خواندن به تنهایی کافی نیست. دانسته ها به سادگی به فراموشی سپرده میشوند. خواندن زمانی مفید است که از تکنیک های مختلف برای به خاطر سپردن و خلاصه نویسی استفاده کنیم.
سالها پیش پای صحبت علامه جعفری بودم. ایشان جمله ای را چند بار تکرار کردند که بعدها دیدم پایه کاملاً علمی نیز دارد:
«انسان، با مثال می آموزد. مغز انسان در درک مجردات ضعیف است»
همیشه پس از خواندن یک متن آموزنده و علمی، تا حد امکان برای خود مصداق و مثال پیدا کنید. اجازه بدهید برای همین حرف، مثالی بزنم!
«عکس العمل فراتر از احساس، یک مکانیزم دفاعی کاهش اضطراب در شرایطی است که نگران درک چارچوب نگرش و قضاوتی خود توسط سایر حاضرین هستیم».
این جمله را فروید در توضیح یکی از مکانیزمهای دفاعی آورده است. بعید میدانم فردا، این جمله در ذهن من و شما بماند. اما میتوانیم به مثال آن فکر کنیم…
آخرین باری که مجبور شدم به خاطر قضاوت دیگران، عکس العملی فراتر از واقعیت نشان دهم چه موقع بود؟ دیروز بود. وقتی در خانه به مهمان ها چای تعارف میکردم و وقتی نوبت پسرعمویم – که از او نفرت دارم – رسید، چای را دو بار تعارف کردم! چون نگران بودم شاید او و دیگران، احساس نفرتی را که من دارم درک کنند.
حالا خیلی بعید خواهد بود که عکس العمل فراتر از احساس را فراموش کنم. طی روزها و هفته های آینده، مثالهای متعدد دیگری نیز به این مجموعه خاطرات افزوده شده و مکانیزم دفاعی عکس العمل فراتر از حد، همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند…
کار دیگری که انجام آن میتواند بسیار اثربخش باشد…
تهیه «نقشه محتوا» یا Mindmap است. ایده این نقشه ها جدید نیست اما کسی که نخستین بار این ایده را به صورت فراگیر مطرح کرد تونی بوزان بود. نمونه های Mindmap را حتماً زیاد دیده اید. نرم افزارهایی نظیر Mindmanager و Mindmapper و .. نیز برای اینکار طراحی شده اند. من به شخصه، برای ارائه مطلب در کلاسها از نرم افزار استفاده میکنم، اما برای خودم، هنوز در هنگام مطالعه روی کاغذ؛ نقشه محتوا ترسیم میکنم. احساس من این است که نوشتن، مطلب را بهتر در ذهنم ثبت میکند!
برای شما، نمونه ای از نقشه کوچکی که در هنگام ورق زدن کتاب «یک ذهن کاملاً جدید» دنیل پینک ترسیم کردم اینجا آورده ام.
من به شخصه برای یادداشت برداری، از کاغذهای رنگی استفاده میکنم. چون نوشتن روی کاغذ سفید سابقه تلخ بیست سال نشستن پشت میز و نیمکت و نظام آموزشی صلب و غیرمنعطف را تداعی میکند.
البته سبک خلاصه برداری افراد مختلف هم متفاوت است. برخی کلیات را می نویسند. برخی قصه ها و مثالها و … را هم اضافه میکنند تا به خاطر آوردن راحت تر باشد.
تحقیقات نشان میدهد انسانها موضوعی را که بتوانند برای دیگران تعریف کنند، خوب تر به خاطر می سپارند. بنابراین اگر در کتاب یا سایت، مطلبی را دیدید که میتواند به بهتر تعریف کردن ماجرا کمک کند، آن را هم ثبت کنید.
من دیشب کتاب «رهبری رهبران» را میخواندم و یک مطلب هم راجع به آن نوشتم. برای اینکه این داستان قابل تعریف باشد، چند کلمه را در کنار یادداشتهایم ثبت کردم: سوهارتو، کامدسوس، ژانویه ۹۸
حالا مغز من میداند که «داستانی برای تعریف کردن» دارد. این داستان، مدت طولانی تری در ذهنم باقی خواهد ماند.
ضمناً در یادداشت برداری، اگر از کلمات و واژه های خودتان استفاده کنید، اثر آن چند برابر بیشتر از رونویسی از روی کتابهاست…
——————————————
برخی از ما به هر دلیل – تنبلی یا نبودن وقت یا مطالعه در تاکسی و مترو و … – امکان تهیه «نقشه محتوا» نداریم. در این موارد هایلایت کردن به کمک ماژیک میتواند مفید باشد. اما توصیه میشود که همیشه از چند رنگ ماژیک استفاده کنیم (برخی آقایان فکر میکنند این کار دخترانه است، اما واقعیت این است که کارکرد آن بسیار خوب است). هر رنگ ماژیک را به یک نوع محتوا اختصاص دهید. من خودم کتابها را با سه رنگ هایلایت میکنم:
– رنگ اول: مطالبی که به نظر من جان کلام است و نویسنده، ده ها سطر نوشته تا به آن یک یا دو جمله برسد.
– رنگ دوم: مطالب جالب و مثالهایی که الزاماً ربطی به موضوع ندارد، اما جالب است و میتوانم در حرفهایم برای دیگران استفاده کنم.
– رنگ سوم: کلمات کلیدی که برای نخستین بار در نوشته مطرح میشوند.
البته این سلیقه شخصی من است و ممکن است شما از شیوه دیگری استفاده کنید.
[ مطلب مرتبط: توصیههایی درباره کتابخوانی ]
[ مطلب مرتبط: مهارت یادگیری و تکنیکهای یادگیری بهتر ]
[ مطلب مرتبط: فایلهای صوتی رایگان آموزشی درباره مهارت یادگیری ]
با سلامی دوباره خدمت شما استاد عزیز و محترم
به نظر من هیچ مطلب بدون خلاصه نویسی نمی تواند در ذهن ثبت شود تمام مطالبی که ما در ذهن داریم بصورت نکته و خلاصه هستند به طور واضح بصورت نقشه ذهنی هستند دوستان
با به یاد اوردن یک کلمه کلیدی کلمات فرعی دیگر نیز پشت سر ان در ذهن ترسیم می شود
http://www.rfast.rozblog.com
با تشکر از مطالب مفید سایتتون
راستش من چند وقتی میشه که با این سایت آشنا شدم و صحبتهای جناب شعبانهلی و دوستان رو میخونم و بسیار حس خوشایند و مفید بهم دست میده اینکه من هم میتوانم و هر کاری که بخوام میتونم با اراده انجام بدهم و موفق هم بشم.اما الان وقتی به امتحان دویست صفحه ایه تاریخ ادبیات فرانسم فکر میکنم احساس نا امیدی و ناتوانی بهم دست میده بطوری که حس می کنم فلج شده ام و عملا هیچ کاری از دستم بر نمیاد که بوسیله ی ان به خودم کمک کن.من همیشه دنبال نتایج مطلوب بودم و برام جالبه که خودمو به چالش بکشم و مثلا در کمترین زمان اگر بتوانم نتیجه ی خوب کسب کنم پر از احساس خوب اعتماد به نفس میشم.ولی در حال حاضر نا امیدم و احساس خستگیه زیادی می کنم
اگه کسی بتونه من راهنمایی کنه مطمءنم که لطف بزرگی در حق من کرده و ان شاءالله نتایجشو در هموار شدن راهاشون ببینه
سلام روش ارایه شده واقعا خوبه. ممنون
سلام استاد
اميدوارم كه سالم باشيد.
بنده هم اگر لايق باشم جزئي از تيم خلاصه نويسان هستم ؛
مثلا در حال حاضر كتاب ازدواج بدون شكست (دكتر ويليام گلسر و ترجمه دكتر علي صاحبي) را مطالعه مي كنم و خلاصه آن را در گروه هاي مرتبط و يا در كانالي كه در تلگرام ايجاد كردم تايپ كرده و ارسال مي كنم .
اينم مدل من هستش.
شاد باشيد.
ممنون به خاطر مطالب مفیدتون. اما من هنوز نفهمیدم چطوری از mindmap استفاده کنم
دوست عزیز سلام
نمونه خوبی از mindmap که توسط دوست متممی با استفاده از نرم افزار تهیه شده رو می تونید در لینک زیر ببینید.
http://s3.picofile.com/file/8225481418/مهارت_یادگیری.gif
البته اصولی داره که باید رعایت کنید تا اثربخشی بهتری داشته باشه. این تکنیک ها و اصول رو میتونید با یک جستجوی درست پیدا کنید.
واقعا روش کاربردی و بسیار عالی هستش، من ترم گذشته با این روش هر ۳ امتحان پایان ترمم را ۲۰ شدم ، اصلا سر جلسه امتحان باورم نمیشد که تا این حد مطالب در ذهن من حک شده باشد. بسیار بسیار سپاسگزارم
سلام
بسیار مفید بود . شخصا ازون قسمت استفاده از صفحات رنگی . بهره بردم
موفق باشی برادر گرام
منم خلاصه نویسی میکردم، سر جلسه امتحان خیلی به دردم میخورد…
خیلی جالب بود ولی من روش خودم رو دارم.
یه روش اختراع کردم به نام تکنیک یک صفحه آچار برای من خیلی خوب جواب میده.
به این صورت که یک کتاب ۲۰۰، ۳۰۰ صفحه ای رو _ حتی بیشتر _ تو یکی دو صفحه آچار جا میدم. یک صفحه آچار رو _ landscape_ از سه قسمت عمودی تا میدم اینطوری، یک روی برگه آچار به چهار قسمت مساوی تقسیم میشه. مثل بادبزن که تو بچگی درست میکردیم و کل برگه میشه هشت قسمت، از یه قسمت شروع به نوشتن می کنم تا به تای بعدی برسم. وقتی که تا می دیم فقط یک چهارم برگه آچار دیده میشه و تو دستم که می گیرم یه احساس خوبی بهم دست میده. 🙂
بخصوص برای ما کامپیوتری ها که نگه داشتن کتاب های ۸۰۰، ۹۰۰ صفحه ای معذلیه، روز بعد امتحان مثل این که آدم عین یه کارگر ساختمونی فرقون اینور اونور کرده.
فقط نکات مهم و برداشتهای خودم رو از متن می نویسم. اینجوری می تونم بعد از تهیه ی خلاصه یک کتاب رو تو یک، یکی دو ساعت دور کنم. البته دورهای اول بیشتر طول میکشه. و البته برای کسایی که چشماشون ضعیفه یا با نوشته های ریز مشکل دارن توصیه نمیشه. موفق باشید D:
http://mrbco.ir
ممنون ازتون. خیلی خوب بود…………….
از دوران دبیرستان برای تمام امتحاناتم خلاصه نویسی می کنم. اولین بار از آقای احمد حلت یاد گرفتم که اومده بودن مدرسه ما سخنرانی. در دانشگاه هم تمامی امتحاناتم رو خلاصه می کردم. چندین بار اون خلاصه هارو می خوندم و مرور می کردم حتی اگه فرصت نمیشد کل کتاب رو بخونم همون بخشی که خوندم رو خلاصه می کردم و می خوندم. آخه من استرس دارم و در اثر اضطراب زیاد همه چیز یادم میرفت اما با نگاه به خلاصه نویسی ها که معمولا ۲-۳ دقیقه وقت برای مرور احتیاج داشت اعتماد به نفس زیادی بهم دست میداد و استرس هم از بین میرفت. تا جایی که بچه ها خلاصه نویسی های من و قبل امتحان می گرفتن و می خوندن و کلی طرفدار داشت. از مطلب خوبتون ممنونم
خیلی خیلی خوب بود
سلام .. ممنون از مطلب مفیدتون ..
من برای خلاصهبرداری کلی یک فایل ورد درست کردم و تو دراپباکس آپلود کردم که همیشه در دسترسم باشه .. اسم این فایل متمم هست و در این فایل هرآنچه که در طول روز برای ارتقای دانستههای من مفیده مینویسم و یادداشت برمیدارم .. محتویات این فایل همه چیز هست از شنیدهای در اخبار تا لیست کتابهایی که باید بخوانم یا کتابهایی که باید بخرم یا مطالبی که از روزنامه برمیدارم و کتابهایی که میخوانم و نتبرداری میکنم … این روش برای من جواب داده و مطالب همیشه در دسترسم هستند و میشه به منبعشون استناد کرد و استفاده کرد ..
به نظرم خلاصه نویسی با تند خوانی هم مرتبط هستش به حتم در مورد تند خوانی هم حرف هایی برای گفتن دارید . لطف کنید ما رو بی بهره نگذارید ممنون به خاطر این مطالب خوب وعالی تون
ممنون از متن خلاصه و مفیدتون ولی برای یه دانشجوی ارشد که برا کلاس بازاریابی باید کل یه کتاب رو خلاصه کنه در طی یک هفته ای کاش راه حلهای بیشتری ارائه میکردید
وااااااااااای عالی بود محشره
مرسی مرسی مرسی
این بزرگترین مشکلم تو درس وخلاصه نویسی بود
با این روشا درک کردم چطور باید خلاصه کنم
یک دنیا ممنون
سلام.ممنون از مطالب مفیدتون.
واقعا مطلبتون مفید و آموزنده بود. حتی برای من که یه بچه کوچولوی سوم راهنمایی ام. توی هر سایتی که می رفتم یه سری نکات ریز بینانه با هزار جور اثبات و تاکید و از این جور چیزا نوشته شده بود که من حتی دوپاراگرافش رو هم به زور درک می کردم ولی این جا که اومدم راحت مطلبتون رو درک کردم و خیلی راحت درسی رو که حتی یک بار هم توی سال تحصیلی تو مدرسمون تدریس نشده بود رو کامل خوندم!
خیلی ممنون، سایتون و سایتتون همیشه بالای سرما باشه!
کیانای عزیزم.
ممنونم که وقت گذاشتی و برای من نوشتی.
البته من میدونم که حرفهایی که اینجا زدم اینقدر هم که تو گفتی مفید و مهم نیست.
اما میفهمم که به هر حال تلاش میکنی من رو خوشحال و امیدوار کنی و اینکه یک دوست خوب مثل تو، این لطف رو به من داره برام خیلی ارزشمند و غیر قابل جبرانه.
نظام آموزشی در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، خدمت زیادی به یادگیری ما نمیکنه.
ما بیشتر یاد میگیریم که مطالبی رو حفظ کنیم که نه بعداً اونها رو به خاطر میاریم و نه اگر به خاطر بیاریم برامون خاصیتی دارند.
چیزی که ما در سالهای مدرسه لازم داریم «یادگیری مهارتها» و «توسعه نگرش» هست.
منظورم از یادگیری مهارتها، مهارتهای خیلی عجیب و غریب نیست. شاید همین مهارتهای ساده که تو بهش اشاره کردی. چیزیهایی مثل:
– مهارت خلاصه نویسی و یادداشت برداری – دنیای امروز دنیای انباشت اطلاعاته. اطلاعات بیشتر داشتن به من و تو کمک نمیکنه. طبقهبندی هوشمندانه اطلاعاته که بهمون کمک میکنه. همین درختی که تو میکشی و موضوعات رو توش میگذاری، وادارت میکنه که اطلاعات رو طبقه بندی کنی و خیلی زود میبینی که اون چیزی که به اسم فهرست در یک کتاب اعلام میشه، شاید برای صفحه بندی خوب باشه اما برای یادگیری فاجعه است!
– مهارت کلامی. اینکه بتونیم بهترین جملهها رو برای بیان حرفهامون پیدا کنیم. کار سختی هم نیست. اما میتونه آینده زندگی آدم رو عوض کنه. من زمانی که دبیرستان بودم، کتاب گفتگوهای تنهایی و کویر شریعتی رو میخوندم و وقتی هر صفحه تموم میشد، کاغذ سفید جلوم میگذاشتم و یک بار تلاش میکردم همون متن رو با بازنویسی کنم. مهم نبود همون کلمات بشه یا نه. مهم بود که عادت کنم ساده بنویسم و برای بیان مفاهیمی که در ذهنم دارم، با کمبود لغت مواجه نشم.
– مهارت مطالعه متون انگلیسی رو که زیاد راجع بهش نوشتم و الان نباید تکرار کنم.
– مهارت کار با کامپیوتر و کمی برنامه نویسی. مهم نیست که چه زبانی و چه چیزی. مهم اینه که کمی الگوریتم بفهمی و تلاش کنی راه حلهای مختلف برای یک مسئله واحد پیدا کنی.
بزرگتر که بشی خیلی از این آموختههای کامپیوتری رو فراموش میکنی اما یک چیزهایی در روحت میمونه تا آخرین لحظهی زندگی:
اینکه هیچ سوالی، یک جواب واحد نداره و اگر کسی گفت فلان مشکل فقط یک راه داره و اون هم راهی است که من میگم میفهمی که کلاهبرداره نه اهل علم و حکمت.
اینکه میبینی هنر حل کردن مشکلات نیست. هنر حل کردن مشکلات با حداقل هزینه و صرف منابع هست. اون چیزی که در کامپیوتر بهش میگیم حافظه موقت یا RAM در زندگی روزمره میشه «اعصاب». گاهی برنامههای کوچکی بخش زیادی از حافظه رو بدون دلیل و خاصیت میگیرند. چنانکه بخش زیادی از اعصاب و ناخودآگاه ما قربانی موضوعات یا تصمیمهای کوچک و بی اهمیت میشه.
اینکه چقدر در دنیای کامپیوتر، آدمها بین زبانهای برنامهنویسی و بین پلتفرمهای برنامهنویسی و بین برندها و بین سیستمعاملها دعوا میکنند و گاه چنان رگهای گردن راست میکنند که گویی جنگی صلیبی در کار است نه تفاوتی بین اپل و مایکروسافت. و میبینی که آدمها فراموش کردهاند که ابزار، در نهایت ابزار است و کارکرد آن مهم است نه نام و روش آن. و آن روز دعواهای عقیدتی اطراف به نظرت بیشتر از همیشه مسخره میاد.
اینکه گاهی اوقات مستندسازی برنامههای امروز، کمی زحمتت رو زیاد میکنه اما تغییرات فردا رو برات راحتتر میکنه و احتمالاً اون موقع ارزش مستند کردن تجربههای زندگی و نوشتن اونها رو در قالب وبلاگ و یا دفترچه خاطرات بهتر درک میکنی.
اینکه برنامهها اگر پیچیده و بزرگ شدند، گاهی نتایجشان و خروجیشان به سادگی قابل تحلیل و درک نیست. اما اینکه من یک سیستم رو درک نمیکنم دلیل نمیشه به چیزی به نام MetaProgram فکر کنم.
و هزار ها حرف دیگر.
کیانا. مواظب خودت و دوستانت باش.
دنیای ما بی رحمی رو بی اونکه بفهمیم به ذهنمون تزریق میکنه و حاصل این بی رحمی و خشونت ناخواسته در ذهنمون، ممکنه رشد و موفقیت باشه اما هرگز رضایت نیست.
قربان تو
محمدرضا
همیشه فکر میکردم خلاصه نویسی مال بچه هاست. دو شبه به این نتیجه رسیدم که چقدر فرصت رو به خاطراین فکر غلطم از دست دادم. و چقدر وقت تلف کردم.
همیشه از خلاصه نویسی و مرورمیترسم. نمیدونم چرا. احساس میکنم سختتر از خوندن برای اولین باره. فکر میکردم هر چیزی فقط یه بار. الان میبینم اشتباه کردم.
راستی استاد دلمون براتون تنگ شده. چقدر سرتون شلوغه 🙁
با سلام
مطلب بالا بسیار آموزنده و جالب بود برای من و ذکر یک ضرب المثل چینی( کمرنگ ترین جوهر بهتر از قویترین حافظه است.) در تایید عرایض حضرتعالی شاید خالی از لطف نباشد .
با احترام
با سلام و خسته نباشید
سپاس از مقالات مفیدتون با اجازه از مطلبتون در وبلاگم استفاده کردم
http://linkadeh.blogsky.com/1392/10/08/post-451/%D8%AA%DA%A9%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D9%86%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
خیلی ممنونم از لطفتون. امیدوارم این مطلب برای دوستان و خوانندگان شما مفید باشه.
از اینکه منبع رو هم ذکر کردید بینهایت ممنونم
نقشه ی ذهنی و های لایت کردن ایده ی خیلی خیلی خوبی هستش خصوصا برای افرادی همتای شما که گمون می کنم مثل من بصری هستید و اطلاعات رو چشمی به یاد می یارید.
اون مطلی آخری (هایلایت کردن ) واقعا جالب بود. من خودم خیلی از سخنرانی خوشم میاد و این روش خیلی بهم کمک
میکنه مرسی
سلام
میشه لطفا در مورد نحو استفاده از این نرم افزارهای Mindmapper و … توضیح بدید. من از Mindjet یه نسخه رایگان رو دانلود کردم ولی نمیدونم اصلا باید چه جوری ازش استفاده کنم!!!
اگه قبل از استفاده باید دانش خاصی داشته باشیم لطفا منابع مورد نظر رو بمن معرفی کنید.
پیشاپیش ممنون
سلام. من (یه دهه شصتی بیچاره) قبلا اینجا یک کامنت طولانی نوشته بودم که تا الان تایید نشده. مرسی که تایید نکردید. از نوشتن آنهمه حرف بی ربط به موضوع پشیمان شده و راهی برای حذف کامنت نداشتم. وقتی بین اینهمه بی توجهی یک گوش شنوا پیدا می کنی که می بنی دلسوز است هول میشوی و پرت و پلا سر هم می کنی دیگر… شما ببخشید …ممنون میشوم تایید نشود.
دوست من. نمیدونم اینکه میگی کامنتت تایید نشه، از سر دلخوریه یا جدی میگی. اما من همون موقع که کامنت رو نوشتی دیدم و خوندم و یک مطلب راجع بهش نوشتم. مطلب رو مینویسم به هر حال. اگر دستور بدی کامنت رو تایید میکنم و اگر دستور بدی که تایید نشه، همون کار رو انجام میدم دهه شصتی عزیزم.
سلام. منم ازتون ممنونم که چند تا از کامنتام اصلا تایید نشدن ، چون الان پشیمونم از مطرح کردن اونا. وخوشحالم که وقت گرانبها شما به خاطر نوشته ها و دغدغه های بچه گانه من تلف نشد. ولی یه چیز رو میخوام بهتون بگم که من دارم ازتون یاد میگیرم و تازه دارم بزرگ میشم. ازتون ممنونم.
سلام
من همیشه با نت برداری و خلاصه نویسی مشکل دارم. هروقت خلاصه نویسی می کنم متن من از متن کتاب بیشتر می شود . یک بار یکی از دوستان گفت سعی کن نقشه مطلب را بکشی.۱ ساعت وقت گذاشتم ولی افتضاح شد.فکر می کنم مشکل از ذهنم باشد. امیدوارم با این تکنیک بتوانم روش خلاصه کردن مطالب را یاد بگیرم
سلام،
مطلب آقای شعبانعلی نکات جالبی را در برداشت. از ایشان تشکر می کنم.
خانم کریمیان، اگر طبق اصول نقشه ذهنی عمل کنید مشکل زیاد شدن حجم خلاصه از متن حل می شود.
یکی از اصول کلیدی این است: باید از کلمات کلیدی استفاده کنید و از نوشتن جملات و عبارات طولانی پرهیز کنید. البته پیش نیاز این کار دانستن بحث ساختارهای متن و نحوه گزینش کلمه کلیدی است.
شاید این وب بتونه کمکتون کنه.
واقعا نظرات وپیشنهادادتون خیلی مفیدن
سلام خسته نباشید
مطالب شما واقعا عالی بود. من تا حالا تو سایت های زیادی کشتم تا یه مطلب یا سایت به درد بخور پیدادکنم. الانم از سایت شما خوشم آمد. مشکل من کمبود وقت هس !! من واسه ارشد میخونم و تو خونه به مامانم کمک میکنم البته کارای مامانم بفدری زیاده که حتی بعضی روزا اصلا وقت واسه مطالعه پیدا نمکنم. واقعا موندم چیکار کنم از یه طرف نمیتونم مامانم رو تنها بزارم از یه طرف قبولی تو ارشد برام از هر چیزی مهمتره! کم کم دارم افسره میشم!!!!!!!!!!!! اگه برنامه ی مناسبی دارین ممنون میشم در اختیارم بزارید
واقعا ازتون ممنونم. نكات بسيار خوبي در اين نوشته بود كه مي تونم ازش استفاده كنم و به ديگران هم توصيه كنم.:)
سلام ممنون از متن آموزنده و کاربردیتون
من علاقه به خوندن کتاب دارم ولی زیاد نمیخونم شاید دلیلش این باشه ک هیچوقت کتابی ک واقعا جذبم کنه و میخکوبش شم رو پیدا نکردم چندین بار هم نت برداری کردم ولی داخل کتاب بود یعنی هر مطلبی ک ب نظرم خوب اومد رو زیرش خط کشیدم یا کنار جملش کلمات کلیدی خودم رو بهش اضافه کردم ….خیلی دوست دارم یه کتابی رو ک شروع میکنم بتونم تا اخرش بخونم متاسفانه از بین این همه کتابی ک دارم فقط چندتا انگشت شمار به انتها رسیده و مابقی نیمه رها شده! چکار میشه کرد تا انگیزه خوندن بیشتر شه؟؟
ازتلاش ارزشمند شما ممنونم . مطلب قابل تحسین است
سلام.عالی یود.پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد.امیدوارم همواره عالم عامل عاشق باشی
مجمدرضای عزیز میشه این نت های خودت رو برای ما ها هم روی سایتت بزاری تا کم کم با دیدن اونها و سبک نوشتنت, ما هم توی نت برداری راه بیفتیم..لطفا بهش فکر کن..حقیقتا برای من که خیلی لذت بخشن..
محمدرضاي گرامي ازتون بابت اين مطلب مفيد ممنونم.
من هم با نظر ايشون موافقم. مشاهده نمونه يادداشت هاي شما ميتونه براي ما خيلي مفيد باشه.
سلام ممنون از این مطلب جالبتون
من از اون روش هایلات کردن با اینکه دخترونه به نظر میاد:) چند وقتی است استفاده می کنم و از نتایجش دارم لذت می برم!
برای کتاب هایی که خیلی طولانی هستند چه جوری میشه ازین روش استفاده کرد چون که توی یک صفحه آ۴ یا حتی آ۳ هم نمیشه همشو جا داد و اگه ازیه برگه دیگه استفاده کنی انسجام مطلب به هم میخوره .ممنون میشم راهنمایی کنین
سلام محمدرضا
یکی از مشکلات اصلی من اینه که خلاصهنویسی به این صورت رو بلد نیستم (هروقت سعی کردم این کار رو انجام بدم حجم خلاصم از حجم متن اصلی بیشتر شده) اگه لطف کنید و یک منبع آموزشی خوب در این زمینه بهم معرفی کنید خیلی ممنون میشم.
سلام استاد
میشه در مورد Rhetoric و جایگاهش در ایران مطلب بنویسید
مطلبی در مورد یادگیری نوشته اید کسانی که خوانشپریشی دارند چی?
مرسی
من یه سوال دارم. برای کتاب هایی که خیلی طولانی هستند چه جوری ازین روش میشه استفاده کرد؟ آخه نمیشه همشو توی یه برگه آ۴ یا آ۳ به این شکل خلاصه برداری کرد و شاید مجبور باشی نصفشو توی یه برگه دیگه بتویسی که اینجوری انسجامش از بین میره و درغیر این صورت باید از یه برگه خیلی خیلی بزرگ استفاده کرد؟میشه منو راهنمایی کنین. من برای همین مشکل هیچ وقت ازین روش استفاده نکردم چون نمیتونم توی یه برگه همه کتابو خلاصه کنم و خیلی شلوغ میشه.
شما میتونید ابتدا به طور کلی تام کتاب رو باز کنید بعد اون ریز فصل هارو هر کدوم در برگه ای جدا انجام بدید.تقریبا مثل فهرست یک کتاب حجیم
سلام.
مطلب بسیار جالبی را عنوان کردید. اگر ممکنه یک منبع خوب برای مطالعه بیشتر در این حوزه معرفی کنید.
ممنون
سلام.
برای خوندن متن با سرعت بالا!
متنو کپی کنید و سرعت رو از تنظیماتش به دلخواه انتخاب کنید! به هر زبانی هم کار می کنه!! http://accelareader.com/
نظرتون چیه ؟
ممنون.
خیلی جالب بود … تشکر
سلام ياسر عزيز من امتحان كردم به نظرم تنها اشكالش اينه كه نمي توني با آهنگ و تن صداي بالا و پائين كتاب بخوني
محمد رضای عزیز بسیار متشکرم. مطلبی که نوشتی بسیار عالی بود.
سلام.ممنونم از دلسوزی وحوصله ای که به خرج میدهید.تا تجربیات ودانسته های خود رو به ما منتقل دهید.همواره پایدار باشید
سلام
ببخشید یه سوال دارم. چرا من از کامپیوتر نمی تونم نوشته رو لایک کنم فقط از گوشی این امکان برای من هست. آیابرای همه دوستان هم همینطوره؟
در پاسخ به شما؛ برای من اینطور نیست.
متشکرم. حصوصا قضیه مثال خیلی جالب بود.
من از دیدگاه های شما لذت می برم، ختی اگه بعضی هاشو قبول نداشته باشم.
لطفا بره طبقه بندی افکار هم یه کمکی به این حقیر سراپا تقصیر بکنید. ذهنم قاطیه قاطیه قاطیه…..
مرسی.
خلاصه برداری در کاغذهای کوچک و مجزا هم می تونه مفید باشه. به این شکل که مطالب مربوط به موضوعات مختلفی رو که ممکنه در یک کتاب بارها باهاشون برخورد کنیم رو به تفکیک موضوع و در کاغذهای مربوطه خلاصه و دسته بندی کنیم.
مرسی محمدرضا بخاطر آموزشهای مفیدت.
این متد توی کار هم کمک میکنه….مثلا اولویت پروزه ها و قرار دادهارو دیدم که مدیر عامل دستی نوشته بود و حتی از شکلک و نقوش هم استفاده کرده بود و اسکن کرده بود و فرستاده بود….واقعا خوشم اومد ….مثلا برنامه های ۹۱ که خوب جلو رفته بود 🙂 و اونایی که تکون نخورده بود 🙁
این روش خلاصه نویسی بیشتر به درد مطالب تئوریک میخوره و مطالبی که برا خوودمون میخونیم. من که الان برای ارشد مکانیک دارم میخونم با این مدل نوشتن اصلا نمیتونم موفق بشم و این برمی گرده به مبحث قبلیتون یعنی سرزمین میانبرها
آره علی جان. راست میگی. البته من یک پست جدید برای کنکور گذاشتم که امیدوارم کمی کمک کنه. البته تو ذهن خودم بیشتر کنکور کارشناسی بود.
ممنون استاد
من از تک به تک حرفاتون استفاده می کنم.من هر روز از ۷ صبح تا ۷ شب در حال درس خوندنم و شب که نت میام اولین کاری که می کنم باز کردن صفحه شماست. قصدم چاپلوسی نیست فقط خواستم بدونین که مطالبی که می دونم چه قد روش زحمت می کشین تا بنویسیم خریدار داره.از وقتی فهمیدم که تمرکزتون رو روس اینترنت زیاد کرین کلی خوشحال شدم
من تو کنکور و ارشد مکانیک خلاصه نویسی میکردم ….میتونه یه جور کمک کنه ….اونم ظبقه بندی و تمیز دادن اطلاعاته…..مثلا با دیدن یه تست سریع بری سراغ همون تایتل و همون فرمولهل در سرعت به یادآوری کمک میکنه
یه روش دیگه هم برای خلاصه نویسی هست تو کلاسای تندخوانی البته فک کنم قدیمی باشه یه ۱۷ ۱۸ سال پیش یاد گرفتم اینکه حالت یک درخت رو ترسیم کنیم تقریبا مثل همین میشه که شما کشیدی ریشه میشه موضوع اصلی بعد شاخه های اصلی و همینطور هر شاخه اصلی هم تقسیم میشه به شاخه های فرعی وو ممکن یه مطلب چند تا درخت داشته باشه ممکنه یه دونه ممکنه یه بوته داشته باشه و به درخت نرسه:))…ولی یکی مثل من خلاصه نویسی هم که بکنه اینقدر بد خط مینویسه که عمرا بتونم دوباره بخونمشون …من بیشتر همون با هایلایت میکنم بدلیل تنبلی بدخطی و اینکه اصولا قبل خواب در تخت مطالعه میکنم…یک چیز دیگه اینکه من حافظه تصویریم خیلی قویه مثلا شاید یادم بیاد مطلب که دنبالشم کجای درخت نوشتم ولی خود مطلب بادم نیاد این اتفاق خیلی برام افتاده
ممنون محمد رضا. احترام دو چندان دارید .
چند وقت پیش در مورد یه منبع خوب برای شناخت MBTI پرسیده بودم، “شغل مناسب شما” رو معرفی کردید. بماند که یه مدت خودم و دوستان خارج از کشور دنبال متن اصلی کتاب گشتیم (معتقدم ترجمه بعضی مفاهیم را میکشه) و پیدا نکردیم، ترجمه کتاب رو گرفتم و سر فرصت مطالعه کردم. الان که بار دومیه میخونم، دلیل خیلی از رفتارها و خلقیات خودم رو متوجه شدم و دیدن تغییراتم هم برام راحت تر شده. MBTI معجزه نمیکنه ولی دونستنش بهتر از ندونستنشه. متشکرم بابت معرفی منبع.
اگر انگلیسی میخونی کتاب Please understand me رو بخون. خیلی کتاب خوبیه. و MBTI و مشرب ها (Temperament) رو خیلی خوب یاد داده. من عاشق یک پاراگراف اول کتاب هستم. همین روزها، توی سایت مینویسمش…
سلام لطفا در صورت امكان لينك دريافت كتب معرفي شده را براي مطالعه بيشتر علاقه مندان قرار دهيد.
یک سوال :”MBTI ممکن است در طول زمان برای یک فرد تغییر کند؟”
همه ویژگیهای شخصیتی قابل تغییرند. اما ظاهراً یا در اثر گذر زمان طولانی یا در اثر رویدادهایی که زخمی عمیق بر روح ما می گذارند.
واقعا ممنونم, مطالبی که نظام آموزشی باید در برنامه رسمی به همه بگوید (و نگفته) از طریق شما گفته میشود.
بینهایت سپاسگذارم.
محمد رضای عزیز
سلام و سپاس
تهیه نقشه چگونه باشه بهتره ؟ بهتر از جهت ،زمان و جان کلام ؟ اگر بخواهیم طی مسیر نت براریم و نقشه کشی کنیم شاید کوچه بن بست ها رو هم بکشیم ، پس نگزیریم مقباس نقشه رو ریز در نظر بگیریم که زمانبر هم است و بالعکس اگر بعد پایان سفر و اتمام کتاب این کار رو کنیم احتمال داره بعضی جاها فراموش بشه ولی از جهتی با نگاه جامع تر به مجموعه با تسلط بیشتر به فصل های پیش تر برخورد می کنیم ؟
مرسی که مینویسی…
قبلا یه ادم کتابخون واقعی بودم.اصلا خوره کتاب داشتم و روزم بدون کتاب شب نمیشد.تو هر برهه اززمانم کتابای باکوضوعات خاص میخوندم اماحدودیک سال تموم مطالعه کتاب غیردرسیو کاملا کنارگذاشتم.!اخه کنکورداشتم!بعدازاونم نمیدونم چرافقط کتابای خاصی منو جذب میکنند.یک کتاب باید برام ۸۰% حداقل مفیدواموزنده به حساب بیاد.میشه گفت سلیقم زیادی خاص و کمالگرا شده.از پیشنهادایی که میدید ممنونم.راستی کتابایی که تاحالا اینجا باهاشون اشنا شدم غالبا برام عالی بودن.بازم منتظرپیشنهادای بعدیم
بسیار مفید و البته نیروبخش. متشکرم.
tnx
خوب. من گاهی خلاصه برداری میکنم. اما یادم میرود بعدا ازشان استفاده کنم. .. یا گاهی حتی گمشان می کنم… چون کتابهایی که می خوانم متنوع هستند درواقع مشکلم شاید در طبقه بندی خلاصه نویسی ها و نگهداری آنها باشد.