زمانی که نقطهی شروع را ضبط میکردیم از «شکستها» و «موفقیتها» گفتم. اینکه «موفقیتها» بیشتر از جنس خاطره خواهند شد اما این «شکستها» هستند که میتوانند پلهای برای موفقیت شوند. در زندگی خودم از این مثالها بسیار داشتهام. اما آن زمان در پی مثالی «جدید»، «جدی» و «غیرشخصی» بودم که به ذهنم نرسید.
چند روز پیش خبر خریداری واتزآپ توسط فیس بوک را میخواندم. واتزآپ توسط دو نفر به نامهای براین آکتن (Brian Acton) و جان کوم (Jon Koum) در سال ۲۰۰۹ راهاندازی شده است. براین اکتون در سال ۲۰۰۹ برای استخدام به شرکتهای توییتر و فیس بوک مراجعه کرد و استخدام او توسط هر دو شرکت رد شد. چند ماه بعد پروژه ی واتزآپ کلید خورد و نهایتا در فوریه ۲۰۱۴، این شرکت به قیمت ۱۹ میلیارد دلار به فیس بوک فروخته شد. ۴ میلیارد دلار از این پول به صورت نقد پرداخت شده، ۱۲ میلیارد دلار به صورت سهام و فیس بوک از براین و جان قول گرفته که ۴ سال برای فیس بوک کار کنند و اگر این کار را انجام دهند متعهد شده که ۳ میلیارد دلار دیگر هم پرداخت کند. فیس بوک برای استخدام نکردن براین باید بیش از ۱۰ هزار برابر حقوقی که به او طی این پنج سال میداد هزینه پرداخت کند و براین، به لطف کسانی که او را استخدام نکردند از یک کارمند عادی به یک مدیر خلاق، نوآور و ثروتمند تبدیل شده است.
چند سالی است که در صفحهی زمینهی ویندوزم، همیشه این جمله را نوشتهام و مرور میکنم که: «از آنها که کمکم کردند ممنونم. اما به آنها که مانعم شدند مدیونم»
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
سلام استاد نازنينم
ميبخشيد كه من دير رسيدم و تازه دارم اين نوشته رو ميخونم.
منم به اون جمله اي كه روي صفحه كامپيوترتون نوشتين معتقدم. ولي براي خودمم سواله كه چرا؟(البته براي بخش دومش)
به نظرتون اين حرفم ميتونه درست باشه در موردش: كساني كه مانع ما شدن باعث تحريك مكانيزم هاي دفاعي ما شدن و اين مكانيزم ها انرژي و انگيزه لازم رو براي ما فراهم كردن كه راهمونو با سرعت و قدرت بيشتري جلو بريم
اگه وقت كردين خيلي دوست دارم نظرتونو تو اين زمينه بدونم.ممنون