با سلام
از خوانندگان قدیمی مطالب استاد هستم.
دارم سعی می کنم فایلهای کوتاه صوتی استاد را به صورت نوشتاری تهیه و دراختیار دیگران بگذارم…امیدوارم در این راه موفق باشم.
برای شروع از همین فایل آغاز کردم و اون را تقدیم می کنم: انشاا… سعی می کنم هر مبحث را بصورت کامل در قالب یک فایل پی دی اف تهیه و منتشر کنم و می دونم که استاد ازین کار راضی خواهند بود.

=============
درباره انتقاد کردن – محمدرضا شعبانعلی – قسمت اول:
سلام
با فایل دیگری از سلسه فایل های مدیریت و زندگی در خدمت شما هستیم.در فایلهای قبل در مورد نقد و انتقاد صحبت کردیم.و درمورد اینکه اگر کمی دقت کنیم نقدهای ما می تونه گزندگیش کمتر و اثر بخشیش بیشتر باشه .معمولا اضهار نظرا رو ونقدها رو به سه بخش تقسیم می کنند : لایه نگرش- لایه توانایی و لایه رفتار/
اجازه بدید که من یه مثال براتون بزنم : فرض کنید من بلند میشم میرم داخل یه بانکی و با من برخوردی بدی میشه! برخورد مثلا اینطوری که من توی صف وایستادم ونوبت گرفتم منتظرم که برم کارم انجام بشه و می بینم که یه آشنایی یا چندتا آشنا اومدند و بدون اینکه این فرایند نوبت گرفتن را طی کنند رفتند وایستاند مستقیم پشت گیشه و طرف مقابل داره باهاشون احوال پرسی می کنه وپیداست که آشناست و کارشونو راه میاندازه ! حالا میخوام برم انتقاد کنم احتمالا پیش رئیس شعبه برم یا پیش همون فرد .درلایه نگرش من عملا دیدگاه طرف مقابل را مورد سئوال قرار میدم و برمی گردم واحتمالا یه چنین جمله ای میگم:-بله دیگه برای شما که دیگه فرقی نمی کنه که این آقا حالا چونکه رفیقتونه یا دوستتونه ویا شاید عددش خیلیبزرگه عددی که باهاش کار میکنه ماها را دیگه نمی بینید دیگه ..اصلا ماها را به عنوان مشتری نمی بینید!ماها یه مشت گوسفندیم اینجا! ممکنه ایقدر تند باشه ممکنه خیلی نرم تر باشه شبیه اینکه برگردم بگم که من فکر می کنم که بانک شما بین مشتری های خردومشتری های کلان فرق قائل میشه و ماها را جدی نمی گیره .از گوسفند تا مشتری خرد وکلان ، یه مفهوم وجود داره من دارم نگرش بانک نگرش رئیس شعبه ونگرش اون کارمندپشت گیشه را زیر سئوال می برم. لایه دیگه لایه توانایه،برمی گردم میگم که. فرض کن به رئیس شعبه دارم میگم: بله آقای فلانی بله خانم فلانی معلومه نه شما برخردتون ماشاا.. معلومه شما دوست دارید واقعا مشتری مداری داشته باشید با مشتری خوب برخورد بکنید نمی تونید! اینا فقط بحث شعار نیست اینا آموزش میخواد نیروی انسانی خوب می خواد کارمند دلخوش میخواد کارمند تربیت شده میخواد نتوستید وگرنه خودتون که ماشاا…برخوردتون متین و موقر. به نظرخودم دارم نرم حرف می زنم به نظر خودم درباره نگرش حرفی خاصی نزدم دارم لایه توانمندی را مطرح می کنم شما می دانید مشتری مداری خوب هست دیدگاهتون به مشتری مداری مثبت هست ولی، توانایی اجرای کارها را بصورت مشتری مدارانه ندارید.
لایه سوم هم وجود داره : لایه رفتار- من برمی گردم میگم: میگم خب برای من عجیبه بالاخره ببینید شما خودتون که براتون خودتون مشخصه شعارهای بانک که مشخصه . که مشتری مداری ، نظم ، ترتیب براش مهمه . آدمهایی که اینجا هستند پشت گیشه ، آدم های عادی نیستند تحصیلاتشون معلومه برا خودشون ، نمی دونند چی میشه که نهایتا منی که میام می بینم رفتاری که میشه بین دوتاش تبعیض وجود داره .می بینم که آدمها دیگه واقعا میان وبدون اینکه نوبت خاصی داشته باشند در اولویت قرار می گیرند.
من الان نگرش طرف مقابل را تایید کردم توانمندیهاشونو تایید کردم ولی از رفتارشون ایراد گرفتم. ما حتی در نقدهای کلانمون که هم نسبت به نظام حاکم مستقر هم در کشورهای مختلف داریم اینو می بنیم بعضی ها میان مستقیما نگرشهای دولتها را زیر سئوال میبرند بعضیها میان توانمندیها را زیر سئوال می برند.بعضیها میان رفتارها زیر سئوال می برند ونقد می کنند. همه انسانها تحملشون در شنیدن نقدهای نگرش سخته و کمه . وقتی که من نگرش شما را زیر سئوال می برم خود شما را هویت شما را زندگی شما را زیر سئوال می برم.خب طرف دردش میاد بهش فشار میاد واحتمالا موضع خیلی تهاجی می گیره. وقتی توانمدیها را زیر سئوال می بریم یک لایه پایین تره کمی دردش کمتره ، وقتی رفتار را زیر سئوال می بریم احتمالا طرف مقابل می تونه راحت تر اونو بپذیره بیاییم تمرین کنیم تا هنگام نقد کردن تا حد امکان به نگرش از توانمندی و به جای توانمندی از رفتار بگیم.
اینکه من برگردم به همسرم بگم که تو منو کلفت این خونه می بینی ؟ویا مرد به همرش بگه که تو منو ATM این این خونه می بینی ؟ این لایه نگرشه.اینکه من برگردم به همسرم بگم تو دوست داری محیط خونه آروم باشه ولی بلد نیستی برو کتاب بخون برو نمی دونم مردان نپتونی ومثلا زنان پلوتونی بخون. دارم سعی می کنم بگم نگرشت خوبه توانمندی نداری و بهتر ازاین، اینه که برگردم بگم که: تو دوست داری محیط خونه آروم باشه من دیدم بالاخره یه چیزایی هم بلدی خوندی بلدی و به فامیل هم بعضی وقتا می گی ولی یه رفتاری که انجام میدی من احساس می کنم اون چیزا را کمتر دقت می کنی تو رفتار های خودت .
نمی گم این خیلی شیرینه اینم به هر حال تلخه.ولی دردو رنجی که آدمها از انتقاد رفتاری می شنوند خیلی کمتر از انتقاد در حوزه توانمندی و حوزه نگرشه.
طی روزهای آینده سعی کنیم در دیدن برنامه های تلویزیون و رادیو خوندن رسانه ها و در مکالماتی که خودمون در برخورد با دیگران داریم ببینیم چند درصد وچه سهمی از گفتگوها ونقدهای ما در حوزه تواندیست چند درصدو چه حجمی در حوزه نگرش و چه مقدار در حوزه رفتار؟…با ما همراه بمونید.