علیرضا داداشی دوست مجازی من است. نمیدانم که او را از نزدیک دیدهام یا نه. برایم مهم هم نیست که این را بدانم. علیرضا را به خاطر تمام کامنتها و نوشتهها و حرفها و نظرها و نقدهایش میشناسم. کلمه به کلمهاش را خواندهام و از او بسیار آموختهام. در یکی از کامنتها نوشت که «پدرش» را هفتهی گذشت از دست داده است. برایش تسلیتی نوشتم اما دوست دارم اینجا بنویسم تا دیگران هم در اندوه او شریک شوند که شراکت در اندوه، همواره بار سنگین آن را تقسیم میکند.
سلام استاد عزیز
خدا قوت.
نمی دانم کامنت های «نوشته های کمتر خوانده شده» را هم می خوانید یا نه.
اما امروز که این مطلب را می خوانم ،یک هفته ای است که پدرم را از دست داده ام.
یک پدر نازنین مهربان دوست داشتنی که جای خالیش نه تنها در دل خانواده ی ما، که در دل بسیاری از آدم های دور و نزدیک هم دیده می شود.
پدرم یک راننده تاکسی بود که هفته پیش در سرزمین مکه از میان ما رفت.
او بی سوادی را با کوری ( نابینایی) یکی می دانست و همیشه این اصطلاحات را با هم به کار می برد: کور بیسواد.
خودش را هم در صحبت هایش « من کور بیسواد » خطاب می کرد، اما واقعاً آنچه او می دانست و به ما یاد می داد خیلی سواد می خواست.
من فوق لیسانس مدیریت اجرایی دارم و در حال حاضر تدریس و پژوهش هم می کنم، اما در سن ۴۱ سالگی با این سوابق، هنوز برای مدیریت خودم و زندگی خودم به دست او نگاه می کردم.
او یک راننده تاکسی بود و یک روشنفکر، یک دانشگاه ندیده و درس نخوانده اما صاحب نظر. یک مطلع٫ یک تحلیل گر که تنها اصطلاحات علمی و تخصصی را بلد نبود و برای مفاهیم مورد نظرش به کار نمی برد.
من از این راننده تاکسی خیلی آموخته ام و الان جای خالی دستانش را بر روی شانه های بی حسم خیلی زیاد احساس می کنم.
خدا همه درگذشتگان را قرین رحمت کند.
ببخشید صاحبخانه ی عزیز و دوست داشتنی
علیرضای عزیز٫
به دور از تعارفات رسمی و جملات غمگین متعارف، برایت «صبر و تحمل» آرزو میکنم.
میدانی که پدر من هم یک رانندهی تاکسی است.
بچه که بودم احساس خوبی نسبت به این شغل نداشتم.
اما همانطور که بعداً در مورد پدر و مادرم نوشتم، امروز خوشحالم که از طبقات پایین جامعه بودهایم تا بدانیم «روشنفکر بودن» و «بینا بودن» به تعبیر پدر تو و «طبقهی فکری» به تعبیر من، تابع «طبقهی اجتماعی» نیست و این همان چیزی است که روزی «حکمت» حاکم بر جامعهی ما خواهد بود.
پدران من و تو، برای ما فضایی ساختند که این «حکمت» را زودتر از روند متعارف توسعهی جامعه، تجربه کنیم.
باید بر پدر تو و همهی پدران خوبی درود فرستاد که دانش، نگرش و زندگیشان، پلهای شد برای بالاتر رفتن نسل ما و نه وزنهای سنگین به گردن مان.
امید که روزی دانش و دانشگاه همراه و هممسیر شوند و «کوری و بیسوادی» از این جامعهی وهم زده، رخت بربندد…
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
سلام علیرضا جان
با اینکه خیلی دیر شده ولی به شما و عزیزانتون تسلیت میگم و برای شما و عزیزانتون سلامتی ، صبوری ، سربلندی و آرامش آرزو می کنم
ارادتمند – هومن کلبادی
باعرض سلام ضمن عرض تسلیت برای شما و خوانواده محترمتان.مارو هم در غمتان شریک بدانید خدایش بیامرزد
سلام علیرضای عزیز
از شنیدن این خبر ناگوار غمگین شدم
امیدوارم که خداوند زیبایی های دیگری از این دنیا به تو و خانواده گرامی ات نمایان سازد.
و زیبایی خاطرات پدر را همواره هم مسیر زندگی آینده ات گرداند.
امیدوارم روحشون در آرامش باشد و آقای داداشی هم بتونند صبر و تحمل این جدایی رو داشته باشند.
من پدرم بناست یعنی بود الان دیگه نمیتونه کار کنه.منم بچه بودم با این شغل مشکل داشتم ولی الان نه.خیلی دوست داشت درس میخوند اما پدرش نزاشته برای همین الان که بیکاره هر شب کتاب میخونه.فقط هم در حد خوندن بلده.همیشه میگه :من نتونستم درس بخونم ولی به بچه هام افتخار میکنم که تحصیلکرده هستند.
علیرضا داداشی عزیز،مطمئنم که پدر شما از داشتن فرزند خوب و صالحی مثل شما همیشه راضی و خوشحال خواهد بود.ما رو تو غمت شریک بدون.یاعلی.
علیرضا داداشی عزیز.من رو هم در غمتون شریک بدونید.درگذشت پدری نازنین، مهربان و دوست داشتنی با ویژگیهایی که از ایشون یاد کردید، غم سنگینیه.خوشا به سعادت ایشون که اینقدر زیبا و تاثیر گذار زندگی کردند.روحشون قرین رحمت، شادی و آرامش باد.خداوند به شما و خانواده محترمتون صبر و آرامش عنایت کنه.
آقای داداشی تسلیت عرض میکنم و برایتان آرزوی صبر میکنم. روح پردتان شاد و گرامی باد.
ما همه اعضای یک خانواده هستیم . براشون صبر آرزو می کنم و امیدوارم پدر بزرگوارتو در آرامش باشند آقای داداشی
سلام دوست عزیز ناشناسم
چون دوستان جناب آقای مهندس شعبانعلی را دوستان خودم هم می دانم جسارت کردم شما را این طوری خطاب کنم.به عنوان کسی که چندین ساله پدرش را بعد از طی یک دوره بیماری نسبتا طولانی از دست داده حالتان را بهتر از هرکس دیگه ای در این جمع درک می کنم و می فهمم.دوست عزیزم ضمن عرض تسلیت به شما وطلب رحمت وبخشایش الهی برای مرحوم پدرتان خدمتتان عرض می کنم که مرگ پدرتان تسلایی جزگذشت زمان نداره,کسی نیست که بیاد و جای خالی ایشان را برای شما پر بکنه,وشما هم چاره ای جز صبر در این مقابل این فقدان ندارید,اما به عنوان یک دوست کوچکتر که این مسیر را قبلا رفته راه کارهایی بهتان ارایه می دهم که شاید حالتان را کمی بهتر از قبل کنه.
حتما دعا کنید,هم برای خودتان وخانواده اتان وهم برای مرحوم پدرتان.حتی اگر اعتقاد به این چیزها ندارید وبه کل خدا را قبول ندارید این کاررا حتما انجام بدهید.گاهی ما دعا می کنیم فقط برای اینکه حال بهتری پیدا کنیم و بس.
سوگواری کنید.حتی اگر احساس میکنید نیاز دارید که جلوی دیگران حتما به پهنای صورت اشک بریزید این کار را حتما بکنید.امااحساسات مختلفی را که راجع به پدرتان در طی این مدت تجربه خواهید کرد,از ستایش ایشان گرفته تا اندوه وحتی خشم نسبت به ایشان دروجود خودتان سرکوب نکنید.خودتان رابه خاطر این احساسات متناقض سرزنش نکنید واجازه بدهید که این احساسات به سطح بیایند ونمود پیدا کنند.
با دیگران در مورد اتفاق رخداده حرف بزنید,البته اگر مثل من بیش از حد پیچیده نیستید و اجازه می دهید که در غم هاتون دیگران هم شریک بشوند.
وبه عنوان یک تجربه خیلی شخصی خودم بهتان پیشنهاد می کنم که خیام بخوانید.خیلی در آرام کردن من موثر بود.شاید در مورد شما هم موثر باشه.
و در نهایت اینکه ببینید مرگ وحیات مرحوم پدرتان برای شما چه پیام مهمی دربر داشته,حکمت زندگی ایشان را بجویید ودر زندگی خودتان به کار ببندید.این بهترین راه حفظ خاطره ایشانه.
برای شما وخانواده داغدارتان طلب آرامش وصبراز درگاه خداوند می کنم وامیدوارم که روح پدرتان قرین رحمت وشادی باشه.
سلام علیرضا جان
چند روز پیش سالگرد فوت یکی از عزیزترین هام بود
می دونم غم بزرگی داری
درکت می کنم
برات آرزوی صبر و آرامش دارم
اقای داداشی منو هم در غم خود شریک بدونید.از خداوند برای اون عزیز از دست رفته طلب مغفرت و برای شما صبر رو خواستارم
آقای داداشی عزیز درگذشت پدر بزرگوارتان را به شما تسلیت عرض می کنم و برای ایشان مغفرت و برای شما صبر و شکیبایی آرزومندم
خدا رحمتشون کنه
خدا بهتون صبر بده آقای داداشی
با سلام و فروتني خدمت استاد گرامي و تمام دوستان عزيز
واقعاً از تمام شما نازنينان بابت ابراز لطف بي حد و حصرتان ممنونم.
باور كنيد نمي توانم احساس غروري را كه از بودنم در حوالي دل هاي مهربان شما دارم توصيف كنم.
مي دانم اگر به همين منوال پيش برود تعداد كامنت هاي پر مهر شما خيلي زياد خواهد شد. مهرباني از سر و روي شما مي بارد و چه سعادتمندم من كه عضو – ولو كوچك ترين عضو- اين خانه پر مهرم.
بگذاريد از استاد عزيزمان، صاحبخانه با مرام و بزرگوارمان اجازه بگيرم و استدعا كنم كه در همين جا كامنت هاي اين يادداشت غافلگير كننده – و براي من فراموش نشدني – شان را مسدود كنند.
خيلي دوست دارم در ادامه مسير روزانه مان كماكان به خواندن يادداشت ها و مطالب ايشان بنشينيم و با هم در مورد آن ها تعامل داشته باشيم.
استاد شعبانعلي نشان داده اند كه آنچه مي گويند، با آنچه خود عمل مي كنند يكي است و هر دو به يك اندازه ستودني.
درخواست مي كنم جسارت بنده را بپذيريد و فضاي اين خانه را به فضاي قبلي سوق بدهيد.
مي دانم كه پدرم كار علمي را خيلي دوست مي داشت.
آن چه مي خواستيد با دل من كرديد: آرام شدم و شرمنده ي مهرباني هاي بي دريغ تان.
براي همگي سلامتي و سرافرازي آرزو مي كنم.
برقرار باشيد.
ارادتمند / عليرضا داداشي
خدمت استاد بزرگورام سلام و خسته نباشید میگم و به آقای داداشی هم تسلیت عرض می کنم و خداوند بهتون صبر بده،و در روایات اومده هرکی در سرزمین مکه از دنیا بره روز قیامت لبیک گویان محشور می شه ،و خوشا به سعادت پدر بزرگوارتون.
سلام.تسلیت میگم بهتون.کنار اومدن بااین قضیه خیلی سخته .خدابهتون صبر بده
آقای داداشی،
درگذشت پدر فهیم و بزرگوارتون رو تسلیت عرض میکنم. خدایشان رحمت کناد
آقای شعبانعلی عزیز،
اجازه بفرمائید از شما تشکر کنم بخاطر اینکه امکان ایجاد روابط ” ارزش “مند و حقیقی رو توی خونه مجازی تون فراهم کردید.
شما از معدود میزبان هایی هستید که میهمان جمع خونه مجازی شما بودن باعث افتخار میهمان هست . همیشه شاد و برقرار باشید آقا