سنت هر سالهی ما این بوده که در سالگرد فعال شدن متمم، مطلب کوتاهی در روزنوشته در اینباره منتشر کنیم.
امروز، دوم بهمن ۹۷، دقیقاً پنج سال از آغاز فعالیت متمم میگذرد.
سالهای گذشته، معمولاً به برخی از تغییراتی که در طی آن سال در متمم روی داده بود، اشاره میکردم. اما طی سال اخیر، رابطهی ما و متممیها نزدیکتر از همیشه بوده و مرحله به مرحلهی تغییرات، در خود متمم به اطلاع دوستان متممی رسیده است. بنابراین، من حرف تازهای ندارم که در اینجا مطرح کنم.
به طور خلاصه میتوانم بگویم سه محور زیر، مهمترین محورهای تغییرات سال گذشته در متمم بودهاند:
- فراهم کردن امکان تعامل بهتر میان متممیها و توسعه مکانیزمهای آن
- افزایش یکپارچگی بین درسهای متمم (هم زیرمجموعههای هر موضوع و هم ارتباط میان موضوعات مختلف)
- بازنویسی و بازآفرینی درسهای قدیمیتر (که البته پیش از این هم بوده و پس از این هم ادامه خواهد داشت)
- نزدیکتر شدن تقویم محتوای متمم به سلیقه و انتظارات متممیها
همهی این موارد را کمابیش در متمم دیدهاید و مصداقهای آن را تجربه کردهاید. اما شاید مورد آخر، ملموستر باشد.
کافی است طی این پنج سال، روند محتوای متمم را با آنچه من در روزنوشته مینویسم مقایسه کنید. سال اول، مطالب آنجا و اینجا بسیار به هم نزدیک بود. چون هنوز دادهی کافی از سلیقه و انتظارات متممیها نداشتیم. اما پس از آن فاصلهها، هر روز بیشتر شد و خوشحالم که امروز دو فضای کاملاً مستقل شکل گرفته است. در حدی که روزنوشتهها و متمم، هر یک مخاطبان خود را پیدا کردهاند و به وضوح، مسیر متفاوتی را دنبال میکنند.
این شکل از لحاظ کردن سلیقهی جمعی متممیها در تولید و نشر محتوا، اثرات خود را روی شاخصهای عملکردی درونی و بیرونی هم به خوبی نشان داده است.
شاید امسال، مهمترین کاری که ما توانستیم انجام دهیم، این بود که اجازه ندادیم تلاطمهای سیاسی موجود در جامعه و تبعات اقتصادی آن، در فضای متمم منعکس شود و روند آموزش و یادگیری دوستانمان مثل همیشه، آرام و پیوسته ادامه پیدا کرد.
معمولاً هر سال در مطلب مربوط به سالگرد متمم، دو فهرست منتشر میکنیم. یک فهرست، مربوط به دوستانی است که بیشترین حمایت مالی را در آن سال از متمم کردهاند و فهرست دیگر، فعالترین دوستان متممی را مشخص میکند.
فهرست حمایتهای مالی با آقای عبداله ایپکچی آغاز میشود و با دوستان زیر ادامه پیدا میکند:
۳-شهرزاد
۸-الیاس
۱۰-طاهره خباری
۱۱-مریم رئیسی
۱۲-سامان
اما فهرست دوم، همانگونه که گفتم، نام فعالترین دوستان متممی – در دورهی یکسالهی منتهی به ۲ بهمن – است. شاخص فعالیت با ترکیب مواردی مانند زمانی که صرف مطالعهی درسها میشود، تعداد دفعات سر زدن به متمم، مطالعه دیدگاههای دیگران، حل تمرین درسها، امتیازهای کسب شده در درسها و امتیاز دادن منصفانه به سایر دوستان استخراج و محاسبه میشود.
بر این اساس، فهرست فعالترین دوستان متممی طی یک سال اخیر به شرح زیر است:
۱- جواد عزیزان
۲- احمد عباسی
۳- شهرزاد
۵- مهدی جلالی
۹- طاهره
۱۰- اشکان خاوند
۱۱- حمیدرضا نوروزی
۱۲- سعید شریفی
۱۳- ناهید عبدی
۱۴- مریم رئیسی
۱۵- محمد محسن حائری
۱۷-حسین قربانی
۱۸-آیدا گلنسایی
۲۰-مختار راد
۲۱- معصومه شیخ مرادی
۲۵-سارا حق بین
۲۶-سهیل رحمانی
۲۷-مهدی بابایی
۲۹-نیلوفر
۳۲-سامان
۳۳-امیر
۳۴-حسین اخروی
۳۶-سعید میربرون
۳۸-فرید
۴۰-شهرام
۴۱-علی بیات پور
۴۳-مهشید محمدی
۴۵-زینب منصوری
۴۶-ماجد قاضی
۴۷-مریم آزاد
۴۹-حسن کشاورز
۵۰-محمد حجی
۵۳- الف انديشمند
۵۵-حمید طهماسبی
۵۶-مژگان پیوندی
۵۷-شکوفه
۵۸-حمید مرادی
۵۹-زهره
۶۰-متین
۶۱-وحید حقانی
۶۲-بهنام فلاح
۶۳-بهمن محمدی
۶۵-نیکا
۶۶-امیر جافری
۶۸-مهدی عابدینی
۶۹-میثم شیخی
اجازه بدهید در پایان این مطلب، دو نمونه از کارهای دوست خوبمان ابراهیم صیادی را قرار دهم. ایشان هر از چند گاهی، لابهلای گزارش اشتباهات تایپی و دیکتهای که برایمان میفرستند، از این نوع طرحها هم میزنند و ارسال میکنند. ما دو نمونهی آنها را برای امروز نگه داشتیم (البته حیف است از غلط دیکتهای بگوییم از آقای محمدجواد تقوی نام نبریم که ایشان هم پیوسته خطاهای نگارشی را به ما یادآوری میکنند).
چند مطلب پیشنهادی:
با متمم:
فایلهای صوتی مذاکره آموزش زبان انگلیسی آموزش ارتباطات و مذاکره خودشناسی
سلام به متمم و محمدرضا عزیزم
به قول خودت سالگردها و سالروزها میراث دوران کشاورزیاند، انسان در یک روز هزاران بار متولد میشود و گاه با یک اتفاق ساده هزاران بار میمیرد.
ما هم در متمم در یکسال، یکفصل، یکماه، یکروز، یکساعت، یکدقیقه و یکثانیه هزاران بار متولد میشویم و متولد میشویم و متولد میشویم.
به اندازه یک عمر سپاسگزارم
در حال حاضر که توی بخش خقوقی و قراردادهای یکی از تاکسی های آنلاین ایران که سرمایه گذار عمده خارجی داره فعال شدم و حالا حالاها باید مثل مارکوپولو تو حرفه حقوقی یا غیر حقوقی ( که خیلی دوست دارم کاش میشد تواما با نقش حقوقی یا مدتی بدون اون تو یکی از شرکتها در بخشی دیگه کار و تجربه می کردم) در همکاری با شرکتها باشم، افزودن موضوعات مدیریتی به سبد مطالعاتی و دیدن کاستی ها و حرفه ای گری های فرآیندی ، سازمانی ، منابع انسانی و… احتمالا در چند سال آتی برام دو ثمر داشته باشه : ۱) اینکه چقدر مشاهداتم با مطالعات بررسی شده ام تطبیق داشته و این عدم تطبیق ها احتمالا چه دلایلی داشتن، خوب یا بد و در صورت نا مطلوب بودن تا چقدر می شده که این شکاف کمتر باشه ۲) پس از گذر از دوره شاگردی و کارمندی یادگیری محور ، در فرض احتمالی کارفرما شدن خودم در سالهای دیگه چقدر خودم از این تجارب استفاده خواهم کرد و چقدر می شه خودم به دونسته هام عمل کنم. با این رویکرد ، در مراجعه بعدی به متمم باز هم هدفی خواهم داشت.
محمدرضای جان سلام
پنج سالگی متمم رو تبریک میگم.
واقعا نمی دونم از اینکه تو چند ماه اخیر میزان استفاده من از مطالب آموزشی و تعاملی متمم به حد صفر رسید چی باید بنویسم ( البته دلیلش یک مدت به این برمیگشت که تا حدودا۴ ماه پیش درگیر پایان نامه بودم، موضوعات مطالعاتی کمتر از گذشته با عناوین دروس نیازمند مطالعه متمم داشت، احتمالا فقط مطالعه کننده آموزشها میشدم و نه تمرین کننده و …).
ولی واقعا میدونم که هیچ وقت نتونستم و نخواستم ارتباط خودم رو تحت هیچ شرایطی با روزنوشته ها قطع کنم اون هم به دلایل شخصی.
تو این مدت انقدر تاثیر متمم و روزنوشته ها توی ذهنم زیاد بوده که همیشه ایده ها ، واژه ها و مفاهیم این دو توی ذهنم زنده بودن و بخشی از ندای درونیم رو تشکیل دادن هر چند همیشه هم عملکرد و انتخاب های من با راهنمایی های این دو تطبیق نداشته که کاش این موارد به مرور کمتر بشه.
ممنون.
سلام
من هم صمیمانه تولد ۵ سالگی متمم رو به همه دوستان خوب متممیم خصوصاً محمدرضای عزیز تبریک میگم به دلیل اینکه طی ۴ سالی که من با متمم آشنا شدم ، خب خیلی رشد و پیشرفت های موثر در جنبه های مختلف زندگیم داشتم ، حتی مدل ذهنی ، حرف زدن ، ارزش هام و … که از این بابت از بنیانگذار این مدرسه خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم . اگرچه اسمم تو لیست نفر اول نیست اما عدد ۶۵ به دلیل اینکه سال تولدمه هست خیلی دوسش دارم و عدد منه ، و البته این به این معنا نیست که متمم کمتر میخونم چون به واسطه دوستیم با متمم الان دوستای زیادی – منظورم کتابام هست – دارم که باید بگم الان تعدادشون به ۶۰۰ جلد رسیده و هر کدوم یه عالمه حرف واسه گفتن دارند برام 🙂
مررسی متمم عزیز
تولدت مبارک
امیدوارم خودم صدوبیست سالگیتو جشن بگیرم .
سلام محمدرضا.
من اینجا (توی روزنوشتهها) کلاً آدم کمحرفی ام. فکر کنم یه کامنت گذاشتم که اونم برای معرفی وبسایتم بود که الآن هم داره خاک میخوره. بگذریم.
فقط خواستم بگم این مدت هم هعی به دلایلی از متمم فاصله گرفتم و سعی کردم دوباره خودم رو به فضای متمم و ها برگردونم.
خلاصه اینکه من تو و این فضا رو خیلی دوست دارم و امیدوارم بتونم شاگرد خوبی برای تو باشم.
پینوشت: خیلیها از جمله من، تو را با رادیو مذاکره شناختند و هنوز هم به نیکی از تو و اون فایلها یاد میکنند. دوستم (محمد) داشت میگفت سینا من رو با محمدرضا شعبانعلی آشنا کرد و خیلی ازش یاد گرفتم. یکی دیگه از دوستاش هم میگفت محمد (دوست من)، او را با محمدرضا شعبانعلی آشنا کرد و من هم خیلی توی زندگیم ازش استفاده کردم. خلاصه خوشحالم که دادنِ یه فایل صوتی به دوستم، باعث شد ۲نفر به نیکی ازت یاد کنند.
سلام محمدرضا
یادمه روز اولی که با متمم آشنا شدم، در فکر این بودم که چه رشته ای رو بخونم. من هم مثل خیلیها، اسم پر طمطراق MBA به گوشم خورده بود و بعد از کمی تحقیق با متمم آشنا شدم. نمی دونم چطور شد که بعد از خوندن همون پست مربوط به MBA به متمم اعتماد کردم و تصمیم گرفتم که به جای ادامه رسمی در دانشگاه، همین جا درس هاش رو بخونم.
اینها رو گفتم که فقط اینو یادآور بشم که روز اولی که با متمم آشنا شدم، دغدغه ام ادامه همون راهی بود که همه جامعه در پیروی از همدیگه ادامه میدن. اون روز من هم یکی از اونها بودم ولی فقط به خیال خودم روش مدرن تر و بهتری رو انتخاب کرده بودم ( و شاید روشی که نیازی به گذروندن دردسرهای کنکور رو نداشت و به نوعی ساده تر بود)
ولی وقتی از دید امین امروز به گذشته نگاه می کنم و اون روز رو به یاد میارم تفاوت زیادی ( به نسبت خودم و نه نسبت به دیگران) حس می کنم. احساس می کنم که می تونم راه خودم رو برم.
امروز من از نظر شاخص های موفقیت جامعه شاید به چیز چندان قابل توجهی دست پیدا نکردم ولی مهم ترین تفاوت امروز من با امین روز اول متمم، باوری هست که به خودم دارم. اگر به چیزی رسیدم نتیجه این باور هست و اگر نه، حاصل تصمیمات و ترس هایی که دارم.
من این باور رو مدیون متمم و محمدرضا شعبانعلی هستم.
شاید اگر این دو تا در کنار هم نبودند، چنین حسی پیدا نمی کردم. شاید اون موقع متمم رو به چشم یک مرکز و موسسه آموزشی میدیدم که محتوای خوبی تولید می کنه ولی هیچ گاه احساس تعلق بهش نمی کردم.
خوشحالم که هر دوی اینها رو در کنار هم داریم.
از شنیدن و دیدن موفقیت های دوستان مثل حمید طهماسبی، علی کریمی، شهرزاد و همه دوستانی که در گذشته یا به واسطه این پست موفقیت هاشون رو ذکر کردند، بی نهایت خوشحالم.
بخشی از خوشحالیم از اینه که میبینم اونها سهم متمم و محمدرضا شعبانعلی در موفقیتشون رو ملموس و چشم گیر می دونند. همین موضوع به من یادآور میشه که راهی که انتخاب کردم، تصمیم درستی بوده. به من یادآور میشه که با بهره برداری از اونچه که در اختیارمون قرار گرفته، میشه به چیزهایی که آرزوشون رو داریم، برسیم.
خوشحالم که عضوی از این قبیله هستم.
محمدرضا عزیز سلام
الان که دارم این کامنت رو مینویسم، در مقایسه با سه سال پیش که با محمدرضا شعبانعلی آشنا شدم، تحول بزرگی رو در زندگیام تجربه کردهام.
هر چند فراز و فرودهایی داشتهام که طبیعی است.
اما دوست دارم در این ۹۰۷ روزی که با متمم بودم این تجربیات رو برات بنویسم، شاید که خوشحالت کنه.
در رشته تخصصیام که معماری نرمافزارهای سازمانی(Enterprise) است، پیشرفتهای خوبی داشتهام که همهی آنها را در ابتدا مدیون روزنوشتههای محمدرضا و بعد متمم میدانم.
دو تا از آنها را مینویسم که اخیراً برایم اتفاق افتاده است.
۱) دریافت دعوتنامهVIP از مونیخ آلمان به طوری که حتی برایم ۱۰روز هتل گرفتند و همه هزینهها را متقبل شده بودند.
۲) انجام یک پروژهی معماری و طراحی سازمانی (که خودشون میترسیدند برن سمتش)برای کمپانی SAP که بازهم همه هزینهها را خودشان متقبل شدند و بلیط هواپیما و حتی هزینههای رفت و آمد و ویزا و اقامت رو خودشون متقبل شدند و پروژه با موفقیت اجرا و راهاندازی شد. اما توی یک هفته فقط ۱۵ ساعت خوابیدم. اوایل کار ۴۶ ساعت بیدار بودم تا تونستم مشکلاتش رو رفع کنم.
همیشه عکس شما رو یادم بود که نوشته بودی بعد از دو روز بیداری. دقیق یادم نمیاد که کدوم پست بود.
اما عکسش رو دقیقاً یادمه.
اون عکس رو توی ذهنم میاورم و ادامه میدادم تا اینکه بعد از ۴۶ ساعت با موفقیت تونستم کارم رو انجام بدم.
———–
یادم نمیره که اونجا CTO فنلاندی بهم گفت که بچه تو خیلی بزرگتر از سنات داری حرف میزنی و کار میکنی.
استاد تو کی بوده؟
همونجا بهش گفتم که استاد من محمدرضا شعبانعلی هست و این نوع کار کردن و سیستمی پیش رفتن رو بیش از پیش مدیونش هستم.
الان هم میخوام بگم، وقتی که نوشتههای تو رو میخوندم، توی یکی از بدترین و سختترین شرایط زندگیام بودم.
اما بعد از حدود دو سال و نیم، و پیادهسازی رهنمودهای شما، الان توی بهترین موقعیتی هستم که یک جوان ۲۵ ساله حتی نمیتونه تصور کنه.
اگر بخوام واقعبین باشم، میتونم بگم که سعید قبل از محمدرضا شعبانعلی با سعید بعد از آشنایی با محمدرضا شعبانعلی، زمین تا آسمون فرق کرده.
امیدوارم سایهات همیشه روی سرم باشه.
و امیداورم که بتونم هرجایی برم با سربلندی اسم تو رو بیارم.
سلام.
اینجانب به عنوان دانش آموزی در دانش زار متمم
به شما تبریک می گویم و هیچ کدام از موارد فوق موفقیت کمی به حساب نمی آیند و جای خوشحالی زیادی است برای همه ما متممی ها.
سلام و تبریک به شما استاد گرامی
متمم در این سال ها کمک های بزرگی به همه ی کسانیکه درکش کردن ، کرده . از آگاه سازی دنیای واقعی تا ایجاد کلام مشترک برای یکپارچگی در برنامه ریزی و هدف مندی. از نکاتی که متمم برای من و البته سایرین دوستان داشته تغییر نوع نگاه به رفتاری هست که ما نسبت به خودمون و در ادامه نسبت به اطرافیان و جامعه داریم . ساخت فرهنگ سالم و ریشه ای ، که سبب شده گروهی از افرادی که متممی هستند ، هم رویکرد متفاوتی در جامعه داشته باشند هم سبب شده که سایرینی که از این فضا دور هستند رو با معرفی متمم در مسیر صحیح راه و رسم زندگی قرار بدن .
از اینکه میتونیم در شلوغی و مشکلات کاذب زندگی از این منبع ارزشمند بهره مند بشیم خوشحالم و از شما و سایرینی که این رسالت رو دنبال و هدایت میکنند سپاسگزاری میکنم .
سلام استاد و تبریک بابت ۵ سالگی متمم.
متمم قطعا اتفاقی بزرگ در وب فارسی بود. در خیلی جنبهها مخصوصا محتوای علمی و درجه یک به زبان فارسی.
امیدوارم روز به روز شاهد افزایش کیفیت و توسعهی همهجانبهی متمم باشیم.
[…] و تشکر از محمدرضا و گروه متمم در ۵ سالگی متمم (محل توسعه مهارتهای […]
سلام محمدرضای عزیز،
یادم میاد ازون موقعی که کامنت گذاشتن اینجا منوط به کسب امتیاز شد، پس از کلی تعلل و اهمال کاری رفتم تا امتیاز های لازم رو بگیرم و الان از این که تو لیست متممی های فعال هستم، احساس خوبی دارم.
از این که چندوقتی هست فرصت نکردم فعالیت زیادی داشته باشم، احساس عذاب وجدان میکنم.
یکی از شیرین ترین لحظه های دنیاست وقتی میای متمم و میبینی محمدرضا بهت امتیاز آموزنده داده.
حتی گاهی نمیتونم وبلاگ رو آپدیت کنم میگم محمدرضا اینارو بخونه چی میگه:)
امیدوارم مایه لبخند و شادی و افتخارت بشیم.
بهنام جان.
با فاصلهی نسبتاً زیاد دارم دوباره کامنتهای بچهها رو چک میکنم و سعی میکنم ولو یه جواب کوچیک بدم. اینه که دوباره به این مطلب و کامنتهای زیرش سر زدم.
با وجود اینکه ظاهراً سرت شلوغ هست (و این رو از به روز نشدن وبلاگت میشه فهمید) نمیتونم نق بزنم. چون خودم هم، اخیراً فاصلهی بین نوشتههام توی روزنوشته زیاد شده (و البته سعی میکنم فاصله کمتر بشه که بتونم به بقیه اعتراض کنم).
به هر حال با همهی این شلوغی، دیدم پیام اختصاصی خودت رو دیروز قبل از ظهر چک کردی و همین هم جای امیدواری داره 😉
راستی.
توی این چند وقت، به خاطر موضوع حرفهای نوروزی (انسان تحصیل کرده / آموزش دیده)، بیشتر از همیشه به این فکر میکنم که بچههای متمم نگاهشون به آموزش، دانشگاه، تحصیلکردگی، فرهیختگی و مفاهیمی از این دست، چیه.
بهانهی خوبی شد که بگم، اون زمان که دیدم توی مصاحبهات، مسئولیت دانشگاه رو «تربیت شهروند در تراز جهانی» تعریف کردی، حس خیلی خوبی داشتم و خوشحال شدم.
سلام محمدرضای عزیز،
شوکه شدم ازین که کامنت گذاشتی. ازینکه تونستم حس خوبی برات ایجاد کنم و مایه خوشحالیت باشم حس بسیار خاصی دارم. بیشتر ازین شوکه شدم که اون مصاحبه رو خوندی. خودم هم سرچ کردم و خوندمش:))
در اون مدت به جاهای مختلف که سر میزدم یا دعوت میشدم فقط جمله ای که نوشته بودی یادم میفتاد:«کسی که از سیاست حرف میزند و صادق است، در جست و جو میانبر است و به قول راسل اکاف برای زندانی، نقب کوتاهی که در زیر زمین حفر میکند راهی به سوی آزادی نیست بلکه راهی به زندان دیگر است.»
تغییرِ (به نظرم) خوب این بوده که فارغ الدانشگاه شدم و تجربه کارگروهی به اون شکل بس بوده برام.
امیدوارم وبلاگ رو جوری بنویسم که بتونم نظرات ارزشمندت رو اونجا بگیرم.
درضمن به بهانه عید دارم این ویدیو تو یوتیوب رو به دوستانم میفرستم و بهشون میگم از دقیقه ۴۷ تا پایان رو نگاه کنند. میدونم که همیشه گفتی بار مسئولیت حرف هات کم نیست و دوست نداری نصیحت ها و موعظه هات رو به گوش دیگران فروکنی ولی خب فکر کنم مفید باشه دیدنش برای بقیه هم.
لینک ویدیو: https://www.youtube.com/watch?v=5j89yZ9R-20
با احترام.
تو سه سال گذشته در حق خودم ظلم کردم چون نظم فکری و برنامه ریزی ضعیفم داشتم نتونستم به خودم خدمت کنم و از متمم بهره ببرم.
من عاشق متمم هستم و مدیونشم و هرروز متمم در کلام و ذهنم هست
از همین امروز تصمیم میگیرم یک سال متفاوتی داشته باشم و در شش سالگی متمم پر از حس غرور و لیاقت برای خودم داشته باشم بخاطر داشتن متمم.
محمد رضای عزیز
تأثیرگذاری و ارزشی ایجاد کردید که وسعتش بزرگتر از درک و شهود من هست
دستمریزاد و خدا قوت به شما و تیمتون
قدردان و سپاس گذارتونیم.
چند روز پیش توو خیابون بودم، ناخودآگاه این فکر به ذهنم اومده بود که “یعنی چند نفر از این آدمایی که دور و برم هستند میتونن عضو متمم باشند؟” و البته جوابی که به ذهنم می اومد عدد خیلی زیادی نبود. امیدوارم همینجوری بیشتر بشیم و یاد بگیریم.
ممنونم از تیم خوب متمم
سلام محمدرضا عزیز، من هم میخواستم مثل بچههای دیگه از تو و گروه متمم تشکر کنم و تولد متمم رو هم تبریک بگم.
یکی از بهترین کارهایی که متمم کرده ایجاد باور به این هست که می شه خیلی چیزها رو یاد گرفت و به کاربرد. می شه مذاکره رو یادگرفت، میشه نوشتن رو یادگرفت، میشه حرفهای بودن رو یادگرفت و حتی میشه یادگرفتن رو هم یادگرفت.
یادم میاد برای مدت زیادی اصلا متوجه نبودم که تصمیمگیری یادگرفتنی هست. خیلی طول کشید تا این رو بفهمم. به مرور زمان با حرفهای خودت و متمم به اهمیت بحث تصمیمگیری بیشتر پی بردم. الان هم به دغدغهای برای من تبدیل شده که باهاش کلنجار میرم.
یکی دیگه از کارهای قشنگ و بزرگ متمم گسترش واژهها و مفهومهایی مثل مدل ذهنی، تفکر سیستمی، ارزشآفرینی، کسب و کار، مدیریت و کارآفرینی در بین ماهاست و این کلمات برای ما آشنا شدند.
مثلا الان در جمع متممیها لااقل باور به تولید ارزش وجود داره. ولی با خیلیهای دیگه که آدم صحبت میکنه میبینه اصلا چنین مفهومی در ذهنشون وجود نداره و باید نشست و راجع به اهمیت ارزشآفرینی باهاشون بحث کرد. آدم یه همچین جاهایی میفهمه که چقدر تغییر کرده و فکر میکنم تازه ما اول راه هستیم.
فقط خواستم از این فرصت استفاده کرده باشم و سلامی کنم و در آخر بگم که یکی از بهترین حسها هم اینه که محمدرضا شعبانعلی رو دوست خودت بدونی.
کیان عزیز.
از لطفی که نسبت به متمم و من داری ممنونم و جز تشکر، حرفی ندارم بزنم.
اما این کامنت رو به طور خاص برای تشکر از مطالبِ تو، در زمینهی آموزش اکسل در بیکران مینویسم.
همیشه مطالبی رو که دربارهی استفادهی بهتر از اکسل مینویسی میخونم و خیلی دوستشون دارم.
یه زمانی، منم یه مقدار VBA بلد بودم و استفاده میکردم (به قول تو: در حد سطح یک و دو). اما مدتها کمتر استفاده میکردم. به خاطر همین، هم یادگیریم در این زمینه کم شده بود و هم شوق و رغبتم به استفاده از ابزارهای متنوع Excel، رنگ باخته بود و به استفاده از فیچرهای معمولیش محدود شده بودم. اما مطالب تو، دوباره این شوق رو زنده میکنه و به زبان خیلی ساده و به شکل کاربردی، نکات مفید رو آموزش میده.
مبارک همگی مون باشه.
محمدرضا عزیز و گروه متمم از اینکه شما هستید یه دنیا ممنون.
خانواده متمم روز به روز بزرگتر و درکنار هم مطالب بسیار می آموزد.
باقی حرف ها باشه تو عمل و حضور فعالانه در متمم