان ها ( به خصوص قشر دانشجو ) با این سیستم که مطمئناٌ خروجی های بهتری خواهد داشت ، تحت آموزش قرار بگیرن .
یک مثال شاید بی ربطش در جامعۀ امروز ما دادن گواهینامۀ رانندگی به کسی هست که بتونه پارک دوبل بکنه و سنگ چین بره و یا اینکه در زمان حرکت توجهش به آینه ، صندلی و ترمز دست باشه در حالی که در جاهای دیگۀ دنیا ، فرد متقاضی گواهینامه رو در شرایط و وضعیت های واقعی رانندگی مثل رانندگی در شهر ، در اتوبان های پر ترافیک و موقعیت های واقعی تست می کنن و اگر در تمام این آزمون ها موفق بود به اون گواهینامه رو میدن. برای همین هم ما سالی ۲۴۰۰۰ نفر کشته در صحنۀ تصادف داریم و اونها خیلی خیلی کمتر .
سلامت ، آرام و شاد باشید
خیلی جالبه ، به دلیل عدم محدودسازی ابراز نظر منفی در مورد نظر دوستان و اینکه معلوم نیست چه کسی و چند مرتبه نظر منفی خودش رو به طور خودجوش اعلام میکنه ، آمار تعداد منفی های کامنت ها به شکل روزافزونی بالا میره . در هر صورت از دوست یا دوستانی که مخالف نظر من و دوستان دیگه هستن و با تمام توان و روزی چند بار این مخالفت رو ابراز می کنن متشکرم . فقط کاش یک کمی هم به خودشون زحمت بدن و دلیل مخالفتشون رو هم ابراز کنن تا من هم یک چیزی یاد بگیرم .
ارادتمند همۀ دوستان عزیزم ، هومن کلبادی
🙂
این فایلی که ایندفعه به اشتراک گذاشتین خیلی جالبه…
یه تبلیغ تمام عیار برای یه دوره یک ماهه پنج میلیونی که اتفاقا هم شما و هم دکتر فیض بخش استاد اون دوره هستید. یک ساعت تمام ناله از وضعیت آموزشی کشور و بعد ارائه یک راه حل خارق العاده که ۵ میلیون ناقابل هم وارد جیب شما میکنه و انتهای تابستان هم حتما یه مطلب با آب و تاب میگذارید و از دستاوردهای دوره پنج میلیونی تعریف می کنید…
سلام اقاسينا
در فضاي مجازي امكان انجام كارهاي زيادي فراهم هست ولي نميشه به كسي اتهام زد اتهام زدن فضاي حقيقي لازم دارد .بنظر بهتر بود بجاي اتهام زدن دفاعيه اي مستند به ادله؛ در وصف وضعيت اموزشي ارايه مي كرديد.
ضمناٌ آقای سینا
مخالفت من با نظر شماست نه با شخص شما دوست محترم . امیدوارم به جای نقد بی اساس بر کامنت شما ، نقد منصفانه کرده باشم .
سلامت باشید – هومن کلبادی
آقای سینا
نمیدونم چند وقته که عضو این خونه هستید ولی من خودم حدود ۲ ماه هست که افتخار این رو دارم که از اعضای این خونه باشم . طرز فکر هیچ دو نفری مثل هم نیست و من هم از شما توقع ندارم که نظر من رو بپذیری ولی من خودم وقتی می خوام در مورد یک نفر دیگه نظر بدم ، سعی می کنم اون فرد رو لحظه ای و مقطعی قضاوت نکنم . کاش یک کم به خودتون فرصت میدادید و یک کم کلی تر به این فایل و این خونه نگاه میکردید . امثال آقای شعبانعلی و آقای فیض بخش نیازی به تعریف یا تایید من ندارن و مطمئناٌ رزومه و سوابقشون ، گواه روشنی بر توانایی ها و دانش اونهاست ولی من به عنوان یکی از اعضای این خونه که سر سفرۀ صاحب خونۀ سخاوتمندش نشستم ، وظیفۀ خودم میدونم که چند تا مطلب رو خدمتت بگم :
۱- همین که نقد تند و کمی دور از احترام شما پس از بررسی مدیریت سایت ، اجازۀ نمایش پیدا کرد ، خودش نشونۀ ظرفیت و نقد پذیری آقای شعبانعلی هست و فکر میکنم اگر شما ( آقای سینا ) این امکان رو داشتی که به عنوان مدیر سایت در خصوص نمایش داده شدن کامنت خودتون ( البته به عنوان شخص ثالث ) تصمیم بگیرید ، ممکن بود اون رو به دور از انصاف تشخیص میدادید و اجازۀ نمایش داده شدنش رو نمیدادید .
۲- اگر یک مقدار وقت صرف میکردید و محتوای متن کپی رایت این سایت و یا سایت متمم رو می خوندید ، متوجه میشدید که رویکرد این سایت ها که با مدیریت آقای شعبانعلی اداره میشه ، به اشتراک گذاشتن سخاوتمندانۀ انبوهی از اطلاعات تخصصی و سالها تجربه و مطالعه با امثال من و شماست که نه با اجبار ، بلکه با اختیار و انتخاب خودمون ، از میون هزاران هزار وبسایت و وبلاگ انتخابش کردیم هست و اینکه در جای جای این سایت ها تاکید شده که این فایلها رو به صورت رایگان در اختیار هر کسی که میدونید میتونه بهش کمک بکنه قرار بدید . پس رویکرد ایشون تا حد زیادی غیر انتفاعی بوده و هست .
۳- یکی دیگه از سایت هایی که باز هم تحت مدیریت آقای شعبانعلی اداره میشه سایت تراست زون (trustzone ) هست که برای عرضۀ محصولات شنیداری در نظر گرفته شده و کتابهای صوتی قابل دانلود که بازهم همونطوری که از اسمش پیداست ، اساس کارش بر اعتماد هست و اینکه در این دنیایی که کسی به رایگان ، چیزی رو اون هم بدون نظارت در اختیار دیگران نمیگذاره ، ایشون به شعور و شخصیت مخاطب هاشون احترام گذاشتن و با اعتماد کامل به امثال شما و من ، در اختیار خودمون گذاشتند که با معیار قرار دادن وجدانمون و با توجه به بنیه و توان مالی خودمون ، انتخاب کنیم که میتونیم بابت این محصولات که مطمئناٌ برای تهیۀ اونها ، هزینۀ زیادی هم صرف شده ، پولی رو پرداخت بکنیم یا اینکه توانایی مالی نداریم و میخوایم رایگان اونها رو دانلود بکنیم .
فکر میکنم اگر به جای اینکه کورکورانه انتقاد بکنیم و صرفاٌ از آزادی بیانی که در این سایت و با هدف احترام به نظر و شعور مخاطبان در اختیار ما قرار داده شده ، سو استفاده بکنیم ، کمی فکر کنیم و وجدان خودمون رو ملاک قرار بدیم ، میبینیم که این اساتید نیازی به تبلیغ برای جذب مخاطب ندارن و فکر میکنم آرمان و هدفی رو که تعقیب میکنند ، بسیار با ارزش تر و فراتر از این هزینه ای هست که شما بیان کردید . این دوستان برای کسب درآمد ، راه های بسیار آسانتری رو میتونن انتخاب بکنند مثل هزاران نفر دیگه که صرفاٌ با دید اقتصادی و تجاری به مسائل نگاه میکنند و در حوزۀ آموزش کشور ما هم مثال های بیشماری از اونها وجود دارند .
دوست عزیز این نوع نقد شما ، نه تنها خودتون رو آزار میده ، به شعور بسیاری از دوستان همخونه هم توهین میکنه . فکر میکنم اگر بیشتر با آقای شعبانعلی عزیز و فعالیت های ایشون آشنا بشی ، از اینطور قضاوت های کلی و بی اساس دست بر میداری و شما هم مثل ما میشی مهمون دائمی این خونه .
سلامت ، عادل و با انصاف باشید دوست من
🙂
خیلی تبلیغ های دیگه هم بوده!این اولیش نیست
من این قسمت رادیو مذاکره رو مثل قبلیا گوش کردم و بی نهایت از محمدرضای عزیز تشکر میکنم .
مسئله ی محوری گفتگو شاید از دید من نگاه تازه و البته موثر به آموزش بود که من هم باهاش موافق و دربه در دنبالش میگردم.روحیه و نیت استاد فیض بخش هم قابل تقدیر هست و همون چیزیه که از یه استاد واقعی انتظار می ره اما مهم ترین و بهترین بخش گفتگو بخش summer schoolبود که شاید بزرگترین کاری باشه که تا به حال در زمینه آموزش در کشور انجام گرفته اما هزینه شهریه کمی بالا هست ،نه از این لحاظ که این محیط ارزش چنین هزینه های را ندارد ،چرا که لیست اساتید اون شامل افراد بسیار بزرگ و بی نهایت گرانقدر هستش . اما شاید این هزینه برای یک دانش آموز یا حتی یک دانشجو هزینه کمی محسوب نمی شه حتی با در نظر گرفتن بورسیه حداکثر ۸۰% .نمی دونم شاید این به علت پایین بودن سطح مالی من باشه.
در هر صورت از به راه افتادن مجموعه ای مثل sharifsummerschool بی اندازه خوشحالم و باز هم تشکر میکنم
سلام
من دکتر فیض بخش رو خیلی دوست دارم
چندباری که تو مراسم جشنواره کارافرینی و سخنسواران دیدمشون ازینکه اینقد استاد دلسوز و آگاهی در زمینه ارتباط علم با فضای کسب وکار هستند خیلی لذت بردم و مطمئنا نقش ایشون در خیلی تغییرات خصوصا تو دانشگاه شریف پررنگتر ازبقیه اساتید بوده
ضمنا حالا که با ایشون مصاحبه کردید بگم که فراخوان طرح های کارافرینی برای جشنواره ششم کارافرینی وتوسعه کسب و کارشروع شده و هرکی طرح داره میتونه بفرسته
من خیلی خوشحالم که تونستم امسال تو تیم اجرایی باشم و از نزدیک دیدم که خیلی تلاش میکنند که با کیفیت بالا و همتراز دانشگاه های بزرگ برگزار بشه
حتی اگه پیشنهادی هم دارید بگید
ممنونم
سلام
ممنونم که ما رو با “مدل ذهنی” اساتید گرانقدر تان آشنا می کنید.
اگر نیت یک ساله دارید، گندم بکارید.
اگر نیت ده ساله دارید، درخت بکارید.
اگر نیت صد ساله دارید، انسان تربیت کنید.
” امیرکبیر”
“چطور میشه حرف زد؟ نحوه ی فکر کردن؟ حل مساله، ارتباط برقرار کردن، چطور میشه مشکل رو حل کرد؟ چه طور میشه طراحی فکر کرد؟
زاویه نگاهمون رو تغییر بدیم.
داری از خودت تکثیر می کنی، یه جور خودت رو بساز که به خوبی تکثیر بشی…”
همه ی سخنان ارزشمند استاد فیض بخش، باید در ذهن و قلب مان حک شود.
هر کس در جایگاهی که ایستاده می تواند -به سهم هر چند اندک خود اما تاثیر گذار -بکوشد.
سلام
+دوران دبیرستان کلاس فوق برنامه ای داشتیم و کتابی در اون تدریس می شد که فکر می کنم اسمش حل مسئله بود. کلاسی برای آموزش و تقویت کارگروهی و خلاقیت.
برنامه خوبی درنظر گرفته شده بود ولی بسترسازی مناسبی نداشت.
کلاس خارج از زمان رسمی مدرسه که شیطنت و عدم آگاهی ما این درس رو جدی نمی گرفت.
و انتخاب معلم ریاضی به عنوان مدرس با همون چارچوب و قوانین خشک کلاس درس. و هم خوانی نداشتن شور و شیطنت نوجوانی با خوی مکانیک و خسته معلم.
+سبز باشید و برقرار
طی مدت زمانی که داشتم به این فایل گوش میدادم ، یادحرف ها و برنامه هایی که دوسال پیش ، سر یکی از پست های سال تحویل نوشته بودید و ازمن پرسیدید که ” برنامه ات برای سال جدید چیه؟ ” افتادم.
نمیدونم به یاد دارین یا نه ، گفتم اگه دغدغه شما آموزش مذاکره به دانشگاهیاست ، دوست دارم این آموزش در سطح دبستان و دبیرستان و دانشجویان سال پایین تر اتفاق بیفته .از زمانی هم که با شما و نوع تفکر گروه شعبانعلی آشنا شدم ، سعی کردم این گفته ها رو به دیگران منتقل کنم
اما یه حسرت و غم بزرگ همراه خودم هست ، و اون اینکه فرصت آموزش دیدن و یادگیری برای خود من هم خیلی به سختی اتفاق میفته .دسترسی به یه سری امکانات شاید خیلی ساده از نظر دیگران ، که شاید خیلی ها اونها رو دارن ، اما از فرصت استفاده نمیکنن …
برای همین ،ارزش بودن شما و استفاده کردن از این فرصت برای من یه امتیاز بزرگ محسوب میشه .یه امتیاز بزرگ ….
پی نوشت :خیلی از فرصت های بزرگ زندگی ، تو اتفاق های خیلی کوچیک و ساده زندگی شکل میگیره .امیدوارم قدر فرصت های نه چندان بزرگ ، اما با ارزش زندگی رو بدونیم، چون همه چیز خیلی ساده اتفاق میفته ، زمانیکه ما حواسمون نیست.
به قول دکتر فیض بخش ، کاش این حمایت ها و این نوع از آموزش ها برای هم سن و سال های من هم شکل بگیره …
به آینده امیدوارم
شاید حسرت بودن خیلی چیزها ،همراه نسل من باشه . اگر چه سالها طلبکارانه زندگی کردن رو آموختیم ، اما تلاش میکنم تا بدانم که بدهکار جهانیم همه …
نیوتن می آسود
در پناه سایه در زیر درخت
ناگهان سیبی افتاد زمین
نیوتن آن را دید
سپس از خود پرسید
که چرا سوی هوا پرت نشد
اکتشافات جهان
اتفاقات بود که چنین میافتاد
که کسی می فهمید
و به ما می فرمود که چه چیز چه پیامی دارد
و چه رازی دارند آیات خدا
راز و اسرار جهان
کشف می شد یک روز
درپی گم شدن کشتی در یک دریا
یا کسی در صحرا
یک کسی می فهمید که کجا آمریکاست
یا کجا غار علیصدر، یا کجا قطب شمال
یک کسی می فهمید
که بخار قدرتی دارد، نیز
و کسی می فهمید چه گیاهی چه شفایی
و چه دردی چه علاجی دارد
یک کسی می خوابید در زیر درخت
نیوتن یا داود
گیو یا گالیله،
ترزا یا مریم
و علی یا عیسی
از عدن یا نروژ
اهل ایران یا هند
مصر یا گرجستان
از پرو یا گینه
و فرو می افتاد
یک گلابی یا سیب
و ترنج و انار…
راز و اسرار جهان
کشف می شد یک روز
ما نبینیم کسی می بیند
ما نگوییم کسی می گوید
یکی کسی در جایی
که زمین می چرخد
به جهانی می گفت
گرد خورشید و بر محور خویش
و اگر گالیله توبه کند
و بگوید که ـ با تهدید ـ نخواهد چرخید
باز خواهد چرخید
آری و زمین توبه نخواهد کرد
خواهد چرخید
راز و اسرار جهان
کشف می شد یک روز
ما نبینیم کسی می بیند
ما نفهمیم کسی می فهمد
هیچ کس منتظر مهلت خمیازه ما نیست
گلم
هیچ کس منتظر خواب تو نیست
که به پایان برسد
لحظه ها می آیند
سالها می گذرند
و تو در قرن خودت می خوابی
قرن آدم ها هر لحظه تفاوت دارد
قرن ها گاه کوتاهتر از ده سالند
گاه صدها سالند
قرن ها می گذرند
و تو در قرن خودت می مانی
ما از این قرن نخواهیم گذشت
ما از این قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که کسان دگری ساخته اند
هیچ پروازی نیست
برساند ما را به قطار دو هزار
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق
مگر اندیشه و علم
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
قرن ها گرچه طلبکار جهانیم ولی
ما بدهکار جهانیم در این قرن چه باید بکنیم
هیچکس گاری مار را به قطاری تبدیل نکرد
هیچکس ذوق و اندیشه پرواز نداشت
هیچکس از سر عبرت به جهان خیره نشد
هیچکس از سفری تحفه و سوغات نداشت
من در این حیرانم
که چرا قافله علم از این جا نگذشت
یا اگر آمد و رفت
پدرانم سرگرم چه کاری بودند؟
بر سر قافله سالار چه رفت
و اگر همراه این قافله گشتند گهی
برنگشتند چرا؟
ما چه کردیم برای دگران
و چرا از خم این چنبره بیرون شدیم
نازنین
زندگی ساعت دیواری نیست
که اگر هم خوابید
بتوانی آن را تنظیم کنی
کوک کنی
برسانی خود را به زمان دگران
کامیابی صدفی نیست که آن را موجی
بکشد تا ساحل
و در او مرواریدی باشد
غلطان،
نایاب
هیچ صیاد زیردستی نیز
باز بی تر و تقلا
ماهی کوچکی از دریای صید نکرد
بخت از آن کسی است
که به کشتی رود و به دریا بزند
دل به امواج خطر بسپارد
و بخواهد چیزی را کشف کند
و بداند که جهان پر آیات خداست
بشنود شعر خداوندی را در کار جهان
و ببندد کمرش را با عزم
و نمازش را در مزرعه
در کارگهی بگذارد
و مناجات کند با کارش
و در اندیشه یک مسئله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد در زیر سرش
و ببیند در خواب
حل یک مسئله را
باز با شادی درگیری یک مسئله بیدار شود
ابن سینا
پاستور
گراهام بل
رازی
و ادیسون
ادیسون
و ادیسون
بشود
بخت از آن کسی است
که چنین می بیند
و چنین می فهمد
و چنان جام پری می نوشد
و چنین می کوشد
بخت از آن سیبی است
که در آن لحظه فتاد
و از آن نیوتن
که به آن اندیشید
و در آن راز بزرگی را دید
خوش به حال آن سیب
خوش به حال نیوتن
مدت هاست که صبح با قصیده ۲۰۰۰ مجتبی کاشانی از خواب برمیخیزم. بشنوید : http://radio.shabanali.com/kashani1.mp3
درود
بسیار زیبا بود
مخصوصا اون قسمت که نوشت:
ادیسون
ادیسون
ادیسون…
یاد آور اون توصیه ی ادیسون به جوانانه:
-من برای جوانان سه توصیه دارم: کار کار کار-
شاد باشیدپ : )
محمدرضا چرا اینقدر تلخ لبخند میزنی؟؟؟؟
كيفيت صداي فايل ها خيلي خوب شده، ممنون از تلاشتون. براي من كه از اصلاح و تغيير اين كشور و مردمش قطع اميد كرده م و فقط به رفتن فكر ميكنم، اميدواركننده ست وجود چنين آدم هايي. افرادي مثل خودت و دكتر فيض بخش كه به ذره ذره كار كردن اميد دارن و از يك گوشه اي شروع كرده ن. موفق باشيد
سلام
ببخشید استاد
من می خواستم در برنامه ی summer school شرکت کنم اما هزینه آن برای من زیاد هس و امکان پرداخت اون برای من و خیلی های دیگر مقدور نیس هم چنین شرایط گرفتن بورسیه و میزان اون مشخص نشده. اگر امکانش باشه می خخواستم ببینم پرداخت آن به صورت قسطی امکان پذیر است؟
فکر کنم شما بهتر از بقیه این موضوع را درک کنید که این مبلغ مانع از ثبت نام خیلی از افراد متقاضی و مستعد می شود.
البته می دونم بیان این مطلب در اینجا صحیح نیست
با سپاس فراوان
سلام و تشکر از شما و استاد گرانقدر آقای دکتر فیض بخش
برای ایشون در اجرای موفق طرح بزرگشون که چندسال واقعا رویای اون رو داشتم آرزوی توفیق بسیار دارم
کاش میشد ما رو هم به عنوان دانشجو در طرحشون میپذیرفتند
امیدوارم برای نوجوانان این شرایط فراهم بشه که از دام آموزشهای غیرمفید و ناکارامد و ناتوان ساز رها شده و بر حسب علاقه شون وارد دنیای کسب و کار و آفرینش ثروت سالم برای جامعه بشن.
اگر امکان پذیرش دانشجو با تقبل هزینه در سنین بالاتر در این آموزشهای عملی و کاربردی ایشون وجود داره لطفا به ما اطلاع رسانی بفرمایید.
محمدرضا جان سلام
من اکثر فایلهاتو گوش دادم،از لطفی که به جوان های هموطن داری باید از شما تشکر کرد.محمدرضا جان اگه بشه من شماره تماسی که بشه با شما مشورت کرد را میخوام.امیدوارم عنایت فرمایید.
جناب آقای رحیمی
متاسفانه با توجه به حجم کاری آقای محمدرضا شعبانعلی٫ امکان پاسخگویی تلفنی از جانب ایشان وجود ندارد. در صورت تمایل میتوانید از طریق ارسال ایمیل به آدرس ایمیل “اینفو ات شبانعلی دات کام” با ایشان در ارتباط باشید. جهت پیگیری برای پاسخ ایمیلتان میتوانید با شماره بنده تماس بگیرید. ۰۹۱۹۴۲۱۲۳۳۴
با تشکر از همراهی شما
سلام. متاسفانه هنوز نتونستم اين فايل رو گوش كنم.
ولي يه چيزي توي عكس بالا خيلي توجهمو جلب كرد و برام جالب بود.
اينكه دكتر فيض بخش عزيز، عكس “استيو جابز” رو توي اتاقشون گذاشتن. و اين نشون ميده كه احترام زيادي براي اين شخص قائل هستن.
نمي دونم توي اين فايل در مورد اين موضوع و استيو جابز هم صحبتي شده يا نه ولي فكر ميكنم خيلي ميتونه جالب باشه كه نظر استاد نازنيني چون ايشون رو در مورد اين شخصيت جهاني و دليل علاقمندي شخص خودشون رو به اين آدم ميتونستيم بدونيم.
و … ممنون بخاطر يك فايل خوب ديگه كه به زودي بهش گوش ميدم …
سلام شهرزاد جان
من این فایل زیبا رو گوش کردم و واقعاٌ خوشحالم که چنین انسان های نازنینی در جامعه و فضای آموزشی هستن که دغدغۀ جوان ها و آیندمون رو دارن . مطمئن هستم شما هم لذت می بری از این فایل . اینکه اینجه و زیر کامنت شما کامنت گذاشتم یک دلیل دیگه هم داره و اونهم موج جدید مخالفت با کامنت ها از طرف دوستان هست که واقعاٌ دلیلش رو متوجه نمیشم . زیر خیلی از کامنت ها ، میبینم که تعداد مخالف ها دارن زیاد میشن و دلیل خیلی از این مخالفت ها رو واقعاٌ متوجه نمی شم ؟؟؟؟؟
در ادامه دقت کنین ، زیر کامنت jalal جان ۲ نظر مخالف . زیر نظر میلاد عزیز ۲ نظر مخالف . زیر نظر مهدی عزیز که نوشتن “واقعا عالی بود . از هر دو استاد بزرگوار سپاس گذارم ” ۳ نظر مخالف ؟؟؟
دلم میخواد این دوستان یک کم تحملشون بیشتر بود یا لااقل برای من بی سواد هم یک دلیلی می گفتن برای مخالفتاشون . شاید اونها پیچش مو رو میبینن و من نمیبینم !
دورو برم آدمای موفق زیادی نمیشناسم و برام خیلی جالبه صحبتای آدماییو گوش بدم که میتونن الگوی جامعه بشن، ازین مصاحبه های فوقلعاده شما چیزای زیادی گرفتم و اکثر فایلارو چندین بار گوش کرده ام .خود شما یکی از الگوهای من هستید و کاراتونو همیشه تحسین میکنم .ممنون
خوش به حال شما استاد شعبانعلی که میتونین با همچنین افرادی صحبت کنید و نظرات و ایده ها و تجربیاتشون رو بشنوید
و ممنون بابت این مصاحبه خوب
آروزهای خوب 🙂
سلام به محمدرضاشعبانعلی و همه دوستای گلم.
چند تا چیز:
چیز اول اینکه خوش بحال بچه های شریف که میشینن پای صحبتا و درسای انسان های نازنینی مثل علیرضا فیض بخش. نه فقط به دلیل اینکه دانش خوبی داره- که البته این خودش خیلی مهمه- بلکه به این سبب که پای صحبت کسی میشینن که از صحبتاش پیداست که دغدغشون تعالی مردمشه و جامعش. دغدغه ای که حداقل بین به اصطلاح اساتید دانشگاه من کمتر دیده میشد_ البته با کمال احترام به همه اساتید دوره دانشگاهم- و یا حداقل من نتونستم ارتباطی پیدا کنم و متوجه بشم که مثلا چرا ما اینقدر درگیر مقالاتی با فرمت ISI هستیم ، درگیر نانو تکنلوژی هستیم اما به قول خود شما هنوز در پیش پا افتاده ترین نیاز ها … .
چیز دوم اینکه خوش بحال من که میتونم به واسطه رادیو مذاکره بشینم پای صحبتای همچین کسایی.
چیز سوم : جناب مهندس شعبانعلی با این فایل باعث شدی کلا برنامه امشبم به هم بریزه. من قرار بود کار دیگه ای که تو برنامم بود رو انجام بدم، اما با دیدن این فایل که ازقبل خبرش رو خونده بودم،نتونستم صبرکنم. خلاصه اینکه همین کارا رو میکنی که عزت نفس واسه آدم نمیمونه!
چیز آخر : خداحا
یک نکته مهمی که آقای دکتر علیرضا فیض گفتند تفاوت نگاه جامعه ما در کار کردن است که در خارج از کشور یک مطلب جا افتاده و پذیرفته شده است اما در ایران اگر ببینند که فلان دانشجو یا دانشاموز داره شاگردی میکنه خانواده و فامیل و دوستانش نه تنها به او روحیه نمیدهند و بخاطر انجام این کار او را تشویق نمیکنند بلکه او را نصحیت کنند! که برو درست را بخوان که برای خودت کسی بشی! و بعد از فارغالتحصیلی!! برو سر کار
حتی ترجیح میدهند فرزندشان در تابستان اگر کلاس هم نمیره در خانه باشه ولی سر کار نره
کلاً ما هنوز در وضعیت “بابا نان داد” به سر میبریم!
سلام محمدرضا جان
یک سئوال داشتم:
برای ضبط و آمادهسازی فایلهای رادیو مذاکره از چه نرمافزارهایی استفاده میکنی؟ چون صدای اضافی محیط دیگه شنیده نمیشه و کیفیت خوبی داره
و اگر حجمش فایلها کمتر بشه بهتره، ۵۰ مگابایت برای یک فایل صوتی ۵۵ دقیقهایی با این اینترنت ذغالی که اکثراً ما داریم بالاست!
(الان bit rate اش ۱۲۸ هست اگر ۶۴ یا ۳۲ یا حتی ۱۸ شود حجمش کمتر میشود)
واقعا عالی بود . از هر دو استاد بزرگوار سپاس گذارم
درود و سپاس از شما بابت انجام این مصاحبه با دکتر فیض بخش
دکتر فیض بخش یکی از بهترین اساتیدی است که من در طول عمر تحصیلی ام دیده ام. شخصیت صمیمی و دلنشین و در عین حال با جذبه که ارزش زیادی برای شاگردان و دانشجوهاشون قائلن که این ویژگی رو در کمتر استادی در دانشگاه شریف میشه یافت.
یادم هست یک بار برای مشورت همینجا در دفترشون خدمتشون رسیدم و صحبتاشون چنان دید تازه ای به من داد که به نوعی باعث تغییر مسیر زندگیم شد.
سلام، ممنون باز هم بخاطر کارهای خوبتون
فقط یکم محیط اتاقی که داخلش نشستین و گپ زدین بهم ریخته و نامرتبه
بنظرتون بهتر نبود با یکم مرتب کردن میز و اتاق ضبط گفتگو حس قشنگتری به خودتون و «شنوندگان» میدادید؟
متشکرم 🙂
ابراهیم عزیز.
بر خلاف تصور پیشینیان، نظم بهتر از بینظمی نیست. همچنانکه برونگرایی بهتر از درونگرایی یا منطقی بودن بهتر از احساسی بودن.
اینها کاملاً تفاوتهای شخصیتیه.
همونقدر که بینظمی ظاهری، حس تو رو بد میکنه، در مورد خیلیها (از جمله من) نظم حسام رو بد میکنه.
ضمن اینکه اتاقهایی که خیلی نظم آهنین عجیب دارند، مخالف فضای خلاقه هستند و به شخصه من اگر دکتر فیض بخش رو اولین بار میدیدم با توجه به اینکه ایشون رو به خلاقیت و کارآفرینی میشناسند و میشناسیم، اگر اتاق رو به شکلی که تو میگی می دیدم، همونجا عذرخواهی میکردم و خداحافظی میکردم و برمیگشتم. چون میدونستم که ادعای خلاقیت برای یک اتاق منظم، یک دروغ عوامفریبانهاست!
ضمن اینکه من اتاق دکتر رو خیلی منظم میدونم. شاید تعریفهای ما فرق داره.
البته اطلاعات جدید یه چورایی نشون میده که هر چقدر منظم باشه بهتره. بیشتر به این خاطر که ممکنه یه بخشی از انرژی به خاطر بی نظمی هدر بره………..اما باز همه چی بر می گرده به تعریف نظم….شاید برای خیلی ها در بی نظمی ،نظم عجیبی نهفته هستش…….مثه دکتر فیض بخش..
سپاسگزارم از توجهتون و پاسخ خوبتون
من با اون جمله که فرمودین ” خلاقیت برای یک اتاق منظم، یک دروغ عوام فریبانه است” کاملا مخالفم!
بخاطر اینکه نظم به شخصه به من آرامشی میدم که ذهنم رو آزاد میذاره برای ایده پردازی و تفکر و همینطور بی نظمی ذهنم رو کاملا درگیر و متشنج میکنه به حدی که مثل آدم استرس گرفته قدرت تفکر و خلاقیتو از دست میدم!!
اینجا بنظر من باید موافق نظر شما بود که اینها همه شخصیه و متفاوت در هر کسی..
البته من باندازه ی شما اتاق آقای دکتر رو ندیدم و برداشتم صرفا همین دو عکسه، شاید اونقدرا هم که فکر میکنم نامنظم نیست 🙂
درپایان موافق با نظر دوستمون “علی” آقا، چرا کامنت هایی که رای منفی میگیرن hide میشن و آیا این مخالف آزادی بیان و توسعه ی سلایق و تفکر نیست؟ و آیا باعث نمیشه که “خلاقیت” و “ایده پردازی” حتی در نظر و کامنت نوشتن بعد از یه مدتی کم رنگ بشه و فضا بسته و تک قطبی بشه؟؟!
با سلام به دوستان
چرا اینجا اگر کسی یک انتقاد کوچک میکنه منفی بارون میشه و پستش نمایش داده نمیشه این کار باعث میشه همه فقط تعریف کنند در صورتیکه انتقاده که به کیفیت اضافه میکند نه مخلصو و چاکرم و شما خیلی خوبی …..
۱٫ از طرح متمم متشکر
۲٫ ممنون از ایمیلهایی که به خاطر سمینار مذاکره ارسال میکنید و برای من شهرستانی بهترین غنیمت و یادگیریست
۳٫ از رادیو مذاکره سپاس فراوان
عرض سلام وادب
ببخشيد استاد
در summer school امكان ثبت نام دانش آموز دوم دبيرستان هست ؟
مراحل ثبت نام چيست ؟
از پاسخي كه خواهيد داد سپاسگذارم .
مهدی جان. راستش جزئیاتش رو نمیدونم. امیدوارم دکتر یا یکی از دانشجویانشون اینجا کامنت بگذارند و توضیح بدهند.
سلام استاد ممنون از تمام زحماتتون
با دانشگاه شريف تماس گرفتم سايت summerscool.ir را معرفي كردند تلفن ۶۶۱۶۵۴۹۰ هم مربوط به ثبت نام هستش براي دانش آموزان دبيرستان هم هست .
اينجا گذاشتم كه دوستان درصورت نياز مطلع باشند.
آدرس بالا جواب نداد . من گشتم به این آدرس رسیدمhttp://sharifsummerschool.ir/
آدرس صحیح سایت مورد نظر sharifsummerschool.ir میباشد.
آدرس کامل وب سیتش اینه:
Sharifsummerschool.ir
http://sharifsummerschool.ir/
توضیحات در این سایت هست.
یه چیز دیگه: الان اینکه بعضی دوستان به نظر بالا رای منفی دادن دلیلش چیه؟ یه نفر یه سوال پرسیده ، یه نفر دیگه هم گفته نمیدونم و از بقیه خواسته اگر میدونن جواب بدن. خداییش با کجای این ماجرا مخالف بودن این دوستان.!
دوستان عزیز و تیم محترم متمم
ضمن سلام و ارادت . فکر میکنم بعضی از دوستان موافقت یا مخالفت با یک فایل رو با نظرسنجی برنامۀ ۹۰ اشتباه گرفتن . احتمالاٌ دلیلش انتخاب رنگ آبی و قرمز هست 🙂 واقعاٌ خیلی از این مخالفت ها بی دلیله یا حداقل من دلیلش رو نمیفهمم ؟؟؟
مثلاٌ همین مورد بالا که محمدرضای عزیز دارن پاسخ سوال مهدی جان رو میدن ، این ۴ مخالف یعنی چی ؟؟؟؟
به خدا آدم یاد glum توی گالیور و گوچا در کارتون بنر میافته
اون عکس استیو جابز رو کمدشون باحاله
خیلی ایشون رو دوست دارم البته تا له حال از نزدیک سعادتشو نداشتم باهاشون صحبت کنم