گاه در زندگی، زمانی میرسد که تنها کوله بارمان،
پیمانهای شکسته است و
تنها داراییمان امید و
تنها سلاحمان گریه.
عبور از این مراحل چه سخت و دشوار است…
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
آره انقدر سخته که میشه نباشی نفس نکشی .میخوام بمیرم وقتی فکر میکنم همه معادلات ذهنم غلط بوده ..امید؟؟؟؟ کجا میشه پیداش کرد هرچند قبول دارم معرفتش بیشتر از منه . فقط طفلک چشم چه حالی داره این وقتا!!!!!
خدا را شکر می کنم
که امید و گریه را برای لحظات سخت به من بخشید.
وقتی زندگی سخت شد به یاد می آورم که :
دریای آرام ناخدای قهرمان نمی سازد.
دلم را محکم بغل گرفتم تا در این روزهای سرد دلسرد نشود.
دنیا دنیا امید میخواهم از همان هایی که نورش جهان درونم را روشن میکند
من اما این روزها دلم را با فانوس روشن کردم و نفس هایم را نگه داشتم دستم سرد بماند بهتر است تا دلم از سرما یخ بزند.
“غمي غمناك”
شب سردي است، و من افسرده.
راه دوري است، و پايي خسته.
تيرگي هست و چراغي مرده.
مي كنم، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند زمن آدم ها.
سايه اي از سر ديوار گذشت،
غمي افزود مرا بر غم ها.
فكر تاريكي و اين ويراني
بي خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز كند پنهاني.
نيست رنگي كه بگويد با من
اندكي صبر، سحر نزديك است.
هر دم اين بانگ برآرم از دل:
واي، اين شب چقدر تاريك است!
خنده اي كو كه به دل انگيزم؟
قطره اي كو كه به دريا ريزم؟
صخره اي كو كه بدان آويزم؟
مثل اين است كه شب نمناك است.
ديگران را هم غم هست به دل،
غم من، ليك، غمي غمناك است.
سهراب سپهري
همین امیده که ما رو زنده نگه می داره…
خیلی قشنگ حس تو گفتی.خیلی سخته! معمولا این مرحله خیلی ام طولانی
اره خیلی سخته
توی این شرایط سعی میکنم تنها باشم هر چند هر ثانیه اش یه عمر میگذره و بعضی وقتها این شرایط طولانی میشه و ادم یخ میزنه توی این شرایط
بارها حس تهی شدن رو تجربه کردم
بارها شده که کاخ رویاها و ارزوهام خراب شده
میگن میگذره اما هر کسی چجوری گذشتنشو نمیتونه درک کنه
بعضی وقتها فکر میکنم همین که محیط عوض شه اون سختی و رنجم تموم شده اما باید منتظر باشم
این روزا به جدایی و رفتن عشق و دوستام فک میکنم
همین که اینجا هست یه دلخوشی برام
بعضی وقتها از دست ادم کاری بر نمیادو تنها باید نظاره گر بود بعضی شرایط سخت ادم رو بالا میبره و بعضیاش ادو رو دچار سقوط ازاد میکنه
مهتمترین وظیفه ما در زندگی فکر میکنم این باشه که اون چیزایی رو که میتونیم تغییر بدیم رو تغییر بدیم در جهت اهداف
ولی همیشه پشت گردنه های سخت و صعب العبور طبیعت بکر و محشری هست استاد
پس
دستمالي سپيد،پاكتي سيگار ،گزيده اي از اشعار كاشاني
وتحملي طولاني بياور
احتمال گريستن ما بسيار است
خیلی سیگار میکشیا!!!
خوب نیست ترک کن .اقاجون منم ترک کرد.
(شوخی کردم ) بزار وسط گریه هامون یه کمم بخندیم .
بسیارگریستم………………………………………………..
قلبم را درمجری کهنه ای قایم میکنم
در اتاقی که هیچ دریچه ایش نیست
از مهتابی به روی کوچه تاریک
خم میشوم
و به جای همه نومیدان گریه میکنم….
آه من حرام شدم….
« احمد شاملو »
الهام عزیز شعر صحیح این می باشد ،عذرخواهم بابت جسارتم:
قلبم را در مجری ِ کهنه ئی
پنهان می کنم
در اتاقی که دریچه ئیش
نیست.
از مهتابی
به کوچه تاریک
خم می شوم
وبه جای همه نومیدان
میگریم.
آه
من
حرام شده ام!
خیلی سخته ………..
“فروغ” میگه : من این جزیره سرگردان را از انقلاب اقیانوس و انجار کوه گذر داده ام / و تکه تکه شدن ، راز آن وجود متخدی بود / که از حقیرترین ذره اش ، آفتاب به دنیا آمد ………
و بدترین قسمتش اونجاست که دوس داری بمونی تا اینکه عبور کنی…
کاملا درسته 🙁
چه خوب حرف احساس آدمو میگید استاد….
استاد این سفر جهنمی دقیقا روزهای کنکور منه…نمیشه یکم جلوتر بندازید؟؟؟؟؟؟….خیلی دوست دارم که بیام ولی زمانش!