دوره‌های صوتی آموزشی مدیریت و توسعه فردی متمم (کلیک کنید)

کتاب‌ها زندگی می‌سازند | دربارهٔ دو کتاب آخر ریچارد داوکینز

پیش‌نوشت: پیش از این یک بار دربارهٔ سبک نگارش ریچارد داوکینز نوشته‌ام؛ زمانی که در مطلب با عنوان «سه درس از کتاب ریچارد داوکینز» سبک نگارش و نگرش او را در گردآوری و تدوین کتاب Modern Science Writing شرح دادم.

این چند روز که مشغول مرتب کردن کتابخانه‌ام بودم، دیدم که تا کنون دربارهٔ دو کتاب از ریچارد داوکینز حرف نزده‌ام (یا اگر هم چیزی گفته‌ام، اشاره‌ای گذرا بوده و اکنون در خاطر ندارم):

با توجه به این که در ادامه بارها لازم خواهد شد از این دو کتاب نام ببرم، کتاب نخست را به اختصار Soul و کتاب دوم را Books صدا می‌کنم.

کتابهای ریچارد داوکینز

کتابی در دو جلد

دو کتاب Soul و ‌Books را می‌توان جلد اول و جلد دوم یک کتاب واحد دانست. این نکته را داوکینز در مقدمهٔ Books هم گفته است. اما حتی اگر مقدمهٔ داوکینز را نخوانید، شباهت فضای دو کتاب را درک خواهید کرد. به سادگی می‌توانید بخش‌هایی از کتاب اول و دوم را با هم عوض کنید، بی‌ آن‌که ناپیوستگی در محتوای کتاب به وجود بیاید و متن‌های جابه‌جا شده، وصله‌ای ناجور به نظر برسند.

داوکینز در طول زندگی خود، سخنرانی‌های کوتاه بسیاری داشته. از سخنرانی‌هایی که در برخی برنامه‌های تلویزیونی داشته تا پیام‌هایی که به مناسبت مرگ دوستانش نوشته یا خوانده است.

او هم‌چنین برای کتاب‌های بسیاری، مقدمه، نقد یا پیش‌گفتار نوشته. و آن‌ چه در این دو کتاب می‌خوانید، منتخبی از این نوع نوشته‌ها و گفته‌هاست.

هر دو کتاب، یک ویراستار دارند: خانم جیلیان سامِرسکِیلز. او علاوه بر ویراستاری، در تصمیم‌گیری دربارهٔ انتخاب یا کنار گذاشتن مطالب با داوکینز هم‌فکری کرده است.

ترجمهٔ عنوان هر یک از دو کتاب

اگر به ترجمهٔ تحت‌اللفظی عنوان‌ها رضایت ندهیم و توضیح داوکینز و ویراستار را بخوانیم، ترجمهٔ عنوان‌ها دشوار نخواهد بود.

کتاب Books Do Furnish a Life را می‌توان به «کتاب‌ها زندگی می‌سازند» ترجمه کرد. داوکینز تأکید می‌کند که این عنوان، منعکس‌کنندهٔ عشق‌ او به کتاب و نقش مهم کتابخوانی در ساختن زندگی اوست. به ویژه این که داوکینز، بر خلاف بسیاری از دانشمندان هم‌ردهٔ خود، صرفاً به خواندن کتاب‌های تخصصی اکتفا نکرده و کتاب‌های علوم دیگر، داستان‌های علمی‌-تخیلی و سایر ژانرهای داستانی را هم دنبال کرده است. اگر بخواهیم کمی از عنوان اصلی دورتر شویم، به گمانم داوکینز ناراحت نمی‌شود اگر «زیستن با کتاب‌ها» را برای ترجمهٔ فارسی عنوان کتابش انتخاب کنند.

برای عنوان کتاب Soul، چنان که داوکینز در تأکید می‌کند، فهرست بلندی از نامزدها وجود داشته که Science in the Soul و Science for the Soul در صدر آن بوده‌اند. شاید به نظر بیاید که «جان علم» ترجمهٔ نادرستی است. چون چنین تعبیری بیشتر معادل Soul of the Science محسوب می‌شود. اما به گمانم جان علم، حداقل در شکل فارسی آن، حرف‌ها و دغدغه‌های داوکینز را بهتر بیان می‌کند.

خودش هم توضیح می‌دهد که پس از انتخاب نام، وقتی مشغول مرتب کردن کتاب‌خانه‌اش بوده و نام کتاب‌هایش را فهرست می‌کرده، به کتابی از مایکل شرمر می‌‌رسد که عنوان آن The Soul of Science بوده و تصادف جالب این که شرمر کتاب را به «داوکینز که در تن علم جان دمید» تقدیم کرده است.

اگر چه داوکینز نگفته، اما شاید استفاده از این ترکیب Science for the Soul صرفاً اجتناب از به کار گیری عنوان شرمر و نوعی احترام به او باشد. اگر چه به هر حال، این روزها شنیدن دو واژهٔ Science و Soul در کنار یکدیگر، در ذهن کمتر کسی مایکل شرمر را تداعی می‌کند.

من با هیچ یک از دو نفر، دوستی صمیمی ندارم. وگرنه با توجه به متن و محتوای کتاب‌ها، به ایشان پیشنهاد می‌دادم در یک توافق دوستانه، نام کتاب‌هایشان را با هم عوض کنند. در این حالت، محتوا با عنوان‌ها هم‌خوانی بیشتری پیدا می‌کند (شرمر در پی این سوال است که آیا با نگاه علمی، می‌توان جانی در عالم دمید و معنایی در آن یافت؟).

طبق معمول، ادامه دارد…

آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) دوره های توسعه فردی ۶۰ نکته در مذاکره (صوتی) برندسازی شخصی (صوتی) تفکر سیستمی (صوتی) آشنایی با پیتر دراکر (صوتی) مدیریت توجه (صوتی) حرفه‌ای‌گری در کار (صوتی) کتاب های مدیریت راهنمای کتابخوانی (صوتی) آداب معاشرت (صوتی) کتاب های روانشناسی کتاب های مدیریت  


18 نظر بر روی پست “کتاب‌ها زندگی می‌سازند | دربارهٔ دو کتاب آخر ریچارد داوکینز

  • محمدعلی عبدالعلی‌زاده گفت:

    محمد رضا جان. همون  زمانی که درباره‌ی کتاب Modern Science Writing نوشتی رفتم سراغش و تهیه‌اش کردم اما چون خوندن کتاب‌هایی با این موضوع برام تازگی داشت، سرعتم خیلی پایین بود و بعد از یه مدت هم رهاش کردم. الان که دوباره دو کتاب دیگه از ریچارد داوکینز معرفی کردی، برگشتم به کتاب و  راحت‌تر تونستم باهاش ارتباط بگیرم و اتفاقا برام جذابیت هم پیدا کرده.

    خواستم ازت تشکر کنم بابت همه چیزهای مفید و تاثیرگذاری که چه اینجا و چه توی متمم ازت یاد میگیرم. روز معلم تا همین دو سه سال پیش برای من حس خوبی نداشت چون معلم‌های خوبی رو در طول زندگیم ندیده بودم.  اما از زمان آشنایی با تو و متمم، کلمه‌ی معلم خیلی برام با معنا‌تر و دوست‌داشتنی‌تر شده.

    روزت مبارک.

  • طاهره گفت:

    سلام محمدرضا. معلم عزیزم.

    امروز از بین تمام پیام‌هایی که برای روز معلم خوندم و شنیدم، بخشی از پیام منتشر شده در اکانت آقای فاضلی بیشتر از همه به دلم نشست:

    معلم …

    کسی که نگوید برای خوب شدن باید من بشوی، بلکه راه خودت شدن را در مقابلت هموار کند.

    خوندن این پیام باعث شد که یکی از نام‌هایی که به ذهنم برسه، نام شما باشه. برای همین روز معلم رو بهت‌تون تبریک می‌گم و امیدوارم چراغ راهی که افروخته‌اید هر سال نسبت به گذشته روشن‌تر و پرفروغ‌تر باشه.

    .

    یه مورد دیگه اینکه خیلی خوشحال شدم از اینکه باز هم درباره‌ی داوکینز و کتاب‌هاش مطلب نوشتید. توی عکس دیدم که تعداد زیادی از کتاب‌های داوکینز رو خوندید.

    متاسفانه من تا به حال فقط سه تا از کتاب‌های داوکینز رو خوندم: ژن خودخواه، ساعت‌ساز نابینا، سرگذشت شگفت‌انگیز حیات روی زمین.

    اما خیلی علاقه دارم که کتاب‌های دیگه‌ای که داوکینز نوشته رو بخونم. برای همین سوالم اینه که برای کسی که قصد داره با تفکرات داوکینز به چه شکل اساسی و عمیق آشنا بشه و دنیا رو از دریچه‌ی نگاه داوکینز ببینه و درک کنه، به نظرتون به چه ترتیب و با چه اولویت‌‌هایی کتاب‌هاش رو بخونه و چه پیشنهادی دارید؟

    خیلی ممنونم از لطف همیشگی‌تون 

  • بهروز مطیع گفت:

    محمدرضای عزیز ازت ممنونم که معلمی را انتخاب کردی

    در این چند سالی که با متمم و با تو در اینجا همراه بوده‌ام بسیار آموخته‌ام و می‌دونم که این حس فقط مختص من نیست و خیلی از دوستان متممی دیگه هم این حس رو دارن

    در اینجا و متمم چیزهایی میشه یاد گرفت که بیرون اینجا به این راحتی‌ها نمیشه پیداشون کرد و یادشون گرفت. آموزش‌های اینجا و متمم در محیط کار، توی اون لحظه‌های تصمیم گیری که هیچکی نیست ازش کمک بگیری و اون جاهایی که انقدر مسایل پیچیده و مبهم هستن که حتی به سختی میشه برای یه شخص سوم توضیح اش داد میاد به کمک دانشجوهای شما
    وسط همه شلوغی‌های کار و خانواده و مسئولیت‌های مختلف، شاگردی کردن در اینجا و متمم یکی از بهترین لذت‌های زندگی منه 

    خدا به پدر  و مادرت خیر و برکت بده و به خودت و همکارانت عزت سلامتی

     

  • سمانه گفت:

    آقا معلم عزیز،  روزت مبارک 🙂

  • سینا مرعشی گفت:

    محمدرضای عزیز 

    روزمعلم مبارک.

    نمیدانم چند نفر از متممی ها فعالیت آموزشی دارند و یا معلم هستند، امیدوارم و فکر میکنم تعدادشان زیاد باشد. به آنها هم روز معلم را تبریک میگویم و آرزو میکنم روزی برسد که اکثریت معلمهای این سرزمین متممی باشند یا متمم به گوششان خورده باشد و به شاگردانشان معرفی کنند.

    شاید آن زمان کشورمان شرایط بهتری پیدا کند.

     

  • جواد گفت:

    محمدرضا جان

    روزت مبارک

    حیف که از دیدار حضوری محرومیم تا گلی به پاس قدردانی از زحمات ارزشمند شما تقدیم کنیم.

    تقدیر و تبریک مرا بپذیر

  • مجید صادقیان گفت:

    محمدرضا جان . معلم عزیزم . روزت مبارک. از ته قلبم آرزوی سلامتی و شادی ات رو دارم. ۱۰ ساله که با شما آشنا شدم و ممنونم که در این ۱۰ سال دست طفل نوپای دانش و اندیشه ما را گرفتی تا زمین نخوریم. 

    • مجید جان. از محبتت ممنونم. البته که تو خودت دست‌اندرکار ترویج و نشر دانش هستی و باید به تو تبریک گفتی.
      هر از چندگاهی که کارهای انگاریوم رو پیگیری می‌کنم، از زحمت‌هایی که می‌کشید و دستاوردهایی که دارید هیجان‌زده می‌شم. و چند بار زمان کرونا با خودم فکر می‌کردم که کاش، فشار و تنشی که این همه‌گیری ایجاد می‌کنه، براتون قابل‌تحمل باشه.
      امیدوارم همیشه، در مسیر رشد و پیشرفت باقی بمونی و بتونی مثل الان، زمینهٔ رشد و پیشرفت بقیه رو هم فراهم کنی.

      • مجید صادقیان گفت:

        مرسی از آرزوی خوب و لطفی که به من و انگاریوم داری. خیلی خوشحال شدم پیامت رو دیدم و دو روزی همینجوری حالم خوب بود. راستش من خودم هم کلی ذوق بچه ها رو دارم و اگر ببینی چقدر با سواد و با نمک هستن و چیکار می کنن تو سالن، بیشتر هیجان زده می شی. در مورد کرونا هم ماه های اول شوکه شده بودیم و اوضاع واقعا بد بود. به سختی تیم رو حفظ کردیم و یک سالی طول کشید تا کم کم زنده موندن در بحران رو یاد گرفتیم و از اواخر سال ۹۹ اوضاع رو به بهبود رفت و الان خیلی وضعیت بهتری داریم.    

  • مجتبی گفت:

    سلام
    از همه تلاشی که برای رشد ما داری و از توجهی که به ما میکنی، ممنونم معلم عزیزم 🙂
    امیدوارم سال ها سال ازت یاد بگیریم.
     

  • معصومه خزاعی گفت:

    هر چی نوشتم پاک کردم و به نظرم اومد ساده و راحت بگم:

    برازنده "معلم" بودن هستی. روزت مبارک.

    باز شدن چشم، گستردگی و روشنی ذهن و هر بار تغییر و تازه شدن در همنشینی با معلمان دنیای علم میتونه دست یافتنی و شدنی باشه.

  • امیرمحمد قربانی گفت:

    اول بگم که بعد شناختن تو، معیارهای معلمی در ذهن من تغییر کرد. خوشحالم که این بخت خوش رو داشتم که در زندگی‌ام تو رو بشناسم و بتونم ازت یاد بگیرم. امروز هم بهونه‌ای هست برای تشکر بابت این موضوع.

    من در خوندن داوکینز خیلی مبتدی هستم. فقط دو کتاب و نیم ازش خوندم. عناوین کتاب‌هات رو نگاه می‌کردم که The Magic of Reality رو دیدم در قفسه. خیلی دوستش دارم. این کتاب رو هم از طریق خودت شناختم. قلم داوکینز در کنار اون نقاشی‌های جذاب، کتاب رو خیلی دوست‌داشتنی کرده برام.

     

  • احمد گفت:

    چه تطبیق ظریف و موشکافانه ای??

  • دیدگاهتان را بنویسید (مختص دوستان متممی با بیش از ۱۵۰ امتیاز)


    لینک دریافت کد فعال

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    yeni bahis siteleri 2022 bahis siteleri betebet
    What Does Booter & Stresser Mean What is an IP booter and stresser