چند سال پیش مطلبی از ست گادین خواندم که با وجود سادگی، برای من بسیار جذاب و تأثیرگذار بود. نکتهای که در حوزههای متنوعی – از مدیریت #برند شخصی تا طراحی محصول جدید – مصداق پیدا میکند و حداقل در ذهن من، با آنچه تحت عنوان اصالت مطرح کردم نیز در ارتباط است. حرف ست گادین (نقل به مضمون) این است: در هر شرایط و وضعیتی، انتظارها کمابیش مشخص است. انتظار مردم از موبایل (به عنوان یک محصول) مشخص است؛ انتظار مشتری از شیوهی برخورد یک منشی در دفتر پزشک مشخص است؛ انتظار مخاطب از شما تا حد زیادی مشخص است؛ انتظار مهمانی که وارد مهمانی شما میشود مشخص است؛ و شما در برابر انتظارهای از پیش تعیین شده، سه گزینه بیشتر ندارید: میتوانید بکوشید مطابق انتظار موجود رفتار کنید. میتوانید بکوشید انتظار موجود را تغییر […]
مطالب مرتبط با برند شخصی
دربارهی اصالت و برند شخصی
حرفهایی که در اینجا میخواهم بنویسم، جدید نیستند و پیش از این هم، زمانهایی که درباره برندسازی شخصی حرف زدهام، به آنها اشاره کردهام. با این حال، چون این روزها و هفتهها موارد بسیاری پیش میآید که این نوع موضوعات را برایم تداعی میکنند، تصمیم گرفتم دوباره برخی از نکاتی را که پیش از این گفتهام، تکرار کنم. شاید در این میان، تصویر بهتر و شفافتری از صورتِ مسئله در ذهن خودم – و احتمالاً شما که این نوشته را میخوانید – شکل بگیرد. اصالت (Authenticity) اصالت، یک بحث کوچک و مختصر نیست و با کمی جستجو میتوانید کسانی را بیابید که بخش غالبِ زندگی تحقیقی خود را صرف مفهوم اصالت کردهاند. ضمن اینکه قبل از شکلگیری بحثهای علمی، این بحث در ادبیات و اخلاق هم، جایگاه والایی داشته. اما هرگز به عنوان یک ویژگی با کارکرد اقتصادی مورد […]
برای نگاه، محمدرضا، امین و سمانه: موضع گیری در فضای دیجیتال (۲)
نوع مطلب: گفتگو با دوستان برای: نگاه، محمدرضا، امین، سمانه پیش نوشت: این نوشته، قسمت دوم مطلبی است که قبلاً با همین عنوان (موضع گیری در فضای دیجیتال) منتشر کردم. به خاطر اینکه مطالعهی حرفهای نگاه و محمدرضا و امین و سمانه، هر کدوم جرقههایی برای حرفهای دیگری شد، خواستم اسم دوستانم رو اینجا بنویسم که یادم باشه بحث در ادامهی چه حرفها و دغدغههایی داره مطرح میشه. فکر میکنم اگر کامنتها و حرفهای دوستانمون رو در قسمت اول بحث نخوندین، مناسبتر هست که اول اون حرفها رو هم بخونید و مروری بهشون داشته باشید. نمیدونم که توی همین قسمت دوم، حرفها تموم میشه یا به قسمت دیگری هم کشیده میشه. حالا به هر حال مینویسم تا ببینیم به کجا میرسیم. ادامه بحث در مورد موضع گیری در فضای دیجیتال: فکر میکنم برای اینکه این […]
پیشنهاد یونگ و ابزاری برای خودشناسی بهتر
کارل گوستاو یونگ، کتاب زیبایی دارد که در زبان انگلیسی به Memories, Dreams and Reflections ترجمه شده است (نسخه PDF انگلیسی کتاب). این کتاب یونگ که با عنوان خاطرات، رویاها و اندیشه ها به فارسی نیز ترجمه شده است، یکی از کتابهای زیبایی است که میتواند به ما در شناخت یونگ کمک کند. خصوصاً اینکه در میان سایر کتابهایش از نثر روانتری هم برخوردار است. این کتاب، پیاده سازی حرفهای کارل گوستاو یونگ است که البته بخشهایی از دستنوشته های او هم به کتاب افزوده شده است. یونگ در جایی از بحث، در مورد نگاهی که هر کس به فرهنگ های دیگر دارد (مثلاً اروپایی ها به آمریکاییان و آمریکاییان به شرق یا اروپا و انگلستان) تعبیر جالبی به کار میبرد: Everything that irritates us about others can lead us to an understanding of ourselves. البته این […]
پنج نوع مخاطب برای کسب و کار (خصوصاً در شبکه های اجتماعی)
در گذشتههای دور (از حدود سه هزار سال پیش تا حدود ده سال پیش) وقتی انسان در مورد کسب و کار فکر میکرد، دیگران را به سه دسته تقسیم میکرد: آنها که مشتری هستند. آنها که مشتری نیستند و نخواهند شد. آنها که مشتری نیستند و ممکن است مشتری بشوند. دوران جدید، مفهوم دیگری را در کنار مشتری و شاید به جای مشتری مطرح کرده است: مخاطب. امروز، سازمانها با مخاطب خود حرف میزنند. مخاطب ممکن است هرگز مشتری نباشد. اما مخاطب است. مشتری هم ممکن است مخاطب نباشد. سازمانها با مخاطب حرف میزنند و به مشتری میفروشند. البته این دو گروه، میتوانند با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. شاید هم تا حد زیادی نزدیک باشند. اما به نظر میرسد که دنیای جدید و فرهنگ جدید و ابزارهای جدید، فاصلهی بالقوه بین مخاطب و مشتری را […]
درباره موضع گرفتن: یکی از المانهای کلیدی در شکل گیری برند شخصی
پیش نوشت یک: من خیلی از کلمهی برند خوشم نمیآید. چون این روزها همه به همه چیز برند میگویند. اگر در یک میوه فروشی بروید و ببینید که همهی میوهها را هلو نامیدهاند، فکر میکنم شما هم دیگر کلمهی هلو را دوست نداشته باشید. قدیمها اصطلاح خندهدار مارک و مارک دار مد بود. میرفتند خرید میکردند میگفتند: رفتیم لباس مارکدار خریدیم. همین شد که گران شد. و من که آن زمان، کت و شلوارهایمان را از از مغازههای معمولی جنوب تهران میخریدم، نگاهی به داخل کتهایم میکردم و میدیدم که لباس من هم مارک دار است! نه یک مارک. حتی دو یا سه مارک. آن زمان کارگاههای دوخت زیرپلهای وقتی میخواستند لباس خیلی لوکسی تولید کنند، روی هر جیب آن، یک مارک متفاوت میدوختند! این بود که من یک دست کت و شلوار داشتم که […]
برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ
برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ، از جمله موضوعاتی است که این روزها خیلی رایج شده است. کمتر مشاوری را در حوزه مدیریت و روانشناسی میتوانید بیابید که در این زمینه صاحب نظر نباشد. بنابراین شاید مطرح کردن این بحث از طرف کسی چون من، که خود یک برند شخصی محسوب نمیشود، کاری جسورانه یا حتی نادرست تلقی شود. اما واقعیت را بخواهید اگر چه طراحی برنامه های برندسازی شخصی کاری تخصصی است و از غیرمتخصصانی چون من برنمیآید، اما تشخیص خطا در برندسازی شخصی، کار چندان دشواری نیست و گمنامانی چون ما هم میتوانند در آن زمینه نظر دهند (دوستی دارم که همیشه میگوید: من هرگز نمیتوانم بدون دستگاه و امکانات و تجهیزات کارگاهی، به تو اطمینان دهم که ماشین تو سالم است. اما خراب بودن را هر غیرمتخصصی هم متوجه میشود). متاسفانه حوزهی برندسازی […]
آخرین دیدگاه