هفدهم مارس ۱۹۴۹، لوئیجی تراستولی، کارگر ۲۱ سالهٔ کارخانهٔ فولاد شهر تِرنی در ایتالیا، در یک تظاهرات خیابانی کشته شد. ۱۹۴۹ همان سالی است که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو شکل گرفت و کارگران – از جمله تراستولی – در مخالفت با عضویت ایتالیا در این پیمان به خیابانها آمده بودند و چون پلیس آن تظاهرات را غیرقانونی میدانست، درگیری میان شرکتکنندگان در تظاهرات و پلیس درگرفت. کارگران، میله و چوب و ابزارهای کارگاهیشان را آورده بودند و پلیس، اسلحه. خشونت بیشتر شد و وقتی پلیس تیراندازی را آغاز کرد، تراستولی که میکوشید از دیواری بالا برود و بگریزد، گلوله خورد و کشته شد. تراستولی به یک نماد تبدیل شد. نمادی که خشونت انکارناپذیر پلیس را نشان میداد. و البته عاملی برای خشم بیشتر مردم، چون هیچکس به عنوان مقصر مرگ او اعلام نشد. […]
مطالب مرتبط با قصه کتابهای من
چند جمله از کتاب راهنمای مسافران مجانی کهکشان | داگلاس آدامز
چند روز پیش هنگام رانندگی، در حالی که ذهنم به شدت مشغول چند مشکل و چالش بود، از سر عادت و بیهدف لابهلای کتابهای صوتی روی موبایلم میچرخیدم که دستم به کتاب داگلاس آدامز خورد. صدای استیون فرای (Stephen Fry) که با شور و هیجان جملههای آغازین فصل اول کتاب را میخواند در ماشین پیچید. با وجودی که چند سال پیش نسخه کاغذی کتاب را خوانده و نسخه صوتی آن را هم شنیده بودم، اصلاً از تازگیاش کم نشده بود. برای چند لحظه از دنیای اطراف جدا شدم و به جهان آدامز پا گذاشتم. حیفم آمد که چند دقیقه از آن لحظات را با شما شریک نشوم. لحن طنز آدامز و خلاقیت شگفتانگیزش در طراحی و روایت داستان به قضاوت من واقعاً ستودنی است. شوخیهایی که از همان روی جلد آغاز میشود: The complete trilogy […]
سه درس از کتاب ریچارد داوکینز
در بین چندهزار کتابی که در کنارشان زندگی میکنم، کتاب Modern Science Writing جایگاه ویژهای دارد. با وجودی که چند سالی است در کتابخانهام نشسته و یک بار کامل آن را از جلد تا جلد خواندهام، هنوز هم گاهوبیگاه این کتاب را باز میکنم و ورق میزنم و چند سطری را – برای دومین یا چندمین بار – میخوانم. این کتاب یک آنتولوژی (Anthology) است. بهترین ترجمهی آنتولوژی، خصوصاً با توجه به ریشهی یونانی آن، میتواند «گلچین» یا «دستچین» باشد. درست همانطور که فردی به یک گلستان میرود و تعدادی از گلها را جدا کرده و دستچین میکند، در آنتولوژی هم، تألیفکننده یا تدوینکننده، مجموعهای از متون را میخواند و منتخبی را ارائه میدهد. بر این مبنا گمان میکنم عبارت «منتخب نوشتههای علمی عصر جدید» ترجمهی مناسبی از عنوان کتاب باشد. انتشارات دانشگاه آکسفورد قصد داشته […]
فرهنگ معاصر پویا (انگلیسی به فارسی) | محمدرضا باطنی
بعد از مدتی تنبلی و چند هفته به تعویق انداختن، بالاخره فرهنگ معاصر پویا را خریدم. البته دو گزینه پیش رویم بود. یکی دانشنامهی کارا و دیگری همین فرهنگ معاصر پویا. دانشنامهی کارا را به دو علت انتخاب نکردم. یکی رویکرد دانشنامهای آن که نیاز من نبود و دیگری خود بهاءالدین خرمشاهی که با او و دستگاه فکریاش راحت نیستم و سختم است که همنشین روز و شبم باشد. این بود که نهایتاً محمدرضا باطنی جای خودش را روی میزم پیدا کرد. همیشه انواع دیکشنریهای انگلیسی به انگلیسی را در دسترس داشتم، اما سراغ نسخههای انگلیسی به فارسی نمیرفتم. هر بار با خودم میگفتم روی میز کارم برای چنین کتاب حجیمی جا ندارم و ضمناً معادلهایی که خودم بر اساس شرح انگلیسی واژهها انتخاب میکنم یا در دیکشنریهای دیجیتال انگلیسی به فارسی استفاده میکنم کافی […]
بخشی از کتاب استالین | کلکسیون گلولههای یاگودا
در گشت و گذاری که در بخش کتابهای تاریخی کتابخانهام داشتم، به کتاب استالین رسیدم. کتاب Stalin که ادوارد راژینسکی آن را «نخستین زندگینامه استالین با جزئیات دقیق و عمیق» توصیف میکند، ظاهراً در ایران چند بار ترجمه شده است. نسخهای که من دارم و در سال ۱۳۸۰ خریدم، ترجمه خانم مهوش غلامی است و انتشارات اطلاعات آن را منتشر کرده است. اما در جستجوی مختصری که انجام دادم متوجه شدم نشر ماهی هم این کتاب را با ترجمه آقای آبتین گلکار به بازار عرضه کرده و روی طاقچه هم در دسترس است. دلم میخواست به عنوان منتخبی از محتوای کتاب، بخشی از فصل شانزدهم آن را با عنوان «نابودی خلقِ مغضوب من» برایتان نقل کنم. اما دیدم طولانی میشود و جزئیات فراوانی دارد که شاید اگر کتاب را پیوسته نخوانده باشید، کمی گُنگ یا […]
توضیحاتی تکمیلی درباره کتاب کشف شمال حقیقی
بعد از اینکه مطلبی را دربارهی کتاب کشف شمال حقیقی منتشر کردم، دوست عزیز و گرامیام سرکار خانم سمیه محمدی (مدیر انتشارات آریاناقلم) برایم پیامی فرستادند که به علت مفید و آموزنده بودن محتوای پیام، تصمیم گرفتم آن را در قالب یک مطلب مستقل منتشر کنم. البته تأکید ایشان – به درستی – این بود که متن را نه به عنوان توضیح ناشر یا جوابیه و نه در نقش مدیر انتشارات، بلکه به عنوان دیدگاه یک دوست نوشتهاند و پیشنهادم این است که شما هم آن را نه به عنوان جوابیه، بلکه به عنوان نظر یکی از دوستان عزیز و همراهمان بخوانید: من این کتاب رو تقریباً کامل خواندم و وقتی شروع به خواندن این کتاب کردم فصل اول برام خستهکننده بود اما فصل دوم را دوست داشتم؛ و بخشهایی از بخش سوم را. بعد […]
لحظه نگار | پیرترین کتاب کتابخانهی من
لحظهنگارها، قرار بوده عکسهایی با توضیحات کوتاه باشند؛ در حد پستهای سادهی اینستاگرامی. این بار گفتم به مناسبت درگذشت دکتر حیدری، عکس پیرترین کتاب کتابخانهام را در اینجا بگذارم: اولین کتاب دکتر حیدری که بیش از نیم قرن پیش، در سال ۱۳۴۷ با عنوان شورای دولتی (مطالعهی تطبیقی در دادرسی اداری) نوشته شده است. واقعیت این است که از محتوای کتاب چندان سر در نمیآورم. هم تخصصی در موضوع آن ندارم و هم از دورهی نگارش کتاب، زمان زیادی گذشته و محتوای آن، قدیمی شده است. اما همچنان دقت و وسواس نویسنده در همهجای کتاب مشخص و نمایان است و توجه خاص او به ارجاعات و منابع، دقت و وسواس نویسندهی حقوقدان کتاب را منعکس میکند. از ویژگیهای دیگر این کتاب هم میتوان به تلاش دکتر مسعود حیدری برای ساختن واژههای فارسی مرتبط با این حوزه […]
تصاویر تعدادی از کتابهای من
طاهره زیر مطلبی که با عنوان از عشق به مقیاس تا ایران مال نوشته بودم یادآوری کرد که ظاهراً زمانی قول دادهام عکسی از کتابخانهام در روزنوشتهها بگذارم. البته قبلاً به بهانههای مختلف چنین کاری کردهام، اما ظاهراً موضوع اصلی «عکس با کیفیت» است که بتوان در آن عنوان کتابها را دید. با بررسی آرشیو عکسهایم دیدم چند عکس دارم که کاملاً جدید نیستند؛ اما قدیمی هم نیستند و شاید بهکار بیایند. فقط به خاطر داشته باشید که من الزاماً همهی کتابهایی را که در این تصاویر میبینید، توصیه نمیکنم و برای مطالعه مناسب نمیدانم. حتی محتوای تعدادی از آنها را ضعیف و بعضاً بهکلی نادرست میدانم. بعضی از اینها هدیه هستند و انتخاب من نبودهاند؛ برخی دیگر را هم پس از خریدن و خواندن، نپسندیدهام. اما به علتها و ملاحظات مختلف (و گاهی از سر […]
بازی طناب کشی میان اقتصادهای جهان
هر از چند گاهی – با فاصلهی نامنظم و معمولاً طولانی – از کتاب #کانکتوگرافی مطالبی را نقل میکنم. این بار هم گفتم خلاء و سکوت چندروزهای را که در اینجا برقرار بوده، با اشاره به بخشی از همین کتاب، پُر کنم. پاراگ خانا در کانکتوگرافی فصلی دارد با عنوان جنگ جهانی سوم یا طناب کشی؟ او در این فصل از استعاره طناب کشی برای توصیف «رقابتی که میان قدرتهای جهانی وجود دارد» بهره میبرد. طنابکشی یک بازی قدیمی چندهزارساله است که در گذشتههای دور، جنبهی ورزشی کمتری داشته و بیشتر توسط نظامیان بهکارگرفته میشده است. به عنوان مثال، گفته میشود که سربازان چینی، در فاصلهی میان جنگها، برای تقویت قوای جسمانی خود و حفظ آمادگی برای رویارویی با دشمن، از این بازی استفاده میکردهاند. ویژگی طنابکشی این است که – معمولاً – کشته و مجروح […]
زنجیره تأمین – زیربنای قدرت در دنیای امروز
از دورانی که گاه و بیگاه، بخشهایی از کتاب #کانکتوگرافی پاراگ خانا رو نقل میکردم مدت نسبتاً زیادی (در حدود یکسال یا بیشتر) میگذره. برای کسانی که اون سلسله مطالب رو یادشون نیست، عنوان مطالب قبلی رو دوباره تکرار میکنم: نگاهی تازه به جغرافیای جهان پلهایی به جای دیوار یکپارچگی عمودی و یکپارچگی افقی آمادگی برای زندگی در جهانی با یکپارچگی افقی مگاترندها (ابر روندها) در جهان امروز سرنوشت همهی دیوارهای جهان بحث کانکتوگرافی از این نظر برای من جذاب بود و هست که ساختار جهان جدید رو بهمون یادآوری میکنه. عمداً از اصطلاح «یادآوری» استفاده میکنم. چون فکر میکنم همهی ما به نوعی تغییرات ساختار قدرت و حاکمیت در جهان رو تجربه کردهایم و میکنیم؛ اما گاهی لازمه نویسندگان و متفکرانی پیدا بشن و این تغییرات رو به شکلی شفاف و چارچوبدار، دوباره در […]
آخرین دیدگاه